امام کیست؟

امام کیست؟

در روایت کافى از امام رضا علیه السلام مى ‏شنویم: «الامام، الانیس الرفیق و الوالد الشفیق والاخ الشقیق والامُّ البّرة بالولد الصغیر و مفزع العباد فى الداهیة النآد.»

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در روایت کافى از امام رضا علیه السلام مى ‏شنویم: «الامام، الانیس الرفیق و الوالد الشفیق والاخ الشقیق والامُّ البّرة بالولد الصغیر و مفزع العباد فى الداهیة النآد. الامام، امین الله فى خلقه و حجته على عباده و خلیفته فى بلاده و الداعى الى الله و الذاب عن حرم الله، الامام، المطهر من الذنوب، المبرا عن العیوب، المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم، نظام الدین و عز المسلمین و غیظ المنافقین و بوار الکافرین. الامام، واحد دهره لایدانیه احد و لا یعادله عالم و لا یوجد منه بدل و لا له مثل و لا نظیر. مخصوص بالفضل کله من غیر طلب منه له و لااکتساب بل اختصاص من المفضّل الوهاب».

امام اُنس رفیق و شفقت پدر و همراهى برادر و خوبى مادر به فرزند کوچک را دارد و در آگاهى و خصوصیات کمال و جمال، برابر و جایگزین ندارد و این همه بخششى است که به خاطر رهبرى و ولایت نوع انسان به او عنایت شده بدون طلب و کوشش و تلاش.

در بحث ولایت در سال‏هاى قبل اشاره کرده‏ام که اساس ولایت بر این نکته است که حجت از ما به ما و مصالح ما آگاه‏تر و نسبت به ما از ما مهربان‏تر است.

چون آگاهى او شهودى و وجودى است و محبت او غریزى و محدود نیست که ربوبى و محیط است، که رحمت خدا گسترده است و او واسع المغفرة است.

اکنون با این توجه به جمال و کمال و محبت و انس و اشتیاق حجت به ما و با توجه به نیاز و احتیاج ما به او چه احساسى در ما شکل مى‏گیرد و چه انگیزه‏اى در دل مى‏جوشد.

وقتى که مى‏ شنویم جوان یهودى را که معلم بچه‏ هاى مسلمانان بود زیر نظر دارد و تا او را از چنگ شیطان نمى‏ گیرد، آرام نمى‏شود، حتى اگر حاصلى نداشته باشد و جز نعش او بر روى دست‏هاى رسول صلى الله علیه و آله نماند و یا وقتى مى‏ شنویم که از خدا مى‏ خواهد تا حساب امت او را دور از چشم‏هاى خلایق بررسى کند و بدى ‏هاى آن‏ها را فاش نسازد و یا وقتى که مى‏ شنویم و از نجواى امام سجاد علیه السلام مى‏ شنویم که اگر مرا در آتش بگذارى، شیطان را خشنود کرده ‏اى که یکى را ربوده و اگر مرا در بهشت جا بدهى رسول صلى الله علیه و آله را مسرور مى‏ کنى که یکى را آورده است و من مى‏ دانم و به تو سوگند که باور دارم تو سرور و خوشحالى رسولت را بر سرور شیطان مقدم مى‏ دارى و به آن عشق مى‏ ورزى. وقتى این نشانه ‏هاى کوچک را احساس مى‏ کنیم، آن‏چنان عشقى و انسى در ما مى‏ شکوفد که بى‏ قرارمان کند و به زیارت رسول و یا صلوات بر محمد و آل او وادارمان سازد، که در زیارت رسول مى‏ خوانیم؛ «اوجبت له بکل اذى مسه او کید احس به من الفئة التى حاولت قتله فضیلة تفوق الفضائل و یملک بها الجزیل من نوالک فلقد اسر الحسرة و اخفى الزفرة و تجرع الغصة و لم یتخطّ ما مثل له وحیک».

 و از خدا مى‏ خواهیم که در برابر هر رنج و هر کید دشمن خونخوار او، به او فضیلتى بالاتر از تمامى فضایل عنایت کن. چون او تمامى سوز و اشک گرم خود را پنهان کرد و رنج‏ها را جرعه جرعه نوشید و از آن‏چه تو و وحى تو براى او مقرر کرده بود گامى فراتر نگذاشت و حتى یک قدم بیرون نیامد.

راستى این اشتیاق از این سرفرازان و این احتیاج و اضطرار از ما خاک نشینان، زمینه و انگیزه‏اى است که ما را براى آماده باش و انتظار حجت بشوراند و بسوزاند.[1]

[1] . وارثان عاشورا، ص:46تا48

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon