ایران را دوست دارم، چون حکومت و قوانین اسلامی دارد
مرضیه هاشمی (ملانی فرانکلین) که اغلب او را پس از دستگیری و شکنجه شدن توسط افبیآی در امریکا میشناسند؛ بانوی رهیافتهای است که پس از تشرف به اسلام و دلبستگی به انقلاب اسلامی در ایران ماندگار شد و به زندگی ادامه داد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مرضیه هاشمی (ملانی فرانکلین) که اغلب او را پس از دستگیری و شکنجه شدن توسط افبیآی در امریکا میشناسند؛ بانوی رهیافتهای است که پس از تشرف به اسلام و دلبستگی به انقلاب اسلامی در ایران ماندگار شد و به زندگی ادامه داد. این فعال رسانهای سالهای زیادی است که به عنوان مجری، تحلیلگر و مستندساز در پرستیوی فعالیت میکند. به گفته خودش همواره تلاش کرده چهره بدون نقاب امریکا را به مردم نشان دهد و تمام سختیهای آن را در راه این رسالت به جان میخرد. با همکاری انجمن شهید ادواردو آنیلی با وی گفتگو کردهایم.
چه مؤلفههایی از دین اسلام شما را به عنوان یک انسان موحد از مسیحیت به سمت اسلام سوق داد؟
دانشجوی رشته خبرنگاری در امریکا بودم و مسائل سیاسی برایم جالب بود. وسط جریانهای امریکای لاتین با مارکسیسم آشنا شدم؛ روحیه مبارزه داشتند، اما تفکرشان نفی خدا بود در حالی که من در خانواده مسیحی و مقیدی بزرگ شده بودم و این دیدگاه مارکسیسم برایم قابل قبول نبود. تا اینکه انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. دانشجویان ایرانی دانشگاه ما زیاد بودند. طرفدار و مخالف، با هر کدام حرف میزدم و درباره اسلام تحقیق میکردم. بعد از آن یکی گفت اگر میخواهی انقلاب اسلامی ما را متوجه شوی باید با قرآن آشنا شوی. قبل از آن قرآن را ندیده بودم. شروع به خواندن قرآن و مقایسه مفاهیمش با مسیحیت کردم. در مسیحیت شبهاتی برایم وجود داشت؛ مانند نوزاد گناهکار به دنیا میآید یا مسیح فرزند خداست. قرآن برایم منطقیتر بود. با تحقیق حدود یکسال ونیم، سرانجام دین خود را به اسلام تغییر دادم. از همان ابتدا، چون درباره اهلبیت هم مطالعه کردم شیعه شدم البته شخصیت امام خمینی در تغییر و تحول زندگی من بسیار تأثیر داشت. پیرمردی که به تنهایی با قدرت معنویت توانست دنیا را تکان بدهد و انقلابی اسلامی ایجاد کند.
با وجود موج اسلامهراسی در غرب همچنان بر پیروان اسلام شیعی افزوده میشود. میتوانم بگویم که امروز در امریکا و اروپا حزباللهیهای مخلصی وجود دارد که با وجود محدودیتها و مشکلات که حتی زندان و مرگ را هم در پی دارد در نشر تفکرات اسلامی فعالیت دارند. امید به ظهور امام زمان (عج) است که آنها را مقاوم میکند. باید همه بستر ظهور امام را فراهم کنیم، شرقی و غربی هم ندارد. مهم انجام تکلیف است که بر عهده تک تک ما مسلمانان است.
به عنوان یک فعال رسانهای نقاط ضعف رسانههای ایرانی ما در برونمرزی را چه میدانید؟
رسانههای ایران از نظر هزینه محدودیت زیادی دارند باید این حقیقت را بپذیریم که رسانههای انگلیسی و امریکایی بیش از 150 سال است تخصص و تجربه دارند حالا اگر شبکهای مخالف آنها باشد تمام تلاششان را برای حذف و محدودیت آن به خرج میدهند. آنها علناً اعلام میکنند برای نابودی ایران فعالند درحالی که ما اصلاً نمیگوییم برای نابودی امریکا فعالیت داریم با این حال به ما اجازه نمیدهند بدون ممنوعیت باشیم. وقتی درباره آزادی بیان حرف میزنند کمترین اعتقادی به آن ندارند و اجازه پخش اخبار ما را نمیدهند. شبکههای ما را از روی ماهوارههای خودشان برمیدارند. اینستاگرام بچههای ما را هک کردند، چون از ما با همین محدودیت میترسند، اما ما میتوانیم با وجود همه محدودیتها با همراهی مردم پیش برویم البته با همکاری و در کنار هم بودن موفق میشویم، چون راه ما حق است.
شما از مرگ بر امریکا گفتن ناراحت نمیشوید؟
نه مشکلی ندارم، اما اینقدر که شما نگران مردم امریکا هستید فکر میکنید آنها هم نگران شما ایرانیها هستند؟ 40 سال است ایران توسط امریکا تحریم شده است. داروهای بیماران خاص در تحریم است به صورتی که خیلیها از نبود دارو از دنیا رفتهاند ولی آیا مردم امریکا نگران شما هستند آیا به دولتشان معترض میشوند. موضوع این است که رسانهها اجازه نمیدهند مردم امریکا حقیقت را بدانند. حقیقت از همه چیز مهمتر است. حقی که 40 سال است توسط دولت آنها از مردم ایران سلب شده است؛ البته هر کس کشور خودش را دوست دارد ایرانیها در شرایط سخت و حساسی قرار دارند و این هم به خاطر دشمنیهای امریکاست. آنها باید از شما عذرخواهی کنند و ناراحت از ظلم دولتشان باشند. این را هم بگویم ملیت برای من مهم نیست بلکه اسلام مهم است و من جزئی از امت واحده اسلامی هستم. فرقی نمیکند از کدام کشور هستیم عرب یا عجم در اسلام فرق ندارد، همه مسلمانیم.
فکر میکنید ملیت آدمها چقدر در دنیای امروز موضوع مهمی است؟
هرکس دیدگاهی دارد. من تعصبی به ملیت ندارم جمهوری اسلامی را دوست دارم، چون حکومت و قوانین آن اسلامی است. اگر این حکومت در کشور دیگری بود آنجا اولویتم بود نه ایران. البته وقتی میبینم ایران تحت تحریم و ظلم مستقیم و غیرمستقیم امریکاست با این حال بعضی ایرانیها چهره واقعی دشمن را نمیشناسند، دوست دارم آنها را با حقیقت امریکا آشنا کنم، چون تصور میکنند امریکا مهد آزادی است.
چرا دنبال زندگی آرام و بیدردسر نیستید؟
هر کسی زندگی آرام و عادی را دوست دارد ولی من وظیفهای به دوش دارم که نمیتوانم بیتفاوت از آن بگذرم. امام راحل جمله زیبایی دارند، فرمودند باید تا آخرین نفس ایستادگی کرد. من این کلام ایشان را ملکه ذهن کردم و احساس میکنم باید تا وقتی توان دارم و زنده هستم کار رسانهای داشته باشم. راستش وقتی میبینم بعضی از جوانان ایرانی نسبت به انقلاب اسلامی دیدگاه منفی دارند، دلم میسوزد و نمیتوانم ساکت باشم، چون یک زن سیاهپوستم و با ظلم در امریکا به خوبی آشنایی دارم. احساس میکنم باید چهره اصلی امریکا را به اینها نشان بدهم. دنبال دردسر و خودنمایی نبودهام و این فعالیتها را رسالت کاری میدانم. همواره از خدا خواستهام تا کمک کند حرف حق را بزنم و بنویسم و انعکاس بدهم و در حد توانم از اسلام دفاع کنم.
زمانی که زندان بودید فکر میکردید آزاد شوید؟
مدام دعا میکردم که آیا میتوانم دوباره به قم و مشهد برای زیارت بروم. لطف خدا شامل حالم شد. آنها تصمیم داشتند من را از بین ببرند و به حجاب و اعتقاداتم جسارت کردند. وقتی وکیلم به آنها گفت محکوم نیستم گفتند ممکن است ایران به او کمک کند.
مشکل آنها با شما چه بود؟
در دادگاه فهمیدم مشکل اصلی آنها ایران است، چون در ایران زندگی میکنم و در شبکه پرستیوی فعالیت دارم. گفتند: در پرستیوی چقدر آزادی عمل داری؟ گفتم: در حد یک خبرنگار. گفتند: اگر بخواهی درباره اسرائیل فیلم بسازی به تو اجازه میدهند؟ گفتم: نه. گفتند: پس آزادی نداری. گفتم: هر کشوری قوانین خودش را دارد. گفتند: حاضری درباره منافقین و نیروهای رانده شده از ایران مستند بسازی؟ گفتم: نه و یکسری سؤالات عجیب میپرسیدند. گاهی با فریاد سؤال میکردند و گاهی با آرامی. میخواستند از من حرف مطابق میل خودشان را بشنوند. حتی درباره کنفرانس «افق نو» و مهمانانش سؤال کردند که چرا آنها را به پرستیوی دعوت میکردی؟ گفتم: امری عادی است که مهمانان یک کنفرانس به شبکهای برای مصاحبه دعوت شوند. همه جا همینطور است.
اعمال عبادی مثل نماز شما در زندان چه بازخوردی داشت؟
یادم است شب دوم یک گارد آمد تا من را ببرد. از شش صبح زندانیها را میبردند، میتوانستم تشخیص بدهم وقت نماز است شروع به خواندن نماز کردم. زندانیان که در یک محیط بزرگ و شلوغ بودند با نماز من همه ساکت شدند. یکی به من گفت این حرکت تو چقدر زیبا بود و شروع به صحبت با من کرد. به من گفتند چرا میخواهی خودکشی کنی؟ تازه فهمیدم برای چه گارد از شب تا صبح پشت سلول من آمده بود. احساس کردم خودشان میخواهند من را بکشند، اما بیشتر برای سایر زندانیها دلم میسوخت که چه مظلوم هستند و با خدا ارتباطی ندارند و اینکه نماز من برایشان عجیب و جالب بود. دوست داشتم آنها را به اسلام هدایت کنم تا ریسمانی برای آرامش داشته باشند.
گفته میشد دستگیری شما عادی است، چون اگر یک فعال رسانهای ضد ایرانی هم از امریکا یا کشور دیگر به ایران بیاید دستگیر میشود، نظر شما چیست؟
اولاً این دروغ است که میگویند هرکس از غرب به ایران بیاید دستگیر میشود. خبرنگاران سیانان، بیبیسی و امثالهم به ایران میآیند و آزادانه خبرهای درست و غلط خود را تهیه میکنند و میروند مانند کریستین امانپور. این اصلاً صحت ندارد. ثانیاً اینها ادعای آزادی بیان دارند و میگویند حق دارید هرچه میخواهید بگویید و بنویسید و بسازید ولی ایران این را نمیگوید درحالی که خودشان شعارشان را نقض میکنند و در ایران بیشتر این مسئله رعایت میشود.
خط قرمزها در رسانههای امریکا چیست؟
رسانهها زیر نظر آیپک و شرکتهای بزرگ یک درصدی فعالیت میکنند. آنها همه چیز را در کنترل خود دارند و از آزادی که در فیلمهای هالیوودی نشان میدهند در واقع خبری نیست. آنها خط مشی رسانهها را تعیین میکنند. رسانهها برعکس شعارهایی که میدهند آزادی ندارند تا هرچه بخواهند انجام بدهند. سی ان ان بیشتر به خبرهای زرد و سطحی میپردازد و اینها را خبر اول خود میکند تا حساسیت این شرکتها را ایجاد نکند خبرها کنترل شده هستند؛ درباره اسرائیل، فلسطین، یمن، بحرین، نیجریه و ایران هم نباید به شکلی کنترل نشده چیزی بگویند. همین چند وقت پیش بود که خبرنگار سی ان ان، چون درباره فلسطین حرف زد بدون توجه به سابقه کاری و تواناییهایش اخراج شد، اما وقتی میخواهند از تروریسم حرف بزنند از ایران با آب و تاب سخن میگویند و در این باره آزاد هستند.
دوباره میخواهید به امریکا برگردید؟
از نظر قانونی منعی وجود ندارد، چون رفع اتهام شدم و مجرم نیستم، اما نمیروم و ایران را به زادگاهم امریکا ترجیح میدهم. از مردم خوب ایران تشکر میکنم نه فقط ایران بلکه از سرتاسر دنیا همه برای آزادی من دعا کردند که باعث شد به لطف خدا آزاد شوم؛ اتفاقی که اصلاً فکرش را نمیکردم و برایم عجیب بود حتی خود پلیس امریکا هم تعجب کرده بود که چطور آزاد شدم. آنها از قدرت خدا اطلاعی ندارند. از جوانان ایرانی میخواهم تلاش کنند کنار هم ایران را بسازند. ما با سایر مسلمانان افغانستانی، پاکستانی، عراقی و... امت واحده اسلامی هستیم. مراقب توطئههای تفرقهافکنانه دشمن باشید. ارزشهای اعتقادی و اخلاقی را فدای تعصبات نژادی و ملی نکنید. در کنار هم میتوانیم مقابل دشمن بایستیم و از حقمان دفاع کنیم.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/