کسب درآمد با موسیقی‌های عامه پسند در شأن ارکستر ملی نیست

کسب درآمد با موسیقی‌های عامه پسند در شأن ارکستر ملی نیست

ارکستر ملی هم مانند ارکستر سمفونیک تهران در مسیر اجرای آثار عامه پسند قرار گرفته تا شاید این ارکستر هم بتواند با این روش درآمد مالی بیشتری به ارمغان بیاورد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ارکستر ملی ایران ششم و هفتم شهریور 1398 در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخت. ارکستر ملی ایران برای این اجرا سراغ رپرتواری از آثار موسیقی کودک رفت.

ارکستر ملی در بخش اول قطعات محمدرضا علیقلی را در سه سوییت ارکستری با عنوان «سفری به گذشته» اجرا کرد. این قطعات بر اساس تم‌ها و موتیف‌هایی الهام گرفته از برنامه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی «پاتال و آرزوهای کوچک»، «گلنار»، «دزد عروسک‌ها»، «کلاه قرمزی» و «شهر موش‌ها» بود که پس از سال‌ها توسط این آهنگساز بازنویسی شد. بخش دوم این کنسرت نیز به آثار بهرام دهقانیار اختصاص داشت و قطعات «فانتزی برای دخترم»، «خونه مادربزرگه»، «والس غنچه‌ها»، «زیر گنبد کبود» و «قصه‌های تابه‌تا» اجرا شد.

رهبری ارکستر ملی در این اجراها را سهراب کاشف به عهده داشت. در نگاه نخست اجرای این رپرتوار جالب به نظر می‌رسد که به حق هم جالب است. اما نگاهی عمیق به جایگاه ارکستر ملی نشان می‌دهد که چنین قطعه‌هایی را هر ارکستر دیگری هم می‌تواند اجرا کند. بی‌شک اجرای چنین قطعه‌هایی در رسالت ارکستر ملی ایران نیست. این ارکستر با توجه به اینکه بودجه‌های دولتی دریافت می‌کند باید در راستای حمایت از موسیقی ملی ایران حرکت کند و همواره در حال تولید و اجرای رپرتوارهای ماندگار و البته جدیدِ موسیقی ایران باشد.

سراغ موسیقی‌های عامه پسند رفتن حربه‌ای است که در ارکستر سمفونیک تهران هم سابقه دارد. اکنون حدود سه سال است که بیشتر رپرتوارهای ارکستر سمفونیک تهران را آثاری عامه پسند یا موسیقی‌های فیلم تشکیل می‌دهد.
در رویه جدید ارکستر ملی گویا قرار است که این ارکستر هم به سرنوشت ارکستر سمفونیک تهران دچار شود و به جای اجرای آثار فاخر موسیقی ایران، به سمت اجرای آثار عامه پسند برود. این همان تدبیری است برای کسب درآمد و بلیت‌فروشی بیشتر در دستور کار قرار گرفته است.

همه این‌ها در حالی رخ می‌دهد که ارکسترهای سمفونیک و ارکستر ملی بودجه‌های دولتی دریافت می‌کنند و موظفند در راستای بالا بردن سطح شنیداری مخاطبان گام بردارند، نه اجرای آثار عامه پسند.

ارکستر ملی براساس فکری غلط شکل گرفته است

درباره ضعف‌های موجود در اداره ارکستر ملی و آخرین اجرایی که به صحنه برد، نکات دیگری هم هست. از جمله نکته‌ای که مانی جعفرزاده منتقد حوزه موسیقی در صفحه شخصی‌اش به آن اشاره کرده است. جعفرزاده با توجه به اوضاع موجود کلیت وجود ارکستر ملی را زیر سوال برده است. در ادامه متنی که جعفرزاده نوشته است را می‌خوانید:

بنابر خبرها دیشب «اُرکِستْرِ ملّی» به رهبری هنرمند گرامی سهراب کاشف، قطعاتی را از کودکانه‌های دهه‌ 60 و 70 خورشیدی اجرا کرده‌است؛ از آثار رفیق بسیار عزیزم بهرام دهقانیار و هنرمند دوست‌داشتنی جناب آقای محمّدرضا علیقُلی. 
دوستانی گفته‌اند اجرا تمیز وُ مرتّب بوده‌است. چه خوب.
تردید ندارم اگر هر ارکستری به‌جز «ارکستر ملی» اجراکننده‌ این قطعات بود، دست‌کم به حرمت رفاقت عزیز بهرام به تماشا می‌رفتم، نرفتم چون بر «ارکستر ملی» عذر فرهنگی، اقتصادی، منطقی و عقلانی دارم.
خب خوش‌تان بیاید یا ناراحت بشوید، گیر ادامه دارد و هنوز من متوجه لزوم وجود «ارکستر ملی» نمی‌شوم. 
پرسش این است: در همین «رپِرتُوار» که دی‌شب اجرا شده، چه ویژگی منحصربه‌فردی وجود دارد که نیاز است یک ارکستر مستقل داشته‌باشد؟ مگر نمی‌شد این قطعات با رهبری همین سهراب کاشف [به عنوان رهبر مهمان] با «ارکستر سمفونیک تهران» یا  یکی از همین ارکسترهای خصوصی که داریم و نوازندگانش اکثرا همین بچه‌ها هستند اجرا بشود؟ 
ما چه اصراری داریم که در یکی از فقیرترین ادوار تاریخمان بودجه‌ عمومی فرهنگ را خرج نگه‌داشتن چیزی بکنیم که چندین نمونه‌ دیگر از آن موجود است؟ چه چیزی مانع از ادغام ارکسترهای سمفونیک و ملی است؟ چرا این هزینه را صرف موسیقی اصیل ایرانی [که موسیقی ملی واقعی‌مان است] نمی‌کنیم؟ «ارکستر ملی» از آغاز بر پایه‌ یک فکر نادرست شکل گرفته، چه اصراری داریم که این فکر غلط غیرعلمی را همچنان ادامه بدهیم؟

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
بیشتر بخوانید...
بیشتر بخوانید...
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران