جامعه مدنی و اعتدال،کلافهایی سردرگم!
خبرگزاری تسنیم: وقتی در سال ۱۳۷۳ سیدمحمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استعفا داد، از بهارستان به کتابخانه ملی نقل مکان کرد و در آنجا فرصتی یافت تا بیشتر به مطالعه بپردازد و با کتب و نکات متنوعی آشنا شود.
خبرگزاری تسنیم: وقتی در سال 1373 سیدمحمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استعفا داد، از بهارستان به کتابخانه ملی نقل مکان کرد و در آنجا فرصتی یافت تا بیشتر به مطالعه بپردازد و با کتب و نکات متنوعی آشنا شود.
فرصت بهدست آمده برای رئیس جدید کتابخانه ملی باعث شد تا او از میان میلیونها کتاب و نویسنده، با آثار قلمی"آنتونیو گرامشی" مبارز بزرگ ضدفاشسیت ایتالیایی، بیشتر آشنا شود و با نظریات وی که علیه جامعه تحت دیکتاتوری موسولینی بود، مأنوس شود. میان نظریات مختلف "گرامشی" موضوع "جامعه مدنی" نظر او را جلب کرد.
خرداد 1376، مردم که از سیاستهای دولت هاشمی رفسنجانی ناراحت بودند، در چرخشی اساسی، به سید محمد خاتمی که از پشت میز ریاست کتابخانه ملی به عرصه انتخابات آمده بود، رأی دادند و از آن روز اصطلاح "دوم خردادیها" و"اصلاحطلبان" در فرهنگ سیاسی ما شکل گرفت و بر سر زبانها افتاد.
سید محمدخاتمی از همان روزهای آغازین ریاست جمهوریاش، "نظریه جامعه مدنی" را، که در کتابخانه ملی از گرامشی، خوانده و حفظ کرده بود مرتباً در سخنرانیهایش مطرح نمود. نشریات زنجیرهای و صاحبان قلم هم سعی در نهادینه کردن موضوع جامعه مدنی را داشتند. اما هرگز نه آقای خاتمی و نه تئوریسینهای اصلاحات، هیچکدام تعریف دقیق و جامعی از جامعه مدنی مدنظرشان ارائه نکردند و هرکسی از "ظن" خود وصلهای به تز جامعه مدنی میچسباند.
هرچه منتقدین خاتمی و یارانش، با استدلالات دقیق از آنان میخواستند بگویند که این جامعه مدنی چیست، هردفعه بهگونهای از پاسخدهی فرار میکردند و از تعریف دقیق این موضوع سر باز میزدند. و در نتیجه تز جامعه مدنی ملغمهای شد که هرکسی بنا به دیدگاه خودش از آن تعریفی ارائه میداد و سرانجام آن شد که دیدیم.
اینک گویا تاریخ در حال تکرار است، حسن روحانی که او نیز مانند خاتمی در کسوت روحانیت قرار دارد، رئیس جمهور شده است و مرتباً و دائماً سخن از"اعتدال" میگوید. اما او هم تا امروز از کالبدشکافی کلیدواژه اعتدال، خودداری کرده و بهصورت کلیگویی موضوع اعتدال را بیان میکند و همراهانش نیز با تکرار "طوطیوار" این کلمه تلاش دارند در حرکاتی افراطی مخالفین خود را به حاشیه برانند و حملاتی را متوجه رقبایشان بنمایند.
اعتدال چیست؟
اما بهراستی اعتدال چیست و چه معنا و تعریفی از منظر آقای روحانی دارد؟ آیا قرار است اعتدال کلیدواژهای جدید در فرهنگ سیاسی باشد؟ رابطه اعتدال با دیدگاههای مبانی دین مبین اسلام و اصول نهادینه شده قانون اساسی چیست؟ از نظر لغوی کلمه اعتدال، تعریف مشخصی دارد که عامیانهترین آن یعنی میانهروی و بینابین حرکت کردن در تمام مواضع، ازقدیم الایام اسلام را دین وسط و اعتدالگرا معرفی میکنند، رابطه اعتدال مدنظر آقای روحانی با اعتدال مدنظر اسلام چیست؟ آقای روحانی، طی دو ماه فرصت تبلیغاتی خود در صدا و سیما و سایر نقاط کشور نظریاتی را مطرح کردهاند که این نظریات بعضاً در تعارض با قوانین جاری مملکت بوده، اما ایشان رابطه اعتدال با قوانین موضوعی و خواست مردم را تبیین نکردهاند.
رئیسجمهور منتخب قبل از 22 خرداد مصاحبهای را با مجله چلچراغ انجام میدهد که اهم برخی نظریات وی درخصوص مسائل مختلف اینچنین است:
1 ــ بعد از چندین سال برخورد پلیسی با دانشگاه، طبیعی است که آزادی دادن در ابتدا سبب بروز برخی رفتارها هم میشود. باید اینها را تحمل کرد و اعتماد متقابل بهوجود آورد.
2 ــ بخش زیادی از جوانان ما با صدا و سیما قهر کردهاند، چون صداقت، اخلاق و عدالت را آنچنان که شایسته است در آن ندیدهاند. هر رسانهای باید به نیاز مردم پاسخ دهد، و یکی از مهمترین نیازهای مردم، خبر و اطلاعات شفاف درباره مهمترین موضوعات است. وقتی سهم اخبار خارجی بیشتر از اخبار داخلی است، وقتی تولد یک خرس پاندا در فلان باغوحش چین پوشش داده میشود اما از اعتراض کارگران به شش ماه پرداخت نشدن حقوقشان خبری در تلویزیون ما گفته نمیشود، وقتی تمام اسطورههای فرهنگ و هنر که اندکی صدای منتقد دارند در تلویزیون ما سهمی ندارند، و وقتی چهرههای سیاسی بزرگ مثل آقایان هاشمی و خاتمی، و گروههای سیاسی منتقد از تلویزیون حذف میشوند، بدیهی است که مردم و نهفقط جوانان با تلویزیون قهر میکنند. راهحل، تضمین آزادی بیان است. اگر روزی تلویزیون ما پوشش خبریاش بیشتر از پوشش خبری شبکههای خارجی نظیر بیبیسی شد، مردم با تلویزیون آشتی میکنند.
3 ــ به هیچ عنوان دنبال تفکیک جنسیتی نیستم. هیچ جامعهای در طول تاریخ نتوانسته است تفکیک جنسیتی کند.
4 ــ من از موضع منتقد وضع موجود وارد انتخابات شدهام.
5 ــ قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند، ولی آیا انسانهای عفیفی نبودند؟ من هشدار میدهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. بهنظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند.
6 ــ بستن فضای نقد هرقدر هم که با گامهای اولیه و کوچک شروع شود، بهتدریج به خفقان و ناکارآمدی میانجامد.
7 ــ خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت میگیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است، مقاصد سیاسی دارد. از آزادی موجود در این فضاها میترسند، دنبال محدود کردن اخبار هستند، و این محدود کردنها هم جواب نمیدهد. کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح میدادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بودهاند؟
*******************
آنچه در بالا آمد، بخش عمدهای از دیدگاهها و نظریات ایشان بود که بهعنوان مانیفست انتخاباتی و رئوس برنامههای ایشان مطرح و تبلیغ شده است.
با دقت در آنچه از زبان ایشان منتشر شده است درمییابیم که در این سخنان نهتنها اعتدالی وجود ندارد، بلکه تفریطی دیگر است که شکل و شمایلش عوض شده و درلفافه اعتدال عرضه میشود. این کلیگویی در تبیین اهداف کلمه مذکور، درواقع میتواند گوینده و تئوریسینهای آن را به بیراهه ببرد و این خود موجب چالش فرهنگی اجتماعی دیگری شود. این روزها شاهد هستیم عدهای با ژستهای مختلف سعی دارند تا کلمه اعتدال را به چماقی برای کوبیدن ارزشها بهکار ببرند و همه دستاوردهای فرهنگی، دینی و اجتماعی بهدست آمده طی 34 سال گذشته را زیر سؤال ببرند، اینجاست که نقش کلیدی رئیس جمهور منتخب عیان میشود و ایشان هستند که باید نسبت خود با این افراد و گروهها را مشخص کنند و با شفافیت هرچه تمامتر بگویند تا مراد از اعتدال، بهمنزله همه ارزشهاست؟
ــ جناب دکتر روحانی باید مشخصاً بگویند درقبال کدام افراطها میخواهند اعتدال و تعدیل را جایگزین نمایند؟
ــ رئیس جمهور منتخب باید بگویند که دیدگاهشان در ارتباط با حفظ شئونات اخلاقی و اجتماعی و مبارزه با تبرّج و خودنمایی چیست؟ و چه تعریفی از این مقوله ارائه مینمایند؟
ــ ایشان در همین ابتدای کار برای جلوگیری از هرگونه تفسیر و تأویلهای شخصی و باندی از واژه اعتدال، برای آحاد جامعه مشخص کنند، آیا اعتدال حربهای خواهد شد تا نسبت به باورهای اعتقادی در همه زمینهها تجدید نظر صورت بگیرد و با اقداماتی نسبت به این باورها قبحزدایی شده در حاشیه قرار بگیرند؟
ــ آیا طرح کلیدواژه اعتدال، باعث خواهد شد تا خواستههای عدالتخواهانه مردم و نظام برای مبارزه با مفاسد همهجانبه، به فراموشی سپرده شود و سیاست تسامح و تساهل در دستورکار قرار گیرد؟
ــ آیا استفاده از کلمه اعتدال محملی خواهد شد تا سیاستهای حقجویانه به همین بهانه از دستورکار خارج شود؟
ــ آیا... .
طرح سؤالات فوق،کلیدیترین دغدغههای آحاد مردم است تا ببینند واضع دکترین اعتدال، چه پاسخی برای آنها خواهد داشت و اعتدال و مبارزه با افراط گرایی چگونه سیاستهایی خواهد بود و چگونه تعریف میشود؟ آیا آقای روحانی هم مانند آقای خاتمی به کلیگویی بسنده خواهد کرد و راه را برای هرگونه تفسیر و مصادره به مطلوب کردن باز خواهند گذاشت؟ بههرحال آنچه ما تاکنون از اعتدال خواندهایم و آموختهایم این است که اصولاً اعتدال زیر پا گذاشتن حق و عدالت، به حاشیه راندن ارزشها و باورهای دینی و کوتاه آمدن از آنچه در شرع مقدس بر آن تأکید شده است، نیست و آرزویمان این است که دولت یازدهم که رئیس آن نیز در لباس روحانیت است بهمعنای واقعی اعتدال را نهادینه سازد.
فرهاد خادمی
انتهای پیام/*