قهرمانان قصه‌های ادبیات عامه را دریابیم

قهرمانان قصه‌های ادبیات عامه را دریابیم

داستان‌پردازی و قصه‌گویی در ایران قدمتی دیرینه دارد. بخش گسترده‌ای از قصه‌های ایرانی به عنوان قصه‌های عامه به شرح ماجراهای قهرمانانی می‌پردازد که این روزها کمتر سراغی از آنها می‌‌گیریم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ داستان‌پردازی و قصه‌گویی در ایران قدمتی دیرینه دارد. بخش گسترده‌ای از قصه‌های ایرانی به عنوان قصه‌های عامه به شرح ماجراهای قهرمانانی می‌پردازد که این روزها کمتر سراغی از آنها می‌‌گیریم. قهرمان قصه‌های عامیانه فارسی با همه ظرفیت‌ها و  بنیادهای اسطوره‌ای و جهان‌شمول، نه از اقبال و شهرت قهرمانان افسانه‌ای جهان برخوردارند و نه از محبوبیت و شهرت در  میان نسل امروز.  در فهرست این قهرمانان، ‌نام‌های آشنایی چون بهرام، ملک‌جمشید، حسین‌کرد،  امیرارسلان، شاهزاده شیرویه، شاهزاده هرمز و ... وجود دارد که  ممکن است جسته‌گریخته نام آنان را شنیده‌باشیم اما اغلب از سرگذشت و قصة قهرمانانی آنها بی‌خبریم.

اما اصلا چه اهمیتی دارد که با قهرمان قصه‌های عامیانه آشنا باشیم؟

می‌توان این موضوع را در چند وجه مرور کرد؛

گذرگاه نخست:  ادبیات عامه ایران حافظه  تاریخی و شفاهی «ما» هستند.

این قصه‌ها حاصل خرد جمعی و تجربه سالیان دور انسان در رویارویی با دشواری‌ها و ناهمواری‌های زندگی هستند. در حقیقت قهرمان هر کدام از  این قصه‌ها،  روایتگر تجربه‌ها و دانش انسان‌هایی هستند که فراتر از زمان و مکان، مراحل رشد و تکامل را ‌پشت سر نهاده‌اند. همانطور که می‌دانیم  قصه‌های عامیانه، نویسنده مشخصی ندارند. نویسنده و خالق آنها، حافظه و فهم انسان است. اگر بتوانیم تمام انسان‌ها را در قالب پیری جهان‌دیده و کارآزموده تصور کنیم که آموخته‌ها و کشفیات خود را در شرح زندگی قهرمانان‌های افسانه‌ای بیان می‌کند، آن پیر می‌شود ادبیات عامه و آن روایات می‌شود قصه‌های ادبیات عامه.

گذرگاه دوم: این قصه‌ها دستاوردی شگرف و ارجمند دارند؛ شناخت خویشتن.

خاستگاهِ قصه‌های هر سرزمین ناخودآگاهِ  افراد آن است و مطالعه آنها به راستی بیانگر کیفیت اندیشه‌ورزی و خرد جمعی و روشنگر اخلاق و روان جامعة خویش است. انسان برای  التیام رنج‌ها، سرخوردگی‌ها، آرزوها، فقدان و درد خویش و برای درک ابهامات و پیچیدگی‌های زندگی، به قصه پناه می‌برد. ارتباط انسان و قصه ارتباطی دو سویه و جریانی دورانی است  چرا که الگوهای فکری و فرهنگی انسان نیز بر اساس قصه‌ها شکل گرفته‌است. به عبارتی دیگر قصه‌ها نیروهای حیات‌بخش روان بشر بوده‌اند که  ناخودآگاه را به صورت منطقی با حوزه‌های عمل و رفتار آدمی مرتبط می‌کنند به گونه‌ای که به مخاطب اجازه می‌دهد به عنوان انسانی بالغ، جهان واقعیات را به صورت جدی و عملی براساس جهان قصه درک کند و از این گذرگاه،  به قلمرو آرزوها و ترس‌های روان بازگردد. بنابراین شناخت و تحلیل قصه‌های هر جامعه به درک تفکر و روان آن جامعه منجر می‌شود.

گذرگاه سوم: قهرمانان قصه‌های عامه می‌توانند تبدیل به قهرمانان اسطوره‌‌ای بومی شوند.

شباهت ساختار اسطوره و قصه به پیدایی نظریه‌­های منجر شده است که بر مبنای آن­ها می­توان عناصر تکرارشونده میان اساطیر و قصه‌ها را کشف و تحلیل کرد. بررسی‌های علمی و پژوهشی  بر ساختار اساطیری ـ کهن‌الگویی این قصه‌ها  و واکاوی روند رشد قهرمان قصه‌های عامه نشان داده‌ است این قهرمانان از ظرفیت‌‌های اسطوره‌ای برخوردارند و مراحل زندگی آنها منطبق با  ساختارهای اساطیری پیش می‌رود و همین کارکردها و ره‌یافت‌های نقد اسطوره‌ای، منجر به خلق قهرمان‌های جاودانه و شگرفی شده‌است که کاملا مطابق با اندیشه و فرهنگ ایرانی است  و می‌توان با بهره‌مندی از فناوری‌های خلاقانه آنها را بار دیگر به عنوان اسطوره‌های بومی به مخاطبان شناساند.

گذرگاه چهارم؛ قهرمان قصه‌ها می‌توانند مجالی باشند برای تمرین سفر زندگی کودکان و نوجوانان

زندگی سفری بالقوه است و قصه‌ها به شرح سفرهایی می‌پردازند که توسط قهرمان بالفعل شده‌اند و طی آن قهرمان داستان مراحل سفر را می‌گذراند. شاید به همین دلیل باشد که کودکان و نوجوانان که در ابتدای سفر زندگی‌­اند تا این اندازه مسحور قصه‌ها می‌شوند و با تجسم خود در موقعیت‌های مشابه مراحل سفر را تجربه می‌کنند تا در باورشان کم‌کم این اندیشه به بار بنشیند که می‌توانند قهرمان قصۀ خویش باشند.

 

با درک اهمیت و ضروت توجه به قصه‌های ادبیات عامه، می‌توان به ارائه راهکارهای علمی و هدفمند برای معرفی و احیای دوباره آنها پرداخت. درحقیقت قهرمان قصه‌های عامه ایران هر چند این روزها مهجور مانده‌اند اما همچنان با بهره‌مندی از سه مرحلۀ  سفر قهرمان، یعنی مرحله «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمینه مناسبی هستند برای بازآفرینی معنا و مفهوم قهرمان اسطوره‌ای ایرانی‌. این قهرمانان که دارای مراحل رشد و تکامل هستند، مانند شخصیت‌های هشیوار در مراحل مختلف زندگی با دگردیسی مواجه می‌شوند. زندگی آنها با فراز و فرودهای داستانی پرکشش  پیش می‌رود و از ظرفیت‌های داستانی و دراماتیک برخورداند. معمولا در آغاز داستان، یک رویداد پیش‌بینی‌نشده، یک اتفاق، خیانت، یا محرومیت را تجربه می‌کنند که سبب می‌شود خشم، اندوه، فقدان و ناکامی را تجربه کنند. سپس پیک از راه می‌رسد و مژده نوشدن می‌آورد و او را به سفری سخت و هولناک می‌کشاند. برای مثال گاه قهرمان بی‌آنکه بداند در پی شکار آهویی می‌رود، سر از غاری درمی‌آورد و در آنجا عاشق سیمای دختری می‌شود که بر پرده‌ای نقاشی شده‌است. این آهو یک پیک است برای تغییر سرنوشت و عشق نیرویی است که او را به سوی رشد و آغاز سفر می‌کشاند.  به این ترتیب قهرمانان  «عاشق»، «جست­وجوگر»، «جنگجو» و «نابودگر»، «حامی»، «آفرینشگر»، «حاکم» و ... می‌شوند تا تمامی مراحل رشد و تکامل کهن‌الگوهای اسطوره‌ای را تجربه کنند و در نهایت با دستاورد و برکتی نهایی به سرزمین خویش بازمی‌گردند.

در پایان باید گفت با توجه به اهمیت تجاری‌سازی علوم انسانی در پیشبرد صنایع نرم و هویت‌ساز، نیاز است که مفهوم تجاری‌سازی ادبیات‌فارسی و اسطوره‌‌های ایرانی به عنوان بنیادهای فرهنگی جامعه، مرور شود و به دانشجویان و پژوهشگران این حوزه فرصتی داد تا با آگاهی از اهمیت و چگونگی تجاری‌سازی این علوم، کاربردی‌سازی دانش ادبی و تولید محصول و محتوای فرهنگی را به جریان بیندازند.

جایی خواندم که سورنا ستاری معاون علمی فناوری رئیس جمهوری گفته‌است: «کتاب و مقاله نوشتن کار خوبی است اما نمی‌تواند هدف باشد. من به هر کدام از پژوهشکده‌های علوم انسانی رفته ام، به من کتاب نشان دادند. ما این کتاب ها را می خوانیم، می‌بینیم و می‌نویسیم اما بچه های ما صبح که از خواب بیدار می‌شوند و لباس و کیف و کفش و کلی برند خارجی می‌بینند.»

همچنین پرویز کرمی دبیر ستاد فناوری های نرم و توسعه صنایع خلاق نیز در یکی از مصاحبه‌هایش به  موضوع خام فروشی در حوزه ادبیات، علوم انسانی، فرهنگ و هنر اشاره‌کرده‌بود.  

می‌دانیم که محبوبیت قهرمانان قصه‌های غیرایرانی در میان کودکان و نوجوانان، به دلیل پیچیدگی ساختار داستانی و یا ماهیت و برتری درونی آنها نسبت به قهرمانان قصه‌های ایرانی نیست. بلکه علم برندینگ، سرمایه‌گذاری و کمپانی‌های فیلم‌سازی بزرگ  همچون مارول به بازسازی، احیا و ترویج آنها پرداخته‌اند. پیشنهاد می‌شود حال که مسئولان هم ضرورت پرداخت به ادبیات و قصه‌های بومی را می‌دانند، کارگروه‌های علمی از فعالان و محققان قصه‌های عامه،  برای تعریف نقشة راه ترویج قصه‌های ایرانی و برون‌رفت از فراموشی قهرمانان قصه‌های ایرانی تشکیل شود تا بتوان ضمن ایجاد فضای اشتغال و درآمدزایی برای دانش‌آموختگان علوم انسانی و تولید محتوای بومی کاربردی و ارزشمند برای مخاطب، منابع فرهنگی را تبدیل به فرصت‌هایی  برای هویت‌سازی، دستاوردهای اقتصادی و ثروت‌ملی کرد.

دکتر نگین صدری‌زاده؛ پژوهشگر قصه‌های عامه و مدرس زبان و ادبیات فارسی

 

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران