افزایش مراودات با کشو‌رهای همسایه زمینه توسعه آذربایحان غربی را فراهم می‌کند

افزایش مراودات با کشو‌رهای همسایه زمینه توسعه آذربایحان غربی را فراهم می‌کند

تحلیلگر پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت گفت: افزایش همکاری‌های اقتصادی و تجاری آذربایجان غربی با کشورهای هم جوار در کنار گسترش مراودات فرهنگی بین مرزی می‌تواند ضمن ارتقای امنیت پایدار در مرزهای این استان نوید بخش توسعه هم باشد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، مرزهای آذربایجان غربی با کشورهای عراق، ترکیه، نخجوان ِجمهوری آذربایجان که از جنوب استان تا شمال غرب این استان امتداد دارد فرصت بی‌نظیر و منحصربه‌فردی برای انجام انواع فعالیت‌های اقتصادی مرزی با سه کشور است.

آذربایجان غربی تنها استان ایران است که با کشور ترکیه  مرز مشترک دارد و به واسطه آن امکان اتصال به اروپا را داراست. در واقع حلقه اتصال ایران به بازار اروپا مرزهای همین استان است و از سوی دیگر آذربایجان غربی با جمهوری نخجوان در شمال و کشور عراق در غرب و جنوب خود مرز مشترک دارد.

این استان با داشتن 823 کیلومتر مرز آبی و خاکی با 3 کشور اروپایی، آسیایی و با استقرار 5 گمرک در این استان یکی از دروازه‌های  ورود به اروپا است که علاوه بر فعالیت 5 گمرک فعال در زمینه‌های صادرات و واردات 6 بازارچه مرزی فعال نیز درآن وجود دارد.

در مرزهای آذربایجان غربی9 گمرک و پایانه مرزی وجود دارد که می تواند بستر تعاملات اقتصادی و مبادلات بازرگانی را فراهم سازد، اما حجم مبادلات مرزی کشورمان از این مرزها نه مورد رضایت تجار و بازرگانان و نه مورد قبول خود دولت است چراکه این ظرفیت ها آنطور که باید بالفعل نشده اند.

نیمی از شهرهای آذربایجان غربی اعم از پلدشت، ماکو، چالدران، خوی، سلماس، ارومیه، اشنویه، پیرانشهر و سردشت همگی دارای مرز مشترک با کشوهای همسایه هستند، ایجاد و رونق کسب و کارهای مرزی در استان می‌تواند منشأ تحول در مسیر توسعه محلی و ملی باشد و کشور را از این بحران اقتصادی نجات دهد.

ایجاد بازارچه‌های مرزی جدید در نواری که درازای آن قریب به هزار کیلومتر با سه کشور را در بر می‌گیرد به عنوان موتور محرکه صادرات آذربایجان غربی ظرفیت این را دارد که تولید و رونق اقتصادی شمال غرب کشور را رقم بزند. 

 مرزها به همان میزان  که در مبادلات و فرصت‌هایی که  ایجاد می‌کنند، می‌توانند عامل توسعه و رشد اقتصادی باشند، اگر درست مدیریت نشوند، منبع تهدیدی خواهند شد که بیشتر، مرزنشینان را با خطر مواجه می‌کنند و طبیعتاً مرزهای آذربایجان غربی از این قاعده مستثنی نیستند.

ظرفیت‌های بالای مرزی این استان می‌توانند منشأ تعاملات گسترده و زمینه ساز رونق اقتصادی برای استان باشد اما ناآشنایی مدیران دولتی در طول دوره‌های متمادی با اصول برقراری مراودات تجاری بازرگانی فرهنگی و اقتصادی با کشورهای هم مرز این ظرفیت‌ها را مغفول نگاه داشته است.

خبرنگار تسنیم برای بررسی وضعیت مرزهای این استان به لحاظ شاخص‌های سیاسی و اقتصادی با هوشنگ شیخی کارشناس سیاسی و تحلیلگر پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه از نظر می‌گذرد.

تسنیم:موقعیت استان آذربایجان غربی را از نظر سیاسی چگونه ارزیابی می‌کنید و مرزهای استان را از نظر سیاسی دفاعی امنیتی  از دهه 50 تاکنون چگونه می‌بینید؟

هوشنگ شیخی: آذربایجان غربی استانی است که مانند سایر نقاط کشور گروه‌های سیاسی مختلفی در آن فعالیت دارند، اما یکی از عواملی که می‌تواند این استان را نسبت به سایر استان‌های کشور متفاوت کند این است که برخی از مسائل که عموماً سیاسی نیست در این استان سیاسی تلقی می‌شوند و این امر ناشی از فعالیت گروه‌های سیاسی هویتی است به واسطه فعالیت قوم‌گرایان تنوعات هویتی به یک امر سیاسی مبدل شده، البته امر سیاسی بسیار نازل که فقط منحصر به تبلیغات انتخاباتی و رویدادهای سیاسی از این دست است.

این استان از اوایل انقلاب محمل تحرکات گروه‌های مختلف ضد انقلاب و معاند جمهوری اسلامی ایران بوده که این امر به لحاظ سیاسی استان را دچار مسائل مختلفی کرده است.

آذربایجان غربی از روزهای نخستین انقلاب با موضوعات امنیتی و سیاسی دست و پنجه نرم کرده و  این وضعیت تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشته و بر پیکره استان سایه انداخت تا اینکه پس از مدت‌ها با پرداخت هزینه‌های سنگین، اعم از هزینه انسانی و مالی توانست از این شرایط عبور کند اما  با تحمیل قواعد بازی‌های سیاسی به موضوعات فرهنگی مثل اقوام که فرصت هستند این چالش‌ها دوباره به اشکال نوین ظاهر شده‌اند.

از طرفی دیگر برای تحولات و مقابله با تهدیدات پیش روی استان می‌بایست در راستای تأمین امنیت و دفاع از مرزها و حل بحران‌ها هزینه‌هایی صرف می‌شد که طبیعتاً این تحمیل هزینه‌ها توسعه استان را به تعویق می‌انداخت.

از اواسط دهه 70 این وضعیت تغییر پیداکرد و گروه‌های معاند که وابستگی‌های خارجی داشتند به محاق رفتند و احزاب و گروهک‌هایی که درصدد بودند در حوزه تجزیه طلبی و مباحث هویتی و قومی بحران‌آفرینی کنند حذف شدند و استان به سمت توسعه گام برداشت.

چندی بعد رقابت‌های سیاسی که در کشور وجود داشت، در این استان ترجمان شدیدتری پیدا کرد و این استان از اختلافات سیاسی جناح‌های مختلف متأثر شد و این وضعیت در کنار ترکیب با افتراقات هویتی و عدم همنوایی در میان نخبگان استانی در روند توسعه آن اخلال به وجود آورد.

بنابراین گرچه آذربایجان غربی تنور پختگی مدیران است ولی گاهی به کوره فرصت سوزی‌ها هم تبدیل شده است و توسعه نامتوازن آن در شمال و جنوب استان و همچنین عقب ماندگی نسبت به مرکز کشور علاوه بر عوامل اقتصادی و فرهنگی علت‌های پررنگ سیاسی هم دارد که به آن‌ها اشاره شد. 

در رابطه با مقایسه‌ مرزهای استان آذربایجان غربی با مرزهای سایر استان‌های کشور می‌توان گفت که آذربایجان غربی نسبت به سایر استان‌های حالت خاصی دارد.

این استان با 3 کشور خارجی آذربایجان، ترکیه و عراق مرز مشترک آبی و خاکی دارد و از طرفی در هم‌جواری کشور چهارم یعنی ارمنستان بافاصله اندک 15 کیلومتری قرارگرفته است و از این منظر منحصربه‌فردترین استان ایران است، به‌طوری‌که با 3.2 درصد از خاک کشور، حدود 16 درصد از مرزهای خشکی ایران با کشورهای همسایه را به خود اختصاص داده است.

به طور کلی وضعیت استان در حوزه امنیتی دفاعی مطلوب است و نهادهای متولی امر امنیت و دفاع از مرزهای کشور وظایفشان را به درستی انجام می‌دهند، همچنین دولت‌های مستقر در دوره‌های مختلف همتشان بر این بوده که تجارت مرزی ساکنان مرزها به گونه‌ای باشد که به امنیت پایدار در مرزها انجامیده و در عین حال به ازدیاد قاچاق کالا و هرج و مرج بازرگانی منجر نشود.

تقدیم شهدا از اقوام مختلف آذربایجان غربی که مورد تهدید همیشه گروه‌ها و عوامل بیرونی بوده نشانگر این است که  وضعیت امنیت تحت اشراف و کنترل است و حفاظت از امنیت و یکپارچگی کشور به صورت مطلوبی صورت می‌گیرد.

البته این شرایط مطلوب منکر چالش‌های امنیتی داخل استان نیستند، چراکه حوادث روی داده در  استان آذربایجان غربی در سال‌های گذشته، بعضاً ظرفیت سازی برای چالش زایی تهدید امنیت نه در سطح محلی، منطقه‌ای و ناحیه‌ای، بلکه در سطح ملی است.

تهدیدهای مرزی  فقط تهدیدهای محلی نیستند و  صرفاً محدود به یک نقطه نیستند، این یکی از نکاتی است که باید مورد توجه و عنایت متولیان امنیت قرار گیرد، چراکه در حال حاضر تهدید امنیت ملی فقط تهدیدی نیست که در کل کشور فراگیر باشد.

زمانی که نقطه‌ای از کشور مانند آذربایجان غربی درگیر مسائل امنیتی و چالش جدیدی می‌شود که این امر می‌تواند به کل کشور تسری پیدا کند و به یک چالش و یا بحران امنیت ملی مبدل شود قطعاً با تهدید امنیت ملی روبرو خواهیم بود. 

حال اینکه تحلیل سلسله‌مراتبی وزن تهدیدات و احصای روزآمد تهدیدات نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی و بازنگری در نحوه ارزیابی مسائل امنیت ملی می‌تواند در ارتقا بخشی به امنیت استان مثمر ثمر واقع شود.

تسنیم:به نظر شما مردم استان آذربایجان غربی چه نقشی در حفظ چهره‌ مرزی و امنیت این استان دارند؟

شیخی: مرز می‌تواند ایفاگر دو نقش فرصت و تهدید باشد و به عنوان یک ابزار برای تهدید کشور یا ابزاری برای فرصت کشور عمل کند، بخشی از آسیب مرزهای استان آذربایجان غربی را  پدیده قاچاق تشکیل داده و این امر هم به اقتصاد ملی ضربه می زند و هم مباحث تولید داخلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

ضمن اینکه قاچاق یک رفتار ناهنجار و غیر قانونی اقتصادی است ولی باید توجه کرد در بسیاری از موارد کسانی که در مرز زندگی می‌کنند قاچاق را حق  مشروع خویش می‌دانند، مادامی‌که قاچاق به عنوان یک امر مشروع تلقی شود طبیعتاً می‌تواند چهره مرزی استان را به چهره بسیار آسیب پذیری تبدیل کند، این یک موضوع فرهنگی است که علاوه بر فرهنگ‌سازی مستلزم تدابیر اقتصادی و زیر ساختی برای بهره گیری قانونی مرزنشینان از موهبت مرز است. 

آذربایجان غربی دارای سه مرز رسمی با ترکیه، دو مرز رسمی با عراق است و ظرفیت بالای مرزهای این استان می‌تواند نقش بالقوه‌ای در کاهش پدیده ناهنجار قاچاق داشته باشد، ایجاد دو گذرگاه رسمی مرز جدید شامل کوزه رش و بورالان بین این استان و ترکیه در شهرستان‌های سلماس و ماکو برای استان ظرفیت مرزی خوبی را فراهم می‌کند و در صورت افتتاح این دو مرز  طبیعتاً پدیده قاچاق هم در این دو ناحیه یعنی در شمال و مرکز استان کاهش می‌یابد و این به نفع اقتصاد ملی کشور خواهد بود و زمانی که مبادی رسمی باشد این امر می‌تواند به یک تجارت قانونی تبدیل شده و به نفع زندگی مردم رقم بخورد.

ظرفیت‌ها و فرصت‌های بسیاری در مرزها وجود دارند که بالفعل نشده‌اند، مادامی که از این ظرفیت‌ها استفاده نشده و زیرساخت‌های این موضوع فراهم نشود مرزنشینان کماکان تمتع جستن از مرزها به واسطه امر قاچاق را حق مشروع خویش می‌دانند و از این طریق می‌خواهند از مرزها سودجویی کنند.

در روابط بین مرزی ظرفیت‌ها و فرصت‌های بسیاری نهفته است، پیوند هویتی، قومی، فرهنگی و مذهبی آذربایجان غربی با عراق و ترکیه و جمهوری آذربایجان می‌تواند به عنوان یک ظرفیت تلقی شود به آن صورت که ارتقای روابط با آن سوی مرز می‌تواند به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی کشور فرصتی برای دیپلماسی عمومی و انتقال پیام‌هایی که کشور دنبال می‌کند به مردم آن نواحی باشد در این صورت مراودات بین مردم و روابطشان توسعه پیدا می‌کند.

به عنوان مثال مرز نمی‌تواند مانع پیوندهای فامیلی بین مردم جمهوری نخجوان با شمال آذربایجان غربی یا پیوندهای ایلی و عشیره‌ای بین کردهای ایران با کردهای دو کشور عراق و ترکیه شود، این پیوندها پیشینه تاریخی و نسبی دارند و ناگسستنی هستند، در این صورت تغییر نگرش به مرزها و گسترش روابط و پیوندهای بین مرزی می‌تواند گامی به سوی توسعه باشد.

گسترش ارتباطات می‌تواند منجر به توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شود و در کنار آن مباحثی که همواره برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت بوده در حوزه صدور انقلاب و تبلیغ دستاوردهای انقلاب اسلامی از طریق هم‌جواری و هم مرزی با کشورهای مختلف می‌تواند حاصل شود.

 تا زمانی که نگرش و رویکرد مرزها متحول نشود و مرز فقط ترجمان قاچاق و فعالیت‌های غیر قانونی و تهدیدات مرزی گروهک‌ها تلقی شود دستیابی به توسعه امری ناممکن است.

تسنیم: به نظر شما مردم آذربایجان غربی تا چه حدی و چگونه می‌توانند فرهنگ و سنن این استان به ویژه فرهنگ مختص مرز نشینی را به خارج از مرزها عرضه و صادر کنند؟

شیخی: موضوعات فرهنگی موضوعاتی نیستند که با دستور و بخشنامه و از بالا به پایین متحول شوند و همواره شاهد این امر بوده‌ایم که این‌گونه تصمیمات بدون در نظر گرفتن نقش محوری مردم شکست مواجه شده و همیشه مسائل و امورات فرهنگی را مردم به پیش می‌برند. 

برای عرضه فرهنگ، سنت و آدابمان نیازمند توسعه در روابط فرهنگی با کشورهای هم‌جوار هستیم، اگر مانند ترازهای تجاری ترازهای فرهنگی در نظر گرفته شود به این نتیجه خواهیم رسید که میزان واردات فرهنگی بیشتر از امر صادرات و عرضه است و بیشتر، فرهنگ آن سوی مرز به استان وارد می‌شود و این یک آسیب جدی است. 

تقلید در امورات فرهنگی آن سوی مرزها اعم از سریال‌ها، فرهنگ غذایی، پوشش، موسیقی و مواردی از این دست بیانگر این است که این سوی مرز میزان تأثیرپذیری بیشتری دارد که بی برنامگی متولیان فرهنگ کشور برای دیپلماسی عمومی و فرهنگی  این چالش را تشدید می‌کند.

علی رغم سیاست‌های کلی ابلاغی نظام در حوزه آمایش سرزمین شاهد این هستیم که به سامان‌بخشی فضای مناسب مراکز زیست و فعالیت به‌ویژه در مناطق مرزی با تأکید بر مشارکت مؤثر مردم  و نقش ملی و فرامرزی مناطق مختلف کشور برای رسیدن به تعادل‌های منطقه‌ای و تقویت وحدت و یکپارچگی ملی کمتر توجه شده است. 

به طور نمونه بخشی از ارتباطات فرهنگی را ارتباطات بین دانشگاهی و مراکز آموزش عالی شکل می‌دهد و در این حوزه هم اهمال جدی مشاهده می‌شود. دانشگاه‌های استان با کدام دانشگاه‌های ترکیه، عراق، جمهوری آذربایجان و ارمنستان ارتباط علمی و فرهنگی دارند؟ مثلاً مقرر بود دانشگاه ارومیه پشتیبان علمی تکنولوژیکی دانشگاه ارمنستان باشد اما به دلیل چالش‌های هویتی خودساخته و پاره‌ای از  صحبت‌های نامربوط  این ارتباط هم در بدو شکل‌گیری قطع شد البته مقصر این اتفاقات دولت است چراکه باید تکلیف مشخص شود آیا پان‌ها و قوم‌گرایان متولی و تعیین گر امورند یا دولت جمهوری اسلامی ایران؟ 

مادامی‌که در پی قطع ارتباط با کشورهای هم‌جوار باشیم و به ارتباطات با کشورهای همسایه نگرش غیر ملی و یا ضد امنیتی داشته باشیم و یک استراتژی و راهبرد کلانی برای ارتباطات فرهنگی با تمام نواحی هم‌جوار وجود نداشته باشد ارتباط فرهنگی بین همسایگان مرزی شکل نمی‌گیرد و صرفاً باید شاهد ثمره تهاجم فرهنگی باشیم. 

به طور نمونه برگزاری جشنواره‌های فرهنگی بین مرزی می‌تواند آذربایجان غربی را به یک پایلوت جشنواره‌های فرهنگی بین‌المللی در کشور و منطقه تبدیل کند. جشنواره‌های بین‌المللی فیلم و تئاتر  و از این دست در فصل و فضای مطلوبی در این استان با مشارکت مردم کشورهای همسایه و هنرمندان و نخبگان مختلف به گسترش معاشرت بین مردم  و شناخت بین مردم این سو با آن سوی مرزها و مفاهمه بیشتر و در نهایت توسعه پایدار ختم می‌شود.

وقتی مردم ثمرات آرامش و ثبات را ببینید قطعاً خودشان با تهدیدات امنیتی جدی‌تر مقابله می‌کنند و این خودش هزینه‌های کشور برای تأمین امنیت را هم کاهش می‌دهد. در این گردهمایی‌ها است که مردم در می‌یابند ساکنان آن‌طرف مرز هم مانند آن‌ها تفاوت ماهوی با آن‌ها ندارند و مانند هر انسان دیگری به دنبال آرامش و ثبات هستند بنابراین تلاش‌ها برای ثبات و آرامش جدی‌تر می‌شود. این گونه امور مخلان امنیت و معاندان کشور را خلع ید می‌کند. 

 در آن صورت بحث تغییر مرز سیاسی نیز مطرح  نمی‌شود هرچند تغییر مرزهای سیاسی حرف‌های غیرعقلانی و بی سرانجامی هستند که جز چالش زایی و بحران زایی و آسیب به زندگی مردم هیچ سرانجام و نتیجه‌ای ندارند.

این استان برای برگزاری فستیوال‌ها و تعاملات فرهنگی جشنواره سینما تئاتر و موسیقی بسیار مستعد است و در صورت برگزاری جشنواره‌هایی از این دست با استقبال  اقوام مختلف مانند آذری، کرد، آشوری و ارمنی و مردم کشورهای هم‌جوار مانند ترکیه مفاهمه فرهنگی بسیار زیبایی بین مردم شکل می‌گیرد و همه اینها می‌تواند ابزاری برای توسعه باشد.

 اما اگر مقابل کوچک‌ترین اثر هنری و حداقلی‌ترین حرکت فرهنگی برخورد سلبی صورت بگیرد  و مسائل فرهنگی به موضوعات قومیتی و سیاسی آغشته شده و فرهنگ استان زیر سؤال برود و در نهایت به یک چالش ضد امنیتی تبدیل شوند  قطعاً مراودات و  تعاملات فرهنگی شکل نمی‌گیرد  و وضعیت به همان صورت باقی می‌ماند.

تسنیم: آذربایجان غربی چگونه می‌تواند دروازه اروپا بودن خود را حفظ کند و به درجه اعلی برساند؟وضعیت  مرز سرو را به عنوان یکی از مهمترین مرزهای استان چگونه ارزیابی می کنید؟

شیخی: موضوع حمل و نقل بخش جدی از مشکلات مرز  سرو است که مستلزم تسهیل حمل و نقل از طریق توسعه راه‌ها است البته بخشی از مشکلات این مرز اخیراً  با اجرایی شدن  تدابیر  راه و شهرسازی  مرتفع شده است.

شعار دروازه اروپا صرفاً منحصر به مرز سرو نیست، اگر چه سرو بخشی از آن را تشکیل می‌دهد اما باید توجه داشت کشور ترکیه هم یکی از  دروازه‌های ورود به اروپاست و در صورت تحقق این شعار این منطقه خود دروازه در دروازه می‌شود، بنابراین به نظر من این شعار شیکی است و بیشتر زیبنده بیلبوردهای شهری است و بیانگر واقعیت‌های موجود منطقه نیست.

 هنگامی  این شعار تحقق می‌یابد که  مردم منطقه بتوانند در بازارچه‌های مرزی و در خود مرزها و مبادی رسمی کشور سهیم باشند، اما مادامی‌که تجارت و سرمایه‌گذاری از خارج از استان صورت گیرد و بومیان منطقه در آن نقشی نداشته باشند بحران‌هایی به وجود می‌آید و شاهد فعالیت مافیای اقتصادی در مرزهای استان خواهیم بود و مردم منطقه همچنان در محرومیت زندگی خواهند کرد.

این امر زمانی عملی می‌شود که  در وهله اول  عوارضی از تجارت مرزی به بهبود و توسعه مناطق و زیست مردم مرزنشین تعلق بگیرد و در وهله دوم ارتباط مردم با این مناطق  ارتباط کاملاً ارگانیکی باشد و مردم درگیر موضوع وضع زندگی خود باشند  و مرز  را به عنوان باری برکولشان  حمل نکنند که از آن  کوله بری در آید بلکه به عنوان یک فرصت به آن نگاه کنندکه می‌توانند از بخش‌های مختلف آن درآمدزایی کنند، به عنوان مثال  می‌توانند از بخش حمل و نقل، بازارچه‌های مرزی و گردشگری کسب و کارهایی را ایجاد کنند همچنین در فرصت‌های مختلف مانند توریسم پزشکی دخیل باشند.

 اما در حال حاضر مشارکت مردم در روابط تجارت و بازرگانی بین مرزی به حداقل‌ترین شکل ممکن است، روابطی که به توسعه منجر شود وجود ندارد و بیشتر مرز باری بر دوش و کول مردم است که از آن پدیده نامطلوب و هزینه زای کولبری نشأت می‌گیرد. راهکار مقابله با این پدیده‌ها توسعه روابط بین مرزی است، گسترش روابطی که به توسعه در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی منجر شود و مرزهای استان را به لحاظ زیربنایی فرهنگی به نقطه مطلوب برساند آن گاه نیازی به دیوار کشیدن نیست و مردم در  هر دو طرف مرز  بدون چالش و تهدید می‌توانند زندگی کنند.

تسنیم:رویکرد و نقش دولت یازدهم و دوازدهم  را در  توسعه  مرزهای آذربایجان غربی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شیخی: عملکرد دولت دوازدهم در مرزهای استان قابل تقدیر است چرا که بخشی از درآمدهای حاصله از مرزهای استان به انحای مختلف  به مردم باز گردانده می‌شود،  اتفاقات جدیدی برای سامان بخشی تجارت مرزی در آذربایجان غربی افتاده که  مورد توجه و استقبال خود مرزنشینان نیز قرار گرفته است.

حدود 2 سال است طرح پرداخت سود حاصل از فروش و صادرات سوخت به روستائیان ساکن در مرزهای آذربایجان غربی بهتر از قبل اجرا می‌شود، این طرح که تا سال 96 تقریباً مسکوت مانده بود با وسواس بیشتری در حال اجراست، در آمد ناشی از سهمیه سوخت صرف کارهای مختلفی مانند تغذیه و شیر رایگان در مدارس نوار مرزی و واریز نقدی به حساب مرزنشینان شده است.

اما  راه‌های نوار مرزی همچنان نامطلوب و  فاجعه بار است ،جاده منتهی به مرز رازی خوی و راه‌های مواصلاتی سردشت علی‌رغم درآمدهای فراوان از گمرکات این دو شهر در شأن یک راه ترانزیتی نیست، در دیگر نقاط نوار مرزی نیز  راه‌های مواصلاتی وضعیت بدتری دارند.

در توسعه مبادی مرزی در دولت دوازدهم طی سفرهای معاون اول رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران به کشور ترکیه که بخش اعظمی از مرزهای استان با آن است  مذاکراتی  صورت گرفت، این توسعه روابطی که با ترکیه داشتیم می‌تواند وضعیت را  بهبود ببخشد.

اما اگر  دیپلماسی کشور به دنبال  توسعه رابطه با کشورهای هم‌جوار نباشد و در اولویت‌های سیاست‌گذاری کشورهای همسایه را به سایر کشورهای فرا دست  اعم از شرق آسیای و غرب اروپا ترجیح ندهد نمی‌توان انتظار هیچ شق‌القمری  در توسعه روابط کشورهای هم‌جوار با استان مانند عراق ترکیه و جمهوری آذربایجان  و در نهایت  در اقتصاد مرزهای استان داشت.

یکی از نقاط ضعف دولت در روابط با کشورها و استان‌های هم‌جوار عدم ارتباط مطلوب و منسجم با کردستان عراق است که این عدم تمایل به ارتباط‌گیری در تحلیف رئیس اقلیم کردستان عراق نمود پیدا کرد و شاهد بودیم که با وجود اینکه وزیر خارجه ترکیه در این مراسم حضور داشت و این منطقه یکی از حوزه‌های رقابت ما با سایرین است  اما ایران به سفیر و سرکنسول بسنده کرد و هیچ شخصیت سیاسی برجسته کشور در این مراسم حاضر نشد. این رفتار نشان می‌دهد توسعه روابط با همسایگان اولویت مجریان سیاست خارجی نیست و به اشتباه دل در گرو چشم‌آبی‌های غربی است. 

در حالی که پیشینه  روابط  دینی، سیاسی، فرهنگی و تمدنی استان آذربایجان غربی با مردم کردستان عراق  قدمت بیشتری نسبت به روابط ترکیه با اقلیم کردستان عراق دارد اما هم اینک ترکیه میدان‌دار روابط با اقلیم کردستان عراق است.این اقلیم بخشی از ایران بوده اند  که بعد از شکست ناشی از جنگ چالدران  در آن سوی مرز قرار گرفتند اما از این ظرفیت حداقل استفاده نمی‌شود در صورتی که  استفاده از این اهرم و  ارتقای روابط هم زمینه خنثی‌سازی توطئه‌های آمریکا که همیشه دنبال  تهدید و چالش زایی علیه جمهوری اسلامی ایران از آن ناحیه بوده را فراهم می‌کند و هم می‌تواند ظرفیتی برای ارتقای روابط سیاسی و اقتصادی به نفع مردم باشد.

تسنیم:با توجه به ارزیابی اولیه شما از وضعیت سیاسی استان، به نظر شما برای مشارکت حداکثری در انتخابات پیش رو و پرهیز از ورود به حواشی قبل و حین فرآیند انتخابات چه تمهیداتی باید از سوی متولیان اندیشیده شود؟

شیخی: یکی از موضوعاتی که همیشه در  آذربایجان غربی یکی از نقاط مطلوب به شمار می‌رفت و به عنوان ظرفیت از آن استفاده می‌شد تنوعات هویتی بود و همیشه این استان را به نیکی در همزیستی کرد و آذری و ارمنی و آشوری می‌شناختند ولی از سه دوره قبل انتخابات مجلس تاکنون این استان به صورت جدی درگیر مسائل قومیتی در حوزه انتخاباتی شد وقتی در استان این چالش به هر میزانی وجود دارد طبیعتاً مشارکت در انتخابات تحت تأثیر این چالش‌های موجود متغیر خواهد بود.

اولاً مردم استان آذربایجان غربی به ویژه  شهرهایی که در آن جریانات قومیتی و ضد ملی در جریان است نباید  به این شعارهای نامربوط هویتی و قومیتی که یکی از علل مهم توسعه نامتوازن استان به شمار می‌آیند گوش بسپارند و رأی دهی‌شان را فارغ از شعارهای قومیتی و بر شایستگی افراد متمرکز سازند. 

ثانیاً افرادی که کاندیدای انتخابات مجلس می‌شوند باید به وظیفه ایرانی و انقلابی خود عمل کنند و نباید مسائل و چالش‌های امنیتی در استان ایجاد کنند و به  تعمیق شکاف‌های قومیتی دامن بزنند در غیر این صورت مشارکت سیاسی رنگ و بوی هویتی می‌گیرد و به مشارکت یک سری گروه‌های قومی برای سهم گیری و سهم طلبی تغییر پیدا می‌کند.

البته مردم استان دنبال این شعارها نیستند اما باید تعهد نخبگان به انسجام و وحدت ملی کشور و تمامیت ارضی نمود پیدا کند و نهادهای امنیتی و سیاسی مسئول باید به این مسئله عنایت ویژه داشته باشند در شهرهایی که دچار این دست از چالش‌ها هستیم نهادهای متولی باید در این امر دقت بیشتری به خرج دهند و یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تأیید صلاحیت وفاداری به وحدت و انسجام ملی باشد.

کسی که به وحدت و زبان رسمی ملی متعهد نباشد طبعاً برای انتخابات مجلس هم شایسته نیست، مقام معظم رهبری در رابطه با آنان می‌فرمایند این افرادی که می‌خواهند چنین فضایی را ایجاد کنند یا نادان هستند یا مغرض. طبیعتاً نادان‌ها باید به واسطه ارشاد و هدایت و هشدار نهادهای متولی به دانایی دست پیدا کنند و اما کشور نباید با افراد مغرض و معاند زبان و هویت ملی کشور مماشات داشته باشد.

باید از حضور چنین افرادی به مجلس و دستگاه‌های سیاسی ممانعت به عمل آید تا این همه هزینه سیاسی و امنیتی به کشور تحمیل نشود  چرا که شعارهای مغرضانه‌شان به شکاف‌های قومیتی در استانی که انواع اقوام درکنار یکدیگر همزیستی دارند دامن می‌زند و از حیث‌های مختلف سیاسی، مذهبی  و امنیتی استان را متحمل هزینه‌های هنگفت و کشور را درگیر بحران‌های پی در پی می‌کند.

تسنیم: به نظر شما دیدگاه مردم استان های دیگر به استان ما  به چه شکلی است؟

شیخی:از سفرها و معاشرت‌های مداوم با انسان‌های مختلف استان‌های دیگر می‌توان دریافت که نگاه مردم سایر استان‌ها به آذربایجان غربی نگاه مطلوبی است و مردمان کشور فضای بسیار آرامی را در این استان متصورند.

اما در فضای رسانه‌ای کشور هر چند وقت  یک بار یک رویداد منفی رسانه‌ای رخ می‌دهد از تخریب زبان رسمی ملی کشور تا شهادت مدافعان وطن در مرزهای استان توسط گروهک‌های تروریستی و موضوعاتی از این دست می‌تواند این نگرش را تغییر دهد و سوءتفاهم‌هایی را به وجود آورد.

افرادی که می‌خواهند به عنوان نماینده  مردم این استان عرضه شوند باید صلاحیت‌های لازم را دارا و به هویت و  زبان و وحدت ملی پایبند باشند در غیر این صورت نگاه ملی به استان دچار تغییر دگردیسی می‌شود و این  سؤال در اذهان هم‌وطنان پیش می‌آید که چرا مردم استان همچون افرادی را که عصاره فضایل مردم نیستند به نمایندگی برگزیده‌اند؟

تنوعات قومیتی استان در طول تاریخ همیشه یک ظرفیت بوده و روابط بین قومی موجود در این استان می‌توانست در حراست از مرزها نیز مثمر ثمر واقع شود اما این امر به چشم اسفندیاری تبدیل شده است.

برادری و همزیستی و وحدت در آذربایجان غربی یک شعار نبوده و همیشه در بخش‌های مختلف تاریخ مشهود است زمانی که کشور ما تحت حمله  حکومت عثمانی قرار گرفت کرد و ترک‌های این استان با هم متحد شدند و در مقابل ترکان عثمانی ایستادند ایلات کردی که سنی بودند و ایلات ترکی که شیعه بودند در مقابل ترک‌های سنی ترکیه ایستاندند و با وجود اینکه هر دو طرف درگیر با ترکان عثمانی یا وجه مشترک مذهبی و یا زبانی داشتند اما با وحدت و اقتدار برای حفظ تمامیت ارضی ایران کوشیدند و کسی نپرسید که زبان مادری و مذهب خانوادگی کدام است. 

البته این بخش از تاریخ مغفول و محذوف است و نخبگان قومی فقط محدوده خاصی از حوادث و برخوردهای قومی را برای بسیج قومی انتخاباتی‌شان برجسته می‌کنند به طور نمونه گفته نمی‌شود که ترک‌زبانان قره پاپاق نقده با کردزبانان سادات، هرکی ها و شکاک‌های استان در کنار یکدیگر از مرزهای کشور دفاع کردند، نتیجه حذف وقایع تاریخی و بسط رویکرد ایدئولوژیک قومی به آن ایجاد و تعمیق شکاف قومی و در نهایت توسعه نامتوازن در استان خواهد بود.

البته هیچ عقل سلیمی و هیچ شخص سلیم‌النفسی منکر هویت متفاوت اقوام نیست اما افرادی که ضد یکپارچگی ملی گام برمی‌دارند هویت خودشان را به منظور و منزله نبود دیگری تعریف کنند و در پی به  هم ریختن مرزهای سیاسی هستند که در آن صورت ناسازگاری نتیجه طبیعی در جامعه است اما اگر هویت خود را به گونه‌ای تعریف کنیم که بودن دیگری به مثابه نبودن ما تلقی نشود همزیستی که در استان سابقه طولانی داشته همواره خواهد بود چرا که ایران چیزی جز پیوند تاریخی تمامی اقوام همانند تاروپود یک فرش رنگین و اجزای زیبای یک موزاییک در درون مرزهای آن نیست.

گفت‌وگو از راضیه محمودپور

انتهای پیام/ ت

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon