ماجرای ارتفاعاتی که شب به شب میان عراق و ایران دست به دست میشد
عملیات محرم یکی از عملیاتهایی است که در تاریخ جنگ ایران و عراق نقشی بزرگ را ایفا کرده و در نظر مردم اصفهان با دیگر عملیاتهای آفندی انجام شده تفاوتی اساسی و بنیادین دارد، تفاوتی که روز حماسه و ایثار را برای اصفهان رقم زد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، اصفهان در طول پر فراز و نشیب خود همواره مهد پرورش بزرگ مردان و زنان حماسه سازی بوده که افتخارات بسیاری را برای این شهر و کشور رقم زدهاند.
پیشتازی این مردم در دوران انقلاب اسلامی و بعد از آن دفاع مقدس در نمایش ایثار و فداکاری در طول تاریخ بارها و بارها به ثبت رسیده و جوانان اصفهانی با اطاعت امر از ولایت و رهبری عاشقانه در میادین نبرد حق علیه باطل حاضر شدند.
در این سالها جوانان بسیاری پس از مدتها حضور در جنگ و نبرد جانانه به آرزوی خود یعنی شهادت دست یافتند، برخی به اسارت دشمن در آمدند و بعضی دیگر با فدا کردن اعضای بدن خود به فیض جانبازی نائل آمدند.
در طول دوران جنگ تحمیلی عملیاتهای بسیاری انجام شده که از حساسیت بالایی به لحاظ استراتژیک برخوردار بوده و درنهایت با جانفشانی و ایثار رزمندگان اسلام به غافلگیری نیروهای بعثی به نتایج مثبتی رسیده است.
عملیات محرم نیز یکی از عملیاتهایی که برای تاریخ جنگ ایران و عراق نقشی بزرگ را ایفا کرده، البته این عملیات در نظر مردم اصفهان نیز با دیگر عملیاتهای آفندی انجام شده تفاوتی اساسی و بنیادین دارد.
عملیات محرم بود که مردم اصفهان را بار دیگر شهره کشور کرد و پیکان صحبتهای رهبر کبیر انقلاب را به سمت دیار گنبدهای فیروزهای سوق داد؛ مردم شهر کاشیها و میناهای آبی اینبار با خون خود خط سرخی بر دفتر تاریخ کشیدند تا یادگاری باشد برای تمام عصرها.
پاییز سال 61 بود که چند تیپ و لشکر از سپاه و ارتش تصمیم بر آغاز عملیاتی جدید گرفتند، عملیاتی که در 4 محور انجام شد و ضمن دستیابی به بخشی از خاک عراق، نخستین و مهمترین گام برای پیمودن مسیر عملیاتهای بعدی بود.
در نهایت این عملیات در پاسی از یکی از شبهای آبان ماه با رمز «یا زینب(س)» و با هدف آزادسازی ارتفاعات حمرین و دستیابی به امکانات نفتی عراق آغاز شد و پس از 2 ماه با تقدیم شهدا و ایثارگران بسیاری پیروزمندانه به نفع ایران اسلامی به پایان رسید.
از جمله اتفاقاتی که در شب ابتدایی عملیات رخ داد و تلفات بسیاری از نیروهای رزمنده لشکر امام حسین(ع) را گرفت، طغیان رودخانه دویرج بود؛ رودخانهای که تا شب گذشته آرام در مسیرش روان بود و با یک باران سرکشیاش را آغاز کرد.
برای تشریح بیشتر این عملیات و پرداختن به شهادت بیش از 1هزار رزمنده اصفهانی و به دنبال آن تشییع دسته جمعی 370 تن از شهدای عملیات محرم در یک روز و میان میدان تاریخی نقش جهان، به گفتوگو با یکی از رزمندگان آن روز عملیات نشستیم که متن آن را در زیر میخوانید.
تسنیم:از معرفی خودتان شروع کنید.
یوسف زاده: محمدجعفر یوسف زاده هستم و قبل از عضویت در سپاه در منطقه کردستان و سرپل ذهاب حضور داشتم سپس از آنجا بازگشتم و به دلیل ثبت نام قبلی در سپاه دوره 14 ماهه را طی کرده و بعد از آن به منطقه پادنای اصفهان رفتم.
بعد از گذراندن دوره در اصفهان برای پاتکهای عملیات فرمانده کل قوا به منطقه جنوب رسیدم و در عملیاتهای ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان و محرم حضور داشتم به نوعی از ابتدا تا انتهای جنگ و حلبچه در جنگ حضور داشتم و در عملیات محرم مسئول دیده بانی و افسر رابط توپخانه لشکر امام حسین(ع) و ارتش بودم.
تسنیم:گفتهها درباره عملیات محرم و کلیات آن بسیار زیاد است اما آنچه برای ما جذابتر است بدانیم، مساله طغیان رودخانه و شهادت بسیاری از رزمندگان اصفهانی است که نیاز به توضیح و تبیین بیشتری دارد، با توجه به اینکه عملیات محرم بعد از عملیات رمضان که یک عملیات ناموفق بود انجام شد قطعا با پیش زمینه قویتر و شناسایی و نقشه بهتری اجرا شد، تغییر ناگهانی شرایط جوی باعث شد در آن شب تعداد بسیاری شهید شوند یا عدم آمادگی و نداشتن ایده برای عبور از رودخانه؟
یوسف زاده: هدف عملیات محرم از رودخانه دویرج تا رودخانه میمه بود که در جوار آن لشکر نجف اشرف حضور داشتند؛ بیشترین نیروهایی که در این عملیات نقش اصلی را انجام دادند اعم از ارتش، سپاه و نیروهای جهاد که در 3 قرارگاه نجف، قدس و کربلا در منطقه عملیاتی امور مهندسی را انجام میدادند، غالباً بچههای اصفهانی بودند.
لشکر امام حسین(ع)، نجف اشرف، 44 قمر بنی هاشم از اصفهان و چهارمحال بختیاری که در آن زمان از نظر نظامی جزء منطقه اصفهان بود، همچنین از کاشان و یزد نیز در این لشکر بودند و بعدها تیپ الغدیر تشکیل و جدا شدند.
طغیان رودخانه در شب نخست عملیات اتفاق افتاد و پیش بینی ما این بود که آب نهایتاً طغیان نکند، روزهای گذشته که برای گشت رفته بودیم تا کنار رودخانه و گذارها برای عبور رزمندگان را همراه با آقای نصر که مسئول طرح و برنامه لشکر و مسئول محور چم سری بودند بررسی میکردیم مقدار آب بسیار کم بود، در حدی که شاید کمی بالاتر از ساق پا بود.
با این حال ما مسیری را شناسایی کردیم که آب کمتری و عمق کمتری وجود داشت تا رزمندگان راحتتر عبور کنند و به هیچ عنوان نیازمند پل زدن برای عبور نبود. در همان شب عملیات بارندگی بسیار تندی که در اصطلاح خودمانی به «باران عربی» معروف است شروع به باریدن کرد و این باران کاری کرد که در زمان طغیان رودخانه آب از 3متر هم بالاتر زد.
هرچند نیروهای اولیه گردان براحتی از آب رد شدند چون هنوز بارندگی شدت نداشت و آب بالا نزده بود اما بقیه گردان که در آب مانده بود دچار طغیان شد. درنهایت طغیان رودخانه 2 مورد را بهمراه داشت؛ یکی ناتوانی عبور نیروهای رزمنده برای رسیدن به نفرات اولی بود که از رودخانه عبور کرده بودند که قادر به رساندن مهمات و نیروی جدید به آنها نبودیم و دیگری ناتوانی نیروهای اولیه برای بازگشت از رودخانه بود که ناچار به مقاومت با حداقل امکانات و نفرات شدند.
عملیات محرم در 3 محور ربوط، چم سری و چم هندی اجرا شد که محور ربوط موفق بود و به اهدافی نیز رسید و حد آن را با یکی دیگر از محورها الحاق کردند اما محورهای دیگر نتوانستند به وظیفه خود عمل کنند.
تسنیم: زمانی که در شب اول عملیات با چنین پدیده غیرقابل پیش بینی روبرو شدید و بسیاری از نیروها را از دست دادید، عملیات متوقف شد و عقب نشینی کرده یا به آن ادامه دادید؟
یوسف زاده: خیر عملیات متوقف نشد و رزمندهها مقاومت کردند؛ زمانی که برای انجام عملیات تصمیم گیری کردیم قرار شد این یک عملیات غافلگیرانه برای دشمن باشد و به جایی از دشمن حمله کنیم که نتوانند تلفات زیادی از نیروهای ما بگیرند اما با این اتفاق حالت غافلگیرانه عملیات برداشته شد و دشمن توانست خود را تقویت کند.
در اصل این اتفاق یک تهدید برای ما و فرصتی برای عراقیها شد که ما همین تهدید را مجدد به فرصت جدیدی تبدیل کردیم چراکه هدف ما از عملیات محرم این بود که با آزادسازی ارتفاعات حمرین، دید دشمن نسبت به جاده اصلی تدارکاتی ما که بایستی عملیاتهای بعدی در این منطقه انجام میشد را از بین میبردیم.
دشمن روی این جاده اشراف و تصرف کامل داشت و ما به هیچ وجه قادر به استفاده از این جاده نبودیم و پس از آزادی جاده به سمت مهران توانستیم بعد از آن عملیات کربلای 3 و عملیاتهای بعدی و ادامه پاکسازی نقاط مرزی را انجام دهیم.
عملیات محرم 2 ماه طول کشید و اولین مرحله این بود که ما خودمان را به ارتفاعات رسانده و در آنجا مستقر شویم اما منطقه تپه ماهور بود یعنی مانند دشت نیست که بتوان براحتی دشمن را غافلگیر کرد و جلو رفت بلکه باید تپه به تپه پیش میرفتیم و اصل غافلگیری که ما برای آن پیش بینی کرده بودیم تا نیروها از نقاط مختلف با یکدیگر الحاق شوند و دشمن میان ما در محاصره بیافتد، اتفاق نیافتد.
درحالیکه برای لشکر نجف اشرف این اتفاق افتاد و ارتفاع 298 به صورت کامل محاصره شد و تیپی که روی آن قرار داشت در محاصره قرار گرفت و با کمترین تلفات کل نیروهای دشمن به اسارت رزمندگان در آمد و منطقه میسره و مناطق بعدی که توسط لشکر کربلای 10 علی ابن ابی طالب(ع) و دیگر لشکرها عمل شده بود همگی موفق بودند و فقط لشکر امام حسین(ع) به خاطر طغیان رودخانه ناموفق بودند.
در این زمان عملیات وارد یک مرحله عملیاتی جدید یعنی نفر به نفر شد و جلو رفت، به خاطر اینکه منطقه تپه ماهوری بود زمانی که شما یک تپه را فتح میکردید در پشت تپه بعدی دشمن ایستاده بود
شیار و تپهها این قدرت که بتوانیم یک محور را فتح کنیم و در آنجا مستقر شویم را از ما سلب میکرد و این وضعیت تا زمانی که به پاسگاه شرهانی رسیدیم ادامه داشت.
در پاسگاه شرهانی توانستیم با دیگر رزمندگان در موقعیتهای مختلف ارتباط برقرار کنیم و الحاق ایجاد شود، اینجا بود که دیگر علت درگیری خود ارتفاعات بود چون خود ارتفاعات چه ارتفاع 175 و چه 140 کلیدی و حایز اهمیت بسیار بودند.
این ارتفاعات شب به شب بین نیروهای بعثی و رزمندگان ایرانی دست به دست میشد و یکی از علل افزایش تلفات هم این مورد بود و در اینجا دشمن با توجه به عقبه کشورش و مهمات و تجهیزات بالایی که داشت و استفاده وسیع از توپخانههای جدیدی که در اختیارش گذاشته بودند و موشکهایی که ما را مورد هدف قرار میداد، کار را سختتر میکرد.
آقای کوهستانی که یکی از دیده بانان لشکر بود با موشک دشمن مورد اصابت قرار گرفت.
این منطقه 300 کیلومتر مربع و تپه ماهوری بود برای همین هرکس میتوانست بر روی ارتفاعات مستقر و مالک آن شود در آن طرف ارتفاعات که دشت بود نیروهای مقابل قرار داشتند و مورد دیدرس بودند.
در این مرحله جاده علی شرقی و علی غربی عراق و منطقه وسیعی از عراق زیر تیر ما قرار گرفت همچنین جاده دهلران به مهران که جاده استراتژیک ما بود و مناطق عملیاتی مختلف را به یکدیگر وصل میکرد، آزاد شد که توانستیم بعد از آن عملیاتهای بعدی را انجام دهیم و مناطق را آزاد کنیم.
تسنیم: برخی عملیات محرم را یک عملیات محدود مینامند؛ علت محدود بودن این عملیات چیست؟
یوسف زاده: لازم است توجه کنید عملیات محرم یک عملیات بسیار استراتژیک بود، قلهای که اگر در دست دشمن بود ما قادر به انجام عملیاتهای بعدی نبودیم و راهی برای انتقال نیرو و مهمات و آذوقه وجود نداشت.
حتی اگر به لحاظ جغرافیایی این را گفته باشند باید جواب داد عرض این منطقه 30 کیلومتر است و نسبت به عملیات بیت المقدس و فتح المبین شاید محدود باشد اما در آن عملیاتها ما در منطقه خودمان میجنگیدیم و در عملیات محرم جناح آنچنانی نداشتیم لذا باید خاک دشمن را میگرفتیم.
تسنیم: با توجه به بزرگی عملیات نیروها از چقدر وقت قبل از عملیات آماده شده بودند و این حادثه طغیان رودخانه خللی در روحیه آنها ایجاد نکرد؟
یوسف زاده: نیروها و تجهیزات قبل از عملیات کاملاً آماده بودند و حادثهای رخ داد که غیرقابل پیش بینی بود برای همین سبب شد شرایط سختتر شود اما علت اینکه باعث شد روز پایداری و حماسه و ایثار برای مردم اصفهان ثبت شود همین مقاومت در شرایط سخت بود.
اصفهان در ماه آبان سال 61 بیش از 1هزار شهید تقدیم کرده اما همه آنها به خاطر طغیان رودخانه شهید نشدند بلکه نوع منطقه ایجاب میکرد که درگیری فرد به فرد و تپه به تپه باشد و سختی کار چند برابر بود.
شهادت و تشییع 370 شهید اصفهان در 25 آبان ماه تنها یک مورد آن بود و چند مورد دیگر داشتیم که شهدا با تعداد بالا به شهادت رسیدند و حتی بسیاری از شهدا سالها بعد از عملیات محرم طی تفحص پیدا شدند.
هرچند عمده تلفات ما در همان شب اول عملیات رخ داد و بیش از این تعداد در آن شب شهید شدند و 370 شهیدی که در یک روز تشییع شدند متعلق به مرحله آخر عملیات بودند.
ما در این مدت طی 4 مرحله به ترتیب 116 شهید، 180 شهید، 370 شهید و 300 شهید را تشییع کردند.
با توجه به اینکه من تا آخرین روز عملیات در منطقه بودم و آن را از لشکر امام حسین(ع) به لشکر 7 ولی عصر تحویل دادم و به عقب بازگشتم، تازه بعد از گذشت این مدت به مراسم تشییع 370 شهید در اصفهان رسیدم.
تسنیم: یکی از جذابیتهای روز 25 آبان سال 61 هم حضور رزمندگانی بود که شب عملیات شاهد شهادت همرزمان خود بودند و برای مراسم تشییع آنها به هر نحوی که بود خودشان را به اصفهان رساندند، حتی برخی صبح آمدند و بعد از ظعر مجدد اعزام شدند.
یوسف زاده: زمانی که این تلفات را دادیم گردان از هم پاشیده شد و 50 درصد نیروها شهید شده بودند و اصلا نمیشد گفت برادر شما به مراسم تشییع شهدا نرو!
همین افراد صبح در مراسم شرکت کردند و بعداز ظهر اعزام شدند و به جز آنها نیروهای تازه نفس نیز به منطقه اعزام شدند چون اگر قرار بود جایگزین نشوند کلا منطقه خالی میشد و به دلیل اینکه تعدادی نیروی جدید آمدند توانستند مجدد ادامه دهند.
در عملیات محرم ما 15 گردان درگیر داشتیم که در شب اول عملیات تنها 6 گردان وارد عمل شدند و همین گردانها آسیب اصلی را دیدند و در مراحل بعدی عملیات به خاطر موقعیت جغرافیایی منطقه که تپه ماهوری بود و با دشت و خاکریز تفاوت داشت هم برای دشمن و هم برای ما شرایط دور زدن را فراهم میکرد.
در آنجا حتی من شاهد جهاز ریاض یعنی موقعیتی بودم که تمام تجهیزات عراق در آنجا قرار داشت، ان هم عراقی که از کشورهای مختلف نیرو و تجهیزات وارد میکرد و در این تپه ماهورها هم فضا برای مانور زیاد وجود داشت.
تسنیم: در بسیاری از کتب و مصاحبهها آمده که برای عبور یک سری کانال زده شد تا رزمندگان بتوانند از منطقه عبور کنند، منظور این است که از دل تپهها کانال زدند؟
یوسف زاده: خیر، زمانی که ما در سر ارتفاع قرار میگرفتیم قادر به ایجاد خاکریز نبودیم لذا کانالی زده میشد که حفاظت از نیرو را انجام میداد و برای عبور و مرور او مسیر را آماده میکرد.
چون نیرو نمیتوانست سنگر کنده و در آن پناه گیرد، درحقیقت راه عبور امن نفر نه وسیله را فراهم و به یکدیگر متصل میکرد.
تسنیم: پس تجهیزات لازم چگونه به دست رزمندگان میرسید؟ به وسیله هوانیروز؟
یوسف زاده: هوانیروز یکی از قدرتمندترین پدافندهای ضد هوایی را در آنجا انجام داد به نوعی که هیچ هواپیمایی از دشمن جرات حضور در آن منطقه را پیدا نمیکرد.
حدود 20 فروند هواپیمای دشمن را سرنگون کردند و قبل از اینکه به منطقه برسند نابود میشدند به همین جهت سریعاً توپخانههای جدید در اختیار عراق قرار میگرفت.
هواپیما در خطوط مقدم حمله نمیکند و این پدافندی بود که انجام میشد.
تسنیم:سختترین قسمت عملیات کجا بود؟
یوسف زاده: در ارتفاعات 175 ترتیبی شد که در روز زمانی که درگیری بین رزمندگان و عراقیان رخ میداد در نهایت بعثیها مجبور میشدند زیر پیراهنیهای خود را درآورده و به نشانه تسلیم بالا بیاورند.
آن زمان ما میرفتیم بچههای مجروح و شهدا که بین 2 خط بودند را به عقب میآوردیم، آنها در تکی که زدند و به دلیل اینکه ارتفاعات تپه ماهوری بود و از این طرف به نفع ما و از ان طرف به نفع دشمن بود، زمانی که رزمندگان برای پاکسازی دشمن سمت مخالف قرار میگرفتند در طول روز مجبور بودند در آنجا بمانند و ما باید با اشراف آتش شرایط را طوری فراهم میکردیم که بتوانند حرکت کنند.
شدت آتشی که دشمن در این منطقه و در ارتفاع 141 و 175 اجرا میکرد با آتشی که در کربلای 5 اجرا میکرد و به آتش سرخ پوستی معروف است، برابری میکرد.
در هر دقیقه بیش از 150 گلوله به زمین برخورد میکرد و گلولههای سنگین بود و زمین را زیر پای افراد به لرزه درمیآورد و اولین مکانی که عراق از سلاح شیمیایی استفاده کرد همین تپه 175 بود.
رزمندگان از طریق بیسیم با من ارتباط برقرار میکردند و میگفتند که بدنهای ما درحال سوختن است و مشکل پیدا کرده و چشممان آبریزش زیادی دارد و سعی کنید وضعیت را تغییر دهید، اما از شدت آتش باران حتی فانوسها نیز خاموش میشدند و به هیچ عنوان نمیشد کاری کرد و تنها را این بود که خودشان را به ارتفاعات برسانند چون گازها در قسمت عمق باقی میماند.
تسنیم: در زمانهایی که روحیه رزمندگان تضعیف میشد چه چیز مجدد برای آنها ایجاد انگیزه میکرد؟
یوسف زاده: توکل و ذکر و یاد خدا، انجام وظیفه برای خدا و از طرف خدا و درنهایت حرکت به سمت پروردگار از برای خدا تاثیرگذار بود اما عقل بایستی در آن میدان حاکم شود تا بتوان مقاومت و به فشارهای دشمن غلبه کرد.
اگر این موارد نبود هیچوقت یک گروهی که بالاترین سلاح آنها آرپیجی و اسلحه کلاش است با ارتشی که انواع سلاح و موشکهای روز دنیا را داشت، وارد جنگ نمیشد.
در عملیات محرم ما به قسمتی از خاک دشمن دست یافتیم و اگر میتوانستیم به ارتفاعات سمت چم هندی مسلط شویم دراصل به پالایشگاه بزرگان که یکی از پالایشگاههای بزرگ عراق است مسلط میشدیم اما این اتفاق رخ نداد و نیازی هم به آن نداشتیم.
تسنیم: برگردیم سراغ 25 ابان و حماسهای که مردم و شهدا آفریدند...
یوسف زاده: در عملیات محرم لشکر امام حسین(ع) به فرماندهی محمدرضا ابوشهاب، لشکر نجف اشرف به فرماندهی حاج احمد کاظمی، لشکر کربلا به فرماندهی مرتضی قربانی، لشکر 17 عبی ان ابی طالب(ع) به فرماندهی زین الدین، 3قرارگاه پشتیبانی مهندسی نجف، کربلا و قدس مهندسی جهاد، توپخانه 44 و توپخانه 55 اصفهان به عنوان نیرو مامور بودند.
حداقل 75 درصد نیروهایی که در این لشکرها حضور داشتند اصفهانی بودند لیکن بیشترین شهدا هم از استان اصفهان بودند البته مابقی لشکرها از دیگر شهرها برای عملیاتهای بعدی و مناطق دیگر آماده شده بودند.
در این عملیات نیروهای تیپ مستقیم 44 خرم اباد، گردان ذوالفقار و نیروهای توپخانه و زرهی ارتش در این منطقه حضور داشتند که نسبت به فضا تعدادشان هم زیاد بود اما مقدمهای بود برای فتح ارتباطات بعدی و جاده اصلی و شاهرگ حیاتی ما در منطقه.
با پیروزی در عملیات محرم تمام جادههای اصلی دشمن برای فتح کله قندی و دیگر مناطق در دیدرس نیروهای ما قرار میگرفت که نتیجه بسیار خوبی بود.
باید به این نکته توجه کرد که در هر عملیات هرچند تلفاتی وجود دارد اما تعدادی نیرو ساخته میشود و اگر بعد از عملیات محرم تعداد نیروهای حاضر در لشکرهای قمر بنی هاشم، نجف اشرف و امام حسین(ع) افزایش مییابد به خاطر نیروهای جدید آموزش دیده است که به قدیمیها متصل میشوند.
تسنیم: درباره نحوه آفند و پدافند در این منطقه با توجه به تپه ماهوری بودن آن توضیح دهید؟ آیا تفاوتی بین عملیات در این منطقه با دیگر مناطق وجود داشت؟
یوسف زاده: در این منطقه زاویه تیرباران برای طرفین مساوی بود و نصف دایره متعلق به ما و نیم دیگر متعلق به عراق بود اما در میزان پشتیبانی که از عراق میشد نسبت به ما قابل قیاس نبود و نیست.
مقدار آتشی که آنها استفاده میکردند قابل قیاس با ما که استفاده از تیر برایمان جیره بندی شده بود، نیست.
ما روزانه حداکثری مشخص برای تیراندازی داشتیم و به آن مقدار که میرسیدیم متوقف میشدیم و بعد مذاکراتی که انجام شد میزان مهماتی که به ما دادند 3 یا 4 برابر شد اما درکل سختی بسیاری داشت.
عملیات محرم بسیار مهم و مادر عملیاتهای بعدی بود که تا مهران و کله قندی را پوشش میداد.
آنچه در عملیات محرم انجام گرفت به حق نمایانگر شجاعت، ایثار، ایستادگی و مقاومت رزمندگان با دست خالی است.
رزمندگان ما در منطقه شرهانی در میان تانکهای دشمن با عراقیها درگیر میشدند، حدود 50 تانک دشمن آنجا مانده بود و رزمندگان از وسط آنها پیشروی میکردند و دشمن مقاومت میکرد چون انگیزه دفاع از خاکش را داشت و میدانست اگر ما به آنجا دست پیدا کنیم به شهرهای بزرگ عراق مسلط میشویم.
دشمن به نحوی در این مناطق حضور داشت که ما به صورت منحنی پدافند کرده بودیم، این حالت هم نیروی بسیار زیادی برای دفاع نیاز دارد و زمانی که به خط مستقیم تبدیل شود راحتتر میشد پدافند کرد.
این ارتفاعات فاصله با دشمن را زیاد و دید و تیر دشمن بر جاده اصلی را باز کرد همچنین نحوه انتقال تدارکات و مهمات به رزمندگان خط را راحتتر کرد، لذا اگر عملیات محرم انجام نشده بود عملیاتهای بعدی آن تا آزادسازی مهران انجام نمیشد.
گفتوگو از فوزیه یکتاپور
انتهای پیام/