چرا ناتوی عربی مرده به دنیا آمد؟
بسیاری از ناظران معتقدند که پروژه پیمان ناتوی عربی که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به آن دعوت کرد، مرده به دنیا آمده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از الجزیره، پروژه پیمان استراتژیکی خاورمیانه که اختصار آن در ترجمه انگلیسی کلمه «MESA» است یا همانگونه که در رسانهها به نام "ناتوی عربی" مصطلح شده است؛ شامل شش کشور حاشیه خلیج فارس، مصر و اردن میشود. ایده این طرح آمریکایی است و هدف تقریباً پنهان آن در درجه اول حمایت از منافع آمریکایی است. این طرح موقعیت خوبی برای ترامپ پدید آورد تا از طریق جذب میلیاردها دلار از ایجاد این پیمان برای آمادهسازی، پردازش تجهیزات، سلاح، متخصصان، آموزش نظامی و... به بسیاری از وعدههای انتخاباتی که به احزاب آمریکایی داده بود، دست یابد.
هدف ظاهری این پیمان اما مقابله با گسترش یا تجاوز یا تهدیدهای ایران یا بهطور کلی تروریسم در منطقه است.
علل و عوامل مرگ پیمان ناتوی عربی:
اما چرا ناظران بر این باورند که این پیمان مرده به دنیا آمده است، و اگر چنین نباشد در شرف مرگ زودهنگام است؟ علت آن چند چیز است:
نخست ــ شش کشور خلیج فارس هماهنگی و توافقی در مورد دشمن مشترک ندارند، درحالی که عربستان، امارات و بحرین بر این باورند که دشمنی بهنام ایران وجود دارد و رفتار با آن باید با سختگیری و تشدید نظامی باشد. قطر، کویت و عمان بهعکس آنها براین باورند که تهران قدرت منطقهای است و اولاً احترام آن واجب است و ثانیاً به گفتگو و درک متقابل معتقدند، چرا که بر این باورند که این راه تنها راه مقابله و تعامل با تهران است.
دوم ــ مصر و اردن معتقدند که دشمنتراشی با ایران از اولویت یا دستور کارهای سیاسی آنها نیست، بلکه اصلاً این آن چیزی نیست که آنها را به این رفتار با قدرت منطقهای یا ایجاد مواضع همسو با دستورکار ریاض یا ابوظبی فرا بخواند.
سوم ــ اختلاف زودهنگام میان عربستان و مصر که پنهانی آغاز شد، اما بهتدریج صورت آشکاری یافت، از دلایل تأخیر یا عدمثبات آن در منطقه و شروع به کار آن است. عربستان خود را برای رهبری پیمان شایستهتر میبیند، درحالی که برای قاهره دشوار است که قدرت نظامی مصر را تحت رهبری کشوری همچون عربستان که مهارت و تخصصی در زمینه جنگی ندارد، در بیاورد.
علاوه بر این، قاهره خشم عربی بهویژه عربستان را احساس کرد و دیگر احزاب عربی برای لغو پروژه ارائه شده توسط مصر از طریق اتحادیه عرب در سال 2015 که در ایجاد قدرت عربی برای حمایت از منطقه نمودار شد، تلاش کردند.
ریاض تنها در برابر تهران
دربرابر این اختلاف عربی پیچیده و معمول، مسائل منطقه بحرانی شد. بعد از حمله به نفتکشها و حمله به پالایشگاههای نفت وابسته به آرامکو، ریاض به برگزاری سه نشست طی دو روز در مکه مکرمه و در اواخر ماه رمضان گذشته، روی آورد.
هدف آشکار آن، مقابله با تمامی صورتهای تروریسم بود. این اقدام در واقع فراخوانی سعودی تلاشی از جانب آنها بود تا بیشترین میزان ممکن از موافقت عربی و اسلامی برای رویارویی با ایران را بسیج کنند، اما این سه نشست بدون نتیجه به پایان رسید.
دلیل شکست سعودی در سرمایهگذاری برای این اجتماع عربی اسلامی در این سه نشست از دید ناظران پنهان نماند، چرا که روابط آنها با بسیاری از پایتختهای کشورهای عربی از جمله قاهره، عمان، دوحه، رباط، همچنین چندین پایتخت اسلامی در هم پیچیده و بحرانی شده است. این موضوع از جمله عوامل تضعیف هرگونه تلاش برای ایجاد ناتوی عربی میباشد.
اما در این زمینه شایان ذکر است که پس از آنکه تقریباً پروژه ناتوی عربی از هم پاشید، تغییری کیفی در اظهارات اماراتیها ــ که قویترین همپیمان عربستان هستند ــ نمایان شد. چندی پیش، انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات نوشت که حل تنشها در حاشیه خلیج(فارس) فقط راهحل سیاسی دارد. وی همچنین خواستار ایجاد آتشبس در منطقه شد، این چیزی است که ناظران آن را کلام عاقلانه و واقعبینانهای میدانند که نیاز به ترجمه دقیق دارد، چهبسا کشورهای حاشیه خلیج فارس را ــ از جمله خود امارات را که قطر را بهخاطر ایران محاصره کرده است ــ به بازخوانی عمیق وقایع خلیجی وادارد که اندکی دور از نگرش آمریکایی به این واقعیت باشد.
جملهای که در مورد این واقعیت مشوش حاشیه خلیج(فارس) میتوان گفت، این است که تضاد منافع شش کشور حاشیه خلیج فارس با یکدیگر، اختلاف و تفاوت دیدگاههایشان در مقابل ایران، تلاش عربستان و امارات برای تسلیم کردن قدرتهای خارج از منطقه همچون مصر و اردن در تنشهای موجود با تهران، همگی عواملی هستند که به وحدت دیدگاه برای تعامل با قدرت منطقهای همچون ایران کمکی نمیکند.
قطعاً زمان آن رسیده است که سیاست و دیپلماسی در این فضای مشوش و خفقان حاشیه خلیج فارس قدم بگذارد، چرا که جنگ یمن و برخی حوادث اخیر منطقه ثابت کرده است که زبان گلوله و آتش مسائل را حل نمیکند، همچنین اهمیت بستن راههای نفوذ جنایتکاران جنگی یا ... آن در میان آمریکا و خلیج فارس نمایان شده است.
قطعاً موضعگیری اخیر رئیس جمهور ترامپ و تمایل او به آرامش و تفاهم، نشانه این است که تحکیم اندیشه در چنین فضای مشوشی که هر لحظه قابل اشتعال است، بهتر از هزاران فکر و تلاش است که برای خاموش کردن آنچه سوخته است، گرد هم میآیند.
انتهای پیام/*