برنامه به اضافه مستند|دولت‌ برای حفاظت از منابع طبیعی هزینه نمی‌کند

برنامه به اضافه مستند|دولت‌ برای حفاظت از منابع طبیعی هزینه نمی‌کند

مستند «نفس‌های آخر» مهمان برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» بود. این مستند درباره جنگل‌خواری در شمال کشور است، اتفاقی که با نظارت دولت و در مقابل چشم همه نهادهای مسئول تبدیل به یک ماجرای عادی و روزمره شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شانزدهمین قسمت از فصل دوم برنامه «به اضافه مستند» با پخش مستند «نفس‌های آخر» همراه بود و پس از آن نشست نقد و بررسی با حضور مهمانان ویژه، اشکان جهان آرای، روزنامه‌نگار محیط زیست و رضا فخرآذر از کارشناسان و پژوهشگران جنگل و مراتع کشور برگزار شد.

جنگل‌خواری به معنای تصرفات غیرقانونی جنگل به هر شکلی است

فخر آذر در ابتدای صحبت‌های خود به تعریف جنگل‌خواری اشاره کرد و گفت: جنگل‌خواری واژه‌ای نیست که در علم جنگل‌داری مورد استفاده قرار گیرد و واژه‌ای است که خودمان به صورت عامیانه مورد استفاده قرار می‌دهیم. این که تعریف درست جنگل‌خواری و جنگل چیست، از مقوله‌هایی است که ساعت‌ها می‌توان راجع به آن صحبت نمود. درست و کامل و آن چیزی که در محاورات مورد استفاده قرار می‌گیرد این است که جنگل‌خواری به معنای تصرفات غیرقانونی جنگل به هر شکلی است. با توجه به مواردی که در این فیلم بحث شد، نیاز است که از ابتدا مروری کنیم و سپس به این پدیده برسیم که امروز با آن مواجه هستیم. آن این است که در ابتدا باید بدانیم که ساختار منابع طبیعی چیست، این منابع دست‌خوش چه تغییراتی شده است، چه معضلاتی دارد و در انتها به این بپردازیم که یکی از مشکلات ما جنگل‌خواری و زمین‌خواری است.

از بین رفتن جنگل‌های شمال کشور فقط ناشی از جنگل‌خواری و ویلا سازی نیست

اشکان جهان‌آرای درباره‌ی آماری مبنی بر نصف شدن جنگل‌های شمال کشور، گفت: اگر بخواهیم نگاه آماری به بحث تخریب جنگل‌ها داشته باشیم، باید بگوییم که صرفا جنگل‌خواری مطرح نیست و تمام عواملی که جنگل‌ها را تخریب می‌کنند، باید مورد بحث قرار بگیرد. برای مثال، آتش‌سوزی‌ها نیز از مساحت جنگل‌های ما کم می‌کند. هم‌چنین تصرفات جنگل‌ها صرفا توسط افراد حقیقی و برای ویلاسازی نیست بلکه نوعی تجاوز بخشی از زمین کشاورزی که همسایه‌ی جنگل است، نیز می‌تواند از مساحت جنگل کم کند. در مورد موثق بودن این آمار باید بگویم که بخش زیادی از این امار موثق است. ممکن است تا حدودی متفاوت از هم باشند اما نزدیک به هم هستند. در مستند نیز عنوان شد که در یک دهه‌ی اخیر چیزی حدود روزانه 40 هکتار جنگل را در شمال کشور از دست می‌دهیم. قطعا همه‌ی این اعداد، ناشی از تصرف افراد یا نهاد‌ها نبوده است. نکته‌ی مهم از بین رفتن جنگل‌ها است که به اشکال مختلف رخ می‌دهد.

سازمان جنگل‌ها و یا اداره کل منابع طبیعی به تنهایی برای حل این معضل ناتوان هستند/ تمام نهادها باید دست به دست هم بدهند

وی ادامه داد: وقتی از حوزه‌ی یک نفر دوست‌دار محیط‌زیست یا روزنامه‌نگار به این قضیه نگاه می‌کنم، می‌گویم که تمام نهاد‌ها در این رخداد مقصر هستند. یک اشتباه رایجی صورت می‌گیرد و آن این است که می‌گوییم سازمان جنگل‌ها و مراتع باید ورود کند. من در تجربه‌هایم در گزارش‌ها دیده‌ام که سازمان جنگل‌ها و یا اداره کل منابع طبیعی در استان‌ها نمی‌توانند کاری کنند. البته نه این که نخواهند کاری کنند، بلکه در حوزه اعتبارات ناتوان هستند. به این نتیجه می‌رسیم که نهاد‌های مختلفی هستند که باید در مورد جنگل‌ها ورود کنند. برای مثال شهرداری‌ها در شمال کشور برای دفع زباله‌ها کاری نکردند و در این موضوع دخیل هستند. هم‌چنین دادگستری باید پیگیری داشته باشد. علیرغم این که در سالیان اخیر این پیگیری‌هاو سخت‌گیری‌ها افزایش پیدا کرده است اما کافی نبوده و هم‌چنان شاهد رشد جنگل‌خواری و از بین رفتن این منابع هستیم. برطبق آمار مرکز ایران از سال 1388 تا 1394، 106 هزار هکتار از جنگل‌های ایران دچار آتش‌سوزی شده و از بین رفته است. در همین راستا، چند شب پیش در رامسر شاهد آتش‌گرفتن بخش‌هایی از یک جنگل بودیم که خوشبختانه مهار شد. این اتفاقات کم نیستند. جالب است که فصل‌های آتش‌سوزی ما عوض شده است و در حالی که پاییز فصل این آتش‌سوزی‌ها بوده است، در دو سال گذشته بهار و تابستان بیش‌ترین میزان آتش‌سوزی را داشتند. همه‌ی این‌ها دلایل خاصی دارد که نهاد‌های مختلف در آن دخیل هستند.

مشکل امروز ما مشکل فرهنگ است

رضا فخر آذر در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا تصرف جنگل به صورت قانونی، جنگل‌خواری محسوب می‌شود یا خیر، گفت: قانون این اجازه را به هیچ فرد حقیقی یا حقوقی نمیدهد که در جنگل تصرف داشته باشد. جنگل جز انفال عمومی است و این‌گونه نیست که هر فردی بتواند در آن تصرف کند. هیچ ارگانی به صورت قانونی این کار را نمی‌کند و هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نیز چنین کاری نمی‌کند و اگر هم چنین کاری صورت می‌گیرد، مطمئنا به صورت غیرقانونی است. من قبلا گفته بودم که باید آسیب‌شناسی کنیم تا بفهمیم که چرا با این پدیده مواجه هستیم. اگر از ابتدا به سراغ آن پدیده برویم، آسیب‌شناسی نکرده‌ایم. قبل از جنگ جهانی دوم، آلمان تخریب بسیار زیادی شد. سعی کردند تا فرهنگ‌سازی کنند و به این وسیله مشکل را حل نمایند. کشور ما به مدت 8 سال دردفاع مقدس در جنگ بودیم اما این فرهنگ ‌سازی در بعد منابع طبیعی صورت نگرفته است. مشکل امروز ما مشکل فرهنگ است و هنوز نتوانستیم که این فرهنگ را نهادینه کنیم. این که رهبری فرمایش می‌کنند که فرهنگ منابع طبیعی باید به معارف عمومی تبدیل شود، به جا است.

دولت‌مردان در بخش منابع طبیعی و حفاظت از آن هزینه نمی‌کنند

در ادامه به این‌جا می‌رسیم که منابع طبیعی یک زیر مجموعه از وزارت جهاد کشاورزی است. دغدغه‌ی دولت موضوع کشاورزی است. کشاورزی با روزمرگی مردم در ارتباط است و دولت می‌خواهد روزمرگی مردم را تامین کند. در طرف مقابل، دولت در مدت 4 سال می‌تواند بیلان کاری ارائه بدهد و بگوید که من در برنج، گندم و ... این کارها را انجام دادم و به خودکفایی رسیدم. در حالی که در منابع طبیعی، اهداف بلند مدت است و عملا دولت‌مرد‌های ما در این بخش هزینه نمی‌کنند. می‌بینید که اعتبار بر روی ورق داده شده است اما تخصیص داده نمی‌شود. همین موضوع باعث می‌شود که نتوانیم کاری انجام بدهیم.‌ امروزه جنگ‌ها با بمب اتم نیست. یک سری از جنگ‌ها رودرو نیست و این جنگ‌ها دست‌کاری در اقلیم است. برای مثال اقلیم یک کشور را دست‌کاری می‌کنند. در همین زمین‌لرزه‌ها می‌گویند که بعضی از کشور‌ها گسل‌ها را دست‌کاری می‌کنند برای این که زمین لرزه رخ بدهد. اقلیم یک کشور را دست‌کاری می‌کنند برای این که بر روی طبیعت آن کشور تغییرات ایجاد کنند.

گفته می‌شود که پشت پرده‌ی این ساخت‌و‌سازها افرادی از نهاد‌های دولتی هستند اما واقعا این نیست/ اکثر اراضی متعلق به مردم است

فخر‌آذر درباره‌ی این بهانه که از بین بردن جنگل‌ها برای ایجاد اشتغال در منطقه است، گفت: در شمال کشور، ساخت‌و ساز کارخانجات، پالایشگاه‌های پتروشیمی و ... ممنوع است. اما از آن طرف معضل بیکاری را هم نمی‌توان در نظر نگرفت. بیکاری معضل بزرگ اجتماعی است. در فیلم گفته شد که پشت پرده‌ی این ساخت‌و‌سازها دوستانی از نهاد‌های دولتی هستند اما واقعا این نیست. اکثر اراضی که شما در فیلم مشاهده می‌کنید، مستثنیات مردم است. ما نمی‌توانیم درباره‌ی این املاک کاری کنیم و دخیل شویم. شاید بتوانیم قوانینی وضع کنیم که از یک تعداد طبقه‌ای بیش‌تر سخت و ساز انجام نشود اما با توجه به اسناد رسمی که اثبات می‌کند این زمین متعلق به این فرد است، نمی‌توانیم کاری انجام بدهیم. در مناطق و روستاهای زیر 20 خانوار، به دستگاه‌ها این موضوع گفته شده است که هیچ خدماتی ندهند اما می‌بینید که در روستاهای زیر 20 خانوار تمام خدمات نظیر آب و برق و گاز و... ارائه می‌شود و این بابی برای ورود افراد دیگر می‌شود. بنابراین این‌گونه می‌شود که خیلی آرام، آب و برق و گاز و ... را به منطقه وارد می‌کنند و منطقه تبدیل به یک بخش خو‌ش‌نشین می‌شود. این موضوع باعث می‌شود که افراد دیگر هم وارد شوند. البته افراد ذی‌نفوذ هم وارد شده و با اعمال فشار کارهایی را انجام می‌دهند.

بسیاری از ارگان‌ها راه‌هایی را برای دور زدن قانون پیدا می‌کنند/ ماجرای جنگل‌های عباس‌آباد بهشهر چه بود؟

جهان‌ارای در بخش دیگری از صحبت‌های خود به جنگل‌خواری قانونی اشاره کرد و گفت: این‌که بگوییم افرادی قانون را به نوعی تدوین می‌کنند که منجر به زمین‌خواری بشود، این‌گونه نیست اما بعضی افراد، قانون را دور می‌زنند. کارشناسان ادارات کل منابع طبیعی و سازمان جنگل‌ها، این نگاه را دارند که قانون تکلیف همه را مشخص کرده است. بدین معنی که قانون جنگل‌ها و مراتع به همه‌ی بندهای لازم اشاره دارد اما یک‌سری چالش‌هایی وجود دارد که در ادارت دیگر باید آن را جست. به اعتقاد این کارشناسان، اگر قانون مو به مو اجرا بشود، هیچ مشکلی برای جنگل‌های ما رخ نخواهد داد اما جنگل‌خواری قانونی چگونه اتفاق می‌افتد؟ با یکی از مسئولان صحبت می‌کردم، می‌گفتند که اگر یک روستایی به جنگل روستای همسایه تجاوز کند، چند روز بعد در حالی که شاکی مشخص شده است، قوه قضاییه برخورد می‌کند و آن را پس می‌گیرد. اما آیا در مورد زمین‌های با مساحت بالا که تصرف می‌شود، این اتفاق رخ می‌دهد؟ خیر. در این‌جا آن اشخاص یا نهادی که سعی می کند که آن زمین را تصرف کند، با زور وارد نمی‌شود. در این‌جا یک راه قانونی درست می‌کند. بدین معنی که قانون درست نمی شود اما راهی برای دور زدن قانون پیدا می‌کنند. به همین دلیل است که بعضی مسئولین می‌گویند که پای برخی نهادها در پرونده‌های زمین‌خواری ما دیده می‌شود و دست منابع طبیعی از این‌که کاری انجام بدهد، کوتاه می‌ماند. برای مثال در همین چند وقت پیش، رسانه‌ها به جنگل‌های عباس‌آباد بهشهر پرداختند. این جنگل‌ها دو محدودیت داشت. یکی بحث میراثی آن بود و دیگری موضوع منابع طبیعی بود. کم‌کم به این نتیجه رسیدند که این زمین، زمینی بوده است که یک نهادی می‌خواسته است پروژه‌ای را در آن‌جا انجام بدهد اما موفق نشده است و به‌جای این‌که زمین را به منابع طبیعی واگذار کند، به فروش می‌گذارد و در یک مزایده به فرد حقیقی دیگری می‌فروشد. این‌جا است که تخلفاتی صورت می‌گیرد. به اسم قانون اتفاقاتی رخ می‌دهد که موجب رخدادهای بعدی می‌شود.

در جنگل‌های شمال کشور، اکو توریسم، می‌تواند یک صنعت درآمدزا باشد/ اگر معیشت جنگل‌نشین را کم کنیم، فشار به جنگل را کم کرده‌ایم

رضا فخر ‌آذر نظر خود را درباره‌ی جمله‌ی «کشور نمی‌تواند متوقف محیط‌زیست باشد» بیان داشت و گفت: قبل از ورود به این مبحث می‌خواهم راجع به سوال قبلی صحبت کنم. براساس علم جنگل، جنگل‌های شمال کشور سالیانه در هر هکتار، 4 متر مکعب رویش سالیانه دارند. علم جنگل به ما می‌گوید که شما می‌توانید تا 4 متر مکعب در هکتار را برداشت کنید اما در طی ده سال گذشته، این برداشت به کمتر از نیم متر در هکتار رسیده است. بنابراین ما جلوی رویش را نگرفته‌ایم و رویش وجود داشته است. این قطع ناچیز درختان که مواد اولیه‌ی کارخانجات ما را تامین می‌کرد، نمی‌تواند باعث تخریب جنگل بشود. حال باید ببینیم که چه چیزی دقیقا باعث تخریب جنگل شده است. حال این موضوع را با صحبت‌ آقای دکتر کلانتری وصل کنید. درست است که کشور باید توسعه پیدا کند اما این توسعه، چه‌جور توسعه‌ای است؟ نمی‌توانیم منابع طبیعی و محیط‌زیست را بدهیم و پالایشگاه بگیریم. باید از دیگر پتانسیل‌های جنگل استفاده کنم. در جنگل‌های شمال کشور، بحث اکو توریسم، می‌تواند یک صنعت باشد و اصلا نیازی نیست که به دنبال کارخانه بروم. ببینید که کشور ترکیه چه میزان درآمد از توریست داشته است. اگر به دنبال این هستم که ایجاد درآمد کنم، باید به توریستم فکر کرد. در شمال کشور، یکی از مشکلات مهم موضوع معیشت مردم است و همین باعث شده است که یک عده به عنوان قاچاقچی چوب مطرح باشند. این افراد کسانی هستند که از نظر معیشت مشکل دارند. یک‌سری از قاچاقچیان براساس نیازشان این کار را می‌کنند و یک سری دیگر براساس حرص و آز‌ این کار را انجام می‌دهند. افراد دسته‌ی اول، افراد بیش‌تری هستند که براساس نیاز دست به این کار می‌زنند. اگر بیایم و معیشت این جنگل‌نشین را کم کنم، عملا فشار به جنگل را هم کم کرده‌ام. فرمایش دکتر کلانتری درست است؛ ما نمی‌توانیم فقط بگوییم محیط‌زیست و توسعه را تمام کنیم. من می‌گویم محیط‌زیست اولویت است اما توسعه‌ی من به این شکل باشد که به جنگل صدمه نزند. یکی از آن توسعه‌ها، توسعه‌ی توریسم در جنگل‌های شمال کشور می‌شود.

اشکان جهان آرای در مورد این سوال گفت: یک اصطلاحی رایج شده است و آن این است که می‌گوییم پروژه‌های ما پیوست فرهنگی داشته باشد. بدین معنی که اگر می‌خواهیم بزرگراه بسازیم به المان‌های فرهنگی نیز توجه داشته باشیم. باید به کشورهای توسعه‌یافته نگاه کنیم. این کشورها سبز هستند و محیط‌زیست را به خوبی رعایت می‌کنند. حال ما می‌گوییم که نمی‌توانیم صنعت را فدای محیط‌زیست کنیم. بنابراین در این‌جا یک پیوست محیط‌زیستی نیز لازم است. در مفهوم توسعه که عده‌ای مخالف عبارت توسعه‌ی پایدار هستند،‌ همه چیز باید با هم رشد کند و نمی‌توانیم یک بخش را نگه داریم. در صحبتهای قبلی به اکوتوریسم اشاره شد، می‌خواهم به آن کشاورزی را هم اضافه کنم. چگونه است که در هلند به اندازه‌ی 2 برابر درآمد نفتی ما درآمد از محصولات کشاورزی وجود دارد در حالی که در ایران نمی‌توانیم. حال که نمی‌توانیم از کشاورزی درآمد داشته باشیم، بهانه می‌کنیم و به منابع طبیعی نگاه مادی داریم تا با تخریب آن درآمد تامین کنیم. جنگل‌ها منبع درآمد نیستند و این نگاه اشتباهی است که وجود دارد. درآمد جنگل همان خدماتی است که به ما می‌دهد. این خدمات مثل اکسیژن دادن، حفظ خاک و ... است. در اروپا می‌بینید که برای احداث یک جاده به این دلیل که با جنگل تداخل دارد، تونل می‌زنند تا به جنگل آسیب نرسد. در حقیقت توسعه صورت می‌گیرد اما در کنار آن محیط‌زیست نیز حفظ می‌شود. در ایران میزان طول راه‌هایی که در دل جنگل ایجاد شده است، حدود 8 هزار کیلومتر است. مقدار زیادی از جنگل‌ها به همین شکل از بین می‌رود. این موضوع نشان می دهد که توسعه را درست تعریف نکردیم و گرنه توسعه یافتگی در تضاد با محیط‌زیست و منابع طبیعی نخواهد بود.

نگاه‌هایمان هم‌سو نیست و هنوز نتواستیم که به فرهنگ مشترک در باب منابع طبیعی دست یابیم

فخر‌اذر درباره‌ی نگاه سیستم نگاه در مدیریت کشور به مساله‌ی محیط‌زیست اشاره کرد و گفت: نوع اقلیم فرق می‌کند. به اروپا اشاره شد اما باید بگویم که اقلیم اروپا با ایران فرق دارد. البته نگاه فرهنگی ما باید عوض بشود. اگر امروز می‌بینید که رئیس سازمان محیط‌زیست با وزیر صنعت و ... به مشکل خورده است، به این دلیل است که نگاه‌هایمان هم‌سو نیست و هنوز نتواستیم که به فرهنگ مشترک در باب منابع طبیعی دست یابیم. در بخش خاک، حفاظت آن برعهده‌ی سازمان منابع طبیعی و محیط‌زیست است. در همه‌ی بخش‌ها متاسفانه موازی کاری صورت می‌گیرد و صورت مساله گم شده است. مساله این است که محیط‌زیست‌مان را نگه داریم. چگونه باید از آن مراقبت کنیم؟ اقلیم اروپا با ما فرق دارد. برای مثال چندین سال پیش در بخش چوب‌ها، آزمایش‌هایی را انجام می دادیم. یک آیین‌نامه‌ی اروپایی آورده بودند و ترجمه می‌کردند تا استفاده کنند. در آن جمع به دوستان گفتم که این آیین نامه برای چوب سوزنی برگ است در حالی که درختان ما عمدتا پهن برگ هستند و از این جهت سنخیت ندارد و نمی‌توانیم تعمیم بدهیم.

ماجرای یک اشتباه در مجوز دادن برای ساخت زمین‌ها/ 2 سال مسیر اشتباه رفتیم

وی اضافه کرد: کشاورزی در شمال ایران منبع درآمد خوبی بود که باعث می‌شد فشار به جنگل وارد نشود. اگر از اکوتوریسم حرف می‌زنیم، به این دلیل است که فشار به جنگل کم بشود و شاهد تخریب جنگل نباشیم. می‌بینیم که در شمال خیلی از افراد کشاورزی را رها کردند و رفتند. جالب است که نهاد دیگری می‌آید و قانونی را راجع به زمین‌های شیب‌دار تعیین می‌کند. قانونی که به تخریب جنگل و جنگل‌خواری کمک می‌کند. تمنا می‌کنم که دولتمردان قوانینی را تصویب کنند که کمک بر محیط‌زیست باشد. قوانینی مثل مجوزهای 20 درصد گردشگری تصویب می‌شود که همه چیز را بر هم می‌زند. اکنون در غرب استان مازندارن 9540 هکتار زمین داریم که برای کار آماده است. این اراضی برای توسعه‌ی فضای سبز و پرورش چوب در قدیم در اختیار مردم قرار داده شده است اما امروز به ویلاسازی تبدیل می‌شود. ما چه قدر التماس کردیم که این قانون را تصویب نکنید اما در نهایت گفتند که صاحبان زمین‌های 10 هکتاری، در صورت پیاده کردن طرح می‌توانند 20 درصد از سطح را به گردشگری اختصاص بدهند. این موضوع بابی شد تا افراد ساخت و ساز انجام بدهند. با این کار مجوز اولیه داده شد. این کار به مدت 2 سال انجام شد و بعد از این مدت فهمیدند که اشتباه بوده است. قوانینی می‌آید که خودشان همدیگر را نقض می‌کنند.

اشکان جهان‌آرای درباره‌ی اقدامات سازمان جنگل‌ها و مراتع و ... صحبت کرد و گفت: سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط‌زیست را با دیواری باید از هم جدا نمود. سازمان محیط‌زیست معاونت ریاست جمهوری است و سازمان جنگل‌ها یک زیر مجموعه چندم وزارت کشاورزی است. این دو با هم هم‌خوانی ندارند. یکی وظیفه‌ی حفاظت دارد و دیگری برنامه‌ی تولید دارد. سازمان حفاظت محیط‌زیست مستقل‌تر است. زیر نظر رئیس جمهور هدایت می‌شود اما سازمان منابع طبیعی از نظر این که مستقیم وارد عمل بشود یا نگاه تخصصی داشته باشد، ضعیف است. نتیجه این می‌شود که سازمان جنگل‌ها می‌خواهد برنامه‌ی تخصصی در حوزه‌ی جنگل برگزار کند در حالی که تصمیم گیرنده وزارت جهاد کشاورزی است و وزیر می‌گوید که در 500 هزار هکتاز زمین شیب‌دار ملی کشت و زرع انجام بشود. اما بعد از یک هفته به این می‌رسند که نظر تخصصی نبوده است. چرا تخصصی نبود؟ به این دلیل که آن ارگان، سازمان تخصصی نبود. بنابراین اگر سازمان جنگل‌ها بخواهد یک برنامه‌ی تخصصی انجام بدهد، چه قدرتی برای برگزاری دارد؟ آیا معاونت مستقیم ریاست جمهوری است؟ آیا وزارت خانه‌ی مستقلی است؟ آیا معاونت قابل اعتماد وزارت جهاد کشاورزی است؟ هیچ کدام نیست.

بخش مهمی از توان سازمان جنگل‌ها برای متقاعد کردن نهاد‌های دیگر هدر می‌رود/ اشتباه شهردار رستم‌کلا در قطع درختان نادر

وی اضافه کرد: سازمان جنگل‌ها قصد می‌کند یک سری اقدامات انجام بدهد. طبیعتا اعتبارات لازم دارد اما امکانات ندارد که تجهیزات تامین کند. بودجه‌ی سازمان جنگل‌ها در سال 94، 270 میلیارد تومان است. این مبلغ برای حفظ منابع و جنگل‌ها و ... بسیار ناچیز است. سازمان جنگل‌ها با کمبود نیرو مواجه است. این موضوع در حالی است که استاندارد حفاظت از جنگل‌ها در اروپا، به ازای هر 1000 هکتار یک جنگل‌بان است درحالی که در ایران به ازای هر 12 هزار هکتار، یک جنگل‌بان داریم. یک سری چالش‌های جمعی دست به دست هم داده‌اند تا سازمانی مثل سازمان جنگل‌ها که تمرکزش باید بر روی حفاظت باشد، بر روی موارد دیگر تمرکز کند. به نظرم بخش مهمی از توان سازمان جنگل‌ها برای متقاعد کردن نهاد‌های دیگر می‌رود. یک نهاد می‌آید و می‌گوید بخش زیادی از فلان زمین و فلان جنگل براساس این سند برای من است. دادگاه هم سازمان منابع طبیعی آن استان را محکوم می‌کند. خاطرم هست که در یکی از این جلسات، یکی از مسئولان منابع طبیعی استان به ما گفت که حکم جلب مرا گرفته‌اند و شما رسانه‌ها ورود کنید. همه‌ی این‌ها بدین معنی است که نگاه درستی به منابع طبیعی وجود ندارد. نتیجه این می‌شود که در رستم‌کلای بهشهر، حدود 100 اصله درخت شمشاد که گونه‌ی نادری است، توسط شهرداری قطع می‌شود. شهردار هم اعلام میکند که من نمی‌دانستم نباید این‌ها را قطع کنم. بنابراین، هنوز نهادهای ما وظیفه‌ی خود را در برابر منابع طبیعی نمی‌دانند. از آموزش و پرورش گرفته تا ادارات دیگر. نزدیک به 45 هزار کیلومتر مرز زمین‌های مشترک زراعی و جنگل در کشور وجود دارد. حساب کنید که این‌ها سالی یک متر به جنگل تعرض کنند.

او درباره‌ی این که آیا این نهاد‌ها پاسخگویی خوبی داشتند یا خیر، گفت: خیر. اگر پاسخگویی مناسب داشتند، این موضوع در یک‌جا متوقف می‌شد. ما هنوز پنجره‌ی شکسته‌ی جنگل‌ها را در اولین قدم درست نکردیم که به این‌جا رسیدیم. بدین معنی که نهادی پاسخگو نبوده و یا بد پاسخگو بوده است که به این‌جا رسیدیم. اکنون در شمال زمین‌هایی را می‌بینید که به صورت غیر قانونی ساخته می‌شود و پس از آن همه‌ی امتیازها را می‌گیرند و در نهایت سند هم می‌زنند و می‌فروشند.

اگر قرار است که حال محیط‌زیست ما خوب بشود،‌ همه‌ی دستگاه‌ها باید پای کار بیایند

فخر آذر در بخش پایانی صحبت‌های خود در پاسخ به سوالی مبنی بر این که علیرغم تلاش‌های رهبری برای حفظ درست محیط‌زیست، هنوز این مشکل رفع نشده است، گفت: در منابع طبیعی درد خیلی زیاد است. می‌خواهیم در وقت کوتاهی راجع به یکی از چالش‌انگیز ترین مسائل کشور صحبت کنیم. یک دستگاه به تنهایی نمی‌تواند جلوی همه‌ی این تخریب‌ها را بگیرد. برای مثال کسی که تصادف سختی کرده است، توسط یک پزشک عمومی به صورت تنها نمی‌تواند سلامتی‌اش را به دست بیاورد و نیاز به چندین متخصص است. اگر قرار است که حال محیط‌زیست ما خوب بشود،‌ همه‌ی دستگاه‌ها باید پای کار بیایند. اگر همه‌ی ما فکرمان عوض نشود، این موضوع درست شدنی نیست.

روایت رهبر انقلاب از افرادی که با یک لحظه غفلت به تخلف ادامه می‌دهند

در 17 اسفند ماه 1393، مقام معظم رهبری، فرمایشی درباره‌ی منابع طبیعی داشتند. ایشان می‌فرمایند که در خیلی از جاها ورود پیدا کردیم و به محض این که مشاهده کردیم که ساخت و ساز و تخریب صورت می‌گیرد، جلوی کار را گرفتیم اما به محض این که غفلت کردیم، مجددا کارشان را شروع کردند. در کشوری که ولی فقیه آن تمام توجهش بر روی محیط‌زیست است و چنین صحبتی می‌کنند، اوضاع را باید فهمید. تعدادی از نمایندگان مجلس به دلیل نفوذی که در مردم دارند، تصمیم می‌گیرند که وزیر را استیضاح کنند. اگر این نمایندگان بگویند که آقای وزیر این کار انجام بشود و ایشان نه بگوید، چند نماینده خیلی راحت او را استیضاح می‌کنند. اما سازمان محیط‌زیست این گونه نیست چرا که معاونت رئیس جمهور است. از آن طرف می‌گویند که سازمان جنگل‌ها و مراتع بخش حاکمیتی است اما در عمل چیزی به نام حاکمیت وجود ندارد و در حد تصدی‌گری هم نیست. دولت رفته است تا اراضی که به دست افراد سودجو است را پس بگیرد. در دادگاه می‌رود، شکایت مطرح می‌کند اما برای هزینه کارشناسی فلان تومان باید پرداخت کند. خیلی از موارد هست که توانایی پرداخت این مبلغ را ندارد و این موضوع باعث می‌شود که آن زمین‌ها از دست ما خارج بشود.

شعبه‌ی رسیدگی به شکایات منابع طبیعی در قوه‌ی قضاییه نداریم

جهان‌ارای در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: موضوع به این مهمی با کلی پرونده‌ی موجود در مراجع قضایی است اما ما شعبه‌ی رسیدگی به شکایات منابع طبیعی نداریم. البته قوه قضاییه در یکی دو سال اخیر، رسیدگی به پرونده‌های منابع طبیعی را تسریع کرده است اما هنوز شعبه‌ی ویژه منابع طبیعی نداریم. حال منابع طبیعی ما خوب نیست چون به زباله‌ها فکر نکردیم. موازی کاری‌ها خیلی زیاد بوده است و بدون استعلام از منابع طبیعی مجوز صادر می‌شده است. این خودشکی دسته‌جمعی تدریجی در حوزه محیط‌زیست و منابع طبیعی ادامه خواهد داشت، مگر این که همه‌ی نهاد‌ها و دستگاه‌ها اولویت‌شان را بر روی منابع طبیعی تغییر بدهند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران