"صبح تیره دل" آئین همنوایی مازندرانیها بر دلگویههای زینب کبری(س)
"صبح تیره دل" یا " مکن ای صبح طلوع" کهن آئین همنوایی مازنیها بر دلگویههای زینب کبری(س) که نوایش در اندک روستاهای مازندران به گوش میرسد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از محمودآباد، سالهای سال به ماه محرم نزدیک میشویم حال و هوای خاصی در وجودمان رخ میدهد حال و هوایی که به یادمون میاندازد که پیراهنهای مشکلیمون را از صندوقچه قدیمی بیرون آوریم، بیرق و پرچمهایی از نوشتههای یاحسین(ع) یا ابوالفضل(ع) آماده کنیم.
مداحان مرثیههایشان را زمزمه قرار دهند تا شبهای محرم با صدای رسا به مدیحهسرایی کنند. محرم شور حسینی را در دل همه ایجاد میکند از کودک 4 ساله گرفته با سربند یاثارالله(ع)، پیرمرد 70 ساله قدخمیده بین سینهزنان با دستههای پینه بسته تا مادران جامعپوش مشکی و اشک ماتم زده بر چشمان غمگرفته.
گذشتگان ما این شور را در گذشته روایات بسیار دیگری تعریف میکردند، دورهمنشینی و صمیمت اهالی محلات، یکدستگی عزاداران بر سیاهپوشی تکایا و حسینیهها، برپایی سقاتلارهایی با چایی و نون خشکهای نذری، دستههای سینهزنی سنتی با توزیع نذریهای شیر و خرما، آش و حلیم حال و هوایی بین عزاداران ایجاد میکرد تا با یاد حسین(ع) و یارانش با زدن هر قطره آبی بر لب "سلام برحسین(ع) و یارانش" یزید و قومش را "لعن و نفرین" بفرستند.
هر یک از شبهای محرم بر نامی واقعه کربلا در اذهان و از قدیمالایام در بین سوگواران حسینی قرار گرفته است یک شب برای علیاصغر(ع) شش ماهه، شبی دیگر علیاکبر(ع) رعنا، شب تاسوعا به نام علمدار و سقای کربلا، شبی بر یاد برادرزاده باوفا.
امروزه با گذشت سالهای سال از برپایی مراسمهای متفاوت عزاداری در مازندران و با آمدن روشهای جدیدی از عزاداریها بین جوانان و عاشقان حسینی و استفاده از سنج، طبل و زنجیر قیام خونین واقعه این ماه ماندگار شد و پیام عاشورا تا به امروز به کم و کاستی انتقال یافت.
مازندران به عنوان دیار علویان و نخستین سرزمین حکومت علویان به ویژه حکومت تشیع در ایران در این ایام شاهد برپایی کهنآئینهایی است که با گذشت قرنها و با وجود کمرنگی سنتها همچنان در کورسوی برخی از روستاها و بین روستاییان بیآلایش انجام میشود.
سنتهایی که نوجوانان همپای کهنسالان قرار میگیرند و با نوای مدیحهسرایان سینه میزنند و اشک میریزند. کربزنی، مراسم علمکشی پیرعلم، نخلگردانی، طشتشویی، قلکشکنی سنتهایی که در بسیاری از نقاط استان مازندران با آغاز ماه محرم برگزار میشود.
"صبح تیره دل" آئینی که به عنوان میراث کهن در بین سرزمین علویان ماندگار مانده است اینروزها همچنان در اندک روستاهای این استان به اجرا در میآید.
"صبح تیره دل" یا " مکن ای صبح طلوع" سنتی است که بین مازندرانیها مرسوم است و اهالی روستا از منازل خود بیرون میآیند و به یاد حسین(ع) و یارانش بیداری میکشند و با مدیحهسرایی و سینهزنی به مانند سومین اختر تابناک با خدای متعال به دردودل میپردازند.
این کهن آئین روایات بسیاری در بین عزاداران حسینی رواج دارد که از ریشسفیدان و پیرغلامان محل به گوششان رسیده و به عنوان میراثی ماندگار در دلشان جای گرفته و امروز آن را به اجرا در میآورند.
روستای تازهآباد از توابع بخش سرخرود شهرستان محمودآباد حدود 150 سال این سنت را به همراه بزرگان محل اجرا میکنند.
مهمترین روایت "صبح تیره دل" یا "مکن ای صبح طلوع" بر دردودلهای نیمه شب بزرگ بانوی کربلا که به صبر و استقامت نینوا، زنده نگه داشتن قیام عاشورا مینامند، با شب دهم محرم است و از ستارگان، ماه تابان و سیاهی شب خواستار آن است تا طلوع نکنند تا عاشورایی نیاید صبحی که واقعه مهم عاشورا را برای بزرگمردانی رقم میزند که با اندک نفرات 72 تنشان حریفی بر دهها ستمجویان یزید بن معاویه میشوند تا به محافظت از 66 کودک و زن بیپناه بپردازند.
روایتی دیگر از این سنت دیریه روستاییان تازهآباد و سه روستای دیگر بخش سرخرود به دردودلهای برادر و خواهری برمیگردد که در آخرین شب از زنده بودنشان کنار هم قرار میگیرند و با آه و اشک زینب(س) و پند و نصیحت حسین بن علی(ع) به خواهر صبح طلوع میدرخشد.
اهالی روستای تازهآباد یک ساعت مانده به اذان صبح برای همنوایی دلگویههای بانوی صبر و ایثار کربلا و با شنیدن مداح اهل بیت(ع) بیدار شده و از منازل خود خارج و به سمت تکیه و سقاخانه رفته و تجمع میکنند.
پس از جمع شدن روستاییان از کودک و بزرگ، پیر و جوان و مادر و فرزند به همراه مداحی که چراغی بر دست دارد و اشعار مداحان گذشته را دست به دست شده تا بدستشان رسیده را با صدایی رسا مدیحهسرایی میکند حرکت میکنند.
عزاداران حسینی تازهآباد با نوای "صبح تیره دل" با شنیدن ثنایی بر " ای صبح سپید، آخر چگونه میشوی ظاهر" مداح اهل بیت(ع) محمدرضا اسماعیلی اشک بر دیده میآورند گویی آن وهم که در کنار زینب کبری(س) قرار گرفته و دلگویههای ایشان را میشنوند.
اشعاری چون:
تو ای صبح سپید آخر چگونه میشوی ظاهر
که فردا میشود قربان حین با حنجر عطشان
من امشب را نخوابیدم میان خیمه نالیدم
ز حسرت بسکه باریدم چه سازم باغم هجران
کنار اکبرش لیلا کند درد دلش انشا
بنالد از غم فردا ز هجران پسر نالان
مشو ظاهر، شود فردا شهید از کینه اعداء
ابوالفضلم در این صحرا کنار علقمه عریان
مشو ظاهر، شود بی سر حسین من چو گل پرپر
ایها نظر و لطفی بی اهل عزا بنما
رویم کربلا ببینیم همه صحن و سرایش را
تو ای صبح سپید آخر چگونه میشوی ظاهر
اهالی محل پس از یک ساعت نوحهسرایی مداحان و عبور از پایین و بالای روستا با شنیدن صدای اذان صبح در هر نقطهای از محل میایستند و به حرمت آخرین نوای اذان صبح عاشورا با صدای جوان برومند کربلا حضرت علیاکبر(ع) توسط یکی از مداحان اذان گفته میشود که این نوا آخرین نجواهای زینب(ع) است تا به سمت خیمه برادر برود تا برای آخرین بار پشت سرش قامت الله اکبر ببندد.
روستاییان نیز پس از اذان صبح همراه هم به داخل مسجد محل رفته تا پس از وضو نماز صبح دهم محرم را قامت ببندند و قیامی را که برای اسلام ناب محمدی(ص) شکل گرفت را با برپایی نماز زنده نگه دارند تا آن را به صاحب عصر زمان(عج) برسانند به این امید که نماز صبح دهم محرم را پشت ایشان قامت ببندند.
گزارش از کبریا مقدس
انتهای پیام/