گزارشی از تمرین-اجرای «رقص ابرهای نقطه‌ای»؛ جستجوی نگاه در قاب‌های بسته

گزارشی از تمرین-اجرای «رقص ابرهای نقطه‌ای»؛ جستجوی نگاه در قاب‌های بسته

بخش تمرین-اجرا یا Try Out با حمایت دبیرخانه جشنواره سی‌وششم تئاتر فجر ، به مدیریت اصغر دشتی با هدف توجه و تأکید بر اهمیت «تمرین» و «پژوهش»های اجرایی شکل گرفت تا گروه‌ها افزون بر تمرین-اجرا، به تشریح فرآیند تمرینات بپردازند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نمایش از روی یک بالش قرمز کوچک شروع شد: «یکی منو از اینجا برداره». یک نفر گوشیِ روی بالش را برداشت. صدای آن سوی اسکایپ از ناجیش پرسید: «می‌خوای برات برقصم». صدا برای ناجی شرط می‌گذارد که باید تا انتها چشمش به صفحه گوشی باشد و از بغل‌دستی‌ها و پشت‌سری‌های او هم می‌خواهد در صفحه گوشی نگاه نکنند. ناجی که دیگر مخاطب خاص صداست، هِدستی را روی گوش گذاشت. تصویرش بر پرده بزرگی انتهای سالن افتاد. در مانیتور دیگری که روی زمین بود تصاویری از بافت‌های پوست و لباس و زمین پخش می‌شد. تماشاگران دیگر نه موسیقی را می‌شنیدند و نه تصویر اسکایپی را می‌دیدند.  فقط صدای اسکایپی را همزمان با مخاطب خاص می‌شنیدند و صدای مخاطب را زودتر از صاحب صدای اسکایپی؛  آنها تنها شاهد واکنش‌های مخاطب خاص صدا و بافت‌ها بودند.

نمایش «رقص ابرهای نقطه‌ای» که در بخش تمرین-اجرای سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حضور دارد و هفتم بهمن‌ماه در تئاتر آفتاب اجرا شد، کاری است مشترک میان تهران و آمستردام به کارگردانی ستاره فاتحی با همراهی فردریک رودریگز(طراح مولتی مدیا) و یلدا پاکزاد(اجراگر و کورئوگرافر).

گوشی دست به دست می‌چرخید و همان رویه تکرار می‌شد. واکنش مخاطبان متفاوت بود، یکی قهقهه می‌زد و یکی بی‌تفاوت بود. یکی نخواست صدا برایش برقصد و یکی با حرکات صدا همراهی کرد. یک جایی تصویر ناواضح صدا با تصویر مخاطب خاص ادغام شد. گوشی رندوم میان تماشاگران چرخید تا اینکه اجرا به پایان نزدیک شد و نوبت به آخرین مخاطب خاص رسید که ناگهان صاحب صدا روی صحنه آمد؛ اما به مکالمه با مخاطبش در همان اسکایپ ادامه داد. دیگر تماشاگران خود واقعی صاحب صدا را می‌دیدند؛ اما مخاطب خاص مجبور بود او را در همان تصویر منقطع اسکایپی در صفحه 4 یا 5 اینچی نگاه کند. صدا گوشی را در نقطه‌ای کاشت و با آهنگی که شنیده نمی‌شد شروع به حرکت کرد. تماشاگران تمام بدن رقصنده را می‌دیدند و مخاطب خاص تنها بخشی از آن را.

«رقص ابرهای نقطه‌ای» جستجویی در تأثیر نگاه در حضور بدن در واقعیت مجازی از حضور است. ایده‌ای که سوار بر محدودیت‌های تنانگی در فرهنگ ایران، خود خالق و بیانگر محدودیت‌های دیگری در دنیای مجازی است، چه مادی و چه غیرمادی. این دایره‌های محدود مدام به موازات هم می‌چرخند و گاهی با ادغام در هم، دایره‌های بزرگتری با محدودیت‌های متفاوتی خلق می‌کنند.

فاتحی در سال 94 پژوهش «سرهای بی‌تن» را آغاز کرد. این پژوهش درباره تأثیر تصویرسازی از تن روی تعریف ما از تن بود که به بی‌تصویر بودن تن معشوق در ادبیات کلاسیک ایران اشاره داشت. این پژوهش به اجرایی با همین نام رسید و در ادامه به تمرین‌ها و تجربه‌های مشترک و کوتاه با پاکزاد و رودریگز در نگاه به تصویر تن در تکنولوژی‌های واقعیت مجازی  با عنوان «رقص ابرهای نقطه‌ای» انجامید. فاتحی کاربرد کنایی و استعاری تن در اشعار عاشقانه فارسی را، به دلیل نبود ضمیر مشخص مؤنث و مذکر امری جذاب می‌داند؛ اما با اجبار در حذف تن زاویه دارد: «در فرهنگی که خیلی مستقیم و بی‌پرده درباره تن صحبت نمی‌کند فضایی برای تن باز گذاشته که پر از ابهامات هست. تصویرهایی که ما از تنمان داریم از پیشینه جغرافیایی و تاریخی ما می‌آید. در دو سال گذشته با شهرزاد ایران‌نژاد، پژوهشگر تاریخ پزشکی در جهان اسلام، همکاری داشتیم. او به تحلیل نوشته‌های ابن سینا می‌پردازد و برای او هم این موضوع جالب بود که این فرهنگ اشاره نکردن و تصویر نکردن تن چقدر جریان متفاوتی، نه الزاما بهتر، در پزشکی به وجود آورده است.»

فاتحی رقص را روشی برای استفاده از بدن به مثابه ابزار می‌داند: «در کورگرافی به شدت این آزادی این را داری که بدن را به هر سمتی که می‌خواهی ببری. کورگرافی نوعی از حرکت است که با اینکه به هزاران نوع تعریف شده؛ ولی هنوز تعریف نشده است. یک شاعرانگی جالب در آن است. در این پروژه هم به طور خاص رقص برایم در نگاه‌های مستقیم جالب است!»

این پژوهشگر معتقد است که باید واژه رقص را به ادبیات رسمی برگردانیم: «نه حرکت موزون و نه حرکت، هیچکدام معنای واقعی رقص را نمی‌رسانند. ما درباره چیزی حرف می‌زنیم که یک تاریخ و عقبه‌ای دارد. من همه تلاشم این است که واژه رقص و خود رقص برگردد. به نظر من باید گوش‌هایمان را عوض کنیم نه کلمه‌هایمان را.»

فاتحی در پاسخ به اینکه در نمایشش سوژه چیست، انسان سوژه تکنولوژی است یا تکنولوژی سوژه انسان، یا هر دو سوژه تصویر، گفت: «تکنولوژی بخشی از روزمره ماست. نگاهم به آن نه خیلی مثبت و نه منفی و ترسیده نیست. ما همیشه ابزار داشتیم و تکنولوژی چیز جدیدی نیست، از لحظه ای که لباس داشتیم و فهمیدیم بین دو تا غذای مختلف تفاوت هست ما دارای تکنولوژی شدیم. بشر با تکنولوژی بزرگ شده اتفاقا باید به آن نگاه کنیم. در این نمایش من هستم که دارم به این دستگاه کاراکتر می‌دهم، نه اینکه من قربانی آن تکنولوژی شوم.»

کارگردان «رقص ابرهای نقطه‌ای» زندگی آنلاین کنونیش میان تهران و آمستردام را هم خطر می‏‌داند و هم اتفاقی بزرگ: «اگر واقعیت حضور فیزیکی منِ نوعی در کنار دیگران هست زندگی من واقعیت نیست و این زندگی اصلاً جایگزین آن یکی نیست؛ ولی یک جایی برای خودش دارد که جای خیلی حساسی است. این جایگزینی مسأله من نیست؛ بلکه تفاوت ویدئو چت با گفتگوی حضوری برایم جالب است. اگر من جلوی پدرم نشسته باشم یک ایده از ارتباط شکل می‌گرفت؛ اما در ویدئو چت می‌توانم پدرم که تصویرش در گوشی است را هرجا خواستم بگذارم و بالعکس، به همین سادگی.»

ایده بخش تمرین-اجرا در جشنواره تئاتر فجر از نظر فاتحی مؤثر و مهم است و تجربه یک امکان جدید در وطنش را دلیل حضور در این جشنواره می‌داند: «وقتی آقای دشتی درباره این بخش با من تماس گرفت به هم پیشنهادهایی درباره چگونگی اجرا دادیم. به نظر من ایده آوردن پروسه کار جلوی تماشاچی بسیار جذاب بود و کاری که در حال انجامش بودم اجرایی کامل‌نشده بود.»

تجربه این تمرین اجرا در ایران برای فاتحی جالب بوده است و ترجیح می‌دهد اگر قرار باشد این اجرا بدون حضور خودش اتفاق بیفتد، در کشورهای دیگر چنین شود و او از تهران برای تماشاگران خارج از کشور نمایشش را اجرا کند و در اجراهای ایران خودش حضور داشته باشد: «در اجرای اول اشکال‌های تکنیکی داشتیم و متوجه شدم این اجرا به همین سادگی‌ها هم نیست. متوجه شدم که ابتدا باید خیلی واضح توضیح می‌دادیم که ترای‌اوت (Try Out) چیست و ممکن است این اجرا درست پیش نرود. شاید من کمی زیادی توقع داشتم که تماشاچی می‌داند که آمده ترای اوت ببیند و خودش همکاری می‌کند؛ ولی خیلی از تماشاچی‌ها گارد گرفتند. در دو،‌ سه ساعت بین دو اجرا با یلدا خیلی مشورت و تلاش کردیم که به نوعی از ساختار برسیم که اگر حس کردیم تماشاچی دارد از دستمان می‌رود بتوانیم او را برگردانیم و این تجربه فوق‌العاده‌ای بود.»

فاتحی ایده‌ها و نتیجه‌های مختلفی را بعد از این اجرا برای تکمیل کارش پیدا کرده است: «حتماً تعداد تماشاچی را محدود می‌کنم؛ چون می‌توانست خیلی تفاوت ایجاد کند و می‌شد وقت بیشتری با یک تماشاچی گذاشت که می‌توانست کمک کند تا دایره‌های میان من و مخاطبان کامل‌تر شود. فهمیدم که ایده به این سادگی نیازهای تکنیکال زیادی دارد که باید برایشان فکری کرد.»

بخش تمرین-اجرا یا Try Out با حمایت دبیرخانه جشنواره سی‌وششم تئاتر فجر ، به مدیریت اصغر دشتی با هدف توجه و تأکید بر اهمیت «تمرین» و «پژوهش»های اجرایی شکل گرفت تا گروه‌ها افزون بر تمرین-اجرا، به تشریح فرآیند تمرینات، ایده‌های اجرایی، رویکردهای نمایشی و وجوه پژوهشی و تئوریک خود بپردازند و براساس شعار جشنواره، «جشن گفتگوی تئاتر» با تماشاگران به گفت‌وگو بنشینند تا در روند این گفتمان به صورت‌بندی تمرینات یا اجراهای بعدی برسند. در این بخش 10 گروه جوان حضور داشتند که طی روزهای جشنواره در تئاتر آفتاب به تمرین-اجرا پرداختند.»

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران