شهید عشریه عاشق واقعی ولایت بود/ آرزوی من و فرزندانم دیدار با رهبری است
همسر شهید عشریه با اشاره به اینکه او و فرزندانش آرزوی دیدار با مقام معظم رهبری را دارند، گفت: شهید عشریه عاشق واقعی ولایت بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از نکا، در هشت سال جنگی نابرابر که عراق بهنمایندگی از استکبار آن را به ایران تحمیل کرده بود برخی از جوانان این مرز و بوم بهخاطر اینکه دشمن به امنیت، آرامش و ناموس این کشور دستدرازی نکند رفتند و به شهادت رسیدند.
امروز هم دشمنان ما دستبردار نیستند و به امنیت و آرامش و ناموس این کشور چشم طمع دارند، اما باز جوانان وطن این بار از نسل سوم و چهارم انقلاب نه در داخل کشور بلکه کیلومترها دورتر از خاک وطن با عنوان مدافع حرم به دفاع از اسلام میپردازند، یکی در راه دفاع از اسلام و دیگری در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) و اهل بیت راه امام حسین(ع) و عاشورا را ادامه میدهند.
در این میان همسران شهید بهعنوان میراثدار واقعی شهدا نقش مهمی در تکمیل مسیر و راه شهدا دارند.
بدین منظور افتخار مصاحبه با همسر شهید ابراهیم عشریه سرکار خانم ساره عیسیپور نصیبمان شد که تقدیم حضورتان میشود.
تسنیم: کمی از شهید برای ما بگویید.
همسرم ابراهیم عشریه فرزند شعبان اول شهریور 56 در نکا به دنیا آمد و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در نکا و خدمت سربازی را نیز در تهران گذراند. بعد از خدمت مقدس سربازی در کنکور شرکت کردند و در پیام نور شهرستان بهشهر در رشته ریاضی محض پذیرفته شد.
تسنیم: نحوه آشنایی شما با شهید چگونه بود؟
نحوه آشنایی ما در زمینه فعالیتهای فرهنگی و قرآنی بود و بنده مسئول کانون تبلیغات بودم و وی نیز فعالیت قرآنی انجام میداد. بعد از طریق یکی از بستگان نزدیک شرایط آشنایی و خواستگاری فراهم شد. برای خانوادهام نیز شرط ازدواج کسب درآمد حلال و بودن در مسیر انقلاب و خط رهبری مهم بود. 15 دی ماه سال 79 یک عقد ساده برگزار کردیم بعد از عقد گفت به دانشگاه افسری امام حسین(ع) رفته در مقطع کارشناسی پذیرفته شده است.
تسنیم: بهترین خاطرهای که با ابراهیم داشتید چه بود؟
خاطرات زیادی با وی دارم. بسیار مرد صبور و مهربانی بود اگر جایی به مشکل برمیخوردیم بحثمان به خوشی ختم میشد. یکی از بهترین خاطرات این بود که بعد از عروسی برای ماه عسل به مشهد مقدس رفتیم اما پول برای مستقر شدن در هتل نداشتیم، رفتیم حرم زیارت و نماز خواندیم بعد راجع به آینده و زندگی و تربیت فرزندان صحبت کردیم و ماه عسل ما شد روز عسل؛ چون یکروزه برگشتیم.
تسنیم: حاصل زندگی مشترکتان با شهید چند فرزند بود؟
حاصل زندگی شیرین و خوبم با ابراهیم سه دختر بود. دختر اولمان زهرا 20 تیر 84 در اصفهان به دنیا آمد. قرار بود اسمش را رهما بگذاریم اما چون روز شهادت حضرت زهرا(س) به دنیا آمد نامش را زهرا گذاشتیم. در اصفهان دورههای آموزشی را گذرانده بهعنوان مربی نمونه انتخاب شد و شبهای جمعه در کلاس اخلاق شرکت میکرد. بنده نیز مسئول کلاس مکتب القرآن جامعة القرآن بودم. بعد به قم رفتیم و شهید در مرکز آموزش قم بهعنوان مربی ورزشی در رشته جودو مشغول به فعالیت شد و همچنین تدریس میکرد. سال 87 زینب و 19 بهمن سال 90 فاطمه معصومه به دنیا آمد.
تسنیم: چهزمانی بحث سوریه و مدافع حرم در منزل مطرح شد؟ عکسالعمل شما چه بود؟
در سال 94 صحبت از مدافع حرم و رفتن به سوریه مطرح شد و به من گفت "خانم، اسمم را برای رفتن به سوریه نوشتم، هرچند در جایگاه مدافع نیستم."، نگاهی کردم و گفتم "هرچه خدا خواهد همان میشود. وقتی این لباس سبز را به تن کردی یعنی خداوند لیاقت و سعادت شهادت در راهش را نصیبتان کرد". تا اینکه یک شب آمد گفت "خانم، رفتن به سوریه حتمی شد" بهظاهر آرامش خود را حفظ کردم اما در دلم آشوب بود تا اذان صبح نتوانستم بخوابم.
مدام ذکر یا حضرت زینب(س) یا حضرت رقیه(س) خواندم. پدر ستون محکمی برای خانه و خانواده است، نبودنش سخت بود. اما با خودم گفتم "اکنون زمان عمل کردن است و باید نشان بدهم چقدر قوی هستم". زمانی که روضه اهلبیت(ع) را میشنویم میگوییم ایکاش ما آن زمان بودیم، اکنون نیز همان زمان است. معمولاً به مراسم عروسی نمیرفت، اما 18 اسفند 94 عروسی در تهران دعوت بود، از این فرصت استفاده کرد و از پدر و مادر و تمام فامیل نزدیک خداحافظی کرد و شب بعد آن تا سه صبح نشست و وصیتنامه را نوشت. زمان اعزام وصیتنامه را به دستم داد و گفت "همسرم، ظاهر و باطن زندگی من همین است، میسپارم به شما مراقب فرزندانم باش".
تسنیم: در زندگی مشترکتان کدام ویژگی و خصوصیات اخلاقی شهید را دوست داشتید؟
به نماز اول وقت، گوش کردن به روضه اهلبیت، خوشاخلاقی، احترام به پدر و مادر تأکید داشت، همچنین عقیده داشت در منزل باید راجع به موضوعاتی مانند دین، انقلاب و سیاست روز صحبت شود. عاشق ولایت فقیه بود، میگفت اگر در منزل بحث سیاسی شود فرزندان با انقلاب و امامشان و زندگی اهلبیت و اینکه چه بر سر آل الله آمد مطلع و آگاه میشوند. اشعار حافظ شیرازی و فیض کاشانی را میخواند و به نماز شب اهمیت میداد. چندسال بهعنوان راوی به مناطق جنوب اعزام شد، عاشق خواندن و مطالعه زندگی و خاطرههای شهدا بود.
تسنیم: اگر با شهید درددل کنید چه میگویید؟ چه آرزویی برای خود و دخترانتان دارید؟
درددلم اول شهریور امسال برای تولدش بود که با دخترانم بر مزارش رفتیم و گفتم "عزیزم، روزها یکی پس از دیگری میگذرد و جای خالیات مرا بهدرد میآورد. تنها تسکین من و دخترانم همین قلم و عکسهایی است که خاطراتمان را دوره میکنم. عزیز دلم، در این روز و در این ایام با تمام وجود صلوات را نثار روحت میکنم".
نخستین آرزویم این است که من و دخترانم آقا را ببینیم و دخترانم رهبر را از نزدیک ببینند و ایشان را در آغوش بگیرند، چون نفس گرم او ما را به آرامش میرساند و بعد آنکه دخترانم با درس خواندن و رعایت حجابشان راه شهدا را ادامه دهند.
تسنیم: نظر شما بهعنوان همسر شهید، راجع به دفاع از وطن و شهادت چیست؟
اکنون میتوانست کشور ما مثل افغانستان، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان باشد اما آیا این امنیت را داشتیم؟ اکنون این امنیت را مدیون امام راحل، مقام معظم رهبری و خون شهدا هستیم، چون آن کشورها رهبری واحد ندارند در این مخمصه گیر کردند. هرکسی برای خود یک سازی میزند و امت واحده ندارند.
دینداری امروز پشت ولایت فقیه بودن است. بدانیم طلحه و زبیر هم زمان پیامبر از یاران ایشان و حافظ قرآن بودند و نماز شب میخواندند اما بعد واقعه غدیر حضرت علی(ع) را تنها گذاشتند و در صف مخالفان حضرت علی(ع) ولی زمانشان قرار گرفتند.
اهلبیت نور بوده و شهدا نیز نور هستند و اینان واسطه فیض هستند و میتوانیم به شهدا متوسل شویم تا شفیع ما شوند. شهدا با اخلاص و نیت پاک به جبههها رفتند باید راه و یادشان را گرامی بداریم و با عمل به وظایف دینی و انقلابی خود رهروی واقعی آنان باشیم.
تسنیم: اگر شهید را اکنون روبهروی خود ببینید چه میگویید؟
به ابراهیم میگویم "خیلی خوشحالم میبینمت. خیلی دوستت دارم حالا که صحیح و سالم برگشتی دوباره برو چون اول برای دفاع از دین اسلام رفتی". و باید بدانیم گاهی نیاز است درخت اسلام برای تنومندتر شدن آبیاری شود تا به دست صاحب اصلی امام زمان(عج) برسد.
قبل از اعزام ابراهیم به سوریه، در قم مراسم تشییع شهید مدافع حرم شهید محمود هاشمی بود و به او گفتم "فردا میخواهم برای تشییع پیکر شهید هاشمی بروم"، با بغض گفت "خانم، تو رو خدا اگر در اون مراسم دلت شکست دعا کن منهم بهعنوان مدافع حرم برم، شهید که نمیشم چون لایق نیستم اما این سعادت نصیبم شود که بهعنوان مدافع حرم بروم".
اون روز روز بهیادماندنی بود و از مسجد امام حسن عسکری(ع) تا حرم همراه جمعیت شدم و کلی درددل کردم و گفتم "یا حضرت زینب، یا حضرت معصومه، اگر پاکی و اخلاص ابراهیم را دیدید بطلبید". هر انسانی برای عزیزانش طلب خیر میکند من نیز برای همسرم خیر خواستم که بهعنوان مدافع حرم به اسلام خدمت کند چون خودش عاشق بود. همیشه زمانی که برای سرکشی خانوادههای شهدا و یا به گلزار شهدا میرفتیم میگفت "یعنی میشه روزی اسم منهم روی این سنگ باشه"، من میگفتم "انشاءالله روزی امام زمان(عج) بیاد شما سرباز ایشان باشی".
تسنیم: انتظار شما از مردم و یا مسئولان چیست؟
همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند شهدا برای دفاع از ایران رفتند زیرا اگر رزمندگان ما آنجا نجنگند دشمن در مرز و در کشور ما با ما مبارزه میکند. شهدا از عزیزترین چیز یعنی جان شیرین خود از زن و فرزند گذشتند تا اسلام و اهلبیت بماند. اما شهدا انتظار دارند که ادامهدهنده راه آنان باشیم پیرو ولایت فقیه باشیم.
نگذاریم دشمنان به هدف شومشان برسند، هرکدام از ما حتی اگر نسبتی با شهید نداشته باشیم بدانیم این دلیرمردان برای دفاع از کشورمان رفتند وظیفه دینی، انسانی، شهروندی و مسلمانی ما بوده تا نسبت به خون شهدا بیتفاوت نباشیم و نسبت به دین، انقلاب و رهبرمان مسئولیتپذیر باشیم، بهگونهای عمل کنیم روز قیامت سرمان را با افتخار بالا بگیریم و نزد حضرت فاطمه(س) و سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) سربلند باشیم. رهبرمان را تنها نگذاریم، گوش به فرمان ولی امر مسلمین جهان باشیم تا گزندی از دشمنان به ما نرسد.
مصاحبه از قدسیه السادات شعبانپور
انتهای پیام/*