عواملی که روحیه "مردمی‌بودن" را از مسئولان می‌گیرد

عواملی که روحیه "مردمی بودن" را از مسئولان می‌گیرد

مسئولی که فریفته جایگاه و پست خود شد، دچار کبر و خودبزرگ‌بینی می‌شود؛ در چنین حالتی مسئولی که سوگند خورده خادم مردم باشد، تبدیل به فردی جاه‌طلب و خودپسند شده و این مسئله مقدمات جدایی او از بدنه مردم را فراهم می‌کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، رهبر معظم انقلاب در دیدار با ائمه جمعه کشور در بخشی از سخنان خویش با تأکید بر تقویت روحیه "مردمی‌‌بودن" فرمودند: «مردمی بودن و اُنس با مردم به‌صورت واقعی و غیرتصنعی» از ضروریات سلوک عملی ائمه جمعه است. پیگیری مشکلات مردم با چهره باز و گشاده، اجتناب از رفتن به‌سمت صاحبان ثروت و قدرت و افراد چرب‌زبان، و مراقبت از نزدیکان و فرزندان، از موارد مهم در سلوک عملی ائمه جمعه است».

«مردمی بودن» در اصطلاح سیاسی خصلتی برای آن دست از مسئولان حکومتی است که حصاری بین خود با مردم ایجاد نکرده باشند و با آن‌ها دائم در معاشرت و رفت‌وآمد باشند، از دردها و گرفتاری‌های آنها آگاه باشند و متواضعانه در صدد حل مشکلات‌شان برآیند. جالب است زمانی که خداوند قصد معرفی خوبان درگاه خویش یعنی انبیاء و رسولان را دارد، آن‌ها را افرادی معرفی می‌کند که بین مردم حضور دارند آنجا که فرمود: «وَ ماأَرْسَلْنا قَبْلَک مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیأْکُلُونَ الطَّعامَ وَ یمْشُونَ فِی الْأَسْواقِ...؛‌ و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آن که آنان (نیز) غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند...»، کنایه از اینکه برخی تصور می‌کردند پیامبران افرادی‌ فوق بشرند و خون‌شان با بقیه مردم تفاوت می‌کند.

این ویژگی به‌طور بارز در سیره عملی رسول گرامی اسلام(ص) دیده می‌شد به‌گونه‌ای که نقل است آن حضرت بی هیچ امتیازی میان یاران خویش می‌نشست، طوری که هر وقت شخص غریبه‌ای وارد مجلس می‌شد، پیامبر را نمی‌شناخت تا اینکه سؤال می‌کرد "رسول خدا کدام یک از شماست؟"؛ لذا از رسول خدا خواسته شد جای خاصی را برای خود اختصاص دهد تا افراد تازه‌وارد ایشان را بشناسند. سپس برای آن حضرت سکویی گِلی درست شد و پیامبر روی آن می‌نشست. در دیگر روایت، امام صادق(ع) به‌نقل از پدران بزرگوار خویش و ایشان از پیامبر گرامی اسلام(ص)، نزدیکی و پیوند با مردم را یکی از عوامل پیوند و قرابت با خویش در روز قیامت معرفی کرده فرمودند: «نزدیک‌ترین شما به من در قیامت، آن کسی است که راستگوتر باشد، آن کسی که بیشتر از همه ادای امانت می‌کند، به پیمان‌ها و عهدهایش پایبندتر باشد، و خوش‌اخلاق‌تر باشد و مردمی‌تر باشد؛اَقرَبُکُم غَداً مِنّی فِی المَوقِفِ اَصدَقُکُم‌ لِلحَدِیثِ وَ آداکُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاکُم بِالعَهدِ وَ اَحسَنُکُم خُلُقاً وَ اَقرَبُکُم مِنَ النّاسِ». (امالی طوسی، مجلس هشتم، ص229)

در واقع روحیه "مردمی بودن" برخاسته از خصلت تواضع است؛ خداوند در توصیه‌ای خطاب به رسول گرامی اسلام(ص)، توصیه به تواضع در قبال اهل ایمان کرده و می‌فرماید: «لاتَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لاتَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ‏ لِلْمُؤْمِنین‏؛‌ به امکانات مادى [و ثروت و اولادى] که برخى از گروه‌‏هاى آنان را از آن برخوردار کردیم ، چشم ندوز و بر آنان [به‌سبب اینکه پذیراى حق نیستند] اندوه مخور ،و پر و بال [لطف و مهربانىِ] خود را براى مؤمنان فرو گیر». هرچند رسول‌الله(ص) واجد عالی‌ترین شرایط اخلاقی و رفتاری بودند، اما این آیه کنایه به آن دست از مردم یا مسئولانی است که رفتار متکبرانه با همنوعان یا رعیت خویش دارند.

بنابراین تأکید بر حضور بین مردم و یا همان "مردمی بودن" همواره مورد تأکید قرآن و سیره معصومان(ع)‌ بود. نقل است به امام رضا(ع) ــ آن زمان که در مسافرت بودند ــ خبر رسید خدمتکاران، امام جواد(ع) را از درب دیگری از منزل خارج می‌کنند تا مردم کمتر به ایشان مراجعه کنند، این در حالی بود که امام جواد(ع) در کودکی به‌سر می‌بردند. امام(ع) فوراً نامه‌ای به فرزند خویش با این مضمون نوشت: «ای پسرم، به من خبر رسیده است که خدمتکاران، تو را از درب کوچک خانه بیرون می‌‏برند، زیرا بخل دارند که از ناحیه تو خیری به کسی برسد. تو را به حقی که بر گردنت دارم، هنگام وارد شدن به خانه و خارج شدن، از درب بزرگ رفت و آمد کن و همراه خود طلا و نقره فراوان بردار و به هر کس که از تو درخواست کرد عطا کن‌؛ یا أَباجَعفَرٍ، بَلَغَنی أَنَّ المَوالیَ إِذا رَکِبَت أَخرَجوکَ مِنَ البابِ الصَّغیرِ، فَإِنَّما ذلِکَ مِن بُخلٍ مِنهُم؛ لِئَلَّا یَنالَ مِنکَ أَحَدٌ خَیراً، وَأَسأَلُکَ بِحَقِّی عَلَیکَ لایَکُن مَدخَلُکَ وَ مَخرَجُکَ إِلّا مِنَ البابِ الکَبیرِ، فَإِذا رَکِبتَ فَلیَکُن مَعَکَ ذَهَبٌ وَفِضَّةٌ، ثُمَّ لایَسأَلُکَ أَحَدٌ شیئاً إِلّا أَعطَیتَهُ». (الکافی، ج4، ص43)

آنچه ممکن است مسئولان را از توده مردم جدا کند، در دو عامل تکبر و خودبزرگ‌بینی و نیز معاشرت با افراد ناباب و صاحبان ثروت خلاصه می‌شود. به‌طور قطع مسئولی که فریفته جایگاه و پست خود شد، دچار کبر و خودبزرگ‌بینی می‌شود؛ در چنین حالتی مسئولی که سوگند خورده خادم مردم باشد، تبدیل به فردی جاه‌طلب و خودپسند شده و این مسئله مقدمات جدایی او از بدنه مردم را فراهم می‌کند. همچنین معاشرت با افرادی که صاحب تکبرند و یا رفت‌وآمد با آن دسته از صاحبان ثروتی که ژن خود را برتر از دیگران می‌دانند، به‌تدریج فرد را از توده مردم جدا کرده و باعث سلب روحیه "مردمی بودن" در او می‌شود.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران