نگاهی به مطالب ستون نویس‌های ترکیه| باباجان می‌تواند رهبر شود؟

نگاهی به مطالب ستون نویس‌های ترکیه| باباجان می‌تواند رهبر شود؟

شاید ترکیه از داشتن رهبری با ژست اقتدار و قدرت خسته شده است. شاید ترکیه در موقعیتی قرار گرفته که دیگر نمی‌خواهد رئیس و رهبری داشته باشد که گویی یکی از بازماندگان خاندان عثمانی است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، ستون‌نویس‌های روزنامه‌های ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشه‌نویس" یاد می‌شود٬ بخشی از فعالان رسانه‌ای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشت‌هایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه می‌گذارد.

تسنیم تلاش می‌کند تا با انتخاب گزینه‌های قابل توجهی از نوشته‌های ستون‌نویس‌های ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیت‌های رسانه‌ای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.

باباجان می‌تواند رهبر شود؟

مهمت تزکان/ پایگاه تحلیلی خبری تی 24

این روزها و در گرمای تابستان ترکیه مهمترین موضوع سیاسی حزب عدالت و توسعه و همچنین موضوع حزب جمهوری خلق٬ یافتن پاسخی مناسب برای این سوال است: آیا علی بابا جان می‌تواند شخصیتی در حد یک رهبر باشد؟

 یکی می‌گوید آری او از توانایی و کاریزمای آن برخوردار است که برای ترکیه به یک رهبر نوین و قدرتمند تبدیل شود و دیگری مخالفت کرده و می‌گوید تنها یک بروکرات است و نمی‌تواند لیدر یا رهبر شود.

تحلیل‌های دیگری هم به این موضوع اشاره می‌کند که اساساً حزب جدید التاسیس علی بابا جان و رفقای او حزبی نخواهد بود که بر مبنای همان روال سیاسی سنتی سابق ترکیه به حزبی تبدیل شود که به عنوان یگانه نهاد سیاسی قدرتمند کشور ظاهر شده و دیگران را کنار بزند. بنابراین معنا و مفهوم رهبری در چنین حزبی نیز با حزب عدالت و توسعه و گونه‌های مشابه آن متفاوت خواهد بود.

 برخی از منتقدین باباجان نیز بر این باورند که اساساً رفتار سیاسی و شیوه حرکت او به گونه‌ای نیست که یک حزب قوی تشکیل دهد و خودش نیز به یک رهبر قدرتمند تبدیل شود، اما هر کسی هر چه می‌خواهد بگوید اشکالی ندارد. هر کسی صاحب دیدگاه و نظر متفاوتی است. ولی این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که سرنوشت و مسیر آینده حزب عدالت و توسعه و اردوغان در دست حزب جدید التاسیس علی باباجان خواهد بود.

همچنان که می‌بینیم تحلیلگران و نویسندگان هوادار آکپارتی در روزها و هفته‌های دست به کمپین گسترده سیاه‌نمایی و تحقیر علی باباجان زده‌اند.

آنها در تحلیل‌های خود کاری کردند که تمام کارنامه سیاسی و اقتصادی علی باباجان را نادیده گرفتند و ادعا می‌کنند که او فقط یک مجری صرف و ساده برای اعمال سیاست‌های بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بوده و در ترکیه نقش دیگری نداشته است و بر مبنای همین استدلال و ادعا آنها همچنین می‌گویند که علی باباجان نمی‌تواند در قد و قامت یک رهبر سیاسی و اجتماعی ظاهر شود.

خطا و غفلت بزرگ تحلیلگران هوادار حزب عدالت و توسعه این است که فهم روشنی از واقعیت‌های جدید ترکیه ندارند. آنها این را نمی‌فهمند که دوران احزاب قدرتمند و رهبران قدرتمند به پایان رسیده و یک حزب به تنهایی نمی‌تواند ادعا کند که رهبر تمام ترکیه است و کل قدرت سیاسی و اجتماعی کشور را در دست دارد.

دوران رژیم‌های تک نفره و احزاب تک نفره به پایان رسیده است و آکپارتی در کنار حزب حرکت ملی با تشکیل ائتلاف جمهور٬ نقطه پایان دوران احزاب مبتنی بر سیاست رژیم تک نفره را گذاشت.

 در نظام سیاسی جدید ترکیه٬ نقش ائتلاف٬ مهمتر از نقش رهبر است و تا زمانی که یک ائتلاف نتواند بالاتر از 50 درصد آرای مردم ترکیه را به دست بیاورد قدرت را در دست نخواهد گرفت، بنابراین در معادلات کنونی آن که مهمتر است ائتلاف و حزب است و نه شخص رهبر.

در چنین شرایطی لازم نیست که علی باباجان حتماً یک رهبر سیاسی باشد کافیست او بر کرسی ریاست حزب به درستی تکیه بزند و بتواند ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی حزب جدید التاسیس خود را در مسیر درستی هدایت کند.

جمهوری قبرس ترک با ترکیه یکی شود

تونجای ملاویس اوغلو/ روزنامه جمهوریت

این روزها در دریای میانه تنش سیاسی جدیدی در جریان است. در شرق دریای سفید و در جایی که ترکیه آن را وطن آبی می‌خواند مخاطرات فراوانی برای بروز درگیری وجود دارد. همچنان که می‌دانید به خاطر منابع نفتی و گازی موجود در سواحل قبرس٬ تنش‌ها و اختلافات سیاسی جدی به وجود آمده است.

از طرفی غربی‌ها یعنی آمریکا، اروپا و اسراییل قرار گرفته‌اند که می‌خواهند از این منابع استفاده کنند و از دیگر سو٬ این ترکیه است که می‌خواهد از منابع آن منطقه استفاده کند. این تابلو به خودی خود بازی بزرگی را پیش چشمان ما به نمایش می‌گذارد.

در چنین شرایطی موضوعی که به اندازه کافی مورد توجه تحلیلگران و رسانه‌ها قرار نگرفت این بود که در تنش سیاسی و بن‌بستی که در قبرس به وجود آمده٬ پیشنهاد داده‌اند که جزیره باید در اختیار ناتو قرار بگیرد.

در واقع تسلیم شدن جزیره به ناتو به عنوان یک راهکار پیشنهاد شده است که صد البته به ضرر ترکیه است. چرا که ورود ناتو به جزیره قبرس دقیقاً به معنای ضرورت خروج ترکیه از این جزیره خواهد بود. عضویت ترکیه در ناتو نیز تغییری در این معادله پدید نخواهد آورد و قطعاً چنین چیزی به نفع مصالح و امنیت ملی ترکیه نخواهد بود.

به عبارت دیگر واقعیتی که در صحنه مشاهده می‌شود این است که آنها می‌خواهند برای جدا کردن جمهوری قبرس شمالی از ترکیه گرگ در لباس میش به میدان بفرستند.

به همین خاطر این روزها مفهوم سیاسی جدیدی نزد دانشگاهیان و صاحب نظران برجسته شده است و آنها معتقدند که تاکید بر استقلال جمهوری ترک قبرس شمالی دقیقاً به معنی این است که بقاء و تداوم قدرت آن و ارتباط قبرس با ترکیه به خطر بیفتد.

لازم است که نظریات جدیدی در این مورد بررسی شوند. یکی از نظریاتی که نیاز به تحلیل کارشناسی دقیقی دارد پیوستن قبرس به ترکیه است. اکنون علاوه بر ترکیه و جمهوری آذربایجان٬ هیچ کشور دیگری جمهوری ترک قبرس شمالی را به عنوان یک دولت مستقل نپذیرفته است و همین موضوع نشان می‌دهد که تاکید ویژه بر استقلال قبرس نتوانسته راهکاری برای حل مشکلات این کشور پیدا کند.

پروفسور آنلی چچان بر این باور است که دست‌هایی به دنبال آن هستند که جنگی را در منطقه به وجود بیاورند و در شرق مدیترانه شاهد همکاری‌های جدی اعراب با اسرائیلی‌ها هستیم و کشورهایی همچون مصر٬ اردن٬ لبنان و عربستان سعودی با اسرائیلی‌ها در این حوزه همکاری می‌کنند تا قبرس ترک را از ترکیه به طور کامل منفصل کنند.

این دانشمند روابط بین‌الملل بر این باور است که باید همچنان که هاتای به خاک ترکیه متصل شد در مورد قبرس شمالی نیز همین اتفاق بیفتد و می‌توان در قبرس شمالی به منظور حل این مشکل٬ یک همه‌پرسی برگزار کرد.

لوزان

 طاها آک یول/ روزنامه قرار

در سالگرد امضای عهدنامه لوزان مسائل فراوانی مطرح شده که بسیاری از آنها با واقعیت‌های تاریخی و سیاسی لوزان ارتباطی ندارد.

به عنوان مثال برخی‌ها معتقدند که اعدام فعالان دینی همچون شیخ عاکف اسکلیپلی در ترکیه از نتایج لوزان بوده است. این در حالی است که لوزان در سال 1923 میلادی امضا شده و عاکف اسکلیپلی در سال 1926 میلادی اعدام شده است. لازم است که برای فهم واقعیت‌های تاریخی مرتبط با عهدنامه لوزان آن را از منظر تئوری و نظریات علمی تاریخی و دانشگاهی مورد بررسی قرار دهیم.

یکی از مفاهیم مهم عهدنامه لوزان این بود که در آن٬ بر تأسیس دولت و حقوق لاییک تاکید شده است. یعنی در این منظر سیاسی آنچه اهمیت دارد٬ حق شهروندی همسان است. بدون توجه به این که چه کسی چه دینی و مذهبی دارد.

پس نمی‌توان تأسیس نظام سیاسی و رژیم تک حزبی در ترکیه را همچون معلولی دانست که علت یگانه آن امضای پیمان لوزان بوده باشد و بین این دو موضوع ارتباط دقیقی وجود ندارد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان