چرا برخی فقها رویکرد "انفعال" در برابر رضاشاه را انتخاب کردند؟| نشست کودتای ۱۲۹۹

چرا برخی فقها رویکرد "انفعال" در برابر رضاشاه را انتخاب کردند؟| نشست کودتای 1299

حسین محمدی‌سیرت استاد دانشگاه در نشست «فقها و رضاخان؛ از همراهی تا انفعال» گفت: هرچه رضاخان تبدیل به رضاشاه می‌شود و چهره رضاخان بر فقها و علما آشکار می‌گردد، از همراهی کاسته می‌شود و جدایی به وجود می‌آید.

به گزارش گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم، به مناسبت صد سالگی کودتای 1299 دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) اقدام به برگزاری دوره آموزشی تاریخی «کودتای نود و نه» کرده است. 

سرفصل‌های این دوره «رضاشاه و بازیگران خارجی؛ از اسفند 99 تا شهریور 20»، «فقها و رضاخان؛ از استقبال تا انفعال»، «روشنفکری و دیکتاتوری منور؛ تثبیت قدرت پهلوی اول»، «جنگ روایت‌ها؛ افراط و تفریط در واگویی موقعیت‌ها»، «سیر تحریف؛ ساخت تاریخ با مبدا پهلوی»، «استعمار و استبداد؛ سرخوردگی و گسست اجتماعی»، «سیر تطور راهبردی استعماری ابرقدرت‌ها» و «کودتای اسفند 1299 و هویت ملی ایران» است که به صورت مجازی و توسط موسی فقیه حقانی، محمد سمیعی، عباس سلیمی‌نمین، رنجبر کرمانی، مجید تفرشی، حمید هوشنگی، مهدی سیاوشی، حسین محمدی‌سیرت، روح‌الامین سعیدی، علیرضا زادبر و رامین مددلو ارائه شده است.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

موضوع نشست هفتم این دوره آموزشی «فقها و رضاخان؛ از همراهی تا انفعال» بود که مدرس آن حسین محمدی سیرت بود. بخش‌های مهم سخنان وی را در ادامه می‌خوانید:

چارچوب نظری

به منظور فهم الگوی تعامل فقهای امامیه و نظام پادشاهی به صورت کلی و به صورت اخص رضا خان باید مقدمات و مبانی را در نظر داشت:

الف. رویکرد سیاسی فقهای امامیه ضد آنارشیستی است و به دنبال هرج و مرج و بی نظمی نیستند و ایجاد یک نظام سیاسی دارای مطلوبیت نسبی را بر هرج و مرج و بی حکومتی مرجح می‌دانند.

ب. یکی از مهم‌ترین مفاهیم پایه در اندیشه سیاسی شیعی، عقلانیت است که در نسبت میان واقع و آرمان دوران داشته و فرمول رفتار سیاسی را در این منظومه تعریف می‌کند.

ج. فقه سیاسی امامیه دارای اصول عامی است که این اصول بر دیگر اصول فقه تسلط داشته و رفتار سیاسی و اجتماعی فقهای شیعه را ترسیم‌گرند. از جمله این اصول عام می‌توان به قواعد «حرمت اختلال نظام»، «وجوب حفظ نظام»، «مصلحت» و... اشاره داشت.

د. فقهای شیعه نظام پادشاهی را هیچ‌گاه دارای مشروعیت نمی‌دانستند و بر اساس «اصل عدم ولایت»، تنها ولایت مشروع و ماذون از شریعت را می‌پذیرفتند.

با توجه به مقدمات پیش‌گفته فقهای امامیه در نسبت با نظام پادشاهی سه راه حل در پیش داشتند: انفعال مطلق و کناره‌گیری از صحنه‌ی سیاست، تخاصم و رویارویی با نظام پادشاهی و همراهی مشروط و اضطراری. بر اساس مقدمات مذکور فقها در منظری عقلانی در چارچوب «نظریه‌ی مشارکت رقابت آمیز» در تعامل نظام پادشاهی بودند و تعامل ایشان با رضاخان نیز در همین منظومه فهم می‌شود.

روایت تاریخی

در چارچوب تحلیل ساختار و کارگزارانه، شرایط ساختاری ورود رضا خان به گونه‌ای بود که منجر به پذیرش وی از سوی نیروهای سیاسی متعدد از جمله روحانیت و فقها شد و صرفا کارگزاری وی منجر به تفوق او در کودتای 1299 نبود. شرایط از این قرار است: هرج و مرج ناشی از شکست مشروطه و ضعف حکومت مرکزی، بیماری و قحطی بزرگ، آثار منفی جنگ اول، اعتیاد گسترده به تریاک، گریز از مرکز در میان اقوام مختلف و ... . بدیهی است که هر عقل سلیمی که شرایط آن روز ایران را می‌بیند ایجاد ثبات ولو نه با حاکمیت کاملا مشروع را اولویت می‌داند.

تعامل فقها و رضاخان در کودتای 1299

1. دسته‌ی اول که از وی حمایت کردند، فقهای مشروطه‌خواه نجف بودند که اخبار بدی را از ایران دریافت کرده و ثبات ایجاد شده توسط رضا خان را مورد تایید قرار می‌دادند. ایشان از تحولات میدانی تصویری دقیق نداشتند و در نگاهی کلی ثبات ایران را تعقیب می‌کردند. سید میرزا ابوالحسن اصفهانی، میزرای نائینی و بسیاری دیگر در این قسم قرار می‌گیرند.

2. علمای مشروطه‌خواه تهران که در منظری واقع‌ تر و در عین حال آرمان‌گرایانه با احتیاط با رضا خان روبرو می‌شدند و در موارد خاص وی را تایید و در موارد تحذیر می‌کردند. مرحوم شهید مدرس در این دسته قرار داشت.

3. علما و عرفای شریعت محور چون مرحوم آیت‌الله شاه آبادی و بافقی. ایشان صرفا از دریچه رویکردی شریعت محور منتقد رضاخان بوده و از ابتدا وی را مخالف شریعت سنجیده و واقعیت‌های عینی را چندان مورد توجه قرار نمی‌داند.

4. دسته چهارم علمایی بودند که سکوت کرده و ورود در تحولات سیاسی را برخلاف صلاح حوزه‌ی نوپای قم می‌دانستند. از جمله مرحوم شیخ عبدالکریم حائری (آیت‌الله موسس).

بنابراین در ابتدای حرکت رضاخان به سمت قدرت اقبال علمای امامیه در منظر عقلانیت شیعی قابل فهم و درک است، لکن هرچه جلوتر می‌رویم و رضاخان تبدیل به رضاشاه می‌شود و چهره رضاخان بر ایشان آشکار می‌گردد، از همراهی کاسته می‌شود و جدایی به وجود می‌آید. لکن شرایط اقتدارآمیز رضاخان و تجربه تلخ مشروطه، کارآمدی ظاهری و نسبی رضاخان در برخی امور توسعه‌ای، حضور جدی انگلیسی‌ها در صحنه‌ی سیاست ایران، مجالی بر بازگشت علما از حمایت رضاخان نداشت و چاره‌ی جز انفعال فراهم نیاورد.

 

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon