گزارش| «ایرانی‌الاصل» بودن به چه معناست و کدام مسئولان باید ایرانی الاصل باشند؟

گزارش| «ایرانی‌الاصل» بودن به چه معناست و کدام مسئولان باید ایرانی الاصل باشند؟

مسئله ادعای ایرانی‌الاصل بودن یا نبودن جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در روزهای گذشته یکی از حاشیه‌های پارلمان بود. گزارش تسنیم درباره تفسیر "ایرانی‌الاصل" را می‌خوانید.

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، در روزهای گذشته بحث ایرانی‌الاصل بودن یا نبودن یکی از نمایندگان به یکی از حاشیه‌های جلسه علنی مجلس تبدیل شده است.

روز یکشنبه (30 تیر) جلیل رحیمی جهان‌آبادی در تذکر شفاهی در جلسه علنی مجلس در اعتراض به سخنرانی جواد کریمی قدوسی  تربت‌جام گفت که وی تابعیت ایران ندارد و اجداد او از افغانستان به ایران آمده‌اند!

کریمی‌قدوسی نیز در گفتگوی مشروحی با خبرگزاری تسنیم، متذکر شد که پدر و پدر بزرگ وی اصالتا اهل تربت حیدریه بودند و بعد به مشهد مهاجرت کرده‌اند و تنها یکی از عموهای وی از ایران برای کسب‌‌وکار به هرات افغانستان رفته است. 

 

با این توضیح که صحبت‌های جلیل رحیمی جهان‌آبادی با انتقادات گسترده‌ای در فضای مجازی روبه‌رو شد و بسیاری از هموطنان نیز این اظهارات را  نژاد پرستانه دانستند و موضع تسنیم  نیز سخیف بودن چنین صحبت‌هایی، آن هم از زبان یک نماینده مجلس است، در گزارش زیر به این موضوع می‌پردازیم که از منظر قانون اساسی و قوانین عادی، برای نمایندگی و یا پست‌های حساس‌تر مانند ریاست‌جمهوری چه نوع تابعیتی شرط است و منظور از ایرانی الاصل بودن چیست؟

** سابقه "ایرانی‌الاصل" بودن به کجا برمی‌گردد؟

سابقه لفظ «ایرانی‌الاصل» بودن به قانون اساسی مشروطه برمی‌گردد. طبق اصل 37 قانون اساسی مشروطه، ولایتعهد با پسر بزرگ‌تر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود در صورتی که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد..."

بعد از ازدواج محمدرضا پهلوی با فوزیه دختر ملک فواد مصری، 14 آبان 1317 این اصل به شرح زیر تفسیر شد: "ماده واحده- منظور از مادر ایرانی الاصل مذکور در اصل 37 متمم قانون اساسی اعم است ازمادری که مطابق شق دوم از ماده 976  قانون مدنی دارای نسب ایرانی باشد یا مادری که قبل از عقد ازدواج با پادشاه یا ولیعهد ایران به اقتضاء مصالح عالیه کشور به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای ملی به موجب فرمان پادشاه عصر صفت ایرانی به او اعطاء شده باشد."

سابقه لفظ «ایرانی‌الاصل» بودن به قانون اساسی مشروطه برمی‌گردد. طبق اصل 37 قانون اساسی مشروطه، ولایتعهد با پسر بزرگ‌تر پادشاه که مادرش ایرانی الاصل باشد خواهد بود در صورتی که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد...

 

 

علت تفسیر اصل 37 به‌این دلیل بود که اگر محمدرضا پهلوی از فوزیه صاحب فرزند پسر شد، مشکلی در ولی‌عهدی فرزند وی به‌وجود نیاید به‌همین دلیل به فوزیه صفت "ایرانی‌ الاصل" اهدا شد. 

یکی دیگر از اصول قانون اساسی مشروطه که به ایرانی‌الاصل بودن وزرا تاکید می‌کرد، اصل 158 بود: "هیچکس نمی‌تواند به مقام وزارت برسد مگر آن که مسلمان و ایرانی‌الاصل و تبعه ایران باشد."

با پیروزی انقلاب اسلامی، لفظ ایرانی‌الاصل بودن در قانون اساسی، تنها برای رئیس‌جمهور به‌کار رفت. براساس اصل 115 قانون اساسی، "رئیس‌جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور."

اولین انتخابات ریاست‌جمهوری محل مناقشه بر سر این اصل شد. یکی از مهم‌ترین کاندیداهای ریاست‌جمهوری، جلال‌الدین فارسی بود که از طرف حزب جمهوری اسلامی پا به میدان می‌گذاشت. شیخ علی تهرانی از اطرافیان بنی‌صدر که بعد از انقلاب به صدام پناهنده شد، بحث افغانی‌الاصل بودن جلال الدین فارسی را مطرح کرد.

فارسی در گفت‌وگویی در این‌باره چنین توضیح می‌دهد: "منافقین روی شیخ علی تهرانی کار کردند. او از اینکه مقام معظم رهبری جایگاهی در میان مسوولان بلندپایه انقلاب داشتند ناراحت بود و به این موضوع حسودی می‌کرد. به دنبال فرصت می‌گشت تا ضربه‌ای به مقام معظم رهبری و حزب جمهوری بزند. این‌گونه بود که آمد مساله افغانی بودن ما را مطرح کرد. البته او مساله خلاف واقعی را نگفت. پدر و مادر من در زمان قاجاریه از هرات به ایران آمدند. هرات یکی از پایتخت‌های ایران بوده. مرکز امپراتوری بزرگی بوده است که این مسجد گوهرشاد یکی از یادگاری‌های‌‌ همان امپراتوری است. هرات مرکز ادبیات فارسی است. ترجمه قرآن به فارسی برای نخستین بار در هرات انجام شده است. اما اینکه این بحث را در بزنگاه انتخابات آمد مطرح کرد فقط برای ضربه زدن به مقام معظم رهبری بود."

جلال‌الدین فارسی کاندیدای اولین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به‌دلیل ایرانی‌الاصل نبودن از رقابت‌های انتخاباتی استعفا داد

آن زمان هنوز شورای نگهبان تشکیل نشده بود تا تفسیر خود را از این اصل ارائه دهد. امام خمینی نیز برای اینکه شک و شبهه‌ای در انتخابات نباشد، در نامه‌ای به تاریخ 1 دی‌ماه 58 خطاب به مدرسان حوزه علمیه چنین نوشتند "بسمه تعالی‌. جناب آقای جلال الدین فارسی با آنکه شخص شایسته‌ای است، لکن ایرانی الاصل نیستند. آقایان مدرسین قم این مطلب را اعلام کنند، ایشان نمی‌توانند رئیس جمهور شوند. خود ایشان هم بنا شد انصراف خود را اعلام کنند."

در ارتباط با نمایندگی مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی لفظ ایرانی الاصل قید نشده است و تنها در قانون انتخابات مجلس درباره انتخاب شوندگان قید "اعتقاد و التزام عملی به اسلام و تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران" آمده است.

** چه کسانی تبعه ایران و "ایرانی‌الاصل" هستند؟

براساس ماده 979 قانون مدنی، اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می‌شوند:

"1- کلیه‌ ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آن‌ها مسلم باشد. تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آن‌ها مورد اعتراض دولت ایران نباشد.

2- کسانی که پدر آن‌ها ایرانی است اعم از این که در ایران یا درخارجه متولد شده باشند.

3- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشند.

4- کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آن‌ها در ایران متولد شده به وجود آمده‌اند.

5- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به هجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند والا قبول شدن آن‌ها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است.

6- هر زن تبعه‌ی خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند.

7- هر تبعه‌ خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد."

افرادی که اصالتاً تابعیت ایران را دارا هستند و آن را تحصیل نکرده‌اند، مشکلی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی ندارند. در ارتباط با ریاست‌جمهوری مرتبه‌ای بالاتر از تابعیت، یعنی ایرانی‌الاصل ذکر شده است. شورای نگهبان که مفسر قانون اساسی است، تاکنون درباره اصل 115 نظر تفسیری ارائه نکرده است

 

 

افرادی که تابعیت ایرانی ندارند و به اصطلاح حقوقی آن را "تحصیل" می‌کنند، براساس اصل 982 قانون مدنی، از کلیه‌ حقوقی که برای ایرانیان مقرر است بهره‌مند می‌شوند ولی نمی‌توانند به این مقامات برسند: ریاست جمهوری و معاونین او، عضویت در شورای نگهبان و ریاست قوه قضاییه، وزارت و کفالت وزارت و استانداری و فرمانداری، عضویت در مجلس شورای اسلامی، عضویت شوراهای استان و شهرستان و شهر، استخدام در وزارت امور خارجه و نیز احراز هر گونه پست و مأموریت سیاسی، قضاوت، عالی‌ترین رده فرماندهی در ارتش و سپاه و نیروی انتظامی . تصدی پست‌های مهم اطلاعاتی و امنیتی.

اگر بخواهیم مورد خاص جواد کریمی‌ قدوسی را در نظر بگیریم، وی و پدرش هردو تابعیت اصلی ایران را دارا هستند. 

افرادی که اصالتاً تابعیت ایران را دارا هستند و آن را تحصیل نکرده‌اند، مشکلی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی ندارند. در ارتباط با ریاست‌جمهوری مرتبه‌ای بالاتر از تابعیت، یعنی ایرانی‌الاصل بودن ذکر شده است.

شورای نگهبان که مفسر قانون اساسی است، تاکنون درباره اصل 115 نظر تفسیری ارائه نکرده است اما براساس نظر حقوقدانان، فرد تبعه ایران زمانی ایرانی الاصل فرض می‌شود که علاوه بر خود وی پدرش نیز دارای تابعیت اصلی ایرانی باشد. وجود تابعیت اصلی یعنی تابعیت اکتسابی برای وی و پدرش قابل پذیرش نیست.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon