داوریِ معرفتی دربارۀ ماهیّتِ "طبِ سنتی" و "طبِ جدید" / آیت‌الله رشاد با "تعصّب‌های شبه‌علمی" مخالف است نه طب سنتی

داوریِ معرفتی دربارۀ ماهیّتِ "طبِ سنتی" و "طبِ جدید" / آیت‌الله رشاد با "تعصّب‌های شبه‌علمی" مخالف است نه طب سنتی

مهدی جمشیدی می‌گوید که مخالفت آیت‌الله رشاد، نه با طب سنتی، بلکه با "لجاجت‌های صنفی" و "تعصّب‌های شبه‌علمی" است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیت‌الله علی‌اکبر رشاد، در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید حوزه علمیه تهران که روز چهارشنبه 10 شهریورماه به صورت مجازی برگزار شد، از انحرافات برخی طلاب و اساتید حوزه علمیه در حوزه طب گلایه کرد و گفت: با نهایت تأسف، شاهد انحراف در بین برخی طلاب و استادان هستیم و آن پرداختن به اهدافی است که رسالت ما نیست؛ یک معمم را پیدا می‌کنیم که طب سنتی به راه‌ انداخته است و می‌گوید خاصیت فلان گیاه این است که اگر چشم درد کرد این گیاه را بخور، آیا کار ما این است؟ من در مقام انکار نیستم بلکه در مقام آسیب‌شناسی هستم. سال‌های متمادی  است که طب سنتی درجا می‌زند و اگر قرار است کار شود، نباید یک طلبه با یک ماه آموزش دیدن مغازه طب سنتی راه بیندازد. 

وی افزود: چگونه می‌توان با خبر واحد بی‌سند که حجیّت ندارد، به درمان مردم بپردازیم. اگر چیزی به نام طب سنتی و روایت داریم، حداقل باید در حد اطمینان عقلایی باشد.

مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در یادداشتی که آن را به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، از زاویۀ معرفتیِ آیت‌الله خامنه‌ای به داوری دربارۀ ماهیّتِ "طبِ سنّتی" و "طبِ جدید"  پرداخته است.

به گفته این پژوهشگر "فلسفه فرهنگ"، مخالفت آیت‌الله رشاد در این زمینه، نه با طبِ سنّتی، بلکه با "لجاجت‌های صنفی" و "تعصّب‌های شبه‌علمی" است:

[1]. مداخلۀ در طب، رسالتِ "ذاتی" و "اوّلیِ" دین نیست؛ یعنی دین برای برآوردنِ چنین غایت و مقصدی نیامده است و اگر هم سخنی در این‌باره گفته، بالعرض و به‌ مثابهِ مقدّمۀ هدایتِ معنوی بوده است. علامه مصباح معتقد بود که طب‌النبی، حاصلِ "تفضّل" ایشان است. تعبیر "تفضّل"، دلالت بر امری دارد که فراتر از "تکلیف" است و از "لطف" برمی‌خیزد. بر این‌ اساس بوده است که شخص رسول اکرم و ائمۀ اطهار - علیهم‌السلام- در بابِ "امورِ معنوی و هدایتی" به کسی مراجعه نمی‌کردند، امّا برای علاج و درمانِ "امورِ مادّی و جسمانی"، طبیب را طلب می‌کردند. پس این دو با یکدیگر، "تلازم" ندارد.

[2]. "علومِ طبیعی و تجربی"، متّصف به "دینی/ سکولار" نمی‌شوند و ادّعای ما، بیش از قلمروی علومِ انسانی نیست. علومِ طبیعی، چون از متن "تجربه" برمی‌خیزند و با عالمِ "ارزش‌ها"، بیگانه و نامرتبط هستند، هر کسی در آنها ورود کند، قادر نیست رهیافتِ ارزشی‌اش را در آن دخالت دهد. پس "ایمان" و "کفر" در علومِ تجربی، راه ندارد و نتایجِ مؤمن و کافر در علومِ تجربی، "یکسان" یا "دست‌کم"، مشابه هستند.

[3]. نباید "طبابتِ جدید" را به‌طور کلّی، "نفی" و "انکار" کرد و به‌ واسطۀ رویشِ آن در عالمِ تجدُّدی، به طرد و تخطئه‌اش پرداخت. برخی تصوّر می‌کنند که چون عالمِ غربی، برخاسته از مادّیّت‌بسندگی و الحاد و شرک است، پس هرچه که در آن افقِ تاریخی پدید آمده، مذموم و شیطانی است و ما به‌عنوانِ مؤمن و مسلمان، نباید پذیرای آنها باشیم. این در حالی است که در جهانِ انسانی- برخلافِ جهانِ طبیعی - "ریشه‌ها" و "سرچشمه‌ها" در همۀ "میوه‌ها" و "محصولات"، اثر نمی‌گذارند و با آنها تناسب ندارند.

[4]. البتّه در عین‌حال، رهبرِ انقلاب نیز منتقدِ "بی‌اعتنایی" و "بی‌اهتمامیِ" وزارت بهداشت به طبِ سنّتی بودند. نه "بسنده‌کردنِ به طبِ سنّتی" و "دست‌کشیدن از طبِ جدید"، عاقلانه است، نه "ملامت و تحقیرِ طبِ سنّتی". ما که اکنون در دورۀ "گذارِ تمدّنی" هستیم، باید در این میانه، راهی موقتی و معقول بیابیم تا به‌ تدریج و در آینده، موقعیّتِ متمایز و مستقلی را برای خویش صورت‌بندی کنیم.

[5]. طب سنّتی، شاید به سببِ قلّتِ روایات یا ضعفِ سندی‌شان، "اسلامی" نباشد، امّا به‌حتم، به "سنّتِ معرفتیِ ایرانیانِ مسلمان" بازمی‌گردد که در قلّۀ آن، کتابِ "قانونِ" شیخ‌الرئیس است. این‌ همه اصرار برای "اسلامی‌خواندنِ" طبِ سنّتی، وجهی ندارد و نباید "قلمروی دین" را "حداکثری" کرد و توقعِ عمومی و عامیانه از دین را با ارادۀ تشریعیِ الهی، ناسازگار ساخت.

[6]. طبِ سنّتی نیز، برخاسته از "تجربۀ عینی" است و حتّی اگر "علم" را در "تجربه"، منحصر بدانیم، باید آن را نیز "علم" به‌شمار آورد. طبِ سنّتی، خواص و عوارضِ "موادّ طبیعی" را یافته است و بر اساسِ آن، تجویز می‌کند؛ همچنان که طبِ جدید در "موادّ شیمیایی"، خواصی را یافته است. پس طبِ سنّتی، حتّی در معنای محدودشدۀ علم نیز، "علم" است.

[7]. گذشته از"محسوسات" و "تجربیّات"، رهبرِ انقلاب به خواندنِ "دعای هفتمِ صحیفۀ سجادیّه" اشاره کرده است که این نیز نشان می‌دهد ارادۀ الهی در همین مناسباتِ مادّی نیز راه دارد و باید "شفا" و "علاج" را از او طلب کرد. "انسانِ معنوی و الهی" در مقایسه با "انسانِ مادّی و این‌جهانی"، دایره و دامنۀ امکان‌هایش بیشتر است و نه کمتر. درحالی‌که انسانِ مادّی، تنها در گسترۀ مادّیّات، قدم می‌زند، انسان معنوی، افزون بر این گستره، به "غیب" و "ملکوت" نیز راه می‌برد و هر آنچه که اینجاست را، صورت نازله و رقیقۀ آن عالمِ اصلی و اوّلیّه می‌انگارد. حتّی خواصِ مترتّبِ بر موادّ طبیعی و شیمیایی نیز، واقعیّتی خارج از قدرت و ارادۀ تکوینیِ الهی نیست و به‌شرطِ خواستِ او، اثر بر آنها بار می‌شود، نه به‌صورتِ مستقل و خویش‌بنیاد.

[8]. با شناختی که حقیر دارم، مکانتِ معرفتیِ آیت‌الله رشاد نیز دراین‌باره، چنین مختصات و اوصافی دارد و مخالفت ایشان، نه با طبِ سنّتی، بلکه با "لجاجت‌های صنفی" و "تعصّب‌های شبه‌علمی" است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران