ستیز عربستان با حزب الله؛ همدستی شیوخ عرب با اسرائیل علیه مقاومت

ستیز عربستان با حزب الله؛ همدستی شیوخ عرب با اسرائیل علیه مقاومت

عربستان که ناکامی‌های زیادی را در یمن، سوریه و عراق تجربه کرده است اکنون آشکارا از در دشمنی با حزب الله برآمده است و درصدد است با معرفی آن به عنوان یک گروه تروریستی راه مقاومت در منطقه را سد کند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عربستان که ناکامی های زیادی را در یمن، سوریه و عراق تجربه کرده است، اکنون آشکارا از  در دشمنی با حزب الله برآمده و در نظر دارد با معرفی آن به عنوان یک گروه تروریستی راه مقاومت در منطقه را سد کند حال اینکه سران این کشور تا این لحظه با حماقت گرفتار مشکلاتی شده اند که راه خلاص ندارند.

دشمنان ساختگی و خیالی عربستان

ناگفته پیداست که قدرت عربستان سعودی تا چندی پیش برگرفته از پول و ایدئولوژی بود تا جایی که سران سعودی پول و ثروت این کشور را برای خرید تسلیحات و به دست آوردن قدرت نظامی هزینه می کردند با این استدلال که به جنگ دشمنان بروند حال آنکه این دشمنان یا همان عربها و مسلمان ها دشمنی ساختگی و وهمی بوده و در واقع عربستان از دشمنان اصلی غافل است.

عربستان سعودی به موازات آن تفکرات افراطی وهابی را رواج می داد تا تسلط خود را بر  جهان عرب و اسلام توسعه دهد آن هم در حالی که دیدگاه سعودی از دین راستین فرسنگ ها فاصله دارد.

عربستان گرفتار بحرانی که راه خلاص ندارد

بحرانی که امروز عربستان در آن گرفتار شده است و راهی برای برون رفت از آن ندارد، در واقع حاصل ناتوانی در تشخیص درست و نادرست با تکیه بر عقل و تعیین حق و باطل و نیز اصول و منافع است.

به عبارت بهتر سران سعودی قادر به تشخیص واقعیت ها نیستند و این مشکل بزرگی است که راه حلی ندارد زیرا برگرفته از جهل کامل است.

زیرو رو کردن واقعیت ها برای رهایی از گرداب

لجبازی بی مانند سران سعودی در زیرورو کردن واقعیت ها به منظور رهایی از گردب هایی که در آن گرفتار شده اند، آیینه تمام نمای ناتوانی آنان در تشخیص درست از نادرست است.

نکته قابل ملاحظه اینکه در شرایطی که آمریکا به عربستان خیانت کرده و اروپا نیز در حال پشت کردن به آن است، ریاض  دیگر متحدی جز اسرائیل شکست خورده و ترکیه منزوی نیافت.

اگر عربستان با تکیه بر عقل و منطق از پول و ثروت خود در راستای تحقق منافع ملت سعودی و نیز ملت های عرب و مسلمان استفاده کرده بود، چه بسا جهان عرب و مسلمان امروز به بمب های ساعتی در مقابل تمام بدخواهان تبدیل شده بودند و آل سعود نیز از نعمت امنیت و ثبات برخوردار بود.

عربستان در صف اسرائیل

واقعیت این است که وضعیتی که اکنون آل سعود در آن به سر می برد بسیار شبیه وضعیت نو محافظه کاران زمان «جرج بوش» است زیرا هر دو سخت گرفتار حماقت هستند.

روند تحولات و روابط عربستان به سمتی رفته است که امروز دیگر ملت های مسلمان و عرب بین عربستان و اسرائیل تفاوتی قائل نیستند زیرا اظهارات و کارها و اهداف آنان شبیه هم است.

پیروزی عربستان و حامیانش در برابر ایران محال است

اکنون زمان آن فرار سیده است که آل سعود و کسانی که دنباله رو آن هستند متوجه شوند که راه حل مشکلات آنان پیروزی بر ایران نیست هر چند پیروزی آنان در برابر ایران محال است و باید درک کنند که با راه انداختن جنگ بین سنی و شیعه و اعلام جنگ مستقیم و یا غیر مستقیم علیه کشورهای عربی که مخالف سیاست های ویرانگرانه آنان هستند از مشکلات خود خلاص نمی شوند و با بدخواهی علیه حزب الله و «تروریست» شمردن آن روزنه نجاتی پیدا نخواهند کرد .

عربستان که در گذشته با بهره برداری از «اسلام سیاسی» وهابی در صدد از بین بردن روح مقاومت ملت های عربی برآمد امروز شعار اسلام سیاسی را با شعار «عربیت» تغییر داده است بدون اینکه متوجه معنی و مفهوم آن باشد تا جایی که باید پرسید عربستان که مدعی عربیت و رهبری بر جهان عرب است چه کاری برای ملت های عرب انجام داده است؟

خدمات ارزنده ایرانی‌ها به فرهنگ و زبان عربی

در مقابل باید در نظر داشت که بسیاری از رهبران کشور مسلمان ایران و سیاستمداران و دانشمندان و بسیاری از چهره های فرهنگی و رسانه ای آن به خوبی به زبان عربی صحبت می کنند و خدماتی را به امت عرب و مسلمان بلکه به جهانیان به زبان عربی عرضه داشته اند که عربستان از تحقق آن ناتوان مانده است.

در نتیجه با این توضیحات، ایرانی ها بیشتر از آل سعود یهودی، به فرهنگ و زبان عربی و ملت های عرب خدمت کرده اند زیرا آل سعود نمی داند چگونه یک جمله عربی را به خوبی ترکیب کند بدون اینکه مرتکب اشتباهات فاحش لغوی شود، حال آنکه ایرانی ها را مجوس می نامد و خود در اوج حماقت و سقوط اخلاقی و نیز فرصت سوزی سیاسی به سر می برد.

سوال ساده و روشنی که امروز یک شهروند عرب مطرح کرده و به دنبال پاسخی برای آن است و در بسیاری از سایت های اجتماعی نیز به چشم می خورد این است: چرا عربستان که مدعی مقابله با نفوذ ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان است به جای رویارویی با ایران به ملت های مستضعف عربی کمک نمی کند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت اگر عربستان با  جنگ علیه ایران بر آن پیروز شود، نفوذی را که مدعی آن است در امتداد گسترده ای از منطقه  خاورمیانه را به ارث خواهد بود و با تکیه بر منطق زور،  تاج رهبری عربها و مسلمانان را بر سر خواهد گذاشت اما باید در نظر داشت که حتی آمریکا با قدرتی که دارد نمی تواند همزمان وارد دو جبهه نبرد شود و هنگامی که این کار را در افغانستان و عراق انجام داد، با وجود حمایت متحدان ناکام مانده و شکست خورده و زیان زیادی را متحمل شد که برای اقتصاد آن نتایج فاجعه باری را به بار آورد.

ماجراجویی‌های بیهوده عربستان به کجا خواهد رسید؟

بنابراین در مورد عربستان که نه ارتش قوی دارد و نه دیدگاه درست و شفاف و فاقد راهبرد  مشخص و متحد قوی است افکار عمومی داخلی نیز حامی آن نیست در ماجراجویی های بیهوده به دنبال چیست و چه وضعیتی در انتظار آن است؟

مشکل عربستان این است که طرح مخصوص خود را در اختیار ندارد، بلکه فقط یک راهکار ضعیف و ناتوان و شکست خورده را در پیش گرفته است و تلاش دارد به منظور جلب دوستی اربابان آمریکایی و اسرائیلی مدعی قدرت شده و با هزینه کردن ثروت خود رسانه ها را برای تبلیغ این راهبرد شکست خورده بسیج کند اما وقتی با این کار نیز راه به جایی نبرده است امروز به موضوع «عربیت» متوسل شده است.

عربستان با بی منطقی تمام رو در روی مقاومت

مشکل این منطق سعودی سستی و آسیب پذیر بودن آن  است به این معنی که هدف عربستان امروز جنبش های مقاومت منطقه و در راس آن حزب الله لبنان است آن هم پس از آنکه در عراق، سوریه و یمن ناکامی را تجربه کرده است.

عربستان سعودی بر اساس منطق کورکورانه خود بر این باور است که هدف قرار دادن مقاومت از طریق متهم کردن آن به تروریسم می تواند آن را در ردیف گروههای تکفیری جنایت کار قرار دهد و به این ترتیب آمریکا و دولت های غربی را ناچار سازد که روسیه را تحت فشار قرار دهند که در سوریه و عراق و لبنان باید به جنگ جنبش های مقاومت رفت.

تلاش ریاض برای محکوم کردن حزب الله

این دست وپا زدن سران سعودی بیانگر تلاش بی وقفه آنان برای تحقق این هدف است که حزب الله از سوی اتحادیه عرب به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شود.

به عبارت بهتر سران سعودی در نظر دارند همین روال را در شورای امنیت نیز دنبال کنند به گونه ای که این طرح را تحت عنوان «اجماع عربی» به شورای امنیت ببرد و به این ترتیب بر اساس توهمی که در ذهن دارد، روح مقاومت در امت مسلمان را از بین ببرد.

اما سوال مهمی که در اینجا مطرح است اینکه "اگر هدف جای دادن حزب الله و جنبش های مقاومت در فهرست سازمان های «تروریستی» است چه کسی باید با سلطه جویی آمریکا و اشغالگری اسرائیل و مزدوران عربستان تکفیری به مبارزه برخیزد؟

آیا عربستان علیه اسرائیل قد علم می کند؟

اینجا باید در نظر داشت که افکار عمومی عربی بر این باور است که اگر عربستان علیه اسرائیل اعلام جنگ کند، همه بسیج خواهند شد و جنبش های مقاومت عربی و اسلامی و پیش از همه حزب الله به سرعت رزمندگان خود را تحت فرمان سعودی قرار می دهند و به این ترتیب افتخار رهبری و آزادیخواهی نصیب عربستان شده و در این صورت پادشاه سعودی شایسته لقب خادمین الحرمین الشریفین خواهد شد.

خادم الحرمین الشریفین لقبی است که برای نخستین بار به صلاح الدین ایوبی داده شد که در آن دوره فلسطین را فتح کرد اما اکنون باید پرسید آل سعود چقدر از این هدف یا آزادی فلسطین فاصله دارد؟

حزب الله گروهی کوچک با  دستاوردهایی بزرگ

اخیرا مطالب زیادی در مورد بحران بین عربستان و حزب الله منتشر شد که در آن گفته می شود هدف عربستان از دشمنی با حزب الله جبران شکست و ناکامی های خود در سوریه و یمن است.

البته چه بسا این تحلیل درست باشد اما کامل نیست زیرا عربستان رفتار مستقل نداشته و بدون دستور گرفتن از اربابان خود در واشنگتن کاری نمی کند.

اما واقعیت این است که حزب الله با قدرت از یک حزب کوچک مقاومت در لبنان به یک قدرت منطقه ای بزرگ تبدیل شده است که در سطح منطقه ای ایفای نقش می کند و چندی پیش نیز معادله بازدارندگی را به معادله ایجاد وحشت تغییر داده است زیرا احساس کرد که نقشه ای مشکوکی برای شعله ور کردن جنگ سوم لبنان و دخالت نظامی در سوریه در دست است.

همدستی شیخ نشین‌های عرب با اسرائیل علیه حزب الله

بر این اساس برخی اخبار رسانه ای که اخیرا درز کرده است، نشان می دهد که عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس به همرا ه اسرائیل سرگرم طراحی همین نقشه مشکوک بودند و سفر چند روز پیش عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان به تل آویو در چارجوب فراهم کردن دخالت نظامی زمینی در سوریه از سکوی اردن جا داشت.

به عبارت بهتر این نقشه مبتنی بر حمله زمینی به سوریه و لبنان با پشتیبانی حملات هوایی اسرائیل بود.

در همین ارتباط می توان به دلیل طرح پل هوایی که آمریکا اخیرا با اردن ایجاد کرد، پی برد زیرا هدف از این اقدام انتقال سریع سلاح و مهمات با فراوانی بی سابقه و آماده شدن برای نقشه موسوم به «ب» بود که جان کری وزیر خارجه امریکا به آن اشاره کرده و گفت در صورت شکست توافق آتش بس در سوریه از آن استفاده خواهد شد.

اینجا می توان به دلیل پافشاری عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس بر صدور مصوبه عربی و سپس بین المللی برای تروریست معرفی کردن حزب الله و جنبش های مقاومت در منطقه پی برد، زیرا آنان در نظر دارند کاری کنند که که عرب ها برای دفاع از مقاومت توجیه شرعی و قانونی نداشته باشند چرا که بر اساس منطق عربی- صهیونیستی جنبش مقاومت به دلیل کشتار مسلمانان سنی مذهب در سوریه و عراق گروه مقاومت به شمار  نمی آید و به دنبال این است که لبنان را به یک امارت ایرانی تبدیل کند.

علنی شدن دشمنی عربستان با حزب الله

اما عربستان که تا پیش از این به طور غیر مستقیم و از طریق اسرائیل و نیز مزدوران تکفیری خود با حزب الله مبارزه می کرد، اکنون سکوت خود را شکسته و جنگ بی امان را علیه حزب الله آغاز کرده است.

دلیل این موضع عربستان فقط موفقیت حزب الله و متحدانش در ناکام گذاشتن طرح فروپاشی  سوریه و شکست دادن عربستان در یمن نیست، بلکه مشکل آن با حزب الله شخص حسن نصرالله است تا جایی که کینه توزی و حس انتقام جویی سعودی از او تا جایی شدت پیدا کرده است که اسرائیل را به ترور او تحریک و اعلام کرد که آماده است این عملیات را تامین مالی کرده و تمام امکانات مورد نیاز آن را فراهم کند.

این در حالی است که عربستان حزب الله را به حمایت از انصار الله و الحشد الشعبی در عراق و نیز تلاش برای ایجاد ناامنی در کشورهای عربی خلیج فارس از جمله کویت و بحرین متهم کرد بدون اینکه هیچ دلیل قانع کننده ای برای اثبات این ادعاها ارائه دهد.

اما جرم واقعی حزب الله این است که جرأت کرده و از موشک های بالستیک با کلاهک شیمیایی علیه عربستان استفاده کرد زیرا سخنرانی های سید حسن نصرالله که در آن آل سعود را رسوا می کند، عملا به مثابه موشک های شیمیایی است که آل سعود را در جهان عرب و اسلام رسوا کرد و این چیزی که عربستان طاقت آن را نداشته و نمی تواند در برابر آن سکوت کند به ویژه اینکه سید حسن نصرالله پیش از اینکه نزد دوستان صاحب اعتبار باشد در نزد دشمنان نیز اعتبار دارد و کلمات او مانند آتش بوده و تاثیر گذاری عمیقی برجا می گذارد تا جایی که دروغ پردازی ها و اخبار گمراه کننده  امپراتوری رسانه ای عرب های خلیج فارس در برابر آن عاجز است.

واقعیت‌هایی که آل سعود باید به آن پی ببرد

اکنون زمان آن فرا رسیده است که آل سعود به مجموعه واقعیت های ساده پی ببرد که عبارتند از:

اول: مقاومت زیباترین طرح آزادیبخشی و نهضتی است که خداوند برای امت مسلمان در نظر گرفته است و تنها امید آن نیز دمیده شدن سپیده دم نو و آینده ای درخشان است که در آن ملت های مظلوم و مستضعف در صحنه سیاست منطقه ای و بین المللی حضور پیدا کنند.

دوم: رهبری واقعی از طریق سر دادن شعار تحقق پیدا نمی کند به ویژه اگر یک نظام تروریستی و تکفیری و قبلیه ای که منطق جاهلی بر آن حاکم است، این شعارها را سر دهد، بلکه رهبری در اظهاراتی که با  عمل همراه بوده و برخاسته از دیدگاه روشن است و با در نظرگرفتن منافع ملت ها به ثمر می رسد.

سوم: کسی شایسته رهبری امت مسلمان است که پیام آور نهضتی واقعی و عملی باشد که کرامت و عزت را به مردم بازگردانده و از بند استعمار رها سازد و بتواند در آزادی ملت های در بند ظلم و استبداد شریک شده و حق تعیین سرنوشت و تعیین حاکمان را برای ملت خود به ارمغان بیاورد.

آل سعود در طول تاریخ اشغال شبه جزیره عربی هیچ نهضتی را به ثمر ننشانده

چهارم: نبود آزادی و دموکراسی و عناصر نهضت و رشد و پیشرفت در سرزمین تروریسم و تاریکی هر حرفی در مورد رهبری عربی را به یک توهم تبدیل می کند زیرا آل سعود در طول تاریخ اشغال شبه جزیره عربی هیچ نهضتی را به ثمر ننشانده و هیچ رشد و پیشرفتی را محقق نکرده  است از همین رو عربستان که  فاقد معیارهای لازم برای رشد و پیشرفت و به ثمر نشاندن نهضت های مردمی است، چطور می تواند آن را به دیگران ببخشد؟

در این خصوص باید در نظر داشت که رهبری کالایی نیست که از طریق خریدن روحانیون و احزاب و چهره های فرهنگی و نیز رسانه ای بتوان آن را به دست آورد، چرا که ملت های عربی و اسلامی هرچقدر که با دروغ و تقلب و گمراهی روبه رو شده باشند، نمی توانند بپذیرند که این وضع بیش از این ادامه پیدا کند زیرا هنگامی که این دروغ ها برملا شود زلزله ای رخ خواهد داد که تاج و تخت مزدوران را به لرزه در می آورد

از همه مهم تر اینکه راه نجات ملت هایی که تحت ظلم حاکمان مستبد هستند، حمایت از راه مقاومت است که راهگشا خواهد بود زیرا حزب الله لبنان با وجود کوچک بودن دستاوردهای بزرگی را به ثمر نشانده و با  جانفشانی و دیدگاه روشن و شفاف و راهبرد کارآمد توانست معادلات نبرد را علیه قوی ترین مستبدان تغییر دهد.

منبع: پانوراما الشرق الاوسط.

انتهای پیام/ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان