مبعث، آغاز رسالت نبوی تا دستیابی به تمدن مهدوی است

مبعث، آغاز رسالت نبوی تا دستیابی به تمدن مهدوی است

پژوهشگر مهدویت با بیان آنکه مبعث را باید در فرآیند تمدن مهدوی بازتعریف کرد، معتقد است حوزه‌های علمیه اگر قصد عمل به سیره نبوی را دارند، باید گفتمان مهدویت را در حوزه‌ها شکل دهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، به‌باور شیعه، مهدویت اصلی‎ترین معارف الهی است که خداوند متعال وعده تحقق آن را در قرآن کریم بارها با مفاهیم مختلف بیان کرده است و بهترین خوبان بشر یعنی انبیا و رسل(ع) و بر فراز رسولان(ع)، اولوالعزم من‌الرسل را در مسیر تحقق آن قرار داده است. مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند: «مسأله مهدویت یک مسأله اصلى است؛ جزو اصلى‌ترین معارف الهى است... همان چیزی است که همه‌ انبیاء، همه‌ بعثتها برای خاطر آن آمدند». (بیانات در 90/4/18)

از این جهت از رایج‌ترین تفکرات عصر پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام مربوط به مهدویت بود. وجود روایات فراوان درباره کیفیت ولادت امام زمان(عج)، وقایع عصر غیبت، فتنه‌های آخرالزمان و معرفی کیفیت عصر ظهور حجم زیادی از معارف مهدوی را بین مردم رواج داده بود تا حدی که موضوع مهدویت و ظهور نقل مجالس آن زمان بود.

به‌مناسبت روز مبعث رسول گرامی اسلام(ص) با احساس عبادی، مسئول کانون فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)  استان مازندران و کارشناس ادیان بین‌الملل و معارف اسلامی  گفت‌وگویی با محوریت «ضرورت فرهنگ‌سازی مهدوی مبتنی بر سیره نبوی» ترتیب دادیم.

عزم پیامبران و معجزاتشان در مسیر مهدویت و ظهور بود

* یکی از ایده‌های نظری شما در حوزه مهدویت، تلاش انبیا و رسولان در راستای مهدویت و امر ظهور است. مهدویت چه ارتباطی با رسالت انبیا دارد؟

انبیا و رسولان به‌حسب عهدی که با خداوند متعال بستند، به‌قدری در فضای مهدویت و آینده بشریت سِیر می‌کردند که حتی معجزات خویش را در درجه اول در این راستا به‌کار می‌گرفتند و آن‌ها را برای منجی آخرالزمان به‌یادگار می‌گذاشتند. بر اساس روایات متعددی که وجود دارد، معجزات رسولان الهی در نهایت به دستان امام زمان(عج) می‌رسد و حضرت آن‌ها را به‌کار می‌گیرد؛ معجزاتی مثل عصای موسای نبی، نگین سلیمانی که توسط آن اجنه را تسخیر کرد، تابوت عهد و... از جمله این معجزات است.

در واقع این عهدی بود که در عالم میثاق از آنها گرفته شد. امام صادق به‌نقل از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود «خداوند متعال، برای من و دوازده امام بعد از من، پیمان گرفت و آنها حجت‌های خدا بر خلقند، دوازدهمین ایشان، «قائم» است که خداوند به‌وسیله او، زمین را سرشار از قسط و عدالت می‌کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد؛ ‏إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخَذَ مِیثَاقِی وَ مِیثَاقَ‏ اثْنَیْ‌عَشَرَ إِمَاماً بَعْدِی وَ هُمْ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ الثَّانِی‌عَشَرَ مِنْهُمْ الْقَائِمُ‏ الَّذِی یَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا». بر اساس دیگر روایات، اول نفراتی که درباره نصرت ائمه و اهل عترت میثاق بستند، رسولان و انبیا معرفی شدند که در این بین اولوالعزم از همگان سبقت گرفتند. جالب است که امام باقر(ع) علت اولوالعزمی پنج رسول بزرگوار را عزم در قبال مهدویت معرفی کرده فرمودند: مقوله اولوالعزمی به‌خاطر عزم در قبال مهدی(عج) در این پنج نفر ثبت شد؛ فَثَبَتَتِ‏ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی‏» و این شاه‌کلیدی برای محققان ما در عرصه مهدویت محسوب می‌شود.

بعتث نبوی را در خط مهدویت بازتعریف کنیم

بنابراین هدف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله همان هدف انبیا و رسولان الهی بود؛ یعنی یکی از اهداف والای رسول گرامی اسلام که در اوج اولوالعزم و تمام خوبان درگاه الهی قرار دارند، باید مسئله مهدویت و ظهور بوده باشد؛ لذا باید بعثت را از این منظر مطالعه کرد. با این نگاه برنامه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله منحصر در زمان خویش نبود بلکه ایشان با تعیین جانشینان خویش به‌خواست خدا به‌دنبال تحقق دین حق و نیز تحقق صلح و عدالت جهانی به‌سردمداری امام عصر(عج) بود، لذا خداوند در آیه‌ای از قرآن یکی از مأموریت‌های عظیم رسول‌اللّه را این‌گونه معرفی می‌کنند: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ‏ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون‏؛ اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و دین حق روانه کرد، تا آن را بر هرچه دین است فائق کند، هرچند مشرکان را ناخوش آید». بر اساس روایاتی از امام صادق علیه السلام، تحقق این آیه در زمان خروج قائم عجّل ‌اللّه تعالی فرجه خواهد بود؛ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ. حالا با این نوع نگاه باید خط عداوت دشمنان را که در اوج آن یهودند، در این مسیر دانست.

برنامه پیامبر(ص) منحصر در زمان خویش نبود بلکه ایشان با تعیین جانشینان خویش به‌خواست خدا به‌دنبال تحقق دین حق و نیز تحقق صلح و عدالت جهانی به‌سردمداری امام عصر(عج) بود. حالا با این نوع نگاه باید خط عداوت دشمنان را که در اوج آن یهودند، در این مسیر دانست.

 

 

 

* دشمنان و به‌ویژه یهود چگونه دشمنی خود را در تقابل با مهدویت و امر ظهور ابراز داشتند؟

یهودیان از برنامه الهی و برنامه رسول خدا اطلاع داشتند. آنها بر اساس آموزه‌های کتب مقدس خود بر این مسئله واقف بودند که منجی دوازدهمین از نسل رسول آخرالزمان است؛ بر این اساس به‌شدت به‌دنبال نابودی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برآمدند، وگرنه چه ضرورتی داشت که در مکان بی آب و علف عربستان مستقر شوند؛ آن هم در قلعه‌هایی نفوذناپذیر. اما خداوند ایشان را از آسیب یهودیان مصون نگه‌داشت.

غدیر برنامه‌ای در مسیر تثبیت و تداوم مهدویت بود

 بالاخره ماجرای رسول گرامی اسلام(ص) ختم به جریان غدیر برای تعیین جانشینی و در واقع اعلان رسمی امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه اطهار شد. هرچند جهت جلوگیری از این رویداد، برنامه‌هایی جهت ترور پیامبر ترتیب دادند که به‌اذن خدا رفع شد. جامعه مسلمین که تا آن زمان با معارف مهدویت و آخرالزمان انس گرفته بودند تا حدی که حتی حساسیت اهل کتاب یعنی مسیحیان و یهودیان را برانگیخته بود، حالا منتظر است ببیند آن حضرت چه توصیفاتی درباره آن منجی پایانی دارد، در واقع غدیر برنامه‌ای در مسیر تثبیت و تداوم مهدویت بود.

در بخش‌هایی از توصیفات امام عصر عجّل ‌اللّه تعالی فرجه در خطبه غدیر می‌خوانیم:

آگاه باشید، همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست؛ او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. آگاه باشید که اوست انتقام‌گیرنده از ستمکاران. آگاه باشید که اوست فاتح دژها و منهدم‌کننده آنها. آگاه باشید که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمای آنان. آگاه باشید که او خونخواه تمام اولیای خداست؛ أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی، أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ، أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ، أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها، أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها، أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِوْلِیاءِالله.

با توجه به این بیانات طبیعی بود که دشمنان که در اوج آنها یهود قرار داشت، نگرانی بیشتری نسبت به این منجی داشته باشند؛ چرا که تفکر یهود، آقایی و سروری بر دنیاست و حالا دارد با توصیفات فردی از نسل پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) مواجه می‌شود که بناست دین اسلام را بر تمامی ادیان غلبه دهد و از ستمگران انتقام بگیرد، بنابراین باید از ریشه جلوی این قضیه گرفته می‌شد و چه فرصتی بهتر از زمانی که پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) فوت کند، یا به‌نقلی ترور را توسط زنی یهودی از همان پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) آغاز کردند.

تفکر یهود، آقایی و سروری بر دنیاست و حالا در غدیر با توصیفات فردی از نسل پیامبر مواجه می‌شود که بناست دین اسلام را بر تمامی ادیان غلبه دهد و از ستمگران انتقام بگیرد.

 

 

در فرازی دیگر فرمودند: «آگاه باشید که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده‎اند.أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ.» این مسئله استناد مناسبی بر جریان مهدویت بین خوبان از گذشته و حتی امت‌های آنها نسبت به جریان مهدویت و آخرالزمان است؛ همچنان که با کمی جست‌وجو درمی‌یابیم بخش‌هایی از متون مقدس مربوط به پیشگویی‌های آخرالزمانی است.

تعدد احادیث مهدوی پیامبر، جامعه را به حالت انتظار در آورد

* شما اشاره داشتید جامعه مسلمین در طول رسالت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با مسئله مهدویت و آخرالزمان انس گرفته بودند؛ درباره چگونگی این امر بیشتر توضیح می‌دهید؟

یکی از رایج‌ترین گفتمان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله طی رسالت‌شان، تبیین آخرالزمان و ظهور بود که در قالب بیان احادیث فراوان نمود یافت. به‌قدری این احادیث فراوان مطرح می‌شد که مردم به‌ویژه برخی صحابه مدام از این مسئله از پیامبر پرسش می‌کردند. پس از شهادت ایشان نیز بزرگ‌ترین فتنه‌گران، افراد و گروه‌هایی بودند که با تطبیق احادیث نبوی، خود را مهدی، نفس زکیه، خراسانی و... معرفی می‌کردند و شیعیان دچار فتنه می‌شدند؛ چرا که احادیث متعدد نبوی در مسئله مهدویت، جامعه را در حالتی از انتظار فرو برده بود. عده‌ای نیز از این حالت انتظار سوءاستفاده و خود را منجی پایانی و یا یاوران مهدی معرفی می‌کردند.

برای درک احادیث نبوی کافی است به معجم هشت‌جلدی احادیث مهدویت رجوع کنید. سه جلد ابتدایی این معجم اختصاص به احادیث پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) دارد. اما وقتی اندیشمندان ما قصد دارند درباره مهدویت در نگاه پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) سخن بگویند، معمولاً به دو سه حدیث اکتفا می‌کنند؛ از جمله اینکه افضل اعمال امت من انتظار فرج است، یا هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.

* با این تعریف آیا نمی‌توان به این نتیجه رسید که ما در این بخش از سیره نبوی عملکرد قابل قبولی نداریم؟

مبلغان مسیحیت مغز متفکر صنعت هالیوود درباره آخرالزمانند

من در جایگاه یک طلبه عرض می‌کنم که اگر حوزه‌های علمیه اگر قصد عمل به سیره نبوی دارند، باید گفتمان مهدویت را در حوزه‌ها شکل دهند و به یک‌سری دروس فقهی و اصولی اکتفا نکنند. بنابراین وقتی می‌گوییم حوزه علمیه نیاز به تحول دارد، یعنی باید بنای خود را بر گفتمان مهدویت بگذارد، همان کاری که مسیحیان و یهودیان در مدارس علمی خود انجام می‌دهند و نتایج کارشان را در قالب هالیوود به‌خورد جوامع می‌دهند. آمارها حاکی از آن است که هالیوود که در دستان یهودیت صهیونیست است، سالانه ده‌ها فیلم با مضمون آخرالزمان و منجی تولید می‌کند. در این فیلم‌ها یا حضرت مهدی را چهره‌ای مخرب نشان می‌دهند و یا به نبرد با انبیای الهی همچون حضرت عیسی علیه‌ السلام می‌پردازند تا آنها را افرادی ضعیف و فاقد هر قید و بندی معرفی کنند. آنها اندیشه خود را از کجا می‌آورند؟ مبلغان دینی خود که به نام اوانجلیست‌ها مشهورند.

من در جایگاه یک طلبه عرض می‌کنم که اگر حوزه‌های علمیه عمل به سیره نبوی دارند، باید گفتمان مهدویت را در حوزه‌ها شکل دهند و به یک‌سری دروس فقهی و اصولی اکتفا نکنند، بنابراین وقتی می‌گوییم حوزه علمیه نیاز به تحول دارد، یعنی باید بنای خود را بر گفتمان مهدویت بگذارد، همان کاری که اوانجلیست‌ها یعنی مبلغان مسیحیت صهیونیست انجام می‌دهند و اتاق فکر هالیوود درباره آخرالزمانند.

 

 

 

عمدتاً به مسئله انتظار فرج پرداختیم و آن را هم مسئله‌ای سطحی معرفی کردیم؛ در حالی که خود این انتظار باید مقدماتی داشته باشد. هر کسی که بنشیند در یک کنجی و برای فرج امام دعا کند، نمی‌توان گفت این شخص منتظر است. هرچند دعا بسیار ارزش دارد و باید همواره برای امر ظهور دعا کرد و چه‌بسا همین امر آغازگر حس انتظار در فرد باشد، اما همه انتظار به نشستن و دعا کردن نیست بلکه باید قیام کرد و به جست‌وجوگری در معارف مهدویت پرداخت. اگر فرمودند «أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ انْتِظَارُ الْفَرَج‏»، پیامبر در دیگر روایت فرمود «برترین اعمال، سخت‌ترین آنهاست؛ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا». یعنی وقتی بناست مسئله‌ای برترین اعمال شود، کار ساده‌ای نیست. یا امام سجاد علیه السلام در روایتی در اهمیت ثبات قدم در مسیر ولایت عترت در زمان غیبت فرمود: «کسى که در زمان غیبت قائم ما بر ولایت ما استوار باشد، خداوند پاداش هزار شهید از شهداى جنگ بدر و احد را به او می‌دهد؛ مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلایَتِنا فى غَیْبَةِ قائِمِنا اَعْطاهُ اللّه ُ اَجْرَ اَلْفِ شَهیدٍ مِثْلَ شُهَداء بَدْرٍ وَ اُحُدٍ.» حالا باید پرسید آیا اجر هزار شهید امر ساده‌ای است یا امر مهدویت و ثبات در این مسیر امر دشواری است؟

از منظری دیگر، اگر بناست برترین کارها انتظار فرج باشد، یعنی رویکردها باید مهدویت باشد الآن افضل عمل حوزه‌های علمیه و مراکز فرهنگی ما چیست؟ هرکسی می‌تواند به‌راحتی قضاوت کند. با خروجی‌ها می‌توان سنجید.

بنابراین قیام برای جست‌وجوی معارف مهدوی بسیار اهمیت دارد. در عصر حاضر انقلاب اسلامی رخ داد، پس از آن بیداری اسلامی و موجی از بیداری در قالب اربعین حسینی شکل گرفت، شدت ابتلائات و حوادث افزایش یافته است؛ آیا اینها نمی‌تواند برای هر عاقلی نشانه‌ای از رویدادی عظیم باشد که مقدمات آن یک به یک طی می‌شود؟

پس چرا حوزه‌های علمیه به همان سبک چند صد ساله گذشته خود سعی دارند دین را فهم کنند و خود را با برنامه‌های خدا تطبیق ندهند؟ چه حجمی از بدنه حوزه علمیه به معارف انقلاب، بیداری اسلامی و اربعین حسینی آن هم با رویکرد مهدویت پرداخته است؟

اتفاقاً کسانی که سعی دارند افسار دین مردم را دست بگیرند، با همین ادعاهای مهدویت از جمله احمد الحسن وارد می‌شوند و حتی قشر طلاب ما را هم جذب می‌کند. این نشان می‌دهد مردم به‌صورت فطری محتاج معارف مهدوی هستند. وقتی حوزه نتواند این نیاز را برآورده کند، این مدعیان وارد می‌شوند.

اندیشه مهدویت وحدت‌زاست

آورده دیگری که طرح مباحث مهدویت مبتنی بر اندیشه نبوی خواهد داشت، ایجاد وحدت است، چه اینکه کلّیت این امر مورد وفاق شیعه و سنی است. حجم زیادی از روایات آخرالزمانی در منابع اهل‌سنت هم وجود دارد. کتب «ملاحم و فِتَن» اولین بار توسط عالمان اهل‌سنت نگاشته شد. حتی سیدبن طاووس با استفاده از کتاب‌های فتن اهل‌سنت کتاب «التشریف بالمنن» معروف به «الملاحم و الفتن» را جمع‌آوری کرده است.

* طرح مباحث مهدویت و آخرالزمان آن هم مبتنی بر معلومات صحیح چه آورده‌های مثبت دیگری برای جامعه خواهد داشت؟

به احادیث پیامبر و اهل‌بیت ایشان باید با نگاه کاربردی نگریست نه صرفاً بیان روایت. این انوار مقدس الهی وقتی از آینده سخن می‌گویند، یعنی برنامه خداوند را معرفی می‌کنند؛ برنامه‌ای که باید خود را با آن تطبیق داد و جامعه را برای آن رویدادها آماده کرد. با بررسی این روایات، اولین ویژگی را در افزایش معرفت مردم نسبت به امام عصر آخرالزمان و ظهور خواهیم یافت. اگر به‌صورت دقیق نتوانیم به تبیین معارف مهدویت دست یابیم، هراندازه جلوتر رویم، بیشتر غرق در فتنه‌ها می‌شویم؛ مثلاً مسئله صیحه آسمانی از جمله رویدادهای آخرالزمانی است که جامعه باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد.

علامه مجلسی در جلد 52 بحار خود از رسول اکرم روایت می‌کند: «به‌هنگام خروج قائم(عج) منادی آسمان بانگ می‌زند: ای مردمان، خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امت محمد را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکه به او برسانید».

یا نعمانی در کتاب «الغیبة» خود از امام صادق نقل می‌کند: «هنگامی که بانگ آسمانی را بشنوند، مانند کسی که بر سرش مرغ نشسته باشد، خشکشان می‌زند. تمامی دشمنان خدا در برابر صیحه آسمانی خاضع و مطیع می‌شوند. اگر در خبری هم دچار شک و تردید باشند، در مورد صیحه آسمانی هیچ تردیدی نخواهند داشت که با نام پدر و نام اجداد طاهرین او (حضرت مهدی علیه السلام) ندا داده خواهد شد

همان طور که قبلاً عرض کردم، جهل و ناآگاهی مردم و نخبگان جامعه سبب انحراف آنها از مسیر حق و افتادن در ورطه مدعیان دروغین شد. اگر در بستر تاریخ هم نگاه کنیم، با جریاناتی مثل واقفیه و اسماعیلیه مواجه می‌شویم که به‌دلیل عدم معرفت صحیح نسبت به معارف عترت، مسیر اشتباهی پیمودند و افرادی مثل اسماعیل فرزند امام صادق را همان مهدی غایب و واقفیه امام کاظم را منجی آخرین دانستند که در غیبت به‌سر می‌برد. بزنطی از اصحاب نزدیک آن حضرت و از راویان حدیث شیعه بود که دچار این دست‌اندازهای معرفتی شد، بنابراین اگر جریان‌شناسی مدعیان را از خود پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) تا الآن نگاه کنیم، قطعاً نکته مهم جهل مردم است.

اگر در بستر تاریخ هم نگاه کنیم، با جریاناتی مواجه می‌شویم که به‌دلیل عدم معرفت صحیح نسبت به معارف عترت، مسیر اشتباهی پیمودند و افرادی مثل اسماعیل فرزند امام صادق را همان مهدی غایب و واقفیه، امام کاظم را منجی آخرین دانستند.

 

 

آنچه امروز حلقه مفقوده جامعه شیعه است، ناآگاهی از مبانی مهدویت است؛ به جامعه این تصور را ایجاد کردیم که مهدویت خلاصه‌شده در ویژگی‌های ظاهری امام زمان عجّل ‌اللّه تعالی فرجه و یک‌سری احادیث آخرالزمانی که آن هم در نهایت به ناامیدی و تاریکی ختم می‌کنیم و به‌گونه‌ای مطرح نمی‌کنیم که اتفاقاً آخرالزمان و ابتلائات آن عرصه رشد و تزکیه مؤمنان و افول جبهه باطل است. خداوند در آیه141 آل‌عمران در توصیف کلی آن دوران می‌فرماید: «وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ‏ الْکافِرینَ؛ تا خدا کسانى را که ایمان آورده‏‌اند خالص و کافران را [به‌تدریج‏] نابود کند.»

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران