پیوستن عراق به جغرافیای امت اسلامی
راهپیمایی ضدآمریکایی روز جمعه مردم عراق علیه اشغالگری آمریکا اهمیت ویژهای در تاریخ سیاسی این کشور دارد و از آنجا که صدسال بعد از قیام سال۱۹۲۰ علیه اشغالگران انگلیسی برگزار شد به قیام بیستبیست مشهور شد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، راهپیمایی ضدآمریکایی روز جمعه مردم عراق علیه اشغالگری آمریکا اهمیت ویژهای در تاریخ سیاسی این کشور دارد و از آنجا که صدسال بعد از قیام سال1920 علیه اشغالگران انگلیسی برگزار شد به قیام بیستبیست مشهور شد. این راهپیمایی علاوه بر تاثیرات سیاسی، در حوزه تاریخ، تمدن و فرهنگ نیز تاثیرات ویژهای دارد. ابراهیم فیاض، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران معتقد است عراق بعد از سالها توانست حس استقلال را درک کند و با این قیام در زمره جغرافیای امت اسلامی قرار گرفته است
راهپیمایی مردم عراق در بحث تمدنی چه اهمیتی دارد؟
عراق از لحاظ اسمی معرب اراک هست . مانند اراک که در ایران هست و علمای ایرانی از اراک به عراق را عراق عجم میگفتند. داخل عراق را هم عراق عجم میگفتند و غربیها همان را ایراک میگفتند. در اصل عراق یک حوزه فرهنگی ایرانی محسوب میشود و کسانی که میخواستند عراق را از ایران جداکنند عموماً با آن وارد جنگ میشدند. در بازار نجف کتابهایی از حزب بعث دیدم که میگفتند شوشتر و خراسان هم جزو عراق است چون علمای آنها در عراق بودند در اصل اینقدر متعصب نگاه میکردند. در حالی که ایران و عراق هیچ فرقی ندارند همانطور که ایران و افغانستان هیچ فرقی با هم ندارند با این حساب ایران بدون عراق و افغانستان به جایی نخواهد رسید. یعنی پیشرفت ایران بدون پیشرفت عراق و افغانستان محال است. بعد از انقلاب دشمنان سعی کردند این دو جبهه ناآرام باشد. روسیه وارد افغانستان شد و اولین کشوری هم که علیه ما تحرکاتی را انجام داد عراق و حکومت
حزب بعث بود.
یعنی شما معتقدید که اتفاقات این سالها و تنشها بر اثر برنامهریزی قبلی بوده است؟
بله، حتی بیشتر از این حرفهاست. من 24سال قبل گفتم خط تمدنی اسلامی ایرانی از آسیای میانه شروع و وارد خاورمیانه شده و به شمال آفریقا میرسد و این خط تمدنی جاده ابریشم انحرافی را مطرح میکنند و تنها دو دوره برقرار شد، که در زمان اشغال توسط اسکندر و مغول بوده و بیشتر هم خدماتی بوده است و الان هم این جاده ابریشم توسط غربگرایان ایرانی تبلیغ میشود و در اصل جاده ضدتمدنی، استعماری و ضدملی ماست. این جاده تمدنی اسلامی که به سوریه، لبنان و فلسطین میرسد چند چهارراه داشت که من گفتم دشمن باید اینها را اشغال کند تا بحران بماند. اولین نقطه هم در فلسطین بود که اسرائیل متولد شد. بعد به افغانستان و عراق رسید که بحرانسازی هم شروع شد. یک روز صدام بود و یک روز طالبان. در حال حاضر عراق با اتفاقی که روز جمعه رخ داد وارد یک ساختاری شد که اولینبار در تاریخ بهعنوان یک کشور اسلامی مستقل و حوزه فرهنگی اسلامی مردمی شد. قبلاً حزب بعث میخواست با سرکوب و کشتار کردها یک وحدت جغرافیایی ایجاد کند که موفق نشد ولی الان با این راهپیمایی ساختار ایجاد شده که این بسیار مهم است.
این عراق جدید چه ویژگیهایی دارد؟
قبل از این «پانعربیسم» و حزب بعث بود و قبل از این دو هم انگلیس بود. با کودتای حزب بعث در سوریه و عراق پانعربیسم با نگاه سوسیالیستی عربی حاکم شد. بعد از اشغال آمریکا یک کشور آمریکایی و دست نشانده شد و هم اکنون اولین بار در تاریخ عراق نه پان عربیسیم هست نه دست نشانده و یک کشور اسلامی ایجاد شد که همه گروهها (اعم از شیعه، سنی و کرد) وارد شدند تا یک کشور مستقل ترسیم میکنند.
شروط پایداری و استمرار این تحلیل چیست؟
عراق در حال پیوستن به جغرافیای امت اسلامی است؛ یعنی جغرافیای امت اسلامی که ایجاد شود تا تمدن اسلامی برپا شود و غربیها باید منطقه را خالی کنند. از جنگ صلیبی تا حمله ناپلئون در این منطقه بود. البته هیتلر هم میخواست به این منطقه حمله کند که موفق نشد. از شمال آفریقا میخواست به خاورمیانه برسد که نتوانست. عراق بعد از ایران در حال پیوستن به امت اسلامی است البته ترکیه و قطر هم قدمهایی برداشتند اما فاصله دارند. الان عراق به اندازه ترکیه در این قضیه در حال حرکت رو به جلوست و اولین هویت اسلامی ملی را که به شدت عام است پیدا میکند. البته این مسأله از راهپیمایی اربعین شروع شده بود. من چند سال قبل بعد از راهپیمایی اربعین گفتم که عراق دارد هویت جدید خود را از راهپیمایی اربعین میگیرد البته این هویت مانند زمان صدام بسته نیست بلکه یک هویت بینالمللی هم هست. الان کاری که در عراق با خون حاج قاسم انجام شده تبدیل به ساختار شد یعنی حاج قاسم در فرودگاه بغداد شهید شد و چون شهید امت اسلامی است در حال تغییر ساختار است و راهپیمایی جمعه در حال تأثیر روی کشورهای منطقه چون سوریه، ترکیه، فلسطین و حماس بوده و در نتیجه کشورهای عربی مثل عربستان، اردن و امارات که نوکری آمریکا را میکنند به شدت آنها را متزلزل میکند. دموکراسی که در عراق ایجاد شد نه دیکتاتوری است نه دموکراسی آمریکایی، بلکه دموکراسی عراقی است که به عراق هویت میدهد و کشورهای عربی در انفعال فرو رفتند کشورهایی که فئودالیسم سیاسی بر آنها حاکم است و باعث عقبماندگی آنها شده است و الان در مردم و نخبگان زمزمههای آن شروع شده. یعنی انقلاب عراق وارد کشورهای عربی میشود و فضا را برای کشورهای غربی و دولتهای فئودال عربی تنگ میکند و ما با یک امت اسلامی که جغرافیای منسجم دارد مواجه میشویم.
این تحلیل امت اسلامی آیا براساس یک اتاق فکر بود یا اینکه ناخواسته به این سمت سوق پیدا کرده است؟
سالها صدام را نگه داشتند چون میدانستند اگر صدام برود بلافاصله در عراق انقلاب میشود. بعد از حمله صدام به کویت هم انتفاضه شیعیان رخ داد که آمریکا باز هم صدام را نگه داشت. انقلاب در عراق رفت ولی پا نگرفت و آنها یک نظام دیکتاتوری را نگه داشتند. حتی بعد از اعتراضات مردمی هم بهدنبال کودتا بودند. بعد از ترور حاج قاسم و ابومهدی خیلیها میگفتند مقدمه چنین حکومتی بوده است. آنچه طراحی شده بود یک حکومت دیکتاتوری آمریکایی بود که باید در عراق ایجاد میشد و آنچه در ماجرای داعش به دست نیاوردند را اینجا میخواستند ایجاد کنند. حتی گفتند که عربستان و امارات از طریق خانواده صدام در اردن دنبال کودتا بودند در حالیکه عراقیها احساس هویت کردند و روی پای خودشان ایستادند. راهپیمایی اربعین به شدت در این مسأله تأثیر داشت و عراقیها در اربعین یک هویت ملی و عراقی را در یک فرایند جهانی ترسیم کردند و را هم احساس مهمانداری میکردند. الان این بحثها تبدیل به مسأله سیاسی شده و خون حاج قاسم و ابومهدیالمهندس کاتالیزور این مسأله شده است.
منبع : صبح نو
انتهای پیام/