روایت شیرین خدمت در بارگاه شمس‌الشموس/ اینجا اخلاص موج می‌زند

روایت شیرین خدمت در بارگاه شمس‌الشموس/ اینجا اخلاص موج می‌زند

گروه استان‌ها- خدمت هر کجا که باشد حال و هوای خاص خود را دارد؛ حال این خدمت را در جغرافیای متبرک حرم رضوی تصور کنید...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از گناباد، همه چیز از سفر به مشهد مقدس شروع شد، وارد حرم امام رضا (ع) که شدی؛ خادمین با احترام خوشامدگویی می‌کردند، روی فرش‌های قرمز صحن پیامبر اعظم (ص) نشسته بودم و تمام فکر و نگاه هم به رفتار خادم‌ها بود که چطور از زائران میزبانی می‌کنند، و این آرزو که ای کاش می شد من هم ....

کمتر کسی را می‌توانی پیدا کنی که آرزوی خادم شدن در دستگاه امام رئوف را نداشته باشد؛ سن و سال و مدرک نمی‌شناسد؛ همه برای نوکری به زائرانش دست و پا می‌شکنند و سبقت می‌گیرند.

آقای قنبری از نوجوانانی است که این جملات را در سر می‌پروراند و در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم می‌گوید: سال گذشته بود که به حرم مشرف شدم و در حالی که روی فرش قرمز رنگ صحن نشسته بودم می‌گفتم کاش من هم یک خادم بودم و این حسن نابی که اینها دارند را می‌چشیدم.عزم خودم را جزم کردم که هر طور شده خادم شوم و پس از پرس و جوهای زیادی فهمیدم راه خادم شدنم شرکت در طرح خادمیاران رضوی است که برای این کار در مسجد محل نام نویسی و حالا در حرم خدمت می‌کنم.

این نوجوان حدود 17 ساله اهل درگز ادامه می‌دهد: شبی که قصد حرکت برای شیفت خادمیاری دارم نمی‌خوابم؛ شاید بارها لباس‌هایم را مرتب می‌کنم و اتو می‌زنم و عطر؛ که فردا در حرم یک خادم تمیز و مرتب باشم؛ در این مدت تمرین می‌کنم که به زائران چه خدمت‌هایی می‌توانم بکنم.

وی در حالی که اشک در چشمانش جمع شده ادامه می‌دهد: حس کردن برخی چیزها تا تجربه نکرده باشی متوجه نمی‌شوی چیست، باور کنید شیرینی که خدمت به زائران دارد را در هیچ کجا نچشیده‌ام و حسی که آن ساعت‌هایی که در حال خدمت هستم را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم.

به سراغ جوانی حدودا 23 ساله می‌رویم که پیرمردی را روی ویلچر قرار داده و در حال وارد شدن به صحن کوثر است، همراهی کردن و قدم زدن در کنارش و دقت به دیالوگ‌هایش با زائران هم جالب است.

تا متوجه می‌شود خبرنگار هستیم خواهش می‌کند به او کاری نداشته باشیم و بگذاریم در حال خودش باشد که با اصرارهای ما راضی به گفت‌وگویی کوتاه می‌شود.

رضا که اهل تربت حیدریه است در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم می‌گوید: شش ماهی است که با طرح خادمیاران رضوی آشنا شده‌ام و تاکنون 5 بار موفق به خدمت در حرم مطهر شده و همچنان هم اگر بتوانم با سرو جان می‌آیم.

این جوان ادامه می‌دهد: من زندگیم را از امام رضا (ع) دارم؛ در راهی افتاده بودم که انتهایش معلوم نبود کجا باشد، شبی در حال برگشت به خانه بودم که دیدم اتوبوس بچه‌های محل را سوار می‌کنند، نزدیک اتوبوس که رسیدم حس عجیبی داشتم، گفتم بچه‌ها رو می‌برید حرم؟ گفت بله؛ تو هم می‌تونی بیای...گریه رضا شدت گرفت....

رضا می‌گوید: در حرم از ضامن آهو خواستم کمکم کند تا رضای دیگری شوم و تا عمر دارم نوکری زائران را بکنم و حالا بعد گذشت حدود 6 ماه تمامی آن چیزهایی که من را به تباهی می‌کشید کنار رفته و نوری در دلم روشن شده که هر وقت می‌گویند حرم؛ اولین نفر آماده‌ام و زندگیم را از امام رضا دارم.

این روزها در حرم رضوی اگر سری بچرخانید خادمیاران زیادی را می‌بیند که با کاورهای سبز رنگ و آن پیراهن و کلاه‌های سفید در حال خدمت به زائران امام رئوف هستند و اگر پرس جویی کنی در بین آنها از نوجوان دبیرستانی تا پزشک و بازنشسته هم می‌بینید که با چه شوقی در حال نوکری زائران امام هشتم هستند.

مصطفی فرزانه

انتهای پیام/281/ی

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon