«پروژه دالت»؛ طرح صهیونیسم برای پاکسازی نژادی در فلسطین

«پروژه دالت»؛ طرح صهیونیسم برای پاکسازی نژادی در فلسطین

صهیونیست‌ها قبل از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل برای تصرف سرزمین فلسطینی، با حمایت انگلیس روستاهای فلسطینی را تصرف کرده و اهالی آنها را به صورت فجیعی قتل عام و آواره کردند که این جنایت به «طرح دالت» مشهور است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بعد از جنگ جهانی اول و اشغال فلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌ها به فلسطین تشدید شد و صهیونست‌ها طی 30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطین توانستد تحت حمایت این کشور رشد و برای خود سازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند و سرزمین‌های فلسطینی را اشغال کنند.

طی این مدت صهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها و روستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاری از کارشناسان فلسطین حتی تاریخ دانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیش آماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند.

از جمله این دانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابی را با  عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین» نوشت که بعد از نگارش این کتاب مورد آزارهای مکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیس تدریس می‌کند.

 در این کتاب طرح‌ها و اقدامات صهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج و آواره کردن ساکنان روستاها و شهرهای فلسطینی با استناد به مدارک تاریخی روایت شده است که بخش هایی از آن در ادامه آورده شده است.

... بعد از  اینکه  صرب‌ها علاقه‌مند به ایجاد یک جمهوری مستقل خالص نژادی مختص خود بودند، اما اقلیت بزرگ مسلمانان، به خصوص در شهرها، این امر را برای صراب‌ها با مشکل مواجه کرد. در نتیجه ارتش این جمهوری مستقل، تحت حمایت ژنرال «راتکو ملادیچ» سیاستی را بر پایه «پاکسازی نژادی» علیه مسلمانان در سرزمین‌هایی که آنها را به عنوان سرزمین صرب‌ها می‌انگاشتند، آغاز کرد.

ویراستاران کتاب خاطرات بن‌گورین، از بی‌توجهی رهبران جامعه یهودی فلسطین در بازه زمانی اول آوریل تا 15 می 1948 نسبت به تمام جوانب نظامی حوادث، متعجب بودند در مقابل، بن‌گورین بسیار شیفته سیاست داخلی صهیونیسم بود و مشتاقانه به موضوعات سازمانی از قبیل تبدیل هیئت‌های دیاسپوریک به اعضای کابینه جدید رژیم غاصب اسرائیل می‌پرداخت. خاطرات وی آنچنان که خود او در جلسات عمومی با ترحم ابراز می‌کرد، به هیچ عنوان افشای یک بلای ناگهانی یا «هولوکاست دوم» نیست. وی در محافل خصوصی با زبانی متفاوت سخن می‌گفت. در اوایل آوریل در میان اعضای حزب خود به نام «ماپای» با افتخار، فهرستی از اسامی دهکده‌های عرب نشینی را که توسط قبایل یهودی اشغال شده بودند، نام برد. در مراسمی دیگر در تاریخ ششم آوریل، وی در حالی مشاهده می‌شود که اعضای متمایل به سوسیالیست هیئت رئیسه هیستادروت را که حکم حمله به رعایا را به جای مقابله با مالکان زمین‌هایشان که افندهای نامیده می‌شوند، زیر سوال می‌بردند - سرزنش می‌کند؛ در حالی که به یکی از اعضای اصلی آنها می‌گفت «من با این گفته شما که طرف ما افندیها هستند و نه رعایا، مخالفم؛ دشمنان ما رعایای عرب هستند.»

خاطرات بن گورین در واقع به طور جدی در تضاد با ترسی بود که در طول گردهمایی‌های عمومی در دل مخاطبین خود و سپس در حافظه جمعی اسرائیلی‌ها ایجاد کرده بود و نشان می‌داد که او در آن زمان، فلسطین را در دستان خود می‌دیده است. در هر صورت با آگاهی از شرارت اقدامی که پیش رو داشت به خود مغرور نشد و در مراسم 15 می 1948 شرکت نکرد. او نیز مانند واحد مشاوره از پی‌آمدهای توسعه در مکان‌هایی بی‌ثبات میان شهرک‌های جدا شده یهودی و ارتش بالقوه عرب مانند آن چه در بخش‌های دور افتاده شهرهای جلیله و نقب و نیز در بخش‌هایی از بیت‌المقدس اتفاق افتاد واهمه داشت؛ با این حال بن گورین و هم قطارانش کاملا به این امر واقف بودند که این مسائل توانایی نیروهای یهودی در تصرف بسیاری از نقاطی که طی قطعنامه‌ طرح تقسیم سازمان ملل متحد مشخص شده بود را زیر سوال نمی‌برد.

«تصرف» تنها یک معنا دارد و آن اخراج دسته‌جمعی فلسطینیان از خانه، کسب و کار و سرزمینشان چه در مناطق شهری و چه روستایی است. درست است که بن گورین در جمع یهودیانی که در روز اتمام رسمی قیومیت انگلستان در خیابان‌ها به پایکوبی مشغول بودند حضور نداشت اما به خوبی از شروع خودنمایی قدرت نیروهای نظامی یهود آگاهی بود. زمانی که «طرح دالت» به اجرا در آمد «هاگانا» بیش از 50000 سرباز در اختیار داشت که نیمی از آنها در طول جنگ جهانی دوم توسط نظامیان انگلیستان تعلیم داده شده بود و اینک زمان اجرای این طرح فرا رسیده بود.

عملیات «ناخشون»: مرحله اول طرح دالت

راهبرد صهیونیست‌ها برای ساخت شهرک‌های مجزا در نقاط پرجمعیت عرب‌نشین، که پیش از این توسط مقام‌های بریتانیا تایید شده بود، یک راهکار مهم در زمان‌های بحرانی بود. در واقع تلاش برای رساندن تجهیزات و نیروی نظامی به این مناطق دور افتاده، همیشه قابل تضمین نبود و زمانی که صهیونیست‌ها در خطر بودند، جاده غربی به بیت‌المقدس که از میان دهکده‌های متعدد فلسطینی عبور می‌کرد، به سختی قابل حفاظت بود. از طرفی رهبران صهیونیست نیز به دلایل متعدد، نگران وضعیت یهیودیان بیت‌المقدس بودند که یکی از این دلایل، تعداد زیاد جمعیت ارتدکس و میزراحی در این مناطق بود که به آرمانهای صهیونیسم چندان اعتقادی نداشتند. بدین ترتیب، اولین عرصه برای عملی کردن طرح دالت، تپه‌های روستایی در دامنه‌های غربی کوه‌های بیت‌المقدس بود که در مسیر تل‌آویو واقع بودند. این عملیات ناخشون نام گرفت. اقداماتی که در آن به کار رفت به عنوان نمونه‌‌ای برای عملیات‌های آتی مورد استفاده قرار گرفت؛ در واقع انفجارهای عظیم و ناگهانی در این عملیات، محک زدن موثرترین وسیله برای حفظ شهرک‌های مجزای یهودی یا بازکردن میسرهای مورد تهدید (از قبیل مسیر منتهی به بیت‌المقدس) از جمله این اقدامات بود.

کمی بعد، تمامی تجهیزاتی که برای این عملیات به منظور آماده‌سازی برای حرکت به سمت «مازاو دالت» (حالت D) مورد نیاز بود، در خواست شد که این اقدام به معنای آماده شدن باری اجرای طرح «D» بود «برای اجرای موثر طرح دالت، به سمت حالت دالت حرکت می‌کنید.» این نخستین جمله در هر یکان بود و پس از آن «تصمیم در مورد پاک‌سازی یا تخریب دهکده‌هایی که محاصره می‌کنید، طبق مشاوره با مشاوران در امور اعراب و ماموران اطلاعات گرفته می‌شود.»

با بررسی‌ نتیجه این مرحله که آوریل - می 1948 نامیده شد، پیشنهاد شد که حتی از یک دهکده نیز چشم‌پوشی نشود. با وجود اینکه طرح رسمی دالت به ساکنان دهکده‌ها امکان تسلیم شدن را می‌داد، اما طبق دستورات اجرایی، هیچ دهکده‌ای به هیچ دلیلی از تبعات اقدام نظامی معاف نمی‌شد. به این ترتیب، این طرح به دستوری نظامی برای آغاز تخریب دهکده‌ها تبدیل شد. تاریخ عملیات‌ها نیز بنا به موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت بود. «تیپ الکساندورنی» که با دهها دهکده هدف خود طوفانی به پا می‌کرد و تنها دو دهکده را پشت سر گذاشته بود تا پایان آوریل دستورات خود را دریافت کرد دستورالعمل پاکسازی جلیله شرقی در تاریخ ششم می 1948 به مقر «تیپ گولانی» رسید و روز بعد اولین دهکده در این منطقه با نام «شجره» پاکسازی شد.

«گردان پالماخ» دستورات لازم را برای عملیات ناخشون، در اولین روزهای آوریل 1948 دریافت کرد. البته شب پیش از آن، واحد مشاوره در منزل بن‌گورین با وی دیدار کرده بود تا دستورالعمل یکان‌ها را نهایی کند. دستورات آنها مشخص بود هدف اصلی عملیات، تخریب دهکده‌های عرب‌نشین و اخراج اهالی هر دهکده است که مسئولیت اقتصادی آنها بردوش نیروهای سرکرده کشورهای عرب خواهد بود. عملیات ناخشون از جنبه‌های دیگر نیز تازگی داشت؛ زیرا اولین عملیاتی بود که در آن تمامی سازمان‌های نظامی یهودی تلاش کردند تا با کمک یکدیگر یک ارتش یکپارچه تشکیل دهند و نیروهای دفاعی اسرائیل را برای آینده پایه‌ریزی کنند؛ همچنین اولین عملیاتی بود که در آن یهودیان کار آزموده‌ شرق اروپا که به طور طبیعی تحت سلطه محیطی نظامی بودند از همراهی گروه‌های قومی دیگری از قبیل تازه‌واردان به دنیای عرب و اروپای پس از ماجرای ساختگی هولوکاست در یک نبرد بهره می‌بردند.

فرمانده گردانی که در این عملیات شرکت کرده بود «اوری بن آری» نام داشت که در خاطرات خود از «فروپاشی دیاسپورا» به عنوان یک فاز اهداف مهم ناخشون یاد می‌کند.

بن ارای که یک جوان‌آلمان یهودی بود چند سال پیش وارد فلسطین شده بود. گردان وی در سواحل مدیترانه در نزدیکی «هدرا» خود را برای ناخشون آماده کرده بود. وی شباهت خود را به ژنرال‌های روسی و در حال مبارزه با نازی‌ها در جنگ جهانی دوم به یاد می‌آورد در تصور وی، نازی‌ها شامل تعداد زیادی از دهکده‌های فلسطینی بی‌دفاع در حوالی جاده یافا - بیت‌المقدس بودند که گروه‌های شبه‌نظامی عبدالقادر الحسینی برای نجاتشان آمده بودند.

گردان‌های الحسینی با آتش زدن تصادفی خودروها در جاده‌های یهودی، زخمی کردن و کشتن سرنشینان آن، در واقع حملات پیشین یهودیان را تلافی کردند اما اهالی این دهکده‌ها مانند سایر نقاط فلسطین و فارغ از تصویر اهریمنی ساخته شده از آن توسط بناری و همراهانش، سعی در ادامه زندگی عادی خود داشتند. در طول چندین روز آنها برای همیشه از خانه و زمین‌هایی که خود و پیشینیان آنها قرن‌ها در آن زندگی و کار کرده بودند بیرون فرستاده شدند. گروه‌های شبه‌نظامی فلسطین تحت فرماندهی عبدالقادر الحسینی خیلی بیش‌تر از تصور گردان بن آری از خود مقاومت نشان دادند و این بدین معنا بود که عملیات ناخشون در ابتدا مطابق با برنامه پیش نرفته است؛ بدین ترتیب این کارزار در تاریخ نهم آوریل به اتمام رسید.

نهم آوریل، روزی بود که اولین دهکده از دهکده‌های اطراف بیت‌المقدس به نام عسال (قصر)‌ به دست یهودیان افتاد. این دهکده دارای برج و بارویی قدیمی بود اما با این حال نتوانست از نیروهای یهودی در امان بماند. عسال در آخرین قله غربی و قبل از آخرین بلندی منتهی به بیت‌المقدس واقع شده بود. شایان ذکر است که در محله بقعه مربوط به هاگانا که توسط اسرائیل در آن محل قرار داده شده، زمانی یک دهکده فلسطینی واقع شده بود. نشان یادبود جنگ، نمونه‌ای است که نشان‌دهنده وقایع طرح دالت در تاریخ شناسی عمومی و امروزی اسرائیل است. همانطور که از این طرح بر می‌آید عسال نه یک دهکده بلکه به عنوان پایگاه دشمن نشاهته می‌شد.

اهالی دهکده‌های فلسطینی به اهدافی قانونی برای اخراج شدن تبدیل شدند. در جای جای سرزمین‌های اشغالی، شهرک‌های جدید و بوستان‌های ملی بسیاری به بخش‌هایی از خاطره صهیونیست‌ها تبدیل شده‌اند بدون این که حتی اشاره‌ای به دهکده‌های فلسطینی که زمانی در آن مکان قرار داشته‌اند بشود یا حتی سخنی از مناطقی به می‌آید که در آنها آثاری از فلسطینی‌ها بر جای مانده است مانند خانه‌ها با مساجدی که به روشنی گواه این است که افرادی تا همین اواخر (یعنی حدود 1948) در این مکان می‌زیسته‌اند.

عبدالقادر الحسینی در تاریخ نهم آوریل در حین دفاع از عسال، به شهادت رسید. مرگ او موجب تضعیف روحیه افرادش شد به طوری که تمامی دهکده‌های واقع در منطقه بیت‌المقدس کبیر، به تدریج به دست نیروهای یهودی افتادند. این دهکده‌ها یکی پس از دیگری محاصره و مورد حمله قرار گرفته و اشغال شدند ساکنان آنها نیز از محل سکونتشان اخراج و خانه و ساختمان‌های واقع در آنها ویران شدند البته در برخی موراد اخراج ساکنان با کشتار همراه بود که عاملان این فجایع سربازان یهودی بودند در همان روز عسال واقع در دیر یاسین سقوط کرد.

ادامه دارد ...

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت