سلیمانی به‌ مثابه مکتب

سلیمانی به‌ مثابه مکتب

سلیمانی اهل تولی وتبری بودواعتقادداشت که نبایدجامعه راخط‌کشی کرد.همه مردان وزنان،همه جوا‌ن‌ها رافارغ ازظاهرآنها متعلق به این آب وخاک می‌دانست و تلاش بایسته‌ای داشت که جمع‌کننده باشد. همه دغدغه­اش وحدت و افزایش همبستگی و اتحاد ملی ایرانیان یود.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، علی دارابی طی یادداشتی در روزنامه صبح نو نوشت : مکتب را روش، سبک و منظومه­ فکری یک فرد، نهاد یا مجموعه­ای نامیده­اند. مکتب در برگیرنده ایدئولوژی، جهان بینی، فلسفه و تفکر، اندیشه­ورزی و اقدام و عمل است که براساس تعریف «فرهنگ لاروس» مکتب، آن چیزی است که در جمعی نفوذ یافته و آنان علاقه به اجرا و بیان آن دارند. در «زبان فارسی» از مکتب به‌عنوان مشرب فکری، مدرسه و نحله نام برده شده است. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در خطبه نماز جمعه، 28 دی 98 با گرامیداشت و تجلیل از سردار رشید جهان اسلام، سپهبد حاج قاسم سلیمانی از ایشان فراتر از فرد یاد کردند و سلیمانی را به‌مثابه «مکتب» نامیدند.

در این یادداشت به سهم خود درباره شاخصه­ ها، مؤلفه ­ها و ویژگی‌هایی که «حاج قاسم سلیمانی» را از فرد به «مکتب» ارتقا داد، مطالب زیر را تقدیم می‌کنم؛

(یکم) شخصیت سلیمانی: قاسم سلیمانی انسانی مؤمن، مجاهد، عارف، رزمنده و در یک کلمه «مومن بالله» بود. او آسمانی و «الهی» بود و برحسب ظاهر «پایش در زمین» بود. متواضع، فروتن، خدوم، پاکدست، گریزان از شهرت، ایثارگر، متوکل، متوسل، شجاع و باغیرت بود. همه این اوصاف برگرفته از انسانی مؤمن که قرآن کریم در وصف آنها بیان می‌کند، است. او چون منصور بن حلاج بود که می‌گفت «چوبه دارم را سالیانی است بر دوشم حمل می‌کنم». عشق به شهادت و لقای الهی را در دوران جنگ تحمیلی و عرصه مقاومت سرمشق خود قرار داده بود و برای رسیدن به این مقام «شهید» سر از پا نمی‌شناخت.

(دوم) تولی و تبری: سلیمانی اهل تولی و تبری بود و اعتقاد داشت که نباید جامعه را خط‌کشی کرد. همه مردان و زنان، همه جوا‌ن‌ها را فارغ از ظاهر آنها متعلق به این آب و خاک می‌دانست و تلاش بایسته‌ای داشت که «جمع‌کننده» باشد. همه دغدغه­اش «وحدت» و «افزایش همبستگی و اتحاد ملی ایرانیان» بود. به تعبیر قرآن کریم در میان مسلمانان، مومنان و جامعه ایرانی «رحماء بینهم» بود اما سلیمانی در برابر دشمنان «اشداء علی‌الکفار» بود. او در خط مقدم با سلطه بیگانگان، استثمار و استحمار نظام سلطه بود و با تمام وجود علیه استکبار، ارتجاع، صهیونیسم روشنگری و اقدام می‌کرد. به همین دلیل مورد خصم دشمنان بود. اگرچه اقدام تروریستی و آدم‌کشی ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا در به شهادت رساندن حاج قاسم مورد نفرت جهانیان بوده است اما عظمت و بزرگی حاج‌قاسم در اندازه­ای بود که رییس‌جمهور آمریکا شخصاً دستور ترور او را صادر کرد.

(سوم) حامی محرومان و مستضعفان: حاج‌قاسم سلیمانی در هر عرصه‌ای یاور و پیشگام محرومان و مستضعفان بود. اگر سیل، زلزله یا بحران در ایران رخ می‌داد در هر کجای جهان که بود خودش را در کوتاه­ترین زمان ممکن برای کمک و امداد به مردم می‌رساند. حاج قاسم نه فقط محبوب مردم ایران بود بلکه در جهان اسلام در عراق، یمن، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان، بحرین و... در زمره «محبوب‌ترین چهره­های حامی و یاور مستضعفان» بود. او «مقاومت» را به یک مکتب فکری برای جهان اسلام در برابر سلطه­گری و حضور بیگانگان قرار داد. بسیاری از صاحب‌نظران جهان اسلام بر این باورند که در نیم‌قرن اخیر در کنار امام‌خمینی؟ره؟ و مقام معظم رهبری باید از «سید حسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی» به‌عنوان دو چهره ماندگار دینی و اسلامی یاد کرد که «آزادی فلسطین و قدس شریف» را همواره در سرلوحه برنامه­ها و اقدامات خود قرار داده‌اند. راز اینکه رهبری معظم انقلاب اسلامی در آغاز 40سالگی دوم انقلاب در کنار مکتب امام‌خمینی ؟ره؟ مکتب سلیمانی را معرفی کردند. افکار، اندیشه­ها و اقدامات فرامرزی، فراایرانی و فراشیعی حاج‌قاسم سلیمانی بوده است.

(چهارم) سلیمانی، یک استراتژیست: حاج‌قاسم سلیمانی یک ژنرال بزرگ نظامی در عرصه جهانی بود. برخی که ژنرال‌های بزرگ تاریخی را نام می‌برند در کنار ژنرال آیزنهاور، ژنرال دوگل، ناپلئون بناپارت، ژنرال رومل و... نام ژنرال قاسم سلیمانی را هم قرار می‌دهند. او «شخصیتی کاریزماتیک» داشت. با حاضر‌بودن او همه احساس ملجأ و پناه داشتند. نفوذ کلام، بیان رسا و تاثیرگذار، آشنایی و اشراف در حوزه دانش نظامی و راهبردی در کنار تجارب ارزنده و آزمون عملی در جبهه­های نبرد در جای‌جای مختلف جهان از «حاج قاسم سلیمانی» یک افسر و ژنرال کارکشته، کاربلد و یک استراتژیست برجسته ساخته بود. او در سایه همین استراتژی­ها توانست مرزهای عقیدتی و دفاع از منافع ملی ایران را تا دریای مدیترانه گسترش دهد و دشمنان قسم‌خورده ایران انقلاب اسلامی را به مرزهای بسیار دور برای کاهش مزاحمت­های آنان براند. امروزه اگر از نیروی قدس به «سپاه قدس» و «سپاهیان بدون مرز» نام می‌بریم در سایه تفکر و شخصیت استراتژیک حاج قاسم سلیمانی است. 

(پنجم) فراجناحی‌بودن: حاج قاسم سلیمانی خط و نگرش سیاسی مشخصی داشت. خط قرمز او اسلام، ایران، انقلاب اسلامی، نظام، ولایت فقیه و رهبری و مقاومت بود. هیچ‌گاه وارد دسته‌بندی‌های سیاسی و حزبی نشد. شخصیت مستقل و فراجناحی او موجب تفسیر و تأویل­های گوناگون از «خط و ربط سیاسی» حاج قاسم داشت، به گونه­ای که هر جناح یا حزب­ یا شخصیتی او را متعلق به مجموعه سیاسی خود می‌دانست. حاج قاسم «پدر» بود. جامعه را به‌مثابه «خانواده» می‌پنداشت و آحاد جامعه را چون اعضای خانواده می‌دانست که همه را باید زیر چتر خود قرار دهد.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon