«حج» دانشگاه جامع مهدویت است/ بررسی مفاهیم ظهور در قالب ایام و مناسک حج

«حج» دانشگاه جامع مهدویت است/ بررسی مفاهیم ظهور در قالب ایام و مناسک حج

پژوهشگر عرصه حج و زیارت گفت: حج به دنبال این است که حجاج نشانه‌های خدا را بفهمند و این نشانه‌ها را با یکدیگر تطبیق دهند و به دنبال آن، با برنامه خدا همراه و همراستا شوند. از این منظر حج به عنوان نشانه‌ای از آخرالزمان و ظهور قابل مطالعه است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا فریضه حج دارای ظرفیت معنوی و اجتماعی عظیمی است که در ساحت فردی، اجتماعی و امت‌سازی دارای جایگاه خاصی است و همچنین در ساحت معرفت‌افزایی و ایمان‌افزایی نیز نقش منحصر به فردی ایفا می‌کند؛ از این روست که امام(ره) آن را کانون معارف الهی می‌داند.

از این منظر، دستیابی، استخراج و فرآوری گنجینه‌های معرفتی حج وظیفه‌ای بر دوش محققان عرصه‌های مختلف علمی معرفتی است تا با کشف منظرهای قرآنی قوی از این فریضه واجب الهی، جلوات دیگری از این الماس بی‌بدیل را در منظر اهل نظر قرار دهند تا به این ترتیب محصولات معرفتیِ دقیق‌تری نسبت به مقوله حج به دست آید تا بتوان از این ظرفیت به صورت کاربردی‌تر در راستای اهداف عالی اسلامی و تمدن نوین اسلامی گام برداشت.

در این باره میزگردی با حضور دکتر غلامرضا گودرزی، رئیس سابق دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و محقق عرصه آینده‌پژوهی و نیز جواد مهرپویان محقق و پژوهشگر رشته ارتباطات، گرایش حج و زیارت تشکیل داد تا در این باره گفت‌وگویی داشته باشد.

دکتر گودرزی معتقد است حج از موضوعات راهبردی اما مغفول در نظام جمهوری اسلامی و تمدن اسلامی است. اینکه می‌گوییم موضوع حج از موضوعات مغفول است، به این معنا نیست که سازمان یا بعثه‎ای درباره حج نداریم بلکه منظور این است که نگاه راهبردی نسبت به مسأله حج نداریم. اگر اهمیت راهبردی حج را درک کنیم، ملاحظه خواهیم کرد تاکنون بهره‎برداری لازم از این فضا را نبردیم. نگاه به حج از منظر آخرالزمان ما را در مسیر راهبردی کردن مقوله حج یاری می‌رساند. 

از دیدگاه مهرپویان، حج را باید با نگاه آیاتی بررسی کرد و آیات به معنای نشانه‌ای از آینده که خداوند در قالب ماجراهای کوچک‎تری در زمان فعلی قرار می‌دهد. در واقع با شناخت کامل آیات الهی می‌توان به فهمی از آینده دست یافت که مقوله حج، مناسک و اماکن آن از جمله این آیات است که خداوند درس‎هایی در راستای مهدویت و ظهور در آن قرار داده است.  

از نظر وی که تحقیقات خود را با موضوع «حج، تصویر برنامه خدا برای آینده بشریت» ادامه می‌دهد، مناسک حج یکسری اعمال به هم پیوسته است که با حکمت خاصی پشت سر هم قرار چیده شده است که هر کدام از آنها بیانگر قطعه‌ای از آخرالزمان است. به عنوان نمونه در ترتیب صحرای عرفات، مشعر و منا این مسأله لحاظ شده است طوری که ابتدا باید در عرفه به معرفت امام رسید، در مشعر که شب‎هنگام است و نشانی از شب تاریک قبل از ظهوراست که باید آمادگی برای مقابله با دشمن و بدی‎ها فراهم کرد چنان که در این موقف بهتر است حجاج سنگ‌ریزه‌های رمی را جمع می‌کنند و در منا این سنگ‎ها را به نمادهای ابلیس که نشانی از مبارزه جبهه حق با ابلیس و لشکر او در آخرالزمان است، پرتاب کنند.

در ادامه این گفت‌وگوی معرفتی را دنبال بفرمایید.

تسنیم: اینکه حج را از نگاه آخرالزمان ببینیم چه دردی را دوا می‌کند و موضوع دیگر اینکه به عقیده عده‌ای از اندیشمندان طرح مباحث آخرالزمانی باعث افتادن در ورطه تعیین مصداق می‌شود.

گودرزی:
موضوع حج و آخرالزمان از چند منظر قابل مطالعه است. یکی اینکه بگوییم حج با نگاه راهبردی و فارغ از روایات در مسئله آینده‌پژوهی چه اتفاقی ممکن است برایش بیفتد. در واقع به دنبال یک پدیده‌شناسی هستیم. نگاه دیگر اینکه خود مسأله حج در آخرالزمان چه جایگاهی دارد و چه ترسیمی برایش صورت گرفته است؟ اگر از موضوع حج و آخرالزمان بحث کردیم، اولاً چرا و دوم اینکه چه آفاتی دارد؟ من از آفاتش شروع کنم تا به چرایی آن برسیم. برخی می‌گویند بحث دربارۀ آخرالزمان اشتباه است؛ حالا چه می‌خواهد حج یا هر مقوله‌ای باشد فرقی ندارد. زیرا آخرالزمان واژه‌ای تشکیکی است که نمی‌دانیم چه زمانی اتفاق می‌افتد. این یک اتفاق دور دست است و مردم را به آن سمت سوق دادن یک کار اشتباهی است. این عده می‌گویند حرفی بزنید که به درد حال بخورد. یکسری استدلالشان این است که جامعه شیعه تاکنون از طرح چنین مباحثی خسته شده است. زیرا بارها گفتند آخرالزمان است، مهدی می‌آید، ظهور نزدیک است و اتفاقی هم نیفتاده است. نتیجه‌اش بی‌ایمانی مردم نسبت آخرالزمان است.

موضوع آخرالزمان باعث بلوغ اجتماعی می‌شود
استدلال سوم که بیش از دو گزاره قبل طرفدار دارد، این است که می‌گویند وقتی وارد مباحث آخرالزمان می‌شوید، ناخداگاه مصداق‌یابی می‌کنید. به عنوان نمونه گفته می‌شود اکنون در سوریه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و چون در روایاتمان موضوع سوریه مطرح شده است، شروع به پازل‎چینی می‌کنند. در حالی که ما در روایات از تطبیق به خصوص تطبیقی که منجر به توقیت یا تعیین وقت ظهور شود، منع شدیم و بعد حدیث می خوانند «کذب الوقاتون». 

بنده درباره همین تعیین وقت عرض کنم، همین که می‌گوییم از آخرالزمان بحث نکن، حالا حالاها مانده تا به آن دوران برسیم، یک نوع تعیین وقت است. معمولاً تعیین وقت را اینطور می‌دانیم که هر کسی گفت فلان موقع ظهور است، تعیین وقت کرده است. اما کسی هم که می‌گوید ظهور دور است، تعیین وقت می‌کند. آنچه منطق قرآنی و آموزه‌های عترت علیهم‎السلام به ما می‌آموزد این است که عمل به تکلیف‌مان کنیم و فکر کنیم هر لحظه ممکن است ظهور اتفاق بیفتد و ممکن است مدتش به طول بیانجامد.

اشکالات تطبیقِ مصادیق آخرالزمانی
درباره تطبیق هم عرض کنم یک کار اشتباهی است، زیرا منجر به تعیین وقت می‌شود. اگر گفته می‌شود در طول تاریخ فلان اتفاقات افتاده است و چرا ظهور شکل نگرفته است، باید گفت اولاً ممکن است آن فرد در تطبیق اشتباه کرده باشد. دوم اینکه خود این مسئله، یک مکانیزم رشد است. یعنی وقتی جامعۀ اسلامی هر از گاهی آماده ظهور می‌شود، بنابراین این بحث همواره داغ می‌ماند لذا کهنه نمی‌شود. بنابراین بحث درباره آخرالزمان و ظهور و کلاً موضوع مهدویت، باعث بلوغ اجتماعی در مسائل معرفتی می‌شود. چرا بحث درباره آخرالزمان مهم است؟ بشر ذاتاً علاقه دارد آینده خود را بداند. یعنی کلیدواژۀ «بعدش چه می‌شود» شاید متداول‌ترین جمله‌ای باشد که برای انسان‌ها پیش می‌آید. لذا اگر نسخه ندهیم و خوب جهت‌دهی نکنیم، دنبال نسخه‌های بدلی می‌روند. چرا الان عرفان‎های کاذب و مهدیان دروغین رشد می‌کنند؟ علتش در سوءاستفاده از همین نیاز ذاتی انسان‌هاست.

نکته دوم اینکه بر اساس اتفاقاتی که در سطح منطقه و جهان در حال رخ دادن است، حدس می‌زنیم اتفاقاً اکنون شناخت مقاطع آخرالزمان از اولینِ ضروریات است. 

تسنیم: آقای مهرپویان شما درباره مقوله حج از منظر معارفی آن هم با رویکرد آخرالزمانی پرداختید؛ چه ضرورتی داشت به این موضوع پرداختید؟

مهرپویان:

اعمال حج، سؤال‌برانگیز و معرفت‌زاست
بنده عرض کنم حج یک موضوع سؤال‌برانگیز و یک تغییر روال جدی در زندگی است. ما در زندگی یک روال طبیعی داریم که به آن عادت کرده‌ایم و کمتر سؤال و تحرک فکری ایجاد می‌کند، اما گاهی موضوعی پیش می‌آید که با روال طبیعی زندگی متفاوت است، سؤال ایجاد می‌کند، به شدت توجه را جلب می‌کند و کل زندگی را در بر می‌گیرد. حج از همان ابتدا شگرف و سؤال برانگیر است؛ به عنوان نمونه وقتی وارد مناسک حج می‌شوید، اولین مسأله پوشیدن لباس احرام است؛ لباسی که اصلاً با سنت‌های ما هماهنگ نیست، لذا سؤال پیش می‌آید چرا؟ یا گفته می‌شود بوی خوش استفاده نکن، خودت را در آیینه نبین، جانداران حتی موجودات موذی را نباید بکشی! یعنی با حجم وسیعی از بایدها و نبایدها مواجه می‌شوید که سؤال برانگیر است؛ سؤالاتی ایجاد می‌شود که باید هدایت شود و در حاجی و امت اسلامی یک هدایت مستحکم را ایجاد کند، اما به دلیل اینکه حساسیت‎ها به «صحت انجام اعمال» منتقل می‌شود، متأسفانه این سؤالات فکرساز و هدایت‌‎گر مغفول می‎ماند و نه امت اسلام و نه شخص حاجیان به پاسخ مشخصی نمی‌رسند. بنابراین آنچه خدا قرار داده است، جنسش سؤال برانگیز و معرفت‌زا است، اما برخورد ما با حج در حد ضعیف‎تری است.

تسنیم: این نکته را از فرمایش شما برداشت می‌کنم که تاکنون به معارف حج پرداخته نشده است و صرفاً با نگاه فقهی به این مقوله پرداختند. 

ارتقای رفتار دیندارانه حجاج
اما اینکه شما می‌فرمایید پرداخت معارفی به مسأله حج نشده است، قبول ندارم. شما یک دسته از کتب حج را می‌توانید با عنوان رموز و اسرار حج ببینید؛ اما چرا پرداخت معارفی و محصول معارفی در حاجیان پررنگ نیست، دلایلی دارد. یکی از دلایلش این است که پرداخت معارفی به حج مطابق الگوی حج نیست و غیر نظام‎مند است. یعنی اعمال و مناسک حج در غیر نظام حج مطالعه می‌شوند؛ مثلاً سختی در مناسک حج را با مفهوم کلی ریاضت یا سختی در دنیا برای تزکیه تحلیل می‌کنند در حالی که باید در خود نظام و ساختار حج جایابی و مطالعه شود. روش تحلیل غیرنظام مند حج و مناسک آن با استفاده از دیگر دانسته‎‌ها و مفروضات غیرمرتبط یک احساس را منتقل می‌‎کند؛ به این ترتیب که حج همان رفتارهای همیشگی دینی اما در لباسی دیگر است! با این تحلیل ضعیف، حج انقلابی در رفتار دیندارانه حاجیان و امت اسلامی ایجاد نمی‌کند در حالی که چنین توقعی باید از حج داشت.

حج، مانوری برای قیام امام زمان(عج)
بدین ترتیب کسی که نگاهش عارف‌مسلکانه است، همیشه سعی می‌کند مفاهیم را در قالب سلوک خودش تعریف کند نه در نظام ساختاریِ خود مفهوم حج. حج خودش یک مجموعه کامل است؛ وقتی شما با یک مجموعه کامل روبرو هستید، باید آن را به صورت نظام‎مند و زنجیره‎وار تحلیل کنید و لزومی ندارد یک قطعه از آن را بردارید و در مجموعه دیگری تحقیق کنید مگر اینکه بین این دو مجموعه مورد مطالعه قائل به «این همانی» باشید. که ما بین حج و قیام امام زمان(عج) قائل به این همانی هستیم، یعنی حج مدل و یا از منظری دیگر مانوری برای ماجرای عظیمی در آینده است که به عنوان قیام امام زمان(عج) مطرح می شود.

تسنیم: شما اشاره داشتید تحقیقی با عنوان «حج تصویر برنامه خدا برای آینده بشریت» دارید؛ این همان بحث ارتباط حج و آینده است؟

خداوند مقاطعی از آینده را در ماجرای حج قرار داد
در این باره برای ورود به این بحث، از آیات 95 و 96 آل عمران شروع کردم که در اینجا مطرح شود «فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» کلیدواژه‌ام این بود که حج، مجموعه‌ای از آیات است. در تفاسیر هم که وارد می‌شویم، می‌بینیم مفسری همچون علامه می‌فرماید کل مناسک حج، آیه است. آیه در قرآن وزن و جایگاه ویژه ای دارد و خداوند نسبت به آیات بسیار حساس است. از طرفی مفهوم آیه یعنی نشان از یک ماجرای یا موضوع بزرگ. این معنا از آیه را در کنار جایگاه نشانه‌ها در علم ارتباطات که بگذاریم، می‌توانید حساسیت اینجانب را به این واژه بفهمید. ارتباط‎گر یک مفهومی را در قالب یک پیام به مخاطب ارسال می‌کند. خب خداوند مقطعی از آینده را مدنظر دارد که می‌خواهد در قالب مناسک حج برایمان تبیین کند. یعنی خداوند در ماجرای حج با ما ارتباط برقرار می‌کند و پیام‌هایی را برای ما قرار می‌دهد. در این نگاه «آیه» محمل انتقال پیام مهم الهی به انسان می‌شود و باید به این پیام‌ها توجه کرد و آنها را فهم کرد و رفتار مناسب در قبال آن انجام داد.

 گودرزی:
آقای مهرپویان تعبیر خیلی خوبی داشتند. خود حج یک نظام و ساختار است. وقتی می‌خواهیم تحلیلش کنیم، باید در قالب آن ساختار تعریفش کنیم، اما بالاخره این ساختار با ساختارهای دیگر تعامل ایجاد می‌کند؛ یعنی یک جایی همین حج به مفهوم صلات و زکات گره می‌خورد. بنابراین در همان نظام معرفتی می‌شود این شاخه‎‌ها را به یکدیگر متصل کرد. حالا اگر از همین کلیدواژه‎ای که فرمودند استفاده کنیم، یعنی حج را به عنوان مجموعه‎ای از آیات و نشانه بزرگ در نظر بگیریم، آن وقت می‌توانیم بگوییم این آیه در آخرالزمان خودش را بیشتر نمایان می‌کند و جلوه می‌دهد و قابل مطالعه است. لطفاً به ما توضیح بدهند که چطور می‌شود از حج به عنوان نظامی از آیات به عنوان یک پازل آخرالزمانی استفاده کرد؟

حج از منظر «نگاه آیاتی» پرداخت شود
مهرپویان:
ما یک مقدمه مهم نیاز داریم، آن هم مفهوم قرآنیِ «آیه» است. طبق تحقیقی که انجام دادم، «آیه» چند معنا در قرآن داشت که بیشترین مورد استفاده‌اش به معنای «نشانه یک موضوع مهم» است، نشانه‌ای که خصوصیاتِ اصلی خود را همراه دارد. در پنج  سیاق از قرآن «آیه» را به صورت تحلیلی بررسی کردم. یکی در ماجرای عُزیز پیامبر است. ایشان از یک روستایی عبور می‌کرد و دید همه مردند و به خداوند عرضه داشت چطور این‌ها را پس از مرگشان زنده می‌کنی. در ادامه آیه اینطور آمده است: «پس خداوند، او را [به مدت‏] صد سال میراند. آنگاه او را برانگیخت» اینجا خداوند مفهوم «بعث» را به کار می‌برد و می‌فرماید «ثُمَّ بَعَثَه‏» او را مبعوث می‌کند، بعث یک موضوع دنیایی نیست بلکه موضوعی است که در دوران رجعت اتفاق می‎افتد و در حد وسیع‎تر در قیامت رخ می‌دهد. حالا خداوند این اتفاق از سنخ آینده را در دنیا برای عزیز واقع می‌کند و در همین راستا می‌فرماید ما تو را آیه قرار دادیم. «لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاس‏» یعنی یک مفهومی را که مربوط به آینده است در زمان تو و در دنیا قرار دادیم.

ما همین موضوع را در یک ماجرایی از عیسی علیه‏‌السلام می‌بینیم. خداوند در آیه114 مائده می‌فرماید: «قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ ...؛ عیسى پسر مریم گفت: «بار الها، پروردگارا، از آسمان، خوانى بر ما فرو فرست تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‌‏اى از جانب تو»

در این آیه خداوند ماجرای مائده آسمانی را یک آیه معرفی می‌کند. در واقع سیستم دنیایی اینطور است که شما برای کسب روزی باید تلاش کنی و یک فرآیندی را حرکت کنید. این ماجرا از جنس دنیا نیست و هم در آن شگفتی نهفته است و خداوند هم نسبت به این آیه غیور است و می‌فرماید اگر به این موضوع هم ایمان نیاورید، شما را طوری عذاب می‌کنم که تا کنون کسی را اینگونه عذاب نکرده باشم. «قالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمین‏؛ خدا فرمود: «من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد، و[لى‏] هر کس از شما پس از آن انکار ورزد، وى را [چنان‏] عذابى کنم که هیچ یک از جهانیان را [آن چنان‏] عذاب نکرده باشم.» حالا خداوند می‌فرماید ما حج را «آیه بینه» قرار دادیم. یعنی اصل‌شان در آینده است که درون حج آوردیم.

دو برداشت از مفهوم «آیه»
گودرزی:
در تأیید فرمایش شما عرض کنم درباره حج قبول دارم جنس «آیه» حج مربوط به آینده است. شما فارغ از بحث قرآنی و آینده‎پژوهی هم که نگاه کنید، می‌بینید یک جمعیت 5 میلیون‎ نفری را به صحرای عرفات می‎آورید. مگر عرفات چقدر وسعت و گنجایش دارد؟ در منطق انسانی این عده وقتی به آن نقطه می‌روند، باید مدام فاجعه اتفاق بیفتد.
 اما آیات در قرآن چند شکل می‌تواند داشته باشد. اگر «آیه» را به این مفهوم بگیریم که «آیه»، نشانه‌ای است که از یک حقیقت برایمان انکشاف ایجاد می‌کند، نیز جای بررسی دارد. حالا این حقیقت یا در آینده است که اکثراً ناظر بر همین موضوع است و یا ناظر بر آینده نیست و قصد دارد ذهن را برای فهم قدرت خداوند تحریک کند. مثل آیه قرار دادن خورشید و ماه و ستارگان و ... بنابراین می‌توان گفت آیه در دو معنا جای دارد: اول اینکه انکشاف از حقیقتی در آینده است. دوم اینکه برای اثبات قدرت خداوند است.  

در حج، نشانه‌هایی از آینده و نظام خداوندی است
آقای مهرپویان:
بگذارید یک جمع بندی کنم، حج را خداوند طوری قرار داده که انسان را به تفکر بکشاند، از طرفی در آن آیات و نشانه‌هایی قرار داده است. مفهوم آیه در قرآن یعنی «نشانه از یک موضوع بزرگ که اصلش دنیایی نیست، روال نیست بلکه موضوعی در نظام خداوندی است که حالا در قالبی قابل فهم و مطالعه در معرض انسان‌ها قرار می‌گیرد تا انسان‌ها از آن درس بگیرند و رفتار درست و مناسب در پیش بگیرند.» بگذارید فهم خودم را از «فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ» عرض کنم. در حج نشانه‌های واضح و منظمی از آینده یا نظام خداوندی قرار دارد، همان آیاتی که به تعبیر آقای دکتر نشانه عظمت خداوندی است، عظمت خداوندی چطور فهم می‌شود؟ یکی از راه‌های آن، درک عظمت نشانه‌هایی از نظام خداوندی است. در قبال این آیات چه باید کرد؟

حج، آیه‌ای که نباید معارف آن را نادیده گرفت
خداوند در قبال آیه اولین رفتاری که مطرح می‌کند این است که کفر نورزید؟ خیلی عجیب است، شاید کفر نسبت به آیات در میان انسان‌ها خیلی شایع است، کفر یعنی نادیده گرفتن، سرپوش گذاشتن. یعنی ممکن است کسی حج برود بعد آیات موجود در حج را نادیده انگارد؟ آن وقت مورد عتاب شدید است «کفر نسبت به آیات»، کفر نسبت به آیات همان رفتار اهل کتاب است، آیات را ببینید «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَوَ مَن دَخَلَهُ کَانَ آمِنًاوَلِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًاوَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا تَعْمَلُونَ؛در آن‏، نشانه‏‌هایی روشن است [از جمله‏] مقام ابراهیم است‏؛ و هر که در آن درآید در امان است‏؛ و برای خدا، حج آن خانه‏، بر عهده مردم است‏؛ [البته بر] کسی که بتواند به سوی آن راه یابد. و هر که کفر ورزد، یقیناً خداوند از جهانیان بی‏‌نیاز است‏؛ بگو: «ای اهل کتاب‏، چرا به آیات خدا کفر می‌‏ورزید؟ با آنکه خدا بر آنچه می‏‌کنید گواه است‏».

تفکر در آیات الهی از ضروریات است و حج یکی از آیات الهی
پس اولین موضوع این است که به آیات کفر نورزید، در گام بعدی ـ بر اساس آیات قرآن ـ در مواجهه با آیات باید تفکر کرد؛ به عنوان نمونه خداوند در انتهای آیاتی از قرآن بعد از طرح مسائل مختلف می‌فرماید: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُون‏»؛ بنابراین وقتی به حج می‌رویم، وظیفه داریم در آن تفکر و تدبر کنیم، اما نکته این است که خداوند این آیات را تبیین کرده است، در فضای تبیین الهی باید تفکر کرد.  بعد این تفکر و تدبر در نظام حج باید نتایجی به همراه داشته باشد که باعث ایمان و به تبع تغییر رفتار می‌شود. در مورد تفکر عرض کنم جالب است! شما از نماز ظهر تا غروب آفتاب که در سرزمین عرفات هستید، تکلیف خاصی برای شما وضع نشده است و وجوبش تنها در وقوف است. وقوف یعنی توقف؛ برای چه موضوعی؟ برای تفکر کردن در آیه عرفات.

تسنیم: خب اینطور که فرمودید حج کلاس درسی برای مفاهیم آینده به خصوص قیام امام زمان(عج) است؟

یک چیزی فراتر از کلاس درس بلکه حج پر از آیات است. اگر بخواهیم در چارچوب مفاهیم آموزشی بگوییم مملو از صحنه‌های آموزشی است، اما صحنه‌های آموزشی که کاملاً منطبق با نظام خداوندی است حتی از جنبه محصول؛ یعنی هر چند حاجی در حال رفتار در کلاس آموزشی است، اما محصولش بهشت است؟! یک برنامه‌ریز آموزشی خبره و حکیم و عزیز آنها را قرار داده است. او در سیر این مفاهیم می‌خواهد انسان‌ها را متخصص و دانش‌آموخته کند، حج دانشگاه آیات است، دانشگاه مهدویت است، دانشگاهی که آموزش‌هایش منطبق با برنامه کلان الهی است و در ضمن در صحنه عمل نیز آموزش می‌دهد. معلمش هم انبیاء و رسل و مهم‌تر از ایشان اهل‌بیت علیهم السلام است.

تسنیم: لطفاً روش قرار گرفتن در مواقف حج  که فرمودید و بعد تفکر معطوف به ظهور را در مورد یکی از مناسک حج بیان کنید.

ایام تشریق، تداعی‎کننده نور امام در زمان ظهور
زمان احرام، در ایام خاص حج است که دارای جایگاه خاص و ویژه‌ای است و به نوعی تداعی‌کننده بحث «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛ زمین به نور پروردگارش نورانی می‌شود» است که یکی از آیات مهدویت است. امام صادق علیه‌السلام ذیل این آیه فرمودند «رب أرض یعنی امام أرض؛ قَالَ رَبُّ الْأَرْضِ یُعْنَى إِمَامُ الْأَرْض‏؛ هنگامی که خروج کند، مردم را از نور خوشید بی‌نیاز می‌کند و به نور امام بسنده می‌کنند.» (تفسیر قمی، ج2، ص253)  بنابراین در ایام تشریق باید یادآورم اشراق نور امام (علیه‌السلام) در دوران ظهور باشیم.

احرام از منظر مفاهیم آخرالزمانی و ظهور
دیگر اینکه مُحرم، لباس متفاوت و غیر عادی احرام به تن می‌کند؛ شرایط آخرالزمان هم غیر عادی و متفاوت است. تلبیه شعار توحیدی است؛ توحید در آخرالزمان پررنگ است و مردم شهادت می‌دهند فعل خداست. از سوی دیگر باید تقید به مُحرمات احرام داشته باشیم. خدمت برای امام علیه‌السلام در رفتارهای دنیایی افراد محدودیت ایجاد می‌کند و باید تقوا پیشه کنند. همچنین محدودیت‌ها تا پایان حج وجود دارد؛ بنابراین تا دوران قبل از ظهور با محدودیت‌هایی مواجه هستیم و بهره‌مندی برای بعد از ظهور است. صحنه‌های آخرالزمان شرایط آسانی نیست و باید سخت باشد، اعمال حج هم دشوار و در یک سرزمین صخره‌ای بی کشت و زرع «لم یزرع» قرار داده شده است. صحنه‌ها هرچند سخت است، اما مؤمنین با کیف و شادی اعمال را انجام می‌دهند. در آخرالزمان هرچند صحنه‌های دشواری پیش رو است، اما چون مؤمنین حس می‌کنند  در راه امام علیه‌السلام و در معیت اوست، بر مشکلات پیروز می‌شوند و با سختیِ توأم با شادی پیش می‌روند.

لباس همه مانند هم است؛ برای یاوری امام علیه‌السلام همه باید یکرنگ و یکدل بود و تبعات دنیایی مطرح نباشد و همه باید خادم و سرباز باشند و شأنی نسبت به یکدیگر نباید قائل باشند. در حرم حق نداریم با یکدیگر جدل کنیم  و از سوگندهای جلاله استفاده کنیم. مصادیق جدل نباید در رفتارمان باشد، زیرا همگی اعضای حریم هستند و باید در حرم الهی و حرم خلیفه الهی همه با یکدیگر مهربان باشند. اینکه تنها مؤمنین باید وارد حرم و مناسک حج شوند، ناظر بر همین مسأله است. یعنی نباید نامحرمی در کار باشد. «رُحَماءُ بَینَهُم» باید اتفاق بیفتد. 

در حرم کعبه، آداب حرمتِ حریم اهل‌بیت(ع) را می‌آموزیم
در واقع اینکه کل ماجرا در حرم اتفاق می‌افتد یک پیام روشنی دارد؛ یعنی در حرم و حریم امام (علیه‌السلام) باید آداب خاصی را مقید بود. ببینید، شما در محدوده حرم کعبه حق ندارید حتی حشرات را بکشی در غیر این صورت باید کفاره بدهی. این تازه شروع ماجراست.

تسنیم: بنابراین بین مفاهیم حج با ظهور امام زمان(عج) خیلی هماهنگی وجود دارد؛ ممکن است یکی دیگر از آیات موجود در حج را با همین روش توضیح دهید؟

یکی از علت‌هایی  که می‌توانیم بگوییم این نگاه صحیح است همین مبیّن شدن مناسک و اماکن حج و ظاهر شدن ارتباط آنها با هم است، در غیر این نگاه یک گنگی در ارتباط مناسک وجود دارد؛ لذا خداوند تأکید می‌کند «فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ؛ در آن آیات مبیّن و بیّنی وجود دارد.»

اما قبل از بیان مثال‌های دیگر، یک فرهنگ در حج را می‌خواهم پررنگ کنم، همان طور که عرض کردم، هر چه در حج وجود دارد، آیه است، پس آیه را ببین، در راستای برنامه حج تحلیل کن و رفتارهایت را با معرفت انجام بده. اگر آیات متنوع است و تفاوت می‌کند،  اما حج دنبال این است که یک فرهنگ در حاجی و جامعه حاجیان نهادینه شود: دیدن آیات خدا، فهم آنها و انطباق آنها با یکدیگر و به این ترتیب با برنامه خدا همراه شدن و جلو رفتن. حج می خواهد انسان‌هایی را آیه‌بین و مؤمن به آیات تربیت کند.

ادامه این میزگرد متعاقباً‌منتشر خواهد شد ...

در ادامه این میزگرد به موضوعاتی همچون مفهوم عرفه موقف معرفت به امام و نیز به مناسک مشعر و منا از منظر مفاهیم آخرالزمانی پرداخته خواهد شد. 

انتهای‌پیام/ 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران