پای درس شهید قرآنی| جهاد در سوریه، شهادت در تهران/دعای رهبر انقلاب برای شهید مدافع وطن+عکس
این روزها وقتی به محله چیذر و اطراف امامزاده علیاکبر(ع) شمیران بروید، با تعداد زیادی از تصاویر شهیدی مواجه خواهید شد که عنوان شهید مدافع وطن را به خود اختصاص داد؛ شهیدی که تا سوریه رفته و با تروریستهای داعش جنگیده بود، اما اینجا در تهران شهید شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جامعه قرآنی کشور در آئین دیدار هفتگی با خانوادههای معظم شهداء، چهارشنبه نهم اسفندماه به دیدار خانواده شهید «محمد حسین حدادیان» شهید مدافع وطن رفتند تا ضمن ادای احترام به مقام شامخ این شهید والامقام با خانواده ایشان تجدید دیدار کنند.
این روزها وقتی به محله چیذر و اطراف امامزاده علیاکبر(ع) شمیرانات بروید، با تعداد زیادی از تصاویر شهیدی مواجه خواهید شد که عنوان شهید مدافع وطن را به خود اختصاص داد، شهیدی که تهذیب و پبراستگی روحش سبب شد تا آتش بهاختیار به دل خصم زند و غبار فتنه را از پیشِرویش بردارد و با خونش به فتنه دواعیش خاتمه دهد.
شهیدی که تا سوریه رفته و با تروریستهای داعش جنگیده بود، اما اینجا در تهران و بهدست کسانی که مدعی صلح و دوستی بودند، شهید شد. همه جا برای محمدحسین عرصه جهاد بود، او رفته بود سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریستها بایستند، اما رد خشونت جایی وسط همین پایتخت امن سر برآورد و در شب شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س) به آرزویش رسید.
خادمالحسین(ع) بسیجی محمد حسین حدادیان، شهیدی که در فتنه و اغتشاشات دراویش گنابادی به فیض شهادت نائل شد، فرزند پدر و مادر برومندی است که تمام سرمایه خود را با افتخار تقدیم ملت و دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی کردند تا باعث سربلندی و مباهات نهتنها محله چیذر بلکه آحاد جامعه شوند.
پدر شهید حدادیان در وصف فرزند برومندش چنین میگوید: از دست دادن فرزند بسیار سخت است اما خوشحالم محمدحسین به آرزویش که شهادت بود، رسید. او عاشق و شیفته اهل بیت(ع) و خصوصاً حضرت زهرا(س) بود و در شب شهادت بیبی دو عالم نیز به فیض شهادت نائل آمد.
پدر محمدحسین از آحاد مردم و مسئولان میخواهد: فتنه را به مردم بشناسانید تا در فتنههای دیگر و پیشِرو؛ حق و باطل با هم آمیخته نشود.
او درباره حادثه پاسداران میگوید: بیش از یک ماه این افراد که بهنظر بنده، دواعیش داخلی بودند، در منطقه پاسداران مستقر شده بودند و تجهیزات زیادی برای اخلال در نظم جامعه با خود بههمراه داشتند و در طول این یک ماه هر شب مزاحمتهایی برای مردم منطقه پاسداران بهدنبال داشتند؛ این گستاخی و بیحیایی تا جایی رسیده بود که به منازل مسکونی حمله میکردند و مدام به تهدیدات خود ادامه میدادند و متأسفانه در این مدت با این افراد اغتشاشگر مسامحه شد و هیچ برخوردی صورت نگرفت.
محمدحسین من، متولد 1374 بود، او تقریباً سه سالش بود که ما به منطقه چیذر آمدیم و از همان سال محمدحسین، با فضای هیئت و مسجد آشنا شد. دبستان را که تمام کرد به هیئت رزمندگان اسلام آمد و فعالیتش را در زمینههای مذهبی آغاز کرد. محمد حسین کنار فعالیتهای فرهنگی، به آموزشهای نظامی هم پرداخت و بهنوعی خودش را برای همه عرصهها آماده کرد.
از دیدار محمدحسین با رهبر انقلاب تا پیام معظمله به خانواده شهید حدادیان
اطاعت او از پدر و مادر و رهبر فرزانه انقلاب سرلوحه زندگی و برگ زرین او در عمر بابرکتش بود. محمدحسین علاقه زیادی به رهبر معظم انقلاب داشت و در دیدار خصوصی که توفیق داشت حضرت آقا را زیارت کند خاطرم هست که معظمله به ایشان توصیه کرده بودند، «معرفتش را در مسائل مذهبی و اعتقادی بالا ببرد». محمدحسین آنقدر به مسائل شرعی پایبند و مقید بود که حتی خاطرم هست در روزگاری از سال خمسی بنده گذشته بود و محمدحسین با مزاح و شوخی به من یادآوری میکرد حتماً پول خمس را پرداخت کنم.
پدر این شهید والامقام همچنین میگوید: محمدحسین فتنه را خیلی زود و آشکارا درک کرد و هر وقت احساس خطر میکرد، بههنگام و لحظه، عمل میکرد و تمام همتش را بر آگاهسازی فتنه به مردم پیش میگرفت. او نهتنها در فتنههای نظامی و اغتشاشات بلکه در همه عرصهها پیشقدم بود بهطور مثال در زلزله اخیر کرمانشاه، سر از پا نمیشناخت، از هیچ تلاشی برای خدمترسانی به مردم کشورش دریغ نمیکرد.
محمدحسین به مادرش علاقه زیادی داشت و هیچ وقت زیارت عاشورایش را ترک نمیکرد و بند بند زیارت عاشورا را با جان و دل میخواند و به آن توجه میکرد.
یادم هست وقتی که اخبار پاسداران را شنید بسیار ناراحت شد و اوج ناراحتی او زمانی بود که خبر شهادت سه تن از مأموران نیروی انتظامی مخابره شد؛ وقتی که میخواست همان شب به بیرون از منزل برود؛ مادرش به محمدحسین تأکید کرد: «مراقب خودت باش» و محمدحسین با تکریم و در حالی که دست بهروی سینه گذاشته بود، گفت: «به هیئت میروم» و آخرین تماسی که با او داشتم وسط هیئت و مراسم سینهزنی بود که گویا پس از اوج گرفتن درگیریهای پاسداران با دوستان هیئت و بسیج به محل حادثه رفته بودند. یک ساعت پیش از شهادتش نیز کنار هم بودیم و چون اغتشاشگران با روشنکردن آتش و تخریب اموال عمومی خیابان را مسدود کرده بودند، جدایی بین من و محمد حسین افتاد و در همان لحظه با برخورد خودرو به بدن او و ضرب و جرح زیاد، محمد حسین به فیض شهادت رسید.
چند روز پیش هیئتی از سوی رهبر معظم انقلاب به منزلمان آمدند و پیام رهبر انقلاب را اعلام کردند. آنها گفتند مقام معظم رهبری در بخشی از پیامشان فرمودهاند: «به پدر و مادر محمد حسین بگویید؛ من ویژه برای ایشان دعا میکنم».
پیام محمدحسین را به آحاد جامعه ابلاغ کنید
مادر شهید حدادیان که همانند دیگر مادران شهید؛ استوار و ثابتقدم بود؛ فرزندش را چنین توصیف میکند: محمد حسینم، در خوابم میآید و آیات قرآن را برایم میخواند و میگوید: «مصداق این آیات، من هستم». او عاشق آیه «ولاتحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله...» بود و در نهایت نیز به آرزویش دست یافت و مهمان سفره اهلبیت(ع) شد.
مادر گرامی این شهید خواستهای هم از مردم و مسئولان دارد و میگوید: پیام محمدحسین را به همه آحاد جامعه ابلاغ کنید. چون بهنظرم خون محمدحسین برکت داشت و با خون او فتنه بزرگی از میان برداشته شد و خواسته دیگرم این است که سران فتنه مجازات شوند.
محمد اهل نماز اول وقت، زیارت عاشورا و هیئت بود. سینهزن امام حسین(ع) بود. خیلی اخلاص داشت. بیادعا. هیچ وقت از کارهای خیری که میکرد نمیگفت. بهنظرم مزد این اخلاص و بیادعا بودنهایش را با شهادت گرفت. محمد دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغه حفظ دستاوردهای نظام را داشت. محمدحسین با سن کمش، بصیرت داشت. جریانهای باطل را خوب میشناخت و آگاه به امور بود. محمدحسین مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع میکند از انقلاب با غیرت دفاع میکرد. همه عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد، میگفت: مامان، بصیرتی که آقا میگویند انشاءالله خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم انشاءالله این انقلاب به انقلاب صاحبالزمان (عج) وصل خواهد شد.
در پایان این مراسم نیز نمایندگان جامعه قرآنی کشور بر سر مزار این شهید والامقام رفتند و با ذکر فاتحه و ذکر مصائب اهلبیت(ع) توسط محسن آقایی مداح اهلبیت(ع) با آرمانهای این شهید بیعت کردند.
انتهای پیام/*