مهجوریت "مهارت آموزی و هنرستان‌ها" در کنار هجوم سنگین به رشته تجربی!

مهجوریت "مهارت آموزی و هنرستان‌ها" در کنار هجوم سنگین به رشته تجربی!

آموزش و پرورش هنوز به هدف کمی پیش‌بینی شده در سال ۹۶ دست نیافته است، چه رسد به هدف کمی سال ۱۳۹۹ که پوشش ۴۷ درصدی دانش‌آموزان در رشته‌های مهارتی است!

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ نگاهی به آمار داوطلبان کنکور و رقابت فشرده در گروه علوم تجربی که هر سال هم تکرار می‌شود، نشانه‌‌ای از مسیر نامناسب نه فقط در حوزه هدایت تحصیلی و انتخاب رشته دانش‌آموزان بلکه وضعیت بازار کار کشور دارد.

 وزارت آموزش و پرورش در بحث هدایت تحصیلی پروتکل دقیقی  ندارد و از همان دوره ابتدایی برنامه‌ریزی مدون برای شناسایی استعداد و علاقه دانش‌آموز در دست نیست نهایت این می‌شود که در پایان پایه نهم،‌ نمره ملاک قرار می‌گیرد و بدون ارائه پرونده مشخصی از استعداد، توانایی و علائق دانش‌آموز به او می‌گوییم که باید به فلان رشته بروی!

حالا نتیجه این شده است که 40.4 درصد دانش آموزان به تحصیل در «رشته علوم تجربی» هدایت شوند! و تنها حدود 14.37 درصد به تحصیل در «رشته ریاضی فیزیک» سوق پیدا کنند.

اگر رئیس‌جمهور بارها از "مهارت" و مهارت آموزی سخن می‌گوید، آیا برای تحقق این هدف برنامه‌ریزی مشخصی وجود دارد؟ وقتی هنرستان‌ها مناسبترین ظرفیت برای آموزش مهارت و کنترل تب ورود به رشته تجربی هستند چرا به دلیل نبود امکانات یا نیروی انسانی کافی به چشم‌انداز تعیین شده برای هدایت دانش‌آموزان به رشته‌های فنی نرسیده‌ایم؟  یا اساساً آموزش‌وپرورش چقدر توانسته در گفتمان سازی این موضوع و تغییر نگرش خانواده‌ها به رشته‌های فنی و مهارتی موفق عمل کند؟

رهبر انقلاب نیز سال 98 در جمع مسئولان آموزش و پرورش و فرهنگیان گفتند: « برخورداری نوجوانان و جوانان ایرانی از مهارت تبدیل علم به عمل را بسیار مهم و پربرکت است و مهارت آموزی باید از مدارس و دبیرستان‌ها شروع و پیگیری شود.»

در بحث آموزش مهارت به دانش‌آموزان شاخه نظری، دانش‌آموزان دوره متوسطه اول، مشکلات پیش روی هنرستان‌ها با حسین صادقی؛ معاون آموزشی، برنامه‌ریزی و مقررات دفتر آموزش متوسطه نظری وزارت آموزش و پرورش گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

تسنیم: اخیرا وزیر آموزش و پرورش یک بار دیگر بر هدایت 50 درصد دانش‌آموزان به سمت هنرستانها خبر داد، آموزش و پرورش چند سال است که تأکید دارد طبق برنامه ششم توسعه باید 50 درصد دانش‌آموزان را به سمت شاخه‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش هدایت کند اما در عمل توانسته 36 یا 37 درصد دانش‌آموزان را به سمت شاخه‌های فنی هدایت کند، موانع تحقق این هدف چیست؟

برای پاسخ به این سؤال لازم است اشاره کوتاهی به تکالیفی که قوانین جاری کشور در این رابطه بر دوش وزارت آموزش و پرورش گذاشته است، داشته باشیم.

وزارت آموزش و پرورش به استناد مفاد بند «ت» از ماده «4» قانون برنامه ششم توسعه کشور، قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب 25 بهمن 66 مجلس شورای اسلامی، بند «6 » از قسمت «پ» اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، مصوبه 626 تاریخ 30 مهر 77 شورای عالی آموزش و پرورش، راهکار 5-6 سند تحول بنیادین و بند «6» حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری در برنامه درسی ملی، مکلف است بستر مناسب برای ارائه آموزش مهارت و شایستگی برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز کشور را برای دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه(شاخه نظری) به گونه‌ای فراهم کند که دانش آموختگان پس از فراغت از تحصیل دوره متوسطه، در صورتی که انگیزه و علاقه‌ای برای ورود به بازار کار داشته باشند، بتوانند در شغل مورد علاقه خود جذب شوند یا با راه اندازی کسب و کار آزاد و کار آفرینی برای درآمد حلال، معاش خود را تأمین کنند.

علاوه برآن بند «الف» ماده 65 از بخش 12 (آموزش عمومی ، آموزش عالی و علم و فناوری) قانون برنامه ششم توسعه کشور، دولت را به ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت و انجام اقدامات زیر مکلف کرده است تا به منظور افزایش سهم آموزش‌های مهارتی در نظام آموزشی کشور با رویکرد تحقق اقتصاد مقاومتی و اقتصاد دانش بنیان در طول اجرای قانون برنامه، از طریق بازنگری و اصلاح ساختار نظام اداری دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و افزایش منابع و تجهیزات نسبت به افزایش سهم دانشگاه فنی و حرفه‌ای و دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی در نظام آموزشی کشور اقدام و تجهیزات آموزشی هنرستان‌ها، آموزشکده‌ها و دانشکده‌های فنی و حرفه‌ای را به روز کند.

همچنین در بند «ب» ماده مذکور، دولت را موظف می‌کند تا به منظور حضور مؤثر نظام آموزش عالی کشور در تولید، توسعه و نشر علم و فناوری و تربیت دانشجو در سطح بین المللی و برقراری توازن و ارتقای کیفیت آموزش عالی و پژوهش و فناوری، در طول برنامه اهداف مندرج در جدول شماره زیر را اجرایی کند:

 اهداف کمی برنامه ششم

واحد

عنوان

1400

1399

1398

1397

1396

50

47

43

40

38

درصد

سهم دانش‌آموزان مهارتی تا پایان برنامه در نظام آموزش های رسمی آموزش متوسطه

یک سال فرصت برای هدایت 50 درصد دانش‌آموزان به هنرستان‌ها

لذا تحقق هدف پیش بینی شده و هدایت 50 درصدی دانش‌آموزان به سمت هنرستان‌ها و رشته‌های مهارتی در بازه زمانی 5 ساله بوده و آموزش و پرورش تا تحقق کامل این هدف، یک سال بیشتر فرصت ندارد.

هدف پیش‌بینی شده سال 96 نیز محقق نشد

اما این که چرا آموزش و پرورش نتوانسته است سهم دانش‌آموزان مهارتی را مطابق هدف گذاری برنامه ششم تا پایان برنامه در نظام آموزش‌های رسمی آموزش متوسطه پیش ببرد، مقوله‌ای است که نیازمند واکاوی بیشتر است. چرا که از این منظر، آموزش و پرورش هنوز به هدف کمی پیش بینی شده در سال 96 نیز دست نیافته است، چه رسد به هدف کمی سال 1399 که پوشش 47 درصدی دانش‌آموزان در رشته‌های مهارتی است!

البته باید اذعان داشت که عوامل بسیاری در این زمینه دخیل است که هدایت تحصیلی صحیح، براساس استعداد و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان، نقطه آغاز است که در این باره علاوه بر نهاد آموزش و پرورش، نقش خانواده‌ها، گروه همسالان و دوستان، نگرش احاد جامعه و سیاست گذاری به منظور ایجاد فرصت‌های شغلی را نباید نادیده انگاشت.

آنچه مسلم است، وزارت آموزش و پرورش همواره تلاش کرده است تا بر اساس برنامه‌های توسعه‌ای کشور، شرایط انتخاب رشته تحصیلی آگاهانه دانش‌آموزان را فراهم کرده و هدایت تحصیلی دانش‌آموزان را متناسب با علاقه، استعداد و نیاز جامعه اجرا کند اما همین موضوع از یک منظر دیگر، خود یکی از عوامل و موانع مهم عدم تحقق اهداف پیش بینی شده در برنامه ششم شده است! چرا که اغلب خانواده‌ها با توجه به ایده آل‌ها و چشم اندازهای شغلی فرزندان‌شان، در پی هدایت آن‌ها به سوی رشته‌های خاص شاخه نظری هستند.

اگرچه این بدان معنی نیست که همه رشته‌های شاخه فنی و حرفه‌ای و کاردانش جاذبه لازم برای دانش‌آموزان را نداشته باشند. بعضاً در همین شاخه، رشته‌های پرتقاضایی وجود دارد که به جهت عدم وجود فضا، تجهیزات و امکان ایجاد رشته، دانش‌آموزان از تحصیل در آن رشته تحصیلی محروم می‌شوند.

رشته تجربی انتخاب 40 درصد دانش‌آموزان!

تا جایی که این مسئله موجب شده است تا 40.4 درصد دانش آموزان به تحصیل در «رشته علوم تجربی» هدایت شوند! و تنها حدود 14.37 درصد به تحصیل در «شته ریاضی فیزیک» سوق پیدا کنند. به طوری که این رویکرد موجب شده تا در سال تحصیلی 99-98 سهم دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه نظری به 65.23 و سهم دانش آموزان شاخه فنی و حرفه‌‌ای به 15.62 و سهم دانش‌آموزان کاردانش به 14.19درصد برسد، که به نظر می‌رسد اگر تمهیدات لازم برای ترمیم وضع موجود فراهم نشود، ادامه این روند برای آینده شغلی کشور به شدت نگران کننده وآسیب زا خواهد بود.

تسنیم: موضوع مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که گاهی آموزش و پرورش برای تحقق این هدف به سمت هدایت تحصیلی اجباری سوق پیدا می‌کند و در فرم‌های هدایت تحصیلی، اولویت الف برای دانش‌آموزان رشته‌های زمینه صنعت و خدمات تعیین می‌شود تبعات این هدایت اجباری به سمت شاخه‌های فنی و حرفه‌ای چه می‌تواند باشد؟

بی شک یکی از مهم ترین وظایف آموزش وپرورش کمک به دانش‌آموزان در جهت رشد خودآگاهی،کشف استعدادها و طرح ریزی تحصیلی و شغلی برای ورود به آموزش عالی و یافتن جایگاه شغلی و بازار کار است. اهمیت این موضوع به حدی است که بی توجهی به آن می‌تواند خسارات جبران ناپذیری در آماده سازی نیروی انسانی برای ورود به بازار کار به همراه داشته باشد و تأکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر کسب شایستگی‌ها و مهارت‌های لازم برای هر دانش‌آموز به منظور انتخاب رشته و زمینه تحصیلی مناسب نیز، مؤید این نگاه فرآیندی به مقوله هدایت تحصیلی دانش‌آموزان است.

از این روی بر اساس بند 5-13 برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران، انتخاب شاخه و رشته تحصیلی، در پایان دوره آموزش عمومی، بر اساس نتایج عملکرد درسی و تربیتی دانش‌آموزان در طول این دوره تحصیلی صورت می‌گیرد تا با توجه به میزان استعداد و علاقه خود در هر یک از رشته‌های نظری، فنی و حرفه‌ای و کاردانش ادامه تحصیل دهند که تنوع آن‌ها نیز بر اساس نیاز جامعه، اقتضای زمان و امکان اجرای آن، تعیین می‌شود که البته اهمیت دادن به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش در ساختار نظام جدید آموزشی، در فرهنگ سازی برای ورود دانش‌آموزان به رشته‌های این شاخه تحصیلی بی تأثیر نبوده است.

با همه تکالیفی که بر دوش آموزش و پرورش نهاده شده، معتقدم نتیجه هدایت تحصیلی باید به طراحی مسیر زندگی دانش‌آموزان با انتخاب آگاهانه و آزادانه منجرشود. لذا شناسایی و شناساندن شخصیت، استعدادها وتوانایی ها، علاقه‌ها و تفاوت‌های فردی هر دانش‌آموز و پرهیز از هرگونه اجبار، وظیفه مهم همه عوامل درون و برون مدرسه‌ای در این زمینه است.

اما درج اولویت «الف» برای دانش‌آموزان رشته‌های زمینه صنعت و خدمات در نمون برگ‌های هدایت تحصیلی لزوماً به معنی هدایت تحصیلی اجباری دانش‌آموزان به این رشته‌ها نیست و اولویت بندی های مندرج این نمون برگ ها بر اساس نمرات دانش‌آموزان در طول تحصیل بوده و جنبه پیشنهادی دارد.

چه بسا در بسیاری از مناطق کشور، اولویت «الف» برای رشته «ریاضی فیزیک» یا «ادبیات و علوم انسانی» یا رشته تحصیلی دیگری بوده باشد. لذا باید توجه داشت که اهدافی که وزارت آموزش و پرورش با هدایت تحصیلی دانش آموزان دنبال می کند بیشتر ناظر بر شناسایی و شناساندن استعداد، توانایی ها، علاقه و ویژگی‌های شخصیتی دانش‌آموزان؛ کمک به انتخاب آگاهانه رشته تحصیلی و مسیر آینده شغلی و حرفه‌ای دانش‌آموزان و کمک به توزیع متوازن آنها به شاخه‌ها و رشته‌های تحصیلی براساس سیاست‌های توسعه ای کشور است که پیش تر بدان اشاره شد.

شایان ذکر است که هدایت تحصیلی تا قبل از سال 1395 در پایه دهم و با توجه به عملکرد تحصیلی در دوره راهنمایی و در پایه دهم و بررسی‌های مشاوره‌ای صورت می گرفت. بطوری که دانش‌آموزان در صورت کسب کف نمره، به عنوان شرط لازم و تجمیع نمرات مربوط به بررسی‌های مشاوره‌ای(50نمره) و عملکرد تحصیلی(50نمره) ورود دانش‌آموزان به رشته وشاخه مورد علاقه وارد می‌شدند. اما بر اساس آیین نامه جدید، هدایت تحصیلی دانش‌آموزان بر اساس ملاک‌ها و عوامل زیر و در پایان پایه نهم صورت می‌گیرد:

دانش‌آموزان , هنرستان , کنکور ,

در این شیوه علاوه بر کسب نمره کف به عنوان شرط لازم، هدایت تحصیلی صرفاً بر اساس عملکرد تحصیلی و با لحاظ نمودن ظرفیت منطقه و رتبه بندی عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان انجام می‌شود. به عبارتی دیگر، دانش‌آموزان فقط بر اساس ظرفیت منطقه و رتبه‌ای که در عملکرد تحصیلی دارند، طبقه بندی و ثبت نام می‌شوند.

تسنیم: از طرف دیگر خانواده‌ها هم تمایلی به حضور دانش‌آموزان در هنرستان‌ها ندارند و این وضعیت را در هنرستان‌ها شاهد هستیم که دانش‌آموزان با پایه علمی ضعیف تر به سمت شاخه‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش هدایت می‌شوند که این هم ناشی از سیاست گذاری نادرست در حوزه هدایت تحصیلی است؟

قطعاً در شیوه فعلی هدایت تحصیلی با چالش‌های جدی روبرو هستیم که نظام هدایت تحصیلی را تحت تأثیر خود قرار داده است که لزوماً همه آن‌ها به سبب سیاست گذاری ناصحیح آموزش و پرورش در این حوزه نبوده و متأثر از عوامل گوناگونی است که پرداختن به آن نیازمند نشست‌های تخصصی با حضور خبرگان این حوزه است اما مهم ترین چالش‌های پیش روی هدایت تحصیلی را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

فشار خانواده‌ها برای استقبال از رشته تجربی

1) ضعف فرهنگ و نگرش منفی در میان خانواده‌ها در خصوص بعضی رشته‌ها و توجه خاص به بعضی رشته‌های دیگر.

2)فشار خانواده‌ها در ایجاد ظرفیت بیشتر در رشته تجربی با توجه به آینده شغلی و جایگاه اجتماعی بهتر نسبت به سایر رشته‌ها.

3) نبود آمایش شغلی کشور و هم راستا نبودن مشاغل بومی با رشته‌های موجود در مناطق.

4) فرآیندی نبودن هدایت تحصیلی در تمامی پایه‌ها به علت کمبود مشاور.

5)هم راستا نبودن هدایت تحصیلی آموزش و پرورش با سیاست‌های پذیرش دانشجو؛ (دانش‌آموزان با هر رشته‌ای می تواند داوطلب کنکور در رشته‌های مختلف باشند.)

6) عدم پشتوانه علمی برای اختصاص ظرفیت رشته به استان‌ها و مناطق تابعه و نبود شاخص‌های لازم براساس منابع انسانی، تجهیزات و امکانات و استعدادهای فردی.

7) عدم حمایت دستگاه های متولی حوزه شغلی از هنرستان‌ها و مدارس کاردانش و عدم ارتقای تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی حوزه فنی و حرفه‌ای و کاردانش برای ایجاد ظرفیت‌های جدید.

8) به روز نبودن تجهیزات هنرستان‌های کاردانش و فنی و حرفه‌ای با حوزه صنعت و فناوری‌های نوین.

9) کمبود شدید منابع انسانی متخصص در رشته‌های تخصصی فنی و حرفه‌ای.

10) تعارض بین عملکرد تحصیلی، بررسی های مشاوره‌ای، ظرفیت‌ها و نظر خانواده‌ها.

و عوامل بسیاری که مانع از توسعه متناسب رشته‌های تحصیلی این شاخه تحصیلی شده و موجب شده تا نگرش مثبتی در میان خانواده‌ها و دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل در هنرستان‌ها وجود نداشته باشد و همین مسأله باعث شده تا اغلب دانش‌آموزانی که توانایی ادامه تحصیل در رشته‌هایی با جایگاه اجتماعی بالاتر(از منظر خانواده‌ها) را ندارند، برای آن که از تحصیل باز نمانند، به این شاخه ها روی آورند.

ناگفته نماند که خوشبختانه این نگرش در سال‌های اخیر با تولید برنامه های ویژه و برگزاری جشنواره‌ها و همایش‌های تخصصی تا حد قابل توجهی بهبود پیدا کرده است اما تا رسیدن به نقطه مطلوب، فاصله داریم که توجه به پیشنهادهای زیر می‌تواند ما را به نقطه مطلوب‌تری رهنمون سازد:

1) تهیه و تدوین اطلس مشاغل استانی و اطلاع رسانی لازم به مدارس از طریق سیستم‌های مرتبط.

2) توسعه کمی و کیفی برنامه‌های مبتنی بر تجربه آموزی شغلی و هفته معرفی مشاغل.

3) احیای نقش مشاوره‌ای معلمان به عنوان اولین گام پیش بینی دوره آموزشی مجازی آشنایی با خدمات راهنمایی و مشاوره و هدایت تحصیلی و شغلی.

4) برگزاری کارگاه های بازآموزی مدیران و مشاوران در مورد سیاست‌ها و برنامه‌های هدایت تحصیلی.

5) واقع گرایی در اعلام ظرفیت‌های شاخه‌ها و رشته‌های تحصیلی بر اساس رغبت، توانایی، ظرفیت و امکانات منطقه‌ای.

6) پرهیز از تمرکزگرایی و تفویض اختیار هدایت تحصیلی به شورای آموزش و پرورش استان‌ها (تعیین درصدها، توسعه رشته ها، آمایش شغلی و ...)

تسنیم: موضوع دیگر بحث آموزش یک مهارت به دانش‌آموزان شاخه نظری است که اتفاقاً مورد تأکید مسئولان بالادستی کشور است؛ آموزش و پرورش برای تحقق این هدف طرح "ایران مهارت" را اجرایی کرد اما خروجی مؤثری را از آن مشاهده نکردیم و سرانجام این طرح هم مشخص نیست، اساساً چرا طرح‌هایی از این دست در نهایت در حوزه اجرا ناکام می‌مانند و در شرایط فعلی مدارس ما، امکان آموزش یک مهارت به دبیرستانی‌ها وجود ندارد؟ آیا نباید سیاست گذاری از سال‌های پایین تر حتی دوره ابتدایی باشد و تحقق این موضوع به کاستن از بار برنامه درسی نیاز ندارد؟

به نکته بسیار خوبی اشاره کردید؛ از چرخش‌های تحولی نظام آموزشی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چرخش از انباشت اطلاعات و حافظه محوری به کسب شایستگی‌ها در تمام ساحت‌های تربیتی است.

بر این اساس و با توجه به تکالیفی که اسناد بالادستی و سیاست‌های ابلاغی و قوانین و مقررات برنامه های توسعه، بر دوش نظام آموزشی کشور نهاده است، توجه به موضوع «مهارت آموزی» در راستای تحقق ساحت‌های تربیت علمی و فناورانه و اقتصادی و حرفه ای، به یکی از ضرورت‌ها و اساسی ترین سیاست‌ها و برنامه‌های آموزشی و تربیتی کشور تبدیل شده است؛ تا جایی که مقام معظم رهبری و رئیس جمهور نیز بارها به آن تأکید کرده‌اند.

اگر به قدمت و پیشینه این طرح رجوع کنیم رد پای آن را در اسناد و قوانینی چون، قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش، مصوب 25 بهمن سال 66 مجلس شورای اسلامی، بند«6» از جزء «الف» ماده 19 قانون برنامه پنجم توسعه کشور؛ بند «6» از قسمت «پ» اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، مصوبه 626 تاریخ 330 مهر 77 شورای عالی آموزش و پرورش؛ مفاد بند«ت» از ماده«4» قانون برنامه ششم توسعه کشور و راهکار 5-6 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نیز در اجرای بند «6» حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری در برنامه درسی ملی می‌یابیم که همه آنها آموزش و پرورش را مکلف می‌کند تا بستر مناسب برای ارائه آموزش مهارت و شایستگی در جهت تربیت نیروی انسانی مورد نیاز کشور را برای دانش‌آموزان دوره اول و دوم متوسطه(شاخه نظری) به گونه‌ای فراهم کند که دانش آموختگان پس از فراغت از تحصیل دوره متوسطه، در صورتی که انگیزه و علاقه برای ورود به بازار کار را داشته و بتوانند به شغل مورد علاقه خود جذب یا با راه اندازی کسب و کار آزاد و کار آفرینی، با درآمد حلال، معاش خود را تأمین کنند.

در همین راستا معاونت آموزش متوسطه در اردیبهشت سال 1394 با پایش مهارت‌های کارآفرینی 1,816,274 نفر از دانش‌آموزان دوره اول آموزش متوسطه، نخستین گام خود در نظام جدید آموزشی را حوزه آموزش مهارت‌های کارآفرینی برداشت.

در سالهای بعد با اجرای طرح آموزش‌ حرفه‌ای مهارتی کوتاه مدت (ایران مهارت)، تلاش کرد تا اهداف پیش بینی شده در برنامه‌ها و فعالیت‌های خود به‌ویژه در جهت ایجاد انگیزه و تقویت علاقه دانش‌آموزان به فرهنگ کار و تولید و کارآفرینی را محقق سازد اما این که طرح مذکور تا چه میزان توانست اهداف کمی و کیفی مورد انتظار این معاونت را محقق کند، نیازمند آسیب شناسی، تحقیق و پژوهش است.

آنچه مسلم است، مسئولان دفتر دوره اول آموزش متوسطه، به عنوان یک طرح موفق از آن یاد می‌کنند!

ناکامی طرح‌های مهارتی

اما آنچه از شواهد و قرائن موجود اعم از آمار، روندها و نیز دلالت‌های مبتنی بر شواهد برمی‌آید، این است که ادامه رویکردهای کنونی نظام آموزشی کشور، به جهت فقدان یکپارچگی و جامع نگری در بین سیاستگذاران، برنامه‌ریزان و مسئولان اجرایی و... در آموزش و پرورش عدم آینده نگری و اجرای شتابزده طرح‌ها، تصمیمات اقتضایی، نبود برنامه‌ریزی استراتژیک برای توسعه آموزش‌های مهارتی و پراکندگی در حوزه‌های اقدام موجب ناکامی طرح‌ها و برنامه‌ها شده و اهداف اسناد و قوانین مورد اشاره در زمینه رویکردهای مهارتی را میسر نخواهد ساخت.

لذا آموزش و پرورش برای تحقق مهارت آموزی حداقل نیازمند دو تحول اساسی در رویکردهاست تا بتواند اهدف اصلی این برنامه را عملیاتی کند.

اقدام نخست: ارائه تعریف واحد از آموزش‌های مهارتی و حدود و ثغور آن بر اساس اسناد بالادستی و تحولی نظام آموزشی به منظور ایجاد نگرش یکسان و استفاده از همه ظرفیت‌های درون سازمانی و برون سازمانی را در جهت توسعه آموزش‌های مهارت محور.

اقدام دوم: تدوین استراتژی های مناسب و کارآمد برای تحول در آموزش‌های مهارتی از نظر کمی و کیفی در تمامی دوره‌های تحصیلی بر اساس بند 8-3 برنامه های زیرنظام سند تحول بنیادین(برنامه‌های ردیف ‌ای 38 و 34زیر نظام راهبری ومدیریت) مبنی بر توسعۀ برنامه‌های مهارت آموزی و کارآفرینی در تمامی پایه‌های تحصیلی در چارچوب برنامه درسی ملی.

برنامه جامع مهارت آموزی در انتظار

که البته در این مسیر با تنگناهایی همچون عدم امکان تأمین منابع مالی، کاهش زمان آموزش بویژه در دوره دوم آموزش متوسطه نظری و گنجاندن «مهارت آموزی» در برنامه درسی مصوب، توسعه و تجهیز کارگاه هنرستان‌ها، جلب مشارکت دستگاه‌های دولتی و غیردولتی، جلب مشارکت خیرین وسایر نهادهای مدنی و ... نیز روبرو خواهد بود که لازم است برای تحقق اهداف خود در خصوص هر یک از این چالش‌ها تمهیدات لازم را فراهم کند.

 این امر نیازمند طراحی و تدوین «برنامه جامع مهارت آموزی» است که بیش از دو سال است که طرح توجیهی و پیش نویس آن از سوی دفتر آموزش متوسطه نظری تنظیم و به شورای عالی آموزش و پرورش ارائه شده است ولی به دلیل تنگناهای مورد اشاره و ابهامات اجرایی، همچنان بلاتکلیف مانده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon