چرا ترانه «باز باران» در حافظه ایرانی‌ها ماندگار شد؟

چرا ترانه «باز باران» در حافظه ایرانی‌ها ماندگار شد؟

۴۹ سال از درگذشت گلچین گیلانی، شاعر قطعه معروف «باز باران» می‌گذرد. به بهانه سالروز درگذشت او نگاهی انداخته‌ایم به این قطعه و چرایی ماندگاری آن در حافظه ایرانیان.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای همه افرادی که دهه 60 را تجربه کرده‌اند، قطعه «باز باران» یکی از قطعات ماندگار در ذهن آنهاست. قطعه شعری که در آن یک کودک از حال و هوای یک روز بارانی می‌گوید:

باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
می‌خورد بر بام خانه
من به پشت شیشه تنها
ایستاده در گذرها
رودها راه افتاده
شاد و خرم
یک دو سه گنجشک پر گو
باز هر دم
می‌پرند این سو و آن سو
می‌خورد بر شیشه و در
مشت و سیلی
آسمان امروز دیگر نیست نیلی
یادم آرد روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگل‌های گیلان ...

این قطعه با کمی تغییر و نه به صورت کامل در کتاب درسی بچه‌های دهه 60 گنجانده شد، با این حال چنان در حافظه جمعی ایرانی‌ها ماندگار شد که حالا پس از گذشت چهار دهه نیز با باریدن باران، گاه ناخودآگاه بخش‌هایی از آن را زمزمه می‌کنیم.

ترانه «باز باران»، اثر گلچین گیلانی(مجدالدین میرفخرایی)، زاده 1288 شهر رشت است؛ از سرایندگان شعر نو و از پیروان نیما. گلچین گیلانی از جمله شاعرانی بود که حرفه پزشکی داشت، در خانواده‌ای سرشناس متولد شده بود و پس از اتمام تحصیل در رشته فلسفه و علوم تربیتی، به انگلستان رفت و در رشته بیماری‌های گرمسیری ادامه تحصیل داد و دیگر به ایران بازنگشت.

گلچین از نوجوانی به شاعری پرداخت و کم‌کم به شهرت دست یافت. چند شعر از او در روزنامه‌های رشت و بعدها در مجله‌های ارمغان به سردبیری وحید دستگردی، روزگار نو، فروغ، و سخن به مدیریت پرویز ناتل خانلری منتشر شد.  گلچین گیلانی نخستین شاعر نوپردازی است که شعرش به کتاب‌های ابتدایی راه یافت.

گلچین گیلانی هرچند آثار دیگری مانند «گُلی برای تو»، «مِهر و کین»، و «نهفته» را نیز از خود به یادگار گذاشت، اما عموماً با ترانه «باز باران» در حافظه جمعی ایرانیان ماندگار شده است. گلچین گیلانی در این ترانه ضمن استفاده از المان‌های بومی و اقلیمی، به زبان و ذهن کودکان نیز توجه دارد. اما این همه ماجرا برای پیدا کردن چرایی محبوبیت قطعه «باز باران» نیست.

برخی بر این باورند که درج این قطعه در کتاب درسی منجر به محبوبیت آن شده است. اما به نظر می‌رسد آنچه سبب شده تا این قطعه مورد اقبال واقع شود و حالا پس از چند دهه هم در ذهن بسیاری از ما نقش ببندد، به عوامل مهمتری وابسته است. از جمله نوع روایتگری شاعر و انتخاب زاویه دید است. در این شعر که برای کودکان سروده شده، شاعر خود کودکی 10 ساله است که در شعر حضور دارد و از تجربه خود می‌گوید. فراوانی تصویر در کنار بهره‌گیری از نشانه‌های اقلیمی و انتقال پیام امید و زندگی به مخاطب، از جمله دلایلی است که به گفته کارشناسان سبب شده است تا این قطعه در حافظه جمعی ایرانیان ثبت شود.

شمس لنگرودی، شاعر و منتقد ادبی، گلچین گیلانی را «حرمت شعر گیلان» می‌داند و معتقد است: بسیاری از ما نمی‌دانیم گلچین گیلانی کی به دنیا آمده و کجا مرده است. خیلی از ما که این جا نشسته‌ایم فقط شعر «باز باران با ترانه» او را خوانده یا شنیده‌ایم. مسئله دیگری که در ارتباط با گلچین می‌توان مطرح کرد، این مهم است که گلچین خیلی شعر معروف نداشت. اما همه کسانی که شهرت دارند کارهایشان برجسته نیست. بسیاری از هنرمندان با یک یا دو شعر مشهور هستند. مثلاً وحشی بافقی خیلی شعر دارد اما با یک شعر معروف شد و آن شعر «دوستان شرح پریشانی من گوش کنید»، بود.

گذشته از این عوامل، نوع موسیقی شعر نیز در اقبال به آن مؤثر بوده است؛ موسیقی تند و فضای کودکانه در کنار تصویرسازی صرف از یک واقعه با استفاده از زبانی ساده و شیرین، سبب می‌شود تا کودک با شاعر همراه شده، «چست و چابک» با او در جنگل‌های گیلان قدم بزند، از سر جو بپرد و از پرنده و «از لب باد وزنده»، «داستان‌های نهانی» و «رازهای زندگانی» را بشنود.

گلچین از ادامه‌دهندگان راه نیما بود؛ اما به نظر می‌رسد که این همراهی و تقلید صرفاً در قالب خلاصه نمی‌شود. او شعر را همانند نیما چون تصویری در نظر می‌گیرد که لزوماً هدفش رساندن یک پیام آموزنده نیست؛ و این شاید یکی از مهمترین نکته‌ها در جذب کودکان باشد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران