ماجرای روحانی‌شدن "امیر غفارمنش"/ شبکه نسیم به من گفتند "برو اسپانسر بیار!"

ماجرای روحانی‌شدن "امیر غفارمنش"/ شبکه نسیم به من گفتند "برو اسپانسر بیار!"

کنار گرگی "آهوی پیشونی‌سفید" او را به نام "ارسلان" هم می‌شناسند؛ برای اولین بار با نقش روحانی جلوی دوربین علی مشهدی رفت و حالا در تدارکِ ساخت برنامه‌ای در بیرون تلویزیون است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ طنز همیشه برای تلویزیون جدی بوده و هست؛ زمانی خیابان‌ها را همین نوع سریال‌ها خلوت می‌کردند و امروز کمتر این اتفاق می‌افتد. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند طنز باید رها و بدون چارچوب‌های تعیین‌کننده حرکت کند، اصطلاحاً روی لبه تیغ برود اما به‌قولِ خیلی از طنازان تلویزیون و سینما نباید خنده زورکی به هر قیمتی از مردم گرفت. البته تجربه ثابت کرده مردم ما به هر شوخی و طنزی نمی‌خندند اما اگر آن موقعیت کمیک را باور کنند بدون هیچ لمپن‌بازی، این خنده شکل فاخر به خود می‌گیرد.

حالِ طنز خوب نیست

سریال‌ها و برنامه‌های مختلفی روی آنتن رفته‌اند که حرف از خنده می‌زدند و می‌زنند؛ زمانی با آیتم‌سازی‌های مهران مدیری و شروع ساخت برنامه‌های باتماشاگر که رامبد جوان با "خندوانه" باب کرد. اما در این سال‌ها آن‌چیزی که به ورطه فراموشی سپرده شده خلاقیت و نوآوری جدید است. خنده زورکی بدون آموزه رواج پیدا کرده، در سینماها به اوج خودش رسیده و تلویزیون هم گه‌گاه این فضا را تجربه می‌کند. ذائقه‌ها و سلیقه‌های وزین و خلاقانه گذشته تبدیل به ورطه‌ای دست‌چندم در عرصه طنز شده است.

روزگاری طنّازان ما با برچسب توهین ممنوع می‌کوشیدند با خلاقیت و نوآوری، طنز را به اوج فاخر بودن خودش برسانند، قرار نبود که مردم پای شائبه‌های توهین، تحقیر جنسی و قومیتی یا به‌تعبیر برخی شوخی مضحک و دون شأن با پدر و مادرها، سرگرم بشوند و لحظاتی را بخندند! چرا که طنز با ذائقه درونی هنرمند، برون‌نمای دغدغه مخاطب و سبک اجرای منطبق بر اخلاق حرفه‌ای را به‌رخ می‌کشد. در طنز قرار است هنرمند ما صریح از مشکلات و معضلات جامعه بگوید اما در عین حال آداب کمدی را بر مبنای شکوه و عزت اسلامی ــ ایرانی را رعایت کند، زیرا مخاطب امروز ما از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار است و نباید وقت این مردم برای تماشای برنامه‌های حوصله‌بر و بدون محتوای آیتم‌های طنز و برخی از برنامه‌های سرگرمی تلویزیون تلف شود.

بسیاری از قدیمی‌های طنز درباره کارهای امروز تلویزیون و حتی سینما می‌گویند که "برخی از کارها آن‌قدر بد است که بیکار باشیم بهتر است"! آنها امیدواری و خواسته‌شان این بوده و هست در زمان ساخت طنز به مخاطب احترام گزارده شود، این مهم‌ترین رویکردی است که به‌عنوان حلقه مفقوده امروز در جامعه طنز دیده می‌شود، همان نکته‌ای که امیر غفارمنش هم به آن اعتقاد دارد و در گپ‌وگفت کوتاه با خبرنگار تسنیم به آن اشاره می‌کند.

تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , شبکه نسیم ,

نقدکردن و پیام‌داشتن باید به طنز ما برگردد

به‌قولِ امیر غفارمنش بازیگر قدیمی عرصه طنز خصوصاً کارهای 90 شبی، به موضوع مفهوم و زبان اصلی طنز اشاره کرد که انتقاد است و از این مسئله امروز به‌عنوان حلقه مفقوده‌ کمترتوجه‌شده میان آثار جدید سینمایی و تلویزیونی یاد می‌شود. او به خبرنگار خبرگزاری تسنیم  گفت: اگر می‌بینید در کوچه و خیابان به من می‌رسند یاد "دردسرهای عظیم" و "ساعت خوش" می‌افتند، چون زورکی نخندیده‌اند و شوخی‌هایمان بجا بوده‌اند. روزگاری طنز ما آن‌قدر محدودیت نداشت و درست و اصولی نقد می‌کرد. باید پیام داشتن و نقد کردن به طنزهای ما برگردد و آن اصالت خودش را پیدا کند.

تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , شبکه نسیم ,

نقش روحانی سریال "آخر خط"

از شخصیت روحانی تا خاکستری‌شدن در "بوم و بانو"

غفارمنش هم مثل خیلی از بازیگران دیگر، نسبت به قبل کم‌کار شده است و کمتر او را جلوی دوربین سریال یا فیلم سینمایی می‌بینیم، گه‌گاه به‌عنوان بازیگر مهمان "بچه‌محل" عموپورنگ و یا "آهوی پیشونی‌سفید" سیدجواد هاشمی و آخرین کاری که از او پخش شد نقش روحانی سریال "آخر خط" بود. او نقش حاج‌ آقای تفرشی یا به‌قولی حاج آقا مجتبی را بازی کرد؛ شمای جدیدی از شخصیت یک روحانی را به رخ کشید، چون ذاتاً این بازیگر، در کارهایی که از او دیده‌ایم چه "دردسرهای عظیم" و چه "خوش‌نشین‌ها" غلو نشده است و در موقعیت، طنازی می‌کند، چرا که به‌طور مثال او را در قابِ فیلم سینمایی "نفوذی" و نقش جدی یا این روزها در نقش خاکستری سریال جدید سعید سلطانی یعنی "بوم و بانو" هم می‌بینیم.

نمی‌خواهم اشتباه کنم

امیر غفارمنش در پاسخ به این سؤال که "فیلمنامه‌ها خوب نیستند یا کارها تکراری شده‌اند کمتر جلوی دوربین سریال یا فیلم سینمایی قرار می‌گیرید و نسبت به گذشته کم‌کارتر شده‌اید"، تصریح کرد: من سختگیر نیستم اما شاید اشتباهاتی که 13‌ــ‌12 سال پیش مرتکب می‌شدم و در چند تله‌فیلم رسانه‌ای که خوب نبودند و از بازی در آنها پشیمانم، دیگر این اشتباهات را نکنم. حتی برخی اوقات می‌گویم ای‌کاش چنین کارهایی از کارنامه‌ام بیرون می‌رفتند. صادقانه بگویم الآن در جمع بچه‌های "ساعت خوش" تنها کسی که با من کار می‌کند علی مشهدی (مسعودی) است. یک زمانی با بچه‌ها در خانه علی مشهدی جمع می‌شدیم و آبگوشت می‌‌خوردیم. در هر صورت رفاقت‌هایی وجود دارد که من یک مقدار از جمع دوستان منزوی شدم و تنها کسی که صدایم کرد علی مشهدی بود.

تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , شبکه نسیم ,

نمایی از سریال "دردسرهای عظیم"

برای نقشی که به من نمی‌خورد صدایم نمی‌کنند!

وی در خصوص منزوی شدن یا دور شدن از دوستان قدیمی، گفت: واقعاً از هم دور شدیم و جایی به نقشی نمی‌خورم از من استفاده نمی‌شود، این کار اصولی است ارزش من هم حفظ می‌شود. همه می‌دانند من با سعید آقاخانی دوست صمیمی‌ام، این را دوست دارم که به نقشی نمی‌خورم سعید صدایم نمی‌کند. با سعید سلطانی، سیدجواد هاشمی و علی مشهدی این روزها کار کرده‌ام. در "بوم و بانو" نقشی خاکستری و جدی دارم که امیدوارم به آنتن شهریورماه برسد و فضای کودکانه‌ای را با سیدجواد هاشمی در نقش گرگی "آهوی پیشونی‌سفید" تجربه کردم و روحانی سریال "آخر خط" بودم.

دوست‌دارم در موقعیت طنز قراربگیرم

این بازیگر در پاسخ به این سؤال که "بارها دیده شده نقش‌های طنز را هم جدی بازی می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد، یک نوع سبک و شیوه کاری است؟"، ابراز کرد: برخی در قالب طنز با تیپ‌سازی جلو می‌روند و برخی هم همچون بنده، خودمان را همان‌گونه که هستیم در موقعیت طنز قرار می‌دهیم. به‌نظر من کسانی که به این تیپ‌سازی در طنز می‌رسند کمتر می‌توانند نقش جدی بازی کنند و یا مردم در آن نقش‌ها باورشان کنند.

تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , شبکه نسیم ,

نمایی از جمع "ساعت خوش"

ماجرای زیرزمین "ساعت خوش"

او در خصوص تعریف از طنز و تیپ‌سازی غلونشده در کمدی، گفت: یادم می‌آید ما سر "ساعت خوش" در زیرزمینی بودیم و با علی مشهدی درددل می‌کردیم، چون متن‌هایش بعضاً‌ مورد لطف قرار نمی‌گرفت، متن‌هایی می‌داد خیلی خوب بودند، 10 دقیقه بعد متنی می‌دادند که دو ماه قبل نوشته شده اما با آن متنِ علی مشهدی مو نمی‌زد، می‌گذاشتند جلوی ما حتی دست می‌گذاشتیم آن‌قدر نوشته‌ها تازه بود، جوهرش پخش می‌شد. من هم جزو کسانی بودم که سه روز در زیرزمین "ساعت خوش" منتظر می‌ماندم تا یک آیتم بازی کنم، مورد لطف تهیه‌کننده خدابیامرزش قرار نگرفتم.

تلویزیون , سینمای ایران , صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران , شبکه سه سیما , شبکه نسیم ,

نباید در طنازی غلوشده رفتار کرد

غفارمنش اشاره کرد: یادم می‌آید یک روز سر ناهار بودم دو تا از هنرمندان "ساعت خوش" پیش من آمدند و گفتند "امیر، تو بازی بلد نیستی! اینجا سر اتفاق عمل باید تیپ‌سازی می‌کردی و بیهوش می‌شدی"! من می‌گفتم "این نحوه بازیگری غلط است". من اعتقاد داشتم چند سال از "ساعت خوش" بگذرد مردم تو را در نقش دیگری که عمدتاً‌ جدی باشد باور نمی‌کنند. در طنزهای دیگر به‌غیر از نقش پیرمرد 70 ساله "تهران پلاک یک" که آلزایمر داشت،‌ خیلی تیپ‌سازی نکردم. همیشه معتقد بودم نباید در طنازی غلوشده رفتار کرد؛ بازیگر نباید دیده شود و در شرایط و موقعیت قرار بگیرد.

سختی‌های بازی در نقش یک روحانی

او درباره اولین تجربه بازی در نقش روحانی، توضیح داد: تا به حال نقش روحانی بازی نکرده بودم. بالاخره قبول کردنِ چنین نقش‌هایی هم ریسک دارد و هم حساسیت! حتی علی مشهدی به من گفت که "قرار نیست اینجا بانمک باشی، بسیار جدی بازی کن"! البته که طنزهای من در جای خودش هم غلو ندارد. من تیپ‌سازی گل‌درشت ندارم. قرار بود اینجا معلم عربی ساده‌ای باشم که بیشتر تمرکزم روی لباس و حرکت دستم بود. فرم نشستن با این لباس که لحظاتی سخت برای من گذشت که بتوانم باورپذیر این نقش را ایفا کنم، چرا که این لباس نباید در تن من غریبه نشان می‌داد و این باورپذیری کمی کار ما را سخت می‌کرد. می‌دانید که روحانیون موقّر و با آرامش رفتار می‌کنند و همه این وجوه باید در حاج آقا مجتبی تفرشی دیده می‌شد. خوشبختانه دوستی روحانی هم داشتم و از او هم الگو گرفتم این نقش درست‌تر ایفا شود.

برنامه‌ام را بیرون از تلویزیون می‌سازم/ وقتی که گفتند "برو اسپانسر بیاور!"

غفارمنش درباره ساخت برنامه‌اش توضیح داد: قرار بود برنامه‌ای را چهار سال پیش در شبکه نسیم داشته باشم، طرح من تصویب شد اما به من گفتند "برو اسپانسر بیاور"، که نشد. من قدری خط‌قرمزهایش را گسترده‌تر کردم و درصدد ساخت و تولید آن در شبکه‌های VOD هستم. من اصرار به کارگردانی ندارم، متنی دغدغه‌ام باشد به‌سراغش می‌روم مثل همین برنامه‌ای که ان‌شاءالله با آمدنش به این فضا خواهید دید چقدر مخاطب پیدا می‌کند، چون حرف و ایده و خلاقیت دارد؛ نکته‌ای که کمتر در برنامه‌سازی به آنها توجه می‌شود.

دغدغه‌های امیر غفارمنش

وی در پایان خاطرنشان کرد: من دغدغه‌های زیادی دارم مثل ایجاد توصیفی از خداوند برای مردم که عاشقانه‌ترین تصویر زندگی هر انسان باشد. دغدغه دیگرم ساخت کاری در مسیرِ ترور تفکر جوک ملّیتی است، یعنی در واقع مردم دیگر به هم نگویند "یک اصفهانی"، "یک رشتی" یا "یک مشهدی و گیلانی"، این وحدت میان ایران و ایرانی باشد. دغدغه تجزیه‌نشدن ایران و درگیری‌های قومیتی همیشه جزو کارهایی است دوست دارم فضایش فراهم شد بسازم و به نمایش درآورم، هم فرهنگ‌سازی شود و هم با واقعیت‌های پشت‌پرده‌اش که سال‌ها پیش چطور میان ملت‌های ما نهادینه کردند، آشنا شوند.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران