کم‌حاشیه اما مؤثر؛ پوست‌اندازی ادبیات کودک پس از انقلاب/ اَبَر ناشرانی که یارانه گرفتند، اما آرمان‌ها را رها کردند

کم‌حاشیه اما مؤثر؛ پوست‌اندازی ادبیات کودک پس از انقلاب/ اَبَر ناشرانی که یارانه گرفتند، اما آرمان‌ها را رها کردند

جهانگیر خسروشاهی معتقد است ناشرانی به نام فرهنگ انقلاب اسلامی آمدند و از یارانه‌های ارشاد استفاده کرده و تبدیل شدند به اَبَر ناشر. حالا با اَبَر ناشر شدن دارند کارهایی انجام می‌دهند، اما دیگر کاری به اهداف اولیه ندارند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انقلاب اسلامی در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت‌سر گذاشت و قدم به دهه‌ پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به‌دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند. در چنین نقطه عطفی، رهبر انقلاب با صدور «بیانیه‌ گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.

بیانیه‌ «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ(ارواحنا فداه) هست» نزدیک خواهد کرد. با توجه به اهمیت این بیانیه و لزوم تبدیل این بیانیه از گفتار به یک گفتمان و الگوی اجرایی، چهارمین نشست راهکارهای تحقق بیانیه گام دوم در حوزه فرهنگ، ادب و هنر با مشارکت انجمن قلم ایران و خبرگزاری تسنیم در این خبرگزاری برگزار شد. جهانگیر خسروشاهی، داستان‌نویس و محمد میرکیانی، نویسنده کودک و نوجوان میهمانان این جلسه بودند و رضا اسماعیلی، شاعر نیز مدیریت این جلسه را برعهده داشت. در بخش نخست این جلسه به تغییر وضعیت ادبیات کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی اشاره شد. میرکیانی در این زمینه معتقد بود که ادبیات این حوزه پیش از انقلاب، ادبیاتی انحصاری و مربوط به گروهی خاص از جامعه بود. به گفته وی، نویسندگانی بودند که در حوزه ادبیات دینی و انقلابی کار می‌کردند، اما تعداد انبوه و حجم پایان‌ناپذیری از تفکرات روشنفکری در ایران حاکم بود که اجازه جلوه‌گری این آثار را نمی‌داد. یکی از معجزات انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ و در گام نخست انقلاب این بود که انحصار در ادبیات کودک شکسته و درها به روی عمده مردم و اهل تفکر باز شد.

خسروشاهی نیز در ادامه این جلسه ضمن تأکید بر احیای روحیه جهادی در حوزه فرهنگ و هنر، به ناشرانی اشاره کرد که از فضای کار در حوزه فرهنگ انقلاب دور شدند؛ در حالی که از یارانه‌های دولتی در این زمینه بهره برده‌اند. به گفته این نویسنده، سرمایه‌ای که این ناشران به دست آورده‌اند، از هبه‌ای بود که انقلاب اسلامی برای نشر فرهنگ انقلاب اهدا کرد، اما متأسفانه در این مسیر خرج نشد. مشروح این میزگرد را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*اسماعیلی: چهارمین نشست از سلسله نشست‌های راهکارهای اجرایی بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر، با موضوع ادبیات کودک و نوجوان برگزار می‌شود. این موضوع با توجه به اینکه مخاطب این بیانیه نیز نوجوانان و جوانان هستند، حائز اهمیت است.

خسروشاهی: به عنوان مقدمه، بیانیه گام دوم انقلاب از چند وجه قابل ملاحظه و تأمل است. پس از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، به نظر می‌رسد که بخشی از قصیده و ترکیب‌بند انقلاب تقریباً پر شده است و نیاز به تجدید مطلع و شورآفرینی در نسلی که شاهد روزهای خون و آتش انقلاب نبوده، احساس می‌شود. متأسفانه به نظر می‌رسد که انتقال فرهنگی در این زمینه از طریق دستگاه‌هایی که وظیفه‌شان است، آنطور که باید صورت نگرفته است. این تجدید مطلع را بیانیه گام دوم انجام داد. خواندن بیانیه گام دوم بر تمام جوانان ایرانی لازم است و این مهم با حرف، دستور، بخش‌نامه و امر و فرمان انجام نمی‌شود. یکی از راه‌های مناسب در جهت انتقال این بیانیه، بهره‌گیری از نیروی جوانانی است که به صورت جهادی در مناطق کم‌برخوردار فعالیت می‌کنند. این دسته از جوانان می‌توانند همچنان که به سازندگی ویرانه‌ها در مناطق مختلف از جمله زلزله‌زده، کم‌برخوردار و ... می‌پردازند، بیانیه گام دوم را نیز با صمیمت به دست بچه‌هایی برسانند که این بیانیه را ندیده‌اند.

این حرف شاید خوشایند نباشد، اما باید گفت که متأسفانه این بیانیه غریب است. اگر ما در این زمینه دیر بجنبیم، مغفول واقع خواهد شد و گذر زمان این حقیقت تابناک را از ذهن کسانی که باید ببینند، منسی خواهد کرد. خوب است که این بیانیه در مراکز و نهادهایی مانند حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، مراکز حوزوی و ... مورد بررسی قرار بگیرد، اما ما نیازمند این هستیم که این بیانیه به نوشته بالینی جوانان تبدیل شود. این بیانیه خلاصه‌ زحمتی است که تمام شهیدان، امام(ره) و امت برای انقلاب کشیده‌اند. این بیانیه شور و شوق و شعور کسانی که در انقلاب حضور داشتند را نیز دوباره برمی‌انگیزد. از این جهت متن این بیانیه فاخر است و نیاز به شرح دارد؛ به همین دلیل ورود صاحب‌نظران به این میدان ضروری به نظر می‌رسد.

ادبیات کودک و نوجوان , وزارت فرهنگ و ارشاد ,

از سوی دیگر، این بیانیه باید به صورت عمومی منتشر شود. مثالی در این زمینه می‌زنم؛ وقتی کتاب «دا» منتشر شد، افراد مختلفی سعی کردند که این اثر را معرفی کنند. به عنوان نمونه، در سوپرمارکت‌ها جایگاهی برای معرفی این اثر در نظر گرفته شد که در آن بازیگران، مردم را به مطالعه و خریدن این اثر تشویق می‌کردند. منظورم این نیست که ما بیانیه را به این صورت معرفی کنیم، اما سؤال این است که ما برای این بیانیه چه کرده‌ایم؟ ما برای صرفاً خواندن این بیانیه- شرح را فعلاً در نظر نمی‌گیریم- به نظرم کار در خوری انجام نداده‌ایم. بعضی از نسخه‌های موجود متأسفانه با کیفیت خوبی چاپ نشده‌اند؛ در نهایت صرفه‌جویی با کاغذ، حروف‌چینی ساده و ... منتشر شده و اعلام کرده‌اند که واحد ما این میزان چاپ کرده و فروخته است. این در حالی است که بیانیه، دعوت عام از همه مردم است تا به این موج خروشان بپیوندند.

*اسماعیلی: نثر بیانیه نیز سهل ممتنع است. مضمون فاخر است، اما زبانش ساده و در دسترس است.

خسروشاهی: بله، همین‌طور است. پیشنهادم این است که اهل رسانه، آنهایی که معتقد به حرمت خون شهدا هستند، برای روشن کردن حقایق موجود در بیانیه وارد میدان شوند؛ وگرنه ممکن است همان اتفاقی برای بیانیه رخ دهد که برای شعارهای سال. یعنی نگاه رفع تکلیفی رخ دهد. مثلاً بعد از انتخاب شعار سال، بنرهای متعدد نصب می‌شود که رهبر معظم انقلاب نیز یک‌بار به این موضوع اشاره کرده و نهی فرمودند. به جای نصب بنر، می‌شد کارهایی انجام داد که یادآور آن سال باشد. نگاه رهبر انقلاب هم نگاه ظاهرگرایانه به بیانیه نیست، بلکه منظور نظر ایشان، نگاه باطنی است.

*اسماعیلی: محور چهارمین جلسه که امروز برگزار می‌شود، «ادبیات کودک و نوجوان» است که اتفاقاً موضوع بسیار مقبولی است از این جهت که مخاطب این بیانیه نوجوانان و جوانان هستند. رهبر انقلاب با خطاب قرار دادن آنها، خواسته این پیام را القا کنند که بستر را فراهم کنیم تا این عزیزان در چله دوم انقلاب حضور داشته باشند و آن را رقم بزنند. حالا از منظر ادبیات، اهل قلم و فرهنگ برای تحقق منویات رهبر انقلاب در این زمینه چه می‌توانند انجام دهند؟

میرکیانی: ادبیات کودک قبل از انقلاب، ادبیات اشرافی و انحصاری بود. این ادبیات نتوانست در میان توده و عامه مردم پایگاهی داشته باشد؛ عمدتاً کسانی که در این حوزه کار می‌کردند، غرق در دنیای روشنفکری با مخاطب خاص بودند. مجموعه امکاناتی که پیش از انقلاب برای در اختیار فعالان حوزه کودک قرار می‌داد، امکاناتی بود که برای یک‌عده خاص تعریف می‌شد. این عده هم به دلیل عدم درکشان از باورهای دینی مردم و نیازهای فرهنگی آنها، آثاری را تولید می‌کردند که پاسخگوی آن نیازها نبود. عده قلیلی در حوزه ادبیات دینی کار می‌کردند که علی‌رغم زحماتشان، نمی‌توانستند مطرح شوند؛ نویسندگانی چون مهدی آذریزدی، استاد محمود حکیمی، شهید مطهری، مرحوم مصطفی زمانی، غلامرضا سعیدی و ... . این‌ها نویسندگانی بودند که در حوزه ادبیات دینی کار می‌کردند، اما تعداد انبوه و حجم پایان‌ناپذیری از تفکرات روشنفکری در ایران حاکم بود که اجازه جلوه‌گری این آثار را نمی‌داد. یکی از معجزات انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ و در گام نخست انقلاب این بود که انحصار در ادبیات کودک شکسته و درها به روی عمده مردم و اهل تفکر باز شد.

ادبیات کودک و نوجوان , وزارت فرهنگ و ارشاد ,

اگر به آثاری که در حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان در دهه 60 تولید شد، نگاهی بیندازیم به آشکار درمی‌یابیم که آثار این دوره به موضوعاتی چون استقلال‌طلبی، توجه به اندیشه دینی، توجه به منافع ملی و ... به‌صورت ویژه در قالب‌های مختلفی مانند داستان کوتاه، فیلم‌نامه‌نویسی، رمان و ... توجه نشان داده است. درهای انحصار در این زمان شکسته شد و بسیاری از نویسندگانی که توان و اجازه ورود به این عرصه را نداشتند، ورود کردند؛ به همین دلیل می‌توان گفت که دهه 60 اوج خلاقیت‌ها و هنرهایی بود که انقلاب اسلامی به ادبیات کودک و نوجوان اهدا کرد. بسیاری از کارشناسان- حتی کسانی که شاید مبانی انقلاب اسلامی را قبول ندارند- بر این باورند که فضای باز و آزادی که انقلاب اسلامی به عرصه ادبیات کودک اهدا کرد، چهره‌هایی به ادبیات کودک معرفی کرد که شاید تا سال‌های سال نمونه‌هایی مانند آنها نداشته باشیم.

در 40 سال گذشته پرانرژی‌ترین حوزه فکر و فرهنگ و در عین حال کم‌حاشیه‌ترین حوزه، عرصه ادبیات کودک و نوجوان بود. از دیگر ویژگی‌های 40 سال نخست در این زمینه می‌توان به مردمی شدن ادبیات کودک و نوجوان اشاره کرد. در این زمان به دلیل توجه مسئولان به ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات این حوزه از ادبیات اشرافی و خاص طبقات خاص، تبدیل به ادبیات مردمی شد؛ به همین دلیل الآن شما خانواده‌ای را نمی‌بینید که بگوید من برای بچه‌ام کتاب نمی‌خرم.

نکته دیگر اینکه، حوزه فکر و فرهنگ بعد از انقلاب اسلامی به همان ترتیب گسترده شد؛ یعنی از چند ناشر به تنوع ناشران و از چند موضوع محدود به سمت تنوع موضوعی حرکت کرد. واقعیت این است که ادبیات کودک و نوجوان بعد از انقلاب اعتبار یافت. پیش از انقلاب خانواده‌ها این نوع ادبیات را تحریم می‌کردند؛ چون این ادبیات را وابسته به رژیم پهلوی و فرهنگ آن می‌دانستند. این امر را نمی‌توان کتمان کرد. بخش عمده‌ای از تولیدات فکر و فرهنگ قبل از انقلاب توسط ناشران آمریکایی مثل فرانکلین صورت می‌گرفت و چتر این موضوع در اکثر حوزه‌های فکری و فرهنگی گسترده شده بود.

آثاری که در قبل از انقلاب تولید می‌شد، عمدتاً آثاری بودند که یا سازگاری با دین نداشتند و یا ضد دین تولید می‌شدند. دل‌نگرانی‌هایی که حکومت گذشته از خیزش مذهبی مردم داشت، سبب شد تا فضای ادبیات کودک در حوزه‌های مختلف شعر، داستان و نمایشنامه را به سمت آثار خنثی، غیر دینی و یا ضد دینی سوق دهد. بخشی از این آثار به صورت آشکار به این موضوعات می‌پرداختند و بخش دیگری نیز سعی می‌کردند در لایه‌های پنهان خود تزلزل در فکر کودکان و نوجوانان ایجاد کنند. انقلاب اسلامی این اعتماد را به مردم داد که مجموعه آثاری که برای این گروه سنی تولید می‌شود، همراز و محرم خانواده‌ها باشد و بتوانند این آثار را به عنوان یک غذای سالم فرهنگی در اختیار فرزندان خود قرار دهند. این از معجزات انقلاب اسلامی است. انقلاب چهره‌های بزرگی به حوزه ادبیات کودک و نوجوان اهدا کرد که همچنان از حضور آنها بهره می‌بریم.

یکی دیگر از موضوعات مورد توجه در این حوزه، ورود برخی از نهادهای برآمده از انقلاب به عرصه ادبیات کودک و تلاش آنها برای توزیع آثار این حوزه است. خیلی از کتاب‌های کودک در دهه 60 از این طریق به دست بچه‌ها می‌رسید؛ در حالی که بسیاری از شهرستان‌ها و روستاها همانند امروز در دسترس نبودند. نهادهایی مانند سپاه، جهاد سازندگی، کمیته امام(ره) و ... با وجود آنکه مسئولیت‌های دیگری برای آنها تعریف شده بود، در کنار کارهای جهادی خود و با وجود تنش‌های گوناگون در کشور وارد عرصه فرهنگ شدند.

*خسروشاهی: مثلاً یکی از نمونه‌ کارهایی که در آن زمان انجام می‌شد و متأسفانه قطع شد، برگزاری جشنواره شعر «نهال» در زاهدان و شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان بود. هنوز بچه‌هایی که در آن جشنواره شرکت کردند و الآن مردانی ستبر شده‌اند، خاطره شیرین آن جشنواره زیر دندان‌شان باقی مانده است. این یک نمونه از اهمیت کار فرهنگی است.

ادبیات کودک و نوجوان , وزارت فرهنگ و ارشاد ,

*میرکیانی: این اتفاقات با کمترین امکانات و هزینه و به معنی واقعی کلمه جهادی انجام می‌شد. دلیلش هم این بود که مردم به این نهادها اعتماد داشتند و با همین اعتماد، درها را به روی این نهادها باز و فضای مناسب را ایجاد می‌کردند. اگر می‌خواهیم اتفاقی در گام دوم انقلاب رخ دهد، باید از این دست از ظرفیت‌های دم‌دستی استفاده کنیم؛ گاهی آنقدر نعمت در برابر چشمان ما فراوان است که به چشم نمی‌‌آید. وقتی می‌گوییم اتفاقات عظیمی در 40 سال نخست انقلاب در این حوزه رخ داده که در حوزه فرهنگ ایران بی‌نظیر است، باید ببینیم که از چه ابزار و مصالحی در آن زمان استفاده شده است؟ چه مجموعه‌ای از توانمندی‌ها گرد آمده بودند تا منشأ و سرچشمه آن اتفاقات عظیم شدند؟ به نظرم در گام دوم انقلاب می‌توانیم با استفاده از این تجربیات، اتفاقات بهتری رقم بزنیم.

*خسروشاهی: من یک مثال دیگر در تأیید صحبت‌های آقای میرکیانی می‌گویم؛ ما در دهه 60 کار موفق و ارزشمندی مانند «سوره بچه‌های مسجد» داشتیم که به محض انتشار، نسخه‌ای از آن باقی نمی‌ماند؛ در حالی که این مجموعه توسط جمع محدودی تولید می‌شد. در حوزه بزرگسال هم ما مجلاتی مانند «ادبیات داستانی»، «مجله شعر»، «نقد سینما» و ... را داشتیم. این دست از کارهای جهادی فرهنگی باید دوباره احیا شود. اگر بخواهیم در گام دوم انقلاب پرقدرت‌تر از 40 سال نخست، در حوزه ادبیات و فرهنگ فعالیت داشته باشیم، باید به آسیب‌شناسی برخی از موضوعات در این زمینه بپردازیم.

*اسماعیلی: نمی‌خواهیم کارهای خوب را نقد کنیم، اما با توجه به کارها و اتفاقات خوب و خجسته‌ای که در دهه 60 در حوزه ادبیات به ویژه ادبیات کودک و نوجوان رخ داد، به نظر می‌رسد که در دهه‌‌های بعدی ما دچار عمل‌زدگی وکارهای خنثی شده‌ایم. چرا ما نتوانسته‌ایم موفقیت‌های بزرگ در عرصه ادبیات را بازسازی و تکرار کنیم؟

*خسروشاهی: افراد در 40 سال نخست، با نگاه فدا شدن در راه اهداف و آرمان‌های انقلاب کار می‌کردند. اگر به فردی می‌گفتند که بیا شش ماه تعهد خدمت در فلان سازمان را بده، با تعجب می‌گفت شش ماه!! من تا یک ماه دیگر شهید می‌شوم. می‌خواهم بگویم که فضای جامعه اینطور بود.

از سوی دیگر، دستورالعملی نمی‌توان صادر کرد که چه باید کرد تا دوباره آن شرایط احیا شود. «آدمی از نو بباید ساخت وز نو عالمی»؛ بیانیه گام دوم به دنبال این کار است. تمام امیدی که در این بیانیه هم قید شده، جوانانی هستند که دارند کار جهادی انجام می‌دهند. این جوانان باید پای کار بیایند و تجربیات اساتید نیز به آنها منتقل شود تا شروع به بازتولید آثار با خصوصیت و و ویژگی‌های این زمان کنند. ما در زمانه‌ای هستیم که اگر شما یک کلمه بیان کنید، این کلمه چند ثانیه بعد در سوی دیگر کره زمین در دسترس است.

موضوع دیگر اقتصاد فرهنگ است. متأسفانه در  این زمینه باید درد دل کرد. ناشرانی به نام فرهنگ انقلاب اسلامی آمدند و از یارانه‌های ارشاد استفاده کرده و تبدیل شدند به اَبَر ناشر. حالا با اَبَر ناشر شدن دارند کارهایی انجام می‌دهند، کاری هم به اهداف اولیه ندارند. سرمایه‌ای که این ناشران به دست آورده‌اند، از هبه‌ای بود که انقلاب اسلامی برای نشر فرهنگ انقلاب اهدا کرد، اما متأسفانه در این مسیر خرج نشد. 

رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم دو موضوع را عامل پیشرفت انقلاب اسلامی می‌دانند؛ نخست هدایت الهی است که برای مردم وزیدن گرفت و دیگری، قلب امام(ره) که پذیرای این هدایت بوده است. یعنی در واقع، انقلاب اسلامی عبارت است از جهاد و از خود گذشتگی، این کسانی که امروزه به سمت فساد رفتند و مملکت را به سمت لاقیدی اقتصادی می‌برند، به نظرم اهدافشان این نیست که چند میلیارد ببرند، بلکه هدفشان شکستن خط قرمزهای انقلاب اسلامی است؛ یعنی پول فرع این جنایات است.

خاطره‌ای نقل می‌کنم. در دیدار جمعی از سینماگران با رهبر معظم انقلاب که افرادی چون زنده‌یاد سلحشور، میرباقری و ... حضور داشتند، درباره نحوه فعالیت در سینما صحبت شد. یکی از دوستان در آن جمع گفت که اسب سینما به کسانی بهتر سواری می‌دهد که درباره لذات دنیا بیشتر فیلم بسازند. رهبر انقلاب تبسمی کردند و فرمودند که تا چه کسی سوار این اسب شود(البته من نقل به مضمون می‌کنم). یکی از دوستان در جمع گفت که سینما اغواگر است و بچه‌ها با رفتن به سمت سینما، ممکن است کم‌کم از مسائل معنوی دور بیفتند. رهبر انقلاب هم فرمودند که باید زره بپوشید و وارد این میدان شوید؛ یعنی باید با خدا رفاقت کنید و بعد به خط سینما بزنید. غرض اینکه بدون خودسازی در میان جوانان و مدارس و ... کار کردن در حوزه فرهنگ سخت است.

ادبیات کودک و نوجوان , وزارت فرهنگ و ارشاد ,

یکی از محورهایی که رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب به آن اشاره کرده‌اند، سبک زندگی است. شهید آوینی فرمودند که وقتی تلفن را جواب می‌دهیم،‌ شخصیت ما تغییر می‌کند؛ منظورشان این بود که تکنولوژی با خود ضرورت‌هایی می‌آورد که نباید اسیرش شویم. رهبر معظم انقلاب یکی از پایه‌های بیانیه گام دوم را بر اصلاح سبک زندگی قرار داده‌اند. سبک زندگی امروز که به واسطه موارد متعدد از جمله گسترش آپارتمان‌نشینی و ... دارد کم‌کم به سمت سبک زندگی غربی پیش می‌رود. ایشان در رابطه لزوم فرهنگ‌سازی در زمینه سبک‌زندگی و کارهایی که در این حوزه انجام شده است، می‌فرمایند: «البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیب‌شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟» ایشان در بخش دیگری از سخنانشان می‌فرمایند: «چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه‌ی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربی‌ها به اسم خودشان ثبت کرده‌اند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنی حتّی اعتصام به حبل‌اللّه هم باید دسته‌جمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا»

چرا در برخی از بخش‌های کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخش‌های کشورمان روی آوردن جوان‌ها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگی‌مان رعایت‌های لازم را نمیکنیم؟ چرا صله‌ی رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا در زمینه‌ی فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفت‌وآمد در خیابان، یکی از مسائل ماست؛ مسئله‌ کوچکی هم نیست، مسئله‌ اساسی است. آپارتمان‌نشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت می‌کنیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ نوع معماری در جامعه‌ ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همه‌ بخش‌های زندگی، داخل در این مقوله‌ سبک زندگی است ...». رهبر معظم انقلاب بر اصلاح این امور تأکید دارند. چه کسانی متولی اصلاح این امور هستند؟ این مسئولان باید به خط شوند و شروع به کار کنند. اگر رمان‌نویس می‌خواهد اثری بنویسد، باید جهت کارش به سمت زمینه‌سازی در جهت ضرورت‌های 40 سال دوم انقلاب حرکت کند. چطور غربی‌ها در قرن هجدهم، اروپای امروز را زمینه‌سازی کردند؟ چگونه برای از بین بردن حاکمیت کلیسا، خیانت کشیش‌ها و مخالفت‌هایشان را با انقلابیون مطرح کردند و آدمی را در غرب درست کردند که الان به جای خداپرستی، آدم را می‌پرستد و می‌گوید تو مقدسی و هر کاری می‌خواهی بکن.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران