نقض سیاست های کلی قانون گذاری در هیات عالی نظارت مجمع

نقض سیاست های کلی قانون گذاری در هیات عالی نظارت مجمع

بررسی ایرادات هیات عالی نظات مجمع تشخیص مصحلت نظام به طرح مالیات بر سوداگری نشان می دهد هیات عالی نظارت، با این ایرادات، اجزای ۶، ۸ و ۱۰ سیاست های کلی نظام قانون گذاری را نقض کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیاست های کلی نظام قانون گذاری در مهر ماه 1398 توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد. هدف از این سیاست ها، تعیین خط مشی و اصول قانون نویسی و قانون گذاری در کشور است و الزماتی را برای دستگاه های متولی تعیین می کند. بند 9 سیاست های کلی قانون گذاری تاکید شده است: «رعایت اصول قانون‌گذاری و قانون‌نویسی و تعیین سازوکار برای انطباق لوایح و طرح‌های قانونی با تأکید بر:

قابل اجرا بودن قانون و قابل سنجش بودن اجرای آن
معطوف بودن به نیازهای واقعی
شفافیت و عدم ابهام
استحکام در ادبیات و اصطلاحات حقوقی
بیان شناسه تخصصی هر یک از لوایح و طرح‌های قانونی و علت پیشنهاد آن
ابتناء بر نظرات کارشناسی و ارزیابی تأثیر اجرای قانون
ثبات، نگاه بلندمدت و ملی
انسجام قوانین و عدم تغییر یا اصلاح ضمنی آنها بدون ذکر شناسه تخصصی
جلب مشارکت حداکثری مردم، ذی‌نفعان و نهادهای قانونی مردم‌نهاد تخصصی و صنفی در فرآیند قانون‌گذاری
عدالت محوری در قوانین و اجتناب از تبعیض ناروا، عمومی بودن قانون و شمول و جامعیت آن و حتی‌الامکان پرهیز از استثناهای قانونی.»

در جلسه دوم خرداد هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام باهدف بررسی و تطبیق طرح مالیات بر سوداگری با سیاست های کلی نظام، ماده 12 این طرح که مناطق آزاد و ویژه اقتصادی و صنعتی را در دایره و شمول مالیات بر سوداگری یا همان مالیات بر عایدی سرمایه قرار داده است را مغایر با بند 11 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی تشخیص داده شده است.

درواقع هیات عالی نظارت مجمع معتقد است مناطق آزاد باید از دایره قانون مالیات بر سوداگری معاف شوند و سوداگران بتوانند در این مناطق به سوداگری در ارز، طلا، مسکن، خودرو و زمین بپردازند. این تبعیضی که هیات عالی نظارت به آن قائل است، دقیقا مغایر با جزء 10 بند 9 سیاست های کلی قانون گذاری است چرا در این بند آمده است: «عدالت محوری در قوانین و اجتناب از تبعیض ناروا، عمومی بودن قانون و شمول و جامعیت آن و حتی‌الامکان پرهیز از استثناهای قانونی.»

ضمن اینکه این ایراد هیات عالی نظارت مغایر با جزء 6 و 8 سیاست های کلی قانونگذاری است. طبق جزء 6 این بند قانون باید «ابتناء بر نظرات کارشناسی و ارزیابی تأثیر اجرای قانون» باشد. وقتی هیات عالی نظارت مجمع معتقد است باید تورم را از مالیات بر عایدی سرمایه کسر کرد، در حالی که در اکثر قریبت به اتفاق کشورهایی که این پایه مالیاتی را اجرایی کرده اند، چنین قیدی را تعیین نکرده اند، گزارش کارشناسی برای توجیه این تحلیل چه بوده است؟

در جزء 8 بند 9 آمده است: انسجام قوانین و عدم تغییر یا اصلاح ضمنی آنها بدون ذکر شناسه تخصصی. تغییر ماده 15 براساس نگاه هیات عالی نظارت مجمع، موجب از دست رفتن آثار کل طرح مالیات بر سوداگری خواهد شد و این طرح در صورت تبدیل شدن به قانون، به قانونی بی خاصیت و در بهترین حالت کم خاصیت تبدیل می شود چرا که در عمل نرخ موثر مالیات اعمال شده شده بر سوداگری به حدود 5 درصد تنزل می کند که این نرخ به هیچ وجه بازدارنده نخواهد بود. به نظر می رسد هیات عالی مجمع ابدا به استدلال های تخصصی و کارشناسی برای دلیل وجود این ماده با این کیفیت، توجهی نداشته است.

حذف مناطق آزاد براساس کدام استدلال علمی تصمیم گیری شده است؟ ایراد هیات عالی مجمع به ماده 12 طرح مالیات بر سوداگری، مغایرت این ماده با بند 11 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بوده است. بند 11 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی می گوید: «توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه‌ی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوری‌های پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.»

در حالی که اعمال مالیات بر سوداگری نه ناقض توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی است و نه مانعی برای انتقال فناوری پیشرفته، نه مغایر با سیاست توسعه و تسهیل تولید و نه حتی صادرات کالا و خدمات و جذب سرمایه گذاری خارجی. پس منطق علمی و کارشناسی این ایراد هیات عالی مجمع چه بوده است؟ وقتی هیات عالی نظارت به این وضوح تصمیمی غلط اتخاذ می کند، دقیقا مغایر با اجزای 6، 8 و 10 سیاست های کلی نظام قانون گذاری است.

پایان پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
بانک ایران زمین
بانک سرمایه