اعتراض جمعی از داوطلبان آزمون ارشد علوم قرآن و حدیث کنکور ۹۹ درباره طراحی سؤالات

اعتراض جمعی از داوطلبان آزمون ارشد علوم قرآن و حدیث کنکور 99 درباره طراحی سؤالات

جمعی از داوطلبان کنکور ارشد سال ٩٩ در رشته‌ی علوم قرآن و حدیث نسبت به مواردی همچون مغایرت سؤالات با منابع آزمون، ابهام در گزینه‌های پاسخ، غیر استاندارد بودن سؤالات و سایر موارد واکنش نشان دادند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جمعی از داوطلبان کنکور ارشد سال ٩٩ در رشته‌ی علوم قرآن و حدیث، نسبت به برخی موارد مربوط به این آزمون اعتراضاتی جدی دارند و از مسئولان مربوطه خواستار توجه و رسیدگی به این اعتراضات هستند.

در متن این اعتراض‌نامه آمده است:

مغایرت سؤالات با منابع آزمون

منابع آزمون ارشد سال 99 رشته ی علوم قرآن و حدیث، نامشخص بودند. تا سال 97، برخی منابع که داوطلبان از سال‌ها قبل می‌خواندند و آزمون می‌دادند، اما دو سال است (سال 98 و 99) که سؤالات آزمون ارشد بسیار پراکنده و از منابع مختلف و بعضاً نامشخص طراحی می‌شوند. با توجه به تغییر سرفصلهای این رشته، داوطلبان سال جاری نمی‌دانستند باید منابع قبلی را مطالعه کنند یا منابع جدید. با این که از اساتید مطرح و طراحان سؤال سابق این رشته و افراد متعدد دیگر، درباره‌ی منابع این آزمون سؤال شده بود، تمام آنها از این امر اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند. بیشتر داوطلبان صرفاً منابع قبلی را خواندند و برخی صرفاً منابع جدید که هم از منابع قبلی هم از منابع جدید در کنکور سؤال طرح شده بود و البته بیشتر از منابع جدید. یعنی این آزمون، شانسی شده است. ممکن است کسی بدشانسی بیاورد و از منابعی که خوانده هیچ سؤالی طرح نشده باشد و عده‌ای خوش‌شانس باشند، زیرا دقیقاً از منابعی که خوانده‌اند تمام سؤالات طرح شود که چنین آزمونی علمی نیست.

برای مثال در درس تفسیر، چون مشخص نشده بود سوره قبلی (12 سوره) ملاک است یا سوره جدید(17 سوره)، داوطلبان باید تفسیر 29 سوره که چندین هزار صفحه است، مطالعه کنند که اصلاً نه ممکن است و نه برای یک آزمون ورودی، لازم. اصلاً معقول نیست که کسی که قصد ورود به مقطع ارشد یک رشته را دارد، این حجم از مطالب را بلد باشد. امسال، تنها یک سؤال از سور قبلی طرح شده بود در حالی که اغلب افراد معتقد بودند، بیشتر سؤالات تفسیر از سور قبلی خواهد بود. در نتیجه داوطلبانی که فقط سور قبلی را خوانده بودند به شدت آسیب دیدند. همچنین چند سؤال از کتاب «روش تحقیق در تفسیر موضوعی» (به نویسندگی دکتر فشارکی و دکتر مرادی زنجانی) وجود داشت که اصلاً جزء منابع تفسیر نبود. دیگر این که منبع جدید تفسیر برای این رشته در سرفصل جدید، کتاب حزب مفصل (به نویسندگی فتح‌الله نجارزادگان و محمدرضا صفوی) معرفی شده بود، پس بر چه اساسی سؤالات تفسیر از سور جدید بود، اما منبعش تفاسیر قبلی یعنی تفسیر المیزان و مجمع البیان بودند؟ این می شود نقض چیزی که به عنوان منابع جدید اعلام شده بود.

در بخش علوم قرآن نیز از منابع قدیمی (الاتقان سیوطی، علوم قرآنی آیت الله معرفت و...) سؤال وجود داشت. در حالی که در سرفصل جدید علوم قرآن، کتب علوم قرآنی 1 تا 4 انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان منبع ذکر شده است، اما طرح سوالات از این منبع نبوده است. این یک اشکال بسیار اساسی است که چرا هیچ اطلاع رسانی دقیقی از منابع این آزمون ارائه نشد و همه از آن بی اطلاع بودند. این ابهام باعث شد منابع آزمون ارشد سال 99 چندین برابر شود، در حالی که نباید این طور باشد و داوطلبان هم در نتیجه‌ی این ابهام بسیار متضرر شدند.

پس از تصویب سرفصل‌های جدید در سال 95 برای رشته‌ی علوم قرآن و حدیث، برخی دانشگاه‌های کشور از این سرفصل‌های جدید فارغ التحصیل دارند در حالی که برخی دیگر از دانشگاه‌ها یا تازه چند ترم است تدریس این سرفصلها را آغاز کرده‌اند یا هنوز تدریسش را شروع نکرده‌اند؛ پس چطور و بر چه اساسی اغلب سؤالات از منابع جدید طرح شدند بدون ملاحظه‌ی اینکه سرفصلهای جدید هنوز در کشور جا نیفتاده‌اند؟ یا باید زمان بیشتری می گذشت تا بتوان فقط از سرفصل های جدید سؤال داد یا این که فعلا می‌بایست فقط از منابع قبلی یا حداقل بیشتر از منابع قبلی سؤال طراحی می‌شد، در حالی که دقیقاً برخلاف این امر عمل شده است. گذشته از این، سؤالات متعددی از خارج از منابع تعیین شده، طرح شده بودند. این امر برخی سالها در حد یکی دو سؤال اتفاق می افتاد، اما امسال تعداد زیادی از سؤالات، از خارج از منابع بودند که این ابدا استاندارد و مجاز نیست.

از آن جا که نامعلوم بودن منبع سؤالات آزمون ارشد این رشته و اشکال در طراحی سؤالات از سال 98 آغاز شده است، در سال گذشته نیز اعتراضات وسیعی نسبت به این امر صورت گرفت و حتی خبرگزاری «ایکنا» موضوع را منتشر و پیگیری کرد، اما هیچ اعتنایی به این اعتراضات نشد و امسال شاهد وخامت بیشتر اوضاع و نامناسب تر شدن سؤالات بودیم.

برای آزمونهای ورودی لازم است به وضوح و با دقت مشخص شود داوطلبان دقیقاً باید چه منابعی را مطالعه کنند تا حتی اگر یک سؤال خارج از منابع ِ تعیین شده طرح شده بود، امکان اعتراض داوطلبان و به تبعش حذف آن سؤال و عدم احتساب درصدش، وجود داشته باشد.

غیر استاندارد بودن سؤالات و دوپهلو بودن گزینه‌ها

مورد دیگری که باعث اعتراض وسیع داوطلبان کنکور ارشد امسال شده است، این است که برخی سؤالات و گزینه‌ها کاملاً غیر استاندارد بودند. برای مثال در برخی سؤالات مشخص نشده بود پاسخ را بر اساس چه منبعی می خواهند و با توجه به منابع مختلف، آن سؤال می‌توانست چند پاسخ صحیح داشته باشد. همچنین پاسخ برخی سؤالات اصلاً در منابع مربوطه وجود ندارد و مشخص نیست بر چه اساسی گزینه‌ها طراحی شدند. برخی سؤالات دارای گزینه‌های دوپهلو و مبهم بودند و امکان انتخاب هیچ گزینه‌ای وجود نداشت. برخی گزینه‌ها دارای اشتراکاتی بودند و بر هم منطبق می‌شدند؛ در نتیجه نمی‌شد آنها را از هم تفکیک و یک گزینه را انتخاب کرد. و موارد دیگری از این قبیل که در مجموع باعث ابهام و پیچیدگی و نامفهوم بودن گزینه‌ها شده، امکان انتخاب یک گزینه به عنوان گزینه‌ی صحیح را از داوطلب گرفته بودند و در نتیجه نه تنها باعث اتلاف وقت داوطلبان در جلسه‌ی کنکور شدند بلکه فشار روانی شدیدی را نیز به آنها وارد کردند. سؤالات و گزینه‌ها به گونه‌ای بودند که حتی پس از کنکور و با انتشار دفترچه‌ی سؤالات، داوطلبان نمی‌توانستند پاسخ صحیح را از منابع بیابند و منتظر انتشار کلیدها بودند تا بتوانند متوجه پاسخ مورد نظر طراحان سؤال بشوند که این امر به خوبی نشان می‌دهد طراحی گزینه‌ها بسیار غیراستاندارد و بد بوده است. پس از انتشار کلید آزمون، اعتراضات داوطلبان شدت گرفت چون پاسخ سوالات متعددی را کاملاً غیر منطقی و ناموجه می‌دانند.

سؤالات کنکور باید تحلیلی شود

چندین سال است که مطرح شده سؤالات آزمونها باید به سمت تحلیلی شدن بروند؛ یعنی به گونه‌ای باشند که دانشجویان با قدرت تحلیل و استدلال بتوانند پاسخ درست را بیابند نه صرفاً بر اساس حفظیات، اما آزمون ارشد امسال علوم قرآن و حدیث سؤالاتش به گونه‌ای بود که ابداً با تحلیل امکان پاسخگویی وجود نداشت و فقط کسانی می‌توانستند خوب تست بزنند که مطالب را عیناً حفظ کرده بودند، زیرا پاسخها و واژه ها به شدت شبیه و نزدیک به هم بودند. با چنین سؤالاتی، دانشجویان این رشته با سطح علمی عالی ممکن است آزمون را قبول نشوند، اما کسانی که از رشته های دیگر هستند و صرفا منابع را حفظ کرده اند بتوانند بر اساس حفظیاتشان درصدهای بالایی از آزمون کسب کنند و در آن قبول شوند. با این روال به تدریج دانشجویان این رشته افرادی با سطح علمی و قدرت تحلیل و استدلال پایین خواهند شد که تنها به حفظ مطالب و منابع و نظریات مختلف می پردازند و قدرت تحلیل ندارند. و این یعنی افت شدید این رشته و محیط دانشگاهی اش در سال های آتی. مغز انسان کامپیوتری برای انباشت اطلاعات نیست بلکه ابزاری برای تحلیل و تعقل است. یک آزمون علمی باید به گونه ای باشد که سطح علمی داوطلب را ارزیابی کند نه این که محکی برای سنجش حفظیات او و فن تست زنی اش باشد.

چندین سال است که مطرح شده سؤالات آزمون ها باید به سمت تحلیلی شدن بروند؛ یعنی به گونه‌ای باشند که دانشجویان با قدرت تحلیل و استدلال بتوانند پاسخ درست را بیابند نه صرفاً بر اساس حفظیات و فقط کسانی می‌توانستند خوب تست بزنند که مطالب را عیناً حفظ کرده بودند

برای تمام اعتراضات فوق امکان دفاع و اثبات شفاهی و صحبت حضوری نیز وجود دارد. ما خواستاریم تمام سؤالاتی که دارای اشکال بوده اند حذف بشوند و درصدی برایشان در نظر گرفته نشود.

در ادامه ی این نامه، ذیل عنوان هر درس، تمام سؤالاتی که دارای اشکال بوده اند به همراه ذکر اشکال درج شده اند. لطفا مطالعه بفرمایید. انتظار می رود سؤالاتی که ایراد دارند حذف شده و در احتساب درصد کنکور محاسبه نشوند. به دلیل آن که دفترچه ی سوالات کنکور در قالب فایل PDF است، امکان کپی کردن سوالات وجود نداشت لذا دفترچه را به این ایمیل پیوست کرده و در متن نامه تنها شماره ی هر سوال را ذکر نموده ایم.

امید است نسبت به مطالب فوق اهتمام جدی صورت پذیرد و شاهد پاسخ و نتیجه ی قابل قبولی باشیم. ما خواهان دریافت حق و برقراری عدالت هستیم. در متن بعد اسامی تعدادی از معترضان درج شده است. ألا إلی اللّه تصیر الأمور. (این اسامی خبرگزاری موجود است)

سوالاتی از آزمون ارشد علوم قرآن و حدیث سال 99 که اشکال دارند:

زبان انگلیسی

سؤال 16:

گزینه ی 1 پاسخ صحیح این سؤال نیست. کل متن درباره‌ی تأثیر اسلام بر زبان عربی و بعد تحولات زبان عربی در طی قرون است. تمرکز متن بر این نیست که عربی هنگام ظهور اسلام چگونه بوده است. از یک متن 25 سطری، 15 سطر(یعنی کل پاراگراف 2 و دو سوم متن) هیچ ارتباط مستقیمی به «زبان عربی در طلیعه ی اسلام» ندارد. و اصلاً در همان خط اول اشاره شده است که مطالب این پاراگراف در مورد قرن 7 تا 12 است (یعنی 5 قرن). 5 قرن مسلماً طلیعه نیست. پس «زبان عربی در طلیعه‌ی اسلام» یعنی گزینه‌ی 1 ابدا نمی‌تواند بهترین عنوان برای متن باشد. سایر گزینه‌ها نیز درست نیستند گرچه گزینه ی ٣ تا حد زیادی به متن مرتبط است که مطرح می کند عربی بیش از هر جنبه ی دیگری، یک زبان دینی محسوب می شود و این مطلب با محتوای متن هم خوانی دارد.

سؤال 22:

گزینه ی 3 پاسخ درست این سؤال نیست. چون حاوی اضافاتی است که در متن به آن هیچ اشاره ای نشده است. در متن فقط ذکر شده که عوام تنها در پی روخوانی قرآن بودند نه فهم قرآن، اما در گزینه ی ٣ آمده که مردم عادی تمام انرژی شان را در تلاوت «صحیح» قرآن بسط دادند در حالی که به لفظ «صحیح» و مفهوم «صحیح خوانی» در متن هیچ اشاره ای نشده است. بنابراین این پاسخ درست نیست و not mentioned است. سایر گزینه‌ها نیز پاسخ مناسبی برای این سوال نیستند. این سوال در کل پاسخ درست ندارد.

سوال 25:

گزینه ی 2 نمی تواند پاسخ صحیح این سوال باشد. در متن به این موضوع اشاره شده است که مردم به تدریج جای صرفا روخوانی آیات قرآن به درک معانی و فهم آیات روی آوردند. اما در گزینه ی 2 گفته شده است که محتوای متن درباره ی آگاهی و بیداری نسبت به معانی واژگان قرآن است. این گزینه می تواند تا حدودی درست باشد اما اصل مطلب و مفهوم را نمی رساند چون درک معانی واژگان لزوما به معنای درک معانی آیات نیست و این گزینه به خوبی طرح نشده است و دقیق نیست. سایر گزینه ها نیز مناسب نیستند.

زبان عربی

سؤال 38:

درباره ی این سؤال اختلاف نظر وجود دارد. برخی اکیدا معتقدند که پاسخ درست و قطعی این سؤال مطابق کلید گزینه ی ١ است و نه هیچ گزینه ی دیگری. اما برخی دیگر معتقدند که گزینه ی 4 نیز به عنوان ترجمه بسیار نزدیک به متن اصلی است و می تواند درست باشد و غلط فاحشی نمی توان از آن گرفت.

علوم قرآن

سؤال 51:

گزینه ی ٣ پاسخ قطعی این سؤال و تنها پاسخ درست نیست. واژه ی تحنث دارای چندین معنا است. از طرفی، منبع مورد نظر برای تعیین معنای تحنث ذکر نشده است. گزینه های ١،٣،4 همگی صحیح هستند چون هم معانی این واژه اند و هم با یکدیگر اشتراک و انطباق دارند. این سوال، اولین سوال از بخش «علوم قرآنی» است که بلافاصله در ذیل عنوان «علوم قرآنی» آمده است و از معنای واژه تحنث پرسیده است. در سوال، به طور دقیق مشخص نکرده که معنای اصطلاحی واژه تحنث را می خواهد و یا معنای لغوی آن را. سازمان سنجش گزینه3 را به عنوان جواب اعلام نموده و حال آنکه گزینه 1و4 نیز می توانند متبادر کننده جواب صحیح باشند؛ چرا که معنای اصطلاحی «تحنث» را بیان کرده اند. بنابراین، این سوال با ابهام روبروست.

سؤال 53:

گزینه ی ١ تنها پاسخ این سؤال نیست.

از نظر لغوی، برای واژه ی «آیه» معنای جماعت، امر، و داستان و قصه وجود ندارد. بنابراین گزینه های ١،٣،4 هر سه می توانند پاسخ های این سؤال باشند نه صرفا گزینه ی ١.

سؤال 55:

این سؤال دو پاسخ درست دارد، هم 2 و هم 3.

زیرا نام «سجده» در قرآن خاص سوره ی سجده است و این سوره با همین نام مشهور و شناخته شده است. سوره ی سجده نام دیگری هم ندارد. سوره فصلت اگر جایی به نام سجده آورده شده هیچگاه به تنهایی نیامده و همیشه با عنوان «حم سجده» آمده است. حداقل لازم بود در پرانتز ذکر می کردند که منظور از «سجده»، سوره ی «فصلت» است. لذا این سؤال غیراستاندارد محسوب می شود و باید حذف شود.

سؤال 59:

در این سؤال هر 4 گزینه از جهات مختلف می توانند درست باشند و انتخاب یک گزینه ممکن نیست. پاسخ ها بسیار نزدیک به هم هستند و تفکیکشان ممکن نیست.

و این سوال -حداقل- دو گزینه صحیح دارد و علاوه بر گزینه2 (که سازمان سنجش به عنوان گزینه صحیح مطرح نموده)، گزینه4 نیز درست است؛ چراکه این آیه -به قرینه روایات تفسیری ای که در ذیلش آمده و همچنین با توجه به اقوال علما- درمورد «وحیانی بودن معانی و محتوای قرآن کریم» نیز هست. به عنوان مثال، آلوسی در «تفسیر روح المعانی» (ج6 ص79) در ذیل همین آیات چنین می گوید:

أی قالوا لمن یتلوها علیهم وهو رسول الله صلّى الله علیه وسلم ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هذا

أشاروا بهذا إلى القرآن المشتمل على تلک الآیات لا إلى أنفسها فقط قصدا إلى إخراج الکل من البین أی ائت بکتاب آخر نقرؤه لیس فیه ما نستبعده من البعث وتوابعه أو ما نکرهه من ذم آلهتنا والوعید على عبادتها أَوْ بَدِّلْهُ بأن تجعل مکان الآیة المشتملة على ذلک آیة أخرى، ولعلهم إنما سألوا ذلک کیدا وطمعا فی إجابته علیه الصلاة والسلام لیتوسلوا إلى الإلزام والاستهزاء ولیس مرادهم أنه علیه الصلاة والسلام لو أجابهم آمنوا قُلْ أیها الرسول لهم ما یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ المصدر فاعل یکون وهی من کان التامة وتفسر بوجد ونفی الوجود قد یراد به نفی الصحة فإن وجود ما لیس بصحیح کلا وجود، فالمعنى هنا ما یصح لی أصلا تبدیله مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِی أی من جهتی ومن عندی.

به وضوح مشاهده می شود که امر خداوند به پیامبر اکرم که به وی دستور داد به مشرکان بگوید «من نمی توانم از جانب خود قرآن را تغییر دهم»، در پاسخ به درخواست نابجای مشرکان مبنی بر تغییر محتوا و معارف و مفاهیم قرآن (که در ذم عقاید و افکار ایشان بود) گفته شده است و درمورد «محتوا و معارف قرآن» نیز است و نه فقط مربوط به تغییر در الفاظ قرآن!

شواهد متعدد دیگری نیز از سایر تفاسیر (نظیر تفسیر نورالثقلین ج2 ص296 و یا تفسیر احسن الحدیث قرشی ج4 ص360) موجود است که ما به همین مقدار اکتفا می کنیم.

تفسیر

سؤال 73:

گزینه ی 3 که به عنوان پاسخ صحیح در کلید سازمان سنجش آمده است را با اغماض می توان پذیرفت زیرا در این سؤال ذکر نشده است که بر اساس کدام منبع باید پاسخ بدهیم. توضیح آن که «فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ» در بسیار از ترجمه ها (فولادوند، الهی قمشه ای، آیتی، مکارم شیرازی و...) به صورت مفرد ترجمه شده است یعنی فاعلش فرعون است: فرعون همراه قومش «رویگردان شد». اما در گزینه ی سه، فعل به صورت جمع آمده و فاعل هم فرعون و هم قوم او در نظر گرفته شده است: فرعون همراه قوم خود «رویگردان شدند». با توجه به این که در سوال ذکر نشده است منبع مورد نظر برای پاسخگویی به این سوال چیست، می توان اشکال فوق را به گزینه ی 3 وارد کرد.

سؤال 76:

برای این سؤال هم گزینه ی 1 درست است هم 3، و البته ی گزینه ی 3 صحیح تر است چون مفهوم اصلی در گزینه ی 3 وجود دارد. چون مفهوم آیه این است که شما با دیدن آفرینش نخستین، باید درباره ی قدرت زنده کردن مردگان توسط خداوند ایمان بیاورید و در آفرینش جدید شک نکنید. گزینه ی 1 ترجمه ی آیه است نه مفهوم آیه، در حالی که در سؤال مراد آیه خواسته شده است نه ترجمه‌اش.

سؤال 80:

گزینه ی 3 کاملاً غلط است. مقصود آیه این است که خدا هرگاه بخواهد می تواند جان کسی را بگیرد و کسی نمی تواند اجلش را به تأخیر بیندازد که دقیقا در گزینه ی 4 آمده است. در حالی که در گزینه ی 3 آمده کسی نمی تواند جلوی زنده نگه داشتن کسی که خدا می خواهد زنده نگهش دارد را بگیرد! این کاملاً بی معناست و هیچ ربطی به آیه ی ذکر شده ندارد و حتی متضاد معنای آیه است. گزینه ی صحیح 4 است نه 3.

سؤال 82:

در تفسیر مجمع البیان، گزینه ی 4 به عنوان تفسیر آیه آورده نشده است. طراح سؤال، مطلبی را که طبرسی در مقام توضیح و تقریب به ذهن کلامش آورده است نه به عنوان تفسیر، به عنوان یکی از وجوه تفسیری طبرسی برای آیه در نظر گرفته است در حالی که گزینه ی 4 اصلا تفسیر آیه ی ذکر شده نیست و حتی بی هیچ علمی از روی ظاهرش هم می توان این را تشخص داد. رجوع شود به تفسیر مجمع البیان، ج 9، ص337.

سؤال 84:

گزینه ها نزدیک به همند، دقیق نیستند و نمی شود پاسخ صحیح و دقیق را تشخیص داد. ترس و حسابگری یک گزینه، و و خالی بودن و هراس گزینه ی دیگر؟ این دو چه قدر با هم فرق دارند؟ گزینه ها استاندارد نیستند.

سؤالات 85و 86:

این دو سؤال از کتاب «روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم» به نویسندگی لسانی فشارکی و مرادی زنجانی هستند. در حالی که این کتاب از منابع کنکور ارشد علوم قرآن و حدیث معرفی نشده بود و در نتیجه نباید از آن سؤالی طرح می شد. این دو سؤال باید حذف شوند.

سؤال 90:

منبع این سؤال مشخص نیست. نمی دانیم این سؤال از کجا طرح شده و پاسخش بر چه اساسی گزینه ی ١ است. پس غیراستاندارد است. گذشته از آن، تمام 4 گزینه می توانند صحیح باشند چون منبعی برای سؤال تعیین نشده است. گزینه ی 1 یعنی «تجربه ی نبوی» که به عنوان پاسخ صحیح در کلید ذکر شده است را نمی توان لزوما عنصر اصلی و مقوم انگاره ی بشری بودن الفاظ قرآن کریم دانست؛ چون این نظر صرفا نظر عبدالکریم سروش است و هیچ استنادی وجود ندارد که آن را مهم ترین نظر بدانیم.

حدیث

سؤال 102:

این سوال خالی از اشکال نیست اما با اغماض می توان گزینه ی 2 را که در کلید آمده است پذیرفت. توضیح آن که در متن سوال نیامده است که دو سند ذکر شده، مربوط به چه منبعی هستند و از کدام کتاب ذکر شده اند (مثلا از کافی). دانستن منبع می توانست راوی نهایی سند را مشخص کند و باعث وضوح سوال بشود و در آن صورت قطعا پاسخ صحیح گزینه ی 2 بود. اما سوال به خوبی طرح نشده است و می تواند باعث به اشتباه انداختن و سردرگمی داوطلب شود.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران