تنها راه نجات فوتبال ایران چیست؟

تنها راه نجات فوتبال ایران چیست؟

مدیرعامل پیشین باشگاه سایپا در آستانه انتخابات ۸ شهریور پیشنهاداتی برای بهبود شرایط فوتبال ایران و خروج از وضعیت کنونی ارائه کرد.

خلیل سپهرسبحانی مدیرعامل پیشین باشگاه سایپا درباره شرایط بغرنج فوتبال ایران و به ویژه فدراسیون فوتبال یادداشتی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده که عیناً در زیر می‌خوانید:

«صرف نظر از رد یا قبول منطق مدیریت عزیزی‌ خادم، دو مدل می‌توان درباره او به قضاوت نشست. اول اینکه درباره کارکرد او حکم و رأی داد و دیگری اینکه کارنامه‌اش را داوری کرد. عمده انتقادات منتقدان و مخالفان عزیزی‌ خادم متوجه کارکرد اوست تا کارنامه‌اش؛ از شبهه فساد مالی مدیریتی گرفته تا وجود ارتباط با جادوگر و ساحر و کذا. یعنی عموماً نه تنها ایرادی به کسب نتایج تیمی و دستاوردهای ورزشی او در زمان مدیریتش بر فوتبال ملی نداشته‌اند که حتی بعضاً راهیابی اقتصادی ایران به جام جهانی را، دستاوردی ارزنده در کارنامه او دیده‌اند.
در این حالت، ایراد و نقد مخالفان بیشتر به نحوه اداره فدراسیون توسط او و تیم او بوده است.

هر تصمیمی برای انتخاب نفرات و تیم جایگزین در فدراسیون، باید به شکل محوری و اساسی منوط به اصلاح و سلامت کارکردی باشد و در عین حال بتواند نتایج موجه و قابل قبول تیم قبلی را نیز تکرار کند و حتی رکورد نفرات قبل را نیز بهبود بخشد. این گزاره در حال حاضر و در شرایط پیش‌رو در دسترس نیست که به خودی خود یک بن بست جدی است.

با احترام به همه کسانی که پا به انتخابات پیش‌رو می‌گذارند، عرض می‌کنم که توافق بر روی فرد و کسانی که هم کارنامه قابل قبول نسبی داشته باشند و هم پیشینه مدیریتی که مقبول اهالی فوتبال، بسیار سخت است؛ مگر اینکه با محوریت رده تصمیم‌گیر فرادستی و همراهی صاحبان رأی، یک اجماع به وجود بیاید.

نکته دیگر برای تحلیل وضعیت موجود توجه به ماهیت تغییرات اخیر مدیریت فوتبال ملی است. رفتن عزیزی خادم بدین شکل - درست یا غلط محل بحث من نیست- علاوه بر تأثیر موضوعی بر فوتبال کشور، تأثیر وضعی هم داشته، یعنی اینکه اگر چه ممکن است در این انتخابات، موضوع مدیریت فدراسیون و فوتبال ملی ترمیم شود، اما منطق آمد و رفت و سکانداری یک تیم مدیریتی زیر سؤال رفته و به راحتی نمی‌توان بر اساس تجربه جدید، آن را اصلاح و ترمیم کرد و این گزاره دیگری است که اتمسفر انتخابات پیش‌رو را متأثر می‌کند.

 در حال حاضر شاهدیم که به دلیل فقدان قدرت مسلط در نظام مدیریت فوتبال ملی تا ریزترین سطوح این رشته، نوعی آشفتگی مزمن و جزیره‌وارگی در امور شکل و شدت گرفته که این خود بستر مفسده و انحرافات بعدی است که می‌تواند به گونه‌ای دستاوردهای قبلی ما را نیز به باد دهد. نمونه دَم دستی آن ورود بازیکنان تیم ملی در همراهی یا همراهی نکردن با سرمربی تیم ملی است.

ظاهراً یگانه راه خروج از شرایط جاری- خواسته یا ناخواسته- تعریف یک دوره انتقالی است که در آن فردی با اراده‌ رده تصمیم‌گیر فرادستی و اجماع صاحبان رأی، عهده‌دار مسئولیت شود هرچند چرخه آسیب به بدنه فوتبال ملی همچنان و بدون ترمیم باقی خواهد ماند. برای جبران مورد اخیر یعنی اصلاح چرخه آسیب باید جامعه فوتبالی کشور اعم از هواداران، پیشکسوتان، ورزشکاران و مدیران و صنوف مرتبط با این رشته، فعالانه و کنشگر ورود کنند و مطالباتی فوری را مد نظر قرار دهند که اصلی‌ترین آن اصرار بر شفافیت اقتصادی در ارکان و اجزای فوتبال ملی است.

کسب سکو و افتخار ورزشی به ویژه برای تیم‌های رده پایه باید دیگر مطالبه اهالی فوتبال از تیم مدیریت آتی و انتقالی باشد چه اینکه در شرایطی مانند شرایط حاضر، معمولاً سرمایه‌سازی به نفع مدیریت امور جاری کنار گذارده می‌شود و دست آخر اینکه  از همین زاویه و با هدف حفظ و نگه‌داشت سرمایه اجتماعی در فوتبال حل مسئله حضور شایسته و عزتمند زنان در میادین فوتبالی نیز باید به عنوان انتظاری موجه و فوری در دستور کار قرار بگیرد.

در سال‌های اخیر هسته اصلی اقتدار سازمانی و مدیریت حرفه‌ای فوتبال دچار آسیب جدی شده که اوج آن برکناری عزیزی خادم، رئیس فدراسیون بوده است. این وضع به واگرایی، تشتت و چندپارچگی مدیریت ملی فوتبال منجر شده است. مثل زمانی که شما یک آهن‌ربا را چند تکه کنی و زیر کاغذ قرار دهی! در این حالت حول هر تکه از آهن‌ربا‌ها، میادین متعدد و درهم مغناطیسی از بُراده‌ها شکل می‌گیرد.

اکنون حول افراد و گروه‌های صاحب نفوذ در مدیریت ملی فوتبال، آرا، نظرات و انتظارات و اراده‌های متعارض و بعضاً مخالفی شکل گرفته که نمود آن را در آرایش انتخاباتی سرگردان کاندیداها می‌بینید، که قاعدتا تا تفوق و برتری یکی بر مابقی تداوم خواهد داشت.  خسارت اما زمانی بیشتر می‌شود که خارج از روال و قاعده متداول، اقداماتی  انجام بگیرد، مثل پذیرش ثبت نام نفرات بدون رعایت ضوابط و قوانین یا تعویض سرمربی به بهانه ضعف بنیه فنی که به نظرم این آخری از منظر مدیریتی یک اشتباه راهبردی و فاجعه‌بار بود!

اینگونه به نظر می‌رسد که در افق نزدیک امکان رسیدن به یک اجماع مورد رضایت دو طرف وجود ندارد، چون عموم کسانی که می‌توانستند نقش حَکَم و داور را ایفا کنند، خود به نوعی به بازیکن این میدان مبدل شدند و بنابراین برای اعراض از تبعات فاجعه‌بار آن چاره‌ای جز پذیرش یک مصالحه‌ نیست که طبیعتاً شکننده و آسیب‌پذیر است و در نهایت متضرر اصلی فوتبال ملی خواهد بود».

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار ورزشی
اخبار روز ورزشی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon