تحولات آتی سریال‌سازی از زبان ناظر کیفی سرجوخه/ آیا همه‌چیز در سیمافیلم متمرکز می‌شود؟

تحولات آتی سریال‌سازی از زبان ناظر کیفی سرجوخه/ آیا همه‌چیز در سیمافیلم متمرکز می‌شود؟

محمود سالاری تأکید کرد که الان متأسفانه برخی با ۱۵۰ میلیون می‌خواهند در نقش‌های فرعی بازی کنند یا ۳۰۰ میلیون می‌دهند تا در موقعیت کارگردان، عکس بگیرند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از موضوعات مهم در صدا و سیما که اخیراً هم «پیمان جبلی» معاون برون‌مرزی از آن به عنوان مهمترین بخشِ انتقال پیام نام برد، سریال‌سازی است. شتاب‌زدگی، بی‌برنامگی و بی‌پولی عمده‌ترین مشکلاتی است که در چند سال اخیر، سریال‌سازی را تحت‌الشعاع خودش قرار داد.

شیوه عجله‌ای و بدون توجه به محتوا و فیلمنامه درست، مفاهیمی را در معرضِ مخاطب قرار داده که در بسیاری از مواقع، مخاطب را از تماشای کارهای جدید دلسرد می‌کند و بر مخاطب سریال‌های قدیمی و نوستالژی می‌افزاید.

برخی از کارشناسان اعتقاد دارند «حتماً از یک فیلمنامه خوب با یک کارگردان متوسط یک فیلم خوب درمی‌آید اما از یک فیلمنامه بد با بهترین کارگردان و ترکیب خوب بازیگری چیز خوبی درنمی‌آید.»

بررسی‌ها نشان می‌دهد سازمان صداوسیما در این سال‌ها خودش را درگیر روزمرگی کرده تا آنتن خالی نماند. به همین خاطر در آستانه عید نوروز، ماه رمضان و مناسبت‌های مختلف دیگر، تصمیم می‌گیرند خیلی شتاب‌زده و عجله‌ای سریال مناسبتی روی آنتن داشته باشند. در این صورت فیلمنامه‌ای که 2 ماهه به نگارش درمی‌آید و یکی دو ماهه تولید شود حتماً یک کار معمولی به آنتن سیما خواهد رسید.

نکته بعدی مشکل،‌گاف‌های محتوایی سریال‌های تلویزیونی است که بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند به ضعفِ شوراهای فیلمنامه‌نویسی و ناظرین کیفی برمی‌گردد. ناظرینی که گفته می‌شود برای 30 قسمت مجموعاً 13 میلیون دستمزد گرفته‌اند. به تعبیری او مجبور است که 5 کار دیگر را هم نظارت کند و همین موضوع باعث می‌شود که به کار لطمه بخورد.

در این میان یکی از مشکلات دیگر سریال‌های تلویزیونی، مناقشه میان سیمافیلم و شبکه‌های تلویزیونی است که عده‌ای اعتقاد دارند تمرکزگرایی در سیمافیلم اتفاق بیفتد و عده‌ای مخالفند و اعتقاد دارند نباید شبکه‌های تلویزیونی به حالت پخش‌شونده درآیند. بسیاری بر این باورند که تمرکز سریال‌سازی در سیمافیلم، رقابت در شبکه‌ها را از بین می‌برد.

به بهانه نظارت کیفی سریال "سرجوخه" با محمود سالاریمدیرکل اسبق دفتر مطالعات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، استاد تحلیل رسانه، زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهو معاون اسبق دانشگاه صداوسیما به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

یک امیدواری و یک نگرانی!

* بگذارید ابتدا با تغییرات و تحولات مدیریتی در رسانه ملّی شروع کنیم. حتماً در جریانِ چالش‌های صدا و سیما در عرصه‌های مختلف برنامه‌سازی و سریال‌سازی هستید. چقدر حضور آقای جبلی را کمک‌کننده می‌دانید؟

عمدتاً در همه دوران‌ها مدیران فنی بر سازمان صداوسیما مدیریت می‌کردند و نرم‌افزاری‌ها کنار مدیران فنی کارشان را پیش می‌بردند. البته بخشِ فنی و مهندسی‌ رسانه ملّی خیلی حسّاس است؛ شما فرض کنید مخاطبینی که مسابقه فوتبالی را از تلویزیون تماشا می‌کنند سیگنال‌شان حذف شود. لذا فنی‌ها در سازمان صداوسیما همیشه از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند.

معمولاً از زمان تأسیس صدا و سیما نیروهای فکری و نرم‌افزاری به خدمتِ‌ مدیران صداوسیما که عمدتاً فنی بودند، درمی‌آمدند. یک نگرانی‌هایی دارم و البته امیدوارم آقای جبلی حواس‌شان به این نکته باشد و تعامل و ارتباط خوبی با این بخش‌های مهم داشته باشند.

مهم این است تهیه‌کننده صاحبِ یک منظومه فکری باشد

* در بخش برنامه‌سازی ما زمانِ آقای علی عسکری خیلی بحران داشتیم و البته این ضعف هنوز هم وجود دارد. آن‌قدر از مجریانِ سلبریتی و بازیگر استفاده کردند که از مجریان فارغ‌التحصیل و با استعدادِ تلویزیونی کمتر بهره برده شد. از طرفی دیگر هم با یکسری برنامه‌سازِ متکی به اسپانسر و حامی مالی مواجه بودیم.  بحثِ دیگر هم پایین‌آوردن سطحِ ناظرین کیفی سریال‌های تلویزیونی است که به تعبیرِ برخی جایگاه «فرمالیته» را در مجموعه‌ها دارند.

روی آنتن برنامه و سریال داریم. در این بخش استراتژی و هدف در برنامه‌سازی بسیار حائز اهمیت است که اصلاً برای چه هدف و منظوری برای مردم برنامه می‌سازیم. آن‌قدر مهم است که تهیه‌کنندگان نزدیک به آنتن و مجری که روی آنتن حرف می‌زند از اسناد بالادستی دورند و حتی بسیاری از این برنامه‌سازان این اسناد را نخوانده‌اند. آیین‌نامه‌هایی که برخی از آنها قابل اجرا نیست.

آن‌قدر در فضای ذهنی و تئوریک قرار دارد که به نظر باید اصلاح شوند. آن‌وقت می‌توانیم تهیه‌کننده فرهیخته مؤلف داشته باشیم که از اسپانسر و حامی مالی هم بهره ببرد اما صاحبِ یک منظومه فکری باشد.

اینجا بنگاه معاملات بانکی نیست

* پس قبول دارید الان تهیه‌کننده خوب نداریم؟

الان در صداوسیما یک درصدی تهیه‌کنندگانی داریم که از منظومه فکری برخوردارند. در این باره خیلی نمی‌توان مطلق بحث کرد. برخی از آنها را می‌شناسیم. اما آنها نمی‌توانند در این فضا کار کنند. تهیه‌کننده که بنگاه معاملات بانکی نیست که پول بردارد و بیاورد.

بنگاه معاملات بانکی دست خریدار و فروشنده را می‌گیرد و پیوند می‌زند و خودش پولی این وسط می‌گیرد. به نوعی نقش واسطه‌گر را ایفا می‌کند؛ نباید این‌طور باشد. متأسفانه این فضا در سازمان صداوسیما به وجود آمده که هرکسی بتواند اسپانسر بیاورد می‌تواند کار بگیرد.

ای‌کاش آدم‌های ما پول بیاورند اما منظومه فکری هم داشته باشند

ما تهیه‌کننده داریم در دو شبکه تلویزیونی (شبکه یک و شبکه سه) کار دارد و در سازمان اوج هم فیلم سینمایی تهیه‌کنندگی می‌کند و ناظرِ چند کار هم است. ای‌کاش آدم‌های ما پول بیاورند اما منظومه فکری هم داشته باشند. برخی اوقات در بعضی از موارد پول داریم اما منظومه فکری وجود ندارد. حتی بعضاً امروز با پدیده‌ای به نام بازیگر اسپانسر هم مواجهیم که پول می‌آورد و نقش می‌گیرد.  

ماجرای تابعیت گرفتن با عکسِ کارگردان چیست؟/ عکس گرفتن در پوزیشنِ کارگردانی با 300 میلیون!

کسی را می‌شناسم که الان در شبکه دو تهیه‌کنندگی سریالی را برعهده دارد و به من می‌گفت 150 میلیون پیشنهاد دادند که این نقش‌های فرعی را به کسی واگذار کنم. یا شخصِ دیگری که حاضر است 300 میلیون بپردازد تا در موقعیت کارگردان، عکس بگیرد. چرا این پول را می‌پردازد؟

برای اینکه آن شخص می‌خواهد تابعیت کانادا بگیرد و بهتر است تحتِ عنوان شغلِ کارگردانی این تابعیت را بگیرد. یا شخصی حاضر است 50 میلیون بدهد که نامش در تیتراژ باشد. تیتراژ را به فلان سفارت ببرد و برای خودش هویت جدیدی درست کند.  

البته تبِ آنتن معضل دیگری است که وجود دارد. کثرت شبکه‌ها و رقابت با پلتفرم‌ها و ماهواره هم مزید بر علت است. هرکسی بتواند در این میان، باری را بردارد به میدان می‌آید. افراد دور و برِ او دیگر به این نکته توجه نمی‌کنند که آیا او اساساً کالا به دست مخاطب می‌رساند یا محصول فرهنگی؟

سبک زندگی در سریال ساخته می‌شود

* آقای سالاری! شاید برای برخی در این راستا این سؤال هم پیش آید که برنامه مؤثر است یا سریال؟ صداوسیما بیشتر روی کدام یک سرمایه‌گذاری کند؟

سبک زندگی با سریال ایجاد می‌شود. از تلنت‌شوهایی که ساخته می‌شود سبک زندگی درنمی‌آید. به همین خاطر است سریال‌های ترکیه‌ای، سبک زندگی را عوض می‌کند.

چرا سریال روی آنتن با فیلمنامه ارائه شده متفاوت است؟

* موضوعِ دیگر که خیلی از کارشناسان به آن توجه دارند مسئله فیلمنامه‌هایی است که به شورا می‌آید اما روی آنتن، ما سریالی می‌بینیم که با فیلمنامه ارائه شده متفاوت است. اینجا نقشِ نظارت کیفی و یا به تعبیری نظارت پسینی و پیشینی چیست؟

به نظرمن دوره‌ای ناظر کیفی‌ها، کسانی بودند که در آستانه بازنشستگی قرار گرفته بودند و می‌گفتند چند فیلتر نظارتی داریم، این افراد هم کنارشان باشند. دوره‌ای نظارت کیفی این‌طور پیش می‌رفت. حالا شما می‌فرمایید چرا سریالی که روی آنتن می‌بینیم با فیلمنامه‌ای که ارائه شده متفاوت است؛ باید بگویم که دلیل آن واضح است.

دیالوگ را می‌خوانید یک لحنی دارد و بازیگر با یک لحن دیگری بیان می‌کند و معنای جمله عوض می‌شود. هزاران اتفاق دیگری که در نوعِ پرداخت می‌بینیم. کارگردان یک معلول ذهنی دارد و شخصیتی که آن دیالوگ‌ها را به تصویر می‌کشد.

دستمزدِ ناظران کیفی؛ توهین‌آمیز یا اصولی؟

* نکته بعدی که مطرح می‌کنند بحثِ دستمزدهای پایین و یا به تعبیرِ برخی «توهین‌آمیز» به ناظرین کیفی است؛ آیا صحت دارد؟

نمی‌توانم بگویم توهین‌آمیز بوده؛ به نسبت کارمندی که در ماه حقوق می‌گیرد این‌طور نیست اما به نسبتِ‌دستمزدهایی که در سینما می‌دهند و دستمزدی که به ناظر کیفی می‌دهند در حدِ شوخی است. 90 میلیارد سریال کار می‌شود و نیم درصد آن هم به بحثِ نظارت نمی‌رسد.

ناظرین باید نترسند و روی مین بروند

* باید چه کار کرد که جایگاه به نظارت برگردد؟ برخی از عدم نظارتِ درست، ممیزی و سانسور سوء استفاده تبلیغی هم می‌کنند.

باید کسانی را در این جایگاه قرار دهیم که به یکسری اصول، پایبند باشند. مثلاً به یکی از طراحان لباس گفتم که شما چه طراحی برای روسری و شال و سربند دارید که ضد تبلیغ اتفاق نیفتد؟ او به من گفت من به حجاب اعتقادی ندارم و می‌بینید که خودم هم حجاب ندارم. حالا شما هزار ناظر هم بگذارید وقتی اعتقاد نباشد اتفاقی نمی‌افتد. حالا این موضوع را به بخش‌های مختلف بسط بدهید مشخص می‌شود چرا نظارت درست پیش نمی‌رود.

اینکه برخی از وایرال شدنِ اتفاقات حاشیه‌ای و عدم نظارتِ درست، سوء استفاده می‌کنند، جای تأسف است. ما برای دیده شدن راه‌های بسیاری داریم. ما باید با مبناهای برنامه‌سازی و سریال‌سازی درست، بیننده جذب کنیم.  ما برای نظارت باید افرادی داشته باشیم که نترسند و روی مین بروند. بالأخره در این مسیر، حرف و حدیث‌های بسیاری وجود دارد که باید این جایگاه ویژه را برای این عرصه مهم قائل شویم.  

این‌ها می‌خواهند خودشان را پشتِ ممیزی‌ها پنهان کنند

* خیلی خوب به بحثِ ناظر و اهمیتی که باید به حوزه نظارت اختصاص داده شود، اشاره کردید. امروز ممیزی برای برخی از دوستان در شبکه نمایش‌خانگی به یک تبلیغ تبدیل شده که فیلم‌شان با ممیزی بیشتر دیده شود.

من همیشه می‌گویم ما همه ممیزی‌ها را برداریم آقایان یک غزل به ما بدهند در حدّ غزل سعدی. همه  ممیزی‌ها را برمی‌داریم یک اثر در حدّ «شازده کوچولو» تحویل دهند. همه ممیزی‌ها را برمی‌داریم یک «کازابلانکا» به ما بدهند. من می‌خواهم بگویم این‌ها می‌خواهند خودشان را پشتِ ممیزی‌ها پنهان کنند، چون این توانمندی‌ها را ندارند تا کارِ ارزنده و استاندارد ارائه بدهند.

من چندگانگی در متر و معیار بررسی آثار را نمی‌پسندم

* گفته می‌شود قرار است آقای جبلی در ساختار سریال‌سازی جدید اختیارِ بیشتری به سیمافیلم بدهند تا مناقشه میان شبکه‌ها برای سریال‌سازی و سیمافیلم به پایان برسد. به نظرتان این رویکرد تمرکزگرایی درست است و یا حضورِ پررنگ مدیران گروه فیلم و سریال‌ها و یا اینکه شبکه‌ها به پخش‌کننده سریال‌ها تبدیل شوند؟

کمپانی‌های بزرگ دنیا یک متر و معیار برای ارزیابی آثار دارند. برادران وارنر و نتفیلکیس یک تیم با یک متر و معیار می‌نشیند و یک استانداردی را در نظر می‌گیرند و همه آثار را با آن متر و معیار می‌سنجند و صد استاندارد و معیار ندارد. 

باید یک جایی بنشینند با یک استانداردهای ثابت برای آنتن شبکه‌ها تصمیم بگیرند. من این رویه را بیشتر می‌پسندم. اگر مدیر بودم یک متر و معیار مشخصی را می‌گذاشتم تا آثار سنجیده شوند. دو گانگی معیارها، نتیجه‌اش برخی از کارهای نازل می‌شود. بنابراین لازم و ضروری است که استانداردها و معیارهای ارزیابی از چندگانگی خارج شوند و به سمت متر و معیارِ مشخص بروند. 

مردم هنوز ذهن‌شان آماده دنبال کردن سریال‌های پیچیده نیست

* به عنوان سؤال پایانی با توجه به مسئولیت شما در سریال "سرجوخه" که ناظر کیفی این مجموعه تلویزیونی هستید؛ چقدر این سریال‌های امنیتی و استراتژیک می‌تواند به روندِ سریال‌سازی و بالا بردن میزان مخاطب ما کمک کند و چقدر موضوعات "سرجوخه" را نیازِ امروز جامعه می‌دانید؟

اولاً من در تیمِ "سرجوخه" نقشِ جزئی دارم. ساخت کارهای امنیتی و استراتژیک لازم و ضروری است که ذهن و ذائقه مخاطب‌مان را به سمتِ سریال‌های پیچیده هدایت می‌کند. یک لایه جوانان‌مان، سریال‌بین‌اند که سریال‌های خارجی هم دنبال می‌کنند اما عامه مردم هنوز ذهن‌شان آماده دنبال کردن سریال‌های پیچیده نیست که نمی‌توانند پیچیدگی‌های فیلمنامه را تحلیل کنند.

هنوز مخاطب ما آنقدر با پیچیدگی‌های فیلمنامه‌ای فیلم‌های استاندارد جهانی آشنا نیستند. به نظر می‌رسد باید 20 سال از سریال جاسوسی ساختن بگذرد و نسل‌های جدیدی بیایند و آن موقع می‌توانیم راجع به فیلم‌های جاسوسی و ضدجاسوسی بهتر صحبت کنیم؛ در حال حاضر گام‌های اولیه برداشته شده است.

«خانه امن»، «گاندو» و یکی دو کار جدید مثل "سرجوخه" و حتی کارهای امنیتی که در آینده روی آنتن خواهند آمد، اگر با تاریخچه صداوسیما مقایسه کنیم گامی رو به جلو محسوب می‌شود اما در مقایسه با کارهای امنیتی دنیا، سری از سرها درنمی‌آورد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران