گزارش| آشوب‌آفرینی رژیم بعث پیش از تحمیل جنگ/ پاسخ امام به مداخلات صدام چه بود؟

گزارش| آشوب‌آفرینی رژیم بعث پیش از تحمیل جنگ/ پاسخ امام به مداخلات صدام چه بود؟

چند روز پس از پیروزی انقلاب با پشتیبانی همه‌جانبه صدام، غائله خلق عرب در خوزستان آغاز شد. امام خمینی چند ماه پس از این غائله و دیگر اقدامات مخرب صدام، ارتش عراق را به قیام علیه صدام دعوت کردند.

گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ــ یکی دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با آغاز غائله کردستان، غائله‌ای دیگر در جنوب کشور و در استان خوزستان به‌راه افتاد که عامل آن جریان خلق عرب با پشتیبانی مالی، سیاسی، تسلیحاتی و آموزشی رژیم بعث عراق (صدام) بود. این جریان با حمایت عراق به‌دنبال خودمختاری و در نتیجه تجزیه ایران و جداسازی استان خوزستان بود.

در خصوص علت حمایت صدام از خلق عرب 2 تحلیل ارائه شده است؛ تحلیل نخست این است که رژیم بعث عراق چون قصد داشت به ایران حمله کند، اقدامات و خرابکاری‌هایی همچون انفجارهای متعدد توسط عوامل خود در استان خوزستان انجام داد تا با ایجاد ناامنی و آشوب و مشغول ساختن مسئولان کشور به این غائله، قوای داخلی ایران را در برابر حمله آتی خود ضعیف کند.

تحلیل دوم نیز این است که صدام به‌دنبال این بود تا با حمایت از خلق عرب در خوزستان، شورشی در این استان به‌راه بیندازد تا خلق عرب از صدام بخواهند در حمایت از آنان وارد عمل شود و در نتیجه عراق با یک عملیات رسانه‌ای و  با جلب حمایت کشورهای عربی و به‌بهانه کمک به عرب‌های ایران به مرزهای ایران حمله کند.

شواهدی این ادعا را تأیید می‌کند که صدام از ابتدا به‌دنبال حمله به ایران بود و رژیم بعث عراق بدین منظور آماده شده بود. در خاطرات محسن رضایی (فرمانده وقت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) آمده است که در سال 58 یک روز آقای شمخانی و آقای فرهمند موقع بازگشت از شهر بُستان دو جوان را سوار می‌کنند و از زبان آن‌ها می‌شنوند که عراقی‌ها به آن‌ها گفته‌اند که "اگر شما بتوانید نیروهای نظامی ایران را از سوسنگرد بیرون کنید، ما تا حمیدیه پیشروی می‌کنیم و اگر حمیدیه را بگیرید، ما تا اهواز جلو می‌آییم". همچنین افسران عراقی به افرادی که برای دوره آموزشی به پادگان‌های عراق می‌رفتند، گفته بودند "ما برای آینده برنامه حمله نظامی داریم".

صدام پس از فروکش کردن غائله خلق عرب در رأس مثلث کودتای نقاب (تیر ماه 59) قرار گرفت که در دو رأس دیگر آن بختیار (آخرین نخست‌وزیر رژیم شاهنشاهی) و عوامل داخلی کودتا بودند. یک بخش از کودتا قرار بود در استان خوزستان و با هدف تجزیه‌ ایران اجرا بشود؛ اما با خنثی شدن کودتا توسط عوامل نظامی و امنیتی ایران، بار دیگر صدام در تحقق اهداف خود ناکام ماند و در نتیجه در روز 31 شهریور سال 59 و پس از به‌راه انداختن جنگ‌هایی نامنظم علیه ایران، جنگی گسترده را علیه ایران آغاز کرد.


جریان خلق عرب در نزدیکی خرمشهر سه واگن از یک قطار مسافربری را به‌آتش کشید. این قطار حامل مسافرانی بود که جمعیت حاضر در آن سه واگن در آتش سوختند و جان خود را از دست دادند.

** درگیری مسلحانه، انفجار و بمب‌گذاری

جریان خلق عرب که توسط عراق مسلح شده بود، در راستای جدایی خوزستان از ایران، روز 31 اردیبهشت سال 58 را آخرین‌ مهلت تعیین‌‌شده برای تخلیه ساختمان‌های دولتی اعلام کرد. از همین زمان درگیری‌های مسلحانه بین خلق عرب و نیروهای مردمی، سپاهی و کمیته آغاز شد که اوج آن درگیری‌ها در روز 9 خرداد بود.

درگیری‌ها از ساعت 4 صبح آغاز شد. ابتدا یک ماشین سفیدرنگ به‌سمت مسجد جامع خرمشهر رفت و پس از شلیک چند تیر و پرتاب کوکتل مولوتف متواری شد. سپس عوامل خلق عرب وارد شهر شدند و اقدام به سنگربندی کردند. طبق گفته شهید محمد جهان‌آرا آن‌ها پمپ‌ بنزین خیابان فردوسی را به‌آتش کشیدند، خیابان مولوی را بستند، طرف مرز شلمچه، دو یا سه انبار مخابرات را به‌آتش کشیدند و تعدادی خانه و مغازه را هم غارت کردند.

البته درگیری‌های روز 9 خرداد در خرمشهر و روزهای قبل و بعد از آن تمام اقدامات خلق عرب در خوزستان نبود و خرابکاری‌های دیگری هم در خرمشهر و در دیگر شهرها و مناطق خوزستان انجام گرفت.

بیش از 12 مورد بمب‌گذاری در مراکز پرجمعیت خرمشهر، آبادان و اهواز و انفجار مداوم لوله‌های نفت از مهمترین اقدامات ضدامنیتی خلق عرب در خوزستان بود. انفجار قطار مسافربری در نزدیکی خرمشهر که سه واگن آن به‌طور کامل در آتش سوخت هم از دیگر اقدامات خلق عرب است. در پی این حادثه مسافرانی که در آن 3 واگن بودند، سوختند و جان خود را از دست دادند.

مخالفان نظام در خوزستان که عنوان «خلق عرب» را برای خود انتخاب کرده بودند، هواداران خود را در خرمشهر و در دیگر شهرها به خیابان‌ها آوردند و راهپیمایی مسلحانه کردند. آنان همچنین برخی از ادارات خوزستان همچون اداره کل آموزش و پرورش و دانشگاه اهواز را به‌اشغال خود در آوردند که توسط مردم و کارکنان آن ادارات به بیرون رانده شدند. خلق عربی‌ها دانشگاه اهواز را به هم ریختند و با کلاشینکف داخل دانشگاه سنگربندی کردند.

جریان خلق عرب وقتی که داخل شهرها راه به جایی نبرد و با نیروهای مردمی و کمیته و سپاه روبه‌رو شد، به مرز رفت و در آنجا به پاسگاه‌های مرزی حمله کرد. به‌گفته شهید جهان‌آرا خلق عرب به پاسگاه‌های مرزی حمله کردند تا آن‌ها را خلع سلاح کنند، اما با مقاومت نیروهای ژاندارمری و سپاه مواجه شدند.

از تعداد کشته‌شدگان غائله خلق عرب در خوزستان آمار دقیقی در دست نیست، اما در جریان درگیری‌ها روز 9 خرداد حداقل 40 نفر در خرمشهر کشته و تعداد بسیاری مجروح شدند.


صدام در نامه‌ای به شورای انقلاب اعتراف کرد که خرابکاران عراقی در خوزستان نقش داشته‌اند؛ البته او ادعا کرد که این اقدام به‌تلافی مداخله ایران در کردستان عراق بوده‌ است؛ مداخله‌ای که پیش از انقلاب اسلامی و در دوران رژیم پهلوی انجام گرفت و ارتباطی با انقلاب اسلامی نداشت.

** صدام چه حمایت‌هایی از جریان خلق عرب کرد؟

جریان خلق عرب وابسته به حزب بعث عراق و صدام بود و عراق پشتیبانی‌های مالی، تسلیحاتی، آموزشی و... از این جریان می‌کرد.

اساسی‌ترین اقدام رژیم بعث انتقال اسحله به مرزهای ایران و توزیع آن بین عوامل خود و مخالفان نظام بود؛ به‌گونه‌ای که در شهرهای خرمشهر، سوسنگرد و... اسلحه‌های زیادی در دست مردم بود. توزیع اسلحه از سوی عراق گسترده و کامیونی بود. محسن رضایی در کتاب خاطرات خود عنوان کرده است: «در غرب کرخه و مرز مشترک ایران و عراق، پاسگاه‌های بجلیه و صدام وجود داشت که هر رئیس عشیره با دادن کپی شناسنامه افراد خود از کانتینر سوار بر تریلی سلاح و نارنجک می‌گرفت. برخی از رؤسای عشایر که طرفدار نظام و انقلاب بودند، سلاح‌ها را گرفته و به سپاه دزفول تحویل می‌دادند».

عراق علاوه بر توزیع اسلحه بین مخالفان نظام و مردم خوزستان، به اعضای جریان خلق عرب آموزش نظامی هم می‌داد و برخی از گروه‌ها برای دوره آموزشی با پادگان‌های عراق ارتباط داشتند.

حمایت مادی عراق از جریان خلق عرب نیز این‌گونه بود که استخبارات عراق به برخی از سران عشایر و عرب منطقه پول می‌داد تا اقدامات خرابکارانه در مناطق مختلف استان خوزستان انجام دهند. کنسولگری عراق در خرمشهر و مدرسه عراقی‌ها در این شهر نیز به کانون مخالفان و ستاد خلق عرب تبدیل شده بود.

ناخدا هوشنگ صمدی از فرماندهان وقت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنوب کشور در گفتگو با حسین دهباشی گفته است: «در خرمشهر دو ساختمان وابسته به عراق وجود داشت؛ یکی مدرسه عراقی‌ها و دیگری مربوط به کنسولگری عراق. این ساختمان‌ها تبدیل به ستاد خلق عرب شده بود و برایشان از مرز عراق پول، اسلحه و مهمات می‌آمد که نیروهای ارتش چند بار این محموله‌ها را گرفته بودند... دریادار مدنی دستور داد که تکاوران نیروی دریایی در یک حمله هر دو ساختمان عراقی‌ها را بگیرند. از این ساختمان‌ها مقدار زیادی پول، پاسپورت و اسلحه به دست آمد».

دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان که البته فعالیت‌های او مورد اعتراض نیروهای انقلابی بود، هم در تاریخ 15 اردیبهشت سال 58 در نامه‌هایی به وزیر کشور به نقش عراق در جریان خلق عرب اشاره کرد و نوشت: «کنسول عراق در خرمشهر با بعضی از عناصر مشکوک محلی رابطه دارد... این مسلم شده که کنسول عراق در خرمشهر یکی از فعالان دستگاه جاسوسی است و در خرابکاری دست دارد. اخیراً نامبرده سفارش کرده‌ است در نقاط مختلف خرمشهر، برای وی خانه اجاره کنند و اکنون خانه‌ها مهیاست. علاوه بر این گفته می‌شود که کارمندان حساس کنسولگری عراق از 4 نفر به 14 نفر که همه یا اغلب آن‌ها افسر می‌باشند، افزایش یافته‌ است».

مدنی در مورد مدرسه عراقی‌ها در خرمشهر هم نوشت: «مدرسه عراقی‌ها در خرمشهر نیز کانون جاسوسی است. مسئول مدرسه عراقی‌ها، ولید سامرایی رایزن فرهنگی کنسولگری عراق می‌باشد که قبلاً مسئول جبهة التحریر خوزستان در عراق بوده‌ است و فعالیت‌های خود را از بصره اداره می‌کرد و از جاسوسان شناخته‌شده می‌باشد».

صدام هم که تازه رئیس جمهور عراق شده بود، در نامه‌ای به شورای انقلاب اعتراف کرد که خرابکاران عراقی در خوزستان نقش داشته‌اند؛ البته او ادعا کرد که این اقدام به‌تلافی مداخله ایران در کردستان عراق بوده‌ است؛ مداخله‌ای که پیش از انقلاب اسلامی و در دوران رژیم پهلوی انجام گرفت و ارتباطی با انقلاب اسلامی نداشت.

** پاسخ امام به مداخلات صدام

جریان خلق عرب با مقابله مردم و نیروهای سپاه، ارتش و کمیته در دستیابی به اهدافش ناکام ماند؛ اما برخی از اعضای باقی‌مانده جریان خلق عرب با حمله صدام به ایران به ستون پنجم دشمن بعثی تبدیل شدند. ناخدا صمدی می‌گوید: «خلق عرب در خرمشهر تمام شد؛ اما نیروهای آن‌ها به‌صورت ستون پنجم به بعثی‌ها خدمت می‌کردند، مثلاً همین‌ها به عراق خبر دادند که یک گروه از برادران سپاهی شب در مدرسه دریاسالار رسایی استراحت خواهند کرد و عراق شبانه آنجا را با موشک زد و 18 نفر شهید شدند».

جریان خلق عرب و عوامل دیگری همچون جنگ تبلیغاتی و روانی صدام علیه ایران و تهدید به تجزیه ایران موجب شد تا امام خمینی در فروردین سال 59 مردم و ارتش عراق را به قیام علیه صدام دعوت کنند تا پاسخی به غائله و شورش ایجادشده از سوی صدام در خوزستان و دیگر اقدامات او که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب آغاز شده بود، بدهند.

ایران برای مقابله با انفجارها و گروه‌هایی که صدام در خوزستان تجهیز کرده بود، با مجاهدان عراقی در بصره، العماره، نجف، کربلا و بغداد ارتباط یافت و آن‌ها را سازماندهی کرد. با آغاز جنگ تحمیلی این مجاهدان به‌اتهام ایرانی‌الاصل بودن از عراق اخراج شدند و به جبهه رزمندگان اسلام پیوستند و لشکر 9 بدر را تشکیل دادند.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon