گزینه‌های سخت برای صهیونیست‌ها در جنگ با حزب‌الله

گزینه‌های سخت برای صهیونیست‌ها در جنگ با حزب‌الله

صهیونیست‌ها که از هر راهی به دنبال فرار از تقابل با حزب‌الله هستند، در میان بحران‌های پیچیده‌ای که با آن دست و پنجه نرم‌ می‌کنند، چند گزینه سخت و خطرناک مقابل مقاومت لبنان دارند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، تشکیلات رسانه‌ای رژیم صهیونیستی که مسئول اجرای دستورات نهاد سیاسی و نظامی رژیم اشغالگر هستند و برای خدمت به اهداف این رژیم به کار برده می‌شوند، همواره در شرایط بحرانی و اضطراری وظیفه دارند کمپین‌های هدفمندی را برای آرام کردن افکار عمومی اسرائیلی ها به راه بیاندازند. این رسانه‌ها هم زمان با آرام کردن یا بهتر است بگوییم فریب افکار عمومی، در مواردی مانند جنگ وظیفه بزرگنمایی در اقدامات و عملیات‌های نظامی رژیم صهیونیستی را نیز بر عهده دارند.

اما با این وجود موسسه رسانه‌ای اسرائیل طی دو دهه گذشته موفقیت چندانی در این زمینه نداشته و علت آن هم توسعه چشمگیر توانایی‌ها مقاومت در سطوح مختلف از جمله رسانه بوده که واقعیت را برای شهرک‌نشینان آشکار می‌کند. در همین زمینه رسانه‌های صهیونیستی در دوره اخیر نیز نتوانسته‌اند تنش‌هایی که در جبهه شمالی فلسطین اشغالی با حزب‌الله وجود دارد و عملیات‌های ضد صهیونیستیِ فزاینده در داخل اراضی اشغالی به ویژه از جانب کرانه باختری را برای اسرائیلی‌ها توجیه کنند. علاوه بر آن رژیم اشغالگر درگیر یک جنگ داخلی نیز هست و اغلب رسانه‌های این رژیم نمی‌توانند سیاست‌های سانسور نظامی را اجرا کنند.

کابوس بزرگ اسرائیل در جنگ با مقاومت

طی چند ماه گذشته و به ویژه بعد از روی کار آمدن کابینه راست‌افراطی رژیم صهیونیستی به ریاست بنیامین نتانیاهو، گزارش‌ها و تحلیل‌های زیادی در رسانه‌ها و محافل عبری درباره ورود اسرائیل به یک جنگ بزرگ منطقه‌ای مطرح شده که طی آن فلسطین اشغالی از هر سو در محاصره گروه‌های مقاومت قرار می‌گیرد. در این جنگ ابتدا حزب‌الله وارد عمل می‌شود که آغازگر سناریوهای وحشتناک برای اسرائیل است.

طبق ارزیابی‌هایی که صهیونیست‌ها انجام داده‌اند این جنگ تاثیرات بزرگی در سطوح مختلف منطقه خواهد داشت و ابعاد آن فراتر از محیط جغرافیایی است که جنگ در آن رخ داده و شاید پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده‌ای داشته باشد که می‌تواند چهره منطقه را تغییر دهد.

در اینجا قصد داریم چند گزینه چالش‌برانگیز و اصطلاحا «بد و بدتر» که رژیم صهیونیستی در مواجهه با حزب‌الله و معضل «جبهه شمالی» پیش روی خود دارد را مورد بررسی قرار دهیم. این معضل از زمان جنگ جولای 2006 تا کنون بزرگترین کابوس اسرائیل بوده و اشغالگران هرگز در مرز شمالی با لبنان احساس امنیت نداشته‌اند.

روشن است که این جبهه هر لحظه می‌تواند شعله ور شود و بسیاری وقوع یک جنگ جدید میان حزب‌الله و ارتش رژیم اشغالگر که مقدمه آغاز جنگ چندجبهه‌ای علیه این رژیم خواهد بود را اجتناب ناپذیر می‌دانند. به ویژه بعد از تحرکات متجاوزانه‌ای که اخیرا صهیونیست‌ها برای سیطره و اشغال کامل بخش شمالی روستای مرزی الغجر لبنان انجام داده‌اند.

«امیر بوحبوط» تحلیلگر نظامی مشهور رژیم صهیونیستی معتقد است: تقابل ارتش اسرائیل با حزب‌الله به ویژه با توجه به اعتماد به نفس بالایی که در (سید) حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله می‌بینیم نزدیکتر از هر زمانی است. نصرالله به خوبی تحرکات میدانی اسرائیل در سایه اعتراضات داخلی که اسرائیل با آن مواجه است را زیر نظر دارد.

گزینه‌های سخت برای صهیونیست‌ها در جنگ با حزب‌الله

همانطور که همه کارشناسان نظامی رژیم صهیونیستی اتفاق نظر دارند، همه گزینه‌های اسرائیل برای مقابله با تهدیدی که از جبهه شمالی متوجه این رژیم است، سخت و با طیف وسیعی از خطرات همراه است.

البته سخت و خطرناک بودن این گزینه‌ها تنها به دلیل شرایط فاجعه بار رژیم صهیونیستی و ارتش آن به ویژه نیروی زمینی این ارتش که از ضعف بالایی در سطح عملیاتی و تاکتیکی رنج می‌برد و این شکست آن در نبرد اخیر با مقاومت فلسطین در جنین صراحتا آشکار بود، نیست. همچنین دشواری گزینه‌های اسرائیل در جنگ با حزب‌الله صرفا ناشی از بحران نیروهای ذخیره ارتش و عدم آمادگی آنها برای ورود به عملیات‌های زمینی گسترده، یا به دلیل بحران سیاسی پیچیده رژیم صهیونیستی نیست.

البته این بحران داخلی بزرگ اسرائیل می‌تواند موجب فروپاشی نهادهای حساس این رژیم، تعمیق شکاف در جامعه صهیونیستی، تضعیف موقعیت ائتلاف حاکم، آسیب بزرگ به آمادگی ارتش در همه سطوح، تضعیف جبهه داخلی و ... شود، اما همه این‌ها به تنهایی علت سخت و خطرناک بودن گزینه‌های تل‌آویو در برابر حزب‌الله نیستند.

برخی تحلیل‌ها نشان می‌دهد درحال حاضر 3 گزینه سخت تاکتیکی وجود دارد که صهیونیست‌ها می‌توانند برای مقابله با کابوس بزرگی که در مرزهای شمالی با آن مواجهند، از آنها استفاده کنند.

گزینه اول: راهکار «دیپلماتیک»

از آنجایی که صهیونیست‌ها بارها به عدم آمادگی خود برای ورود به هرجنگی اعتراف کرده‌اند، اکثر سران سیاسی و نظامی اسرائیل تمایل دارند تا تمام راه حل‌های دیپلماتیک را برای آرام کردن اوضاع در جبهه شمالی به کار گیرند و تمام بهانه‌هایی را که می‌تواند منجر به یک رویارویی نظامی گسترده شود، کنار بگذارند. به همین دلیل است که مقامات صهیونیست طی چند ماه گذشته دست به دامن سازمان ملل و کشورهایی چون آمریکا و فرانسه شده‌اند تا از حزب‌الله بخواهند که چادرهای خود را در مزارع شبعا جمع و از این منطقه عقب‌نشینی کند.

اسرائیلی‌ها در این زمینه سناریو مرزهای دریایی لبنان و فلسطین اشغالی را به یاد می‌آوردند که نزدیک بود آتش یک جنگ بزرگ را برافروزد اما نهایتا تل‌آویو و واشنگتن برای جلوگیری از چنین جنگی که عواقبی فاجعه بار برای اسرائیل داشت، مجبور شدند امتیازاتی را به لبنان واگذار کنند و حزب‌الله با تدابیر خود موفق شد ثروت‌های آبی این کشور را پس بگیرد.

هرچند که برخی مقامات اطلاعاتی رژیم اشغالگر همچون«دیوید بارنیا» رئیس سرویس جاسوسی موساد راهکار دیپلماتیک را ترجیح نمی‌دهند و آن را نشانه ضعف اسرائیل می‌دانند اما سایر مقامات این رژیم به شدت با گزینه جنگ مخالفند و معتقدند که باید فضا و زمان بیشتری برای یافتن راهکارهای دیپلماتیک صرف شود.

«هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، «آحارون حلیوا» رئیس سرویس امنیت داخلی، ژنرال «اوری گوردین» فرمانده منطقه شمالی در ارتش اسرائیل در کنار نتانیاهو و شمار دیگری از اعضای حزب لیکود معتقدند که رفتن به سمت جنگ مشکلی را حل نمی‌کند؛ بلکه در شرایط فعلی اسرائیل که با بحران بزرگ داخلی مواجه است، موجب پیچیده‌تر شدن اوضاع نیز می‌گردد و بدون شک بر ائتلاف راست افراطی نتانیاهو و آینده آن نیز تاثیر منفی خواهد داشت.

در همین راستا «آموس هوکشتاین» فرستاده آمریکا به زودی هم‌زمان با آغاز عملیات حفاری گاز در بلوک شماره 9 در آب‌های لبنان به این کشور سفر می‌کند. محافل آگاه در این زمینه ارزیابی می‌کنند که سفر هوکشتاین به بیروت با هدف اطلاع از مواضع مقامات لبنانی درباره مرزهای زمینی با فلسطین اشغالی است و هوکشتاین که اصطلاحا نقش میانجی را در تعیین مرزهای دریایی لبنان و فلسطین اشغالی داشت امیدوار است در زمینه مرزهای زمینی نیز نقشی ایفا کند.

لبنان اطلاعاتی در خصوص احتمال سفر هوکشتاین به بیروت در آینده نزدیک برای تکمیل تلاش‌های خود جهت بررسی مرزهای زمینی لبنان و فلسطین اشغالی دریافت کرده است. دولت آمریکا تحولات اخیر در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی را فرصتی برای تحقق دستاورد تعیین مرزهای زمینی می‌داند و از زمان پایان یافتن ترسیم مرزهای دریایی به دنبال آن است. آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها معتقدند که ترسیم مرزهای زمینی می‌تواند به تنش‌ها در جبهه شمالی فلسطین اشغالی پایان داده و موجب اطمینان خاطر اسرائیل شود.

البته منابع رسمی در لبنان اعلام کرده‌اند که هیچ توافق رسمی میان مسئولان آمریکایی و لبنانی در این خصوص وجود نداشته است. حزب‌الله نیز همچنان تاکید دارد که چیزی به اسم ترسیم مرزهای زمینی را به رسمیت نمی‌شناسد و اسرائیل باید از همه مناطق لبنان که تحت اشغال این رژیم قرار گرفته، عقب‌نشینی کند.

گزینه دوم: تقابل نظامی محدود

تقابل نظامی محدود گزینه‌ای است که رئیس موساد و برخی از مقامات نظامی رژیم اشغالگر همچون «یوآو گالانت» وزیر جنگ این رژیم از آن حمایت می‌کنند. البته آنها سعی دارند تا حد ممکن وارد این گزینه نشوند اما از سوی دیگر نمی‌توانند شکست بزرگی که ارتش این رژیم طی دوره اخیر مقابل مقاومت به ویژه در داخل فلسطین از جانب رزمندگان فلسطینی در کرانه باختری متحمل شده را نادیده بگیرند. این ناکامی‌های ارتش رژیم اشغالگر تاثیر زیادی بر روحیه اسرائیلی‌ها داشته و موجب ناامیدی آنها از ارتش شده است.

علاوه بر آن بحران نافرمانی نظامی در ارتش اسرائیل یکی از چالش‌های بزرگی است که اخیرا گریبان این رژیم را گرفته و شمار زیادی از نیروهای ذخیره، خلبانان، پرسنل پزشکی و ... در ارتش رژیم صهیونیستی در اعتراض به طرح جنجالی نتانیاهو موسوم به اصلاحات قضایی، فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. برخی سران نظامی اسرائیل معتقدند که ورود به یک تقابل نظامی محدود با حزب‌الله شاید نیروهای ارتش را تحریک به پایان دادن به نافرمانی نظامی کند.

از نظر برخی محافل عبری، رفتن به یک نبرد نظامی محدود که چند روز طول می‌کشد-مشابه درگیری‌هایی که طی سال‌های گذشته بین ارتش اسرائیل و گروه‌های مقاومت فلسطین رخ داده- روش مناسبی است که طی آن جبهه داخلی اسرائیل آسیب زیادی نمی‌بیند و اسرائیلی‌ها می‌توانند به دستاوردهای سیاسی و نظامی برسند.

اما در طرف مقابل، برخی دیگر از مراکز و محافل صهیونیستی بر این باورند که طی سال‌های گذشته ثابت شده که هر زمان اسرائیل وارد نبردهایی از این دست به ویژه با نوار غزه شده و در حالی که قدرت نظامی گروه‌های فلسطینی قابل مقایسه با حزب‌الله نیست، جبهه داخلی اسرائیل پیامدهای زیادی متحمل شده و شهرک‌نشینان حتی در مواقع غیرجنگی نیز احساس امنیت کامل ندارند.

بر اساس نظریه این دسته از محافل عبری، وضعیت جبهه شمالی-چه در کلیات و -چه جزئیات کاملا متفاوت از نوار غزه یا کرانه باختری است و نمی توان توانایی‌های نظامی عظیم حزب الله را که در حد یک ارتش رسمی و بزرگ است نادیده گرفت. همچنین دور زدن معادله بازدارندگی که حزب‌الله از سال 2006 ترسیم کرده، کار آسانی نیست.

دیگر عاملی که موجب شده صهیونیست‌ها از رفتن به سمت این گزینه اجتناب کنند آن است که معتقدند ممکن است اوضاع آنگونه که اسرائیل تصور می‌کند پیش نرود و تقابل نظامی محدود با حزب‌الله به یک جنگ گسترده منجر گردد که قطعا خارج از کنترل اسرائیل است و اسرائیلی‌ها اصلا آمادگی آن را ندارند؛ جنگی که در آن حتی اگر سایر گروه‌های مقاومت نیز وارد میدان نشوند، حزب‌الله به تنهایی می‌تواند ارتش اسرائیل را به چالش بکشد؛ به ویژه اینکه در جنگ‌های قبلی، نیروی زمینی اسرائیل ناتوانی خود را مقابل حزب‌الله ثابت کرده است.

گزینه سوم: نبرد نظامی گسترده

رژیم صهیونیستی همواره در پی آن بوده است که نبردهای نظامی خود را از نظر زمانی کوتاه و از نظر مکانی محدود کند و سعی کرده تا در کوتاه ترین زمان ممکن به اهداف خود در جنگ‌ها برسد. اما جنگ‌هایی که ارتش اسرائیل با حزب‌الله وارد آن شد، این معادله صهونیست‌ها را نقض کرد و آنها در هیچ جنگی نتوانستند پیروز شوند و به همین دلیل است که از ورود به جنگ‌های جدید با مقاومت لبنان اجتناب می‌کنند.

در مرحله کنونی بزرگترین هدف اسرائیل در جنگ با حزب‌الله آن است که دست کم جبهه داخلی خود را از خطر در امان نگه دارد و با تمام امکانات تلاش می‌کند تا از حجم خسارات مادی و جانی بکاهد؛ چرا که آسیب شدید به جبهه داخلی این رژیم در جنگ‌های قبلی موجب از بین رفتن اعتبار و جایگاه ارتش اسرائیل میان شهرک‌نشینان شده است.

از دو دهه گذشته تاکنون در هرجنگی با مقاومت که ارتش رژیم صهیونیستی وارد آن شده مواضع داخلی رژیم اشغالگر همواره در تیررس موشک‌های مقاومت فلسطین و لبنان قرار داشته و صهیونیست‌ها می‌دانند که در جنگ‌های بعدی نیز وضعیت همین گونه خواهد بود؛ با این تفاوت که قابلیت‌های موشکی مقاومت قابل مقایسه با جنگ‌های قبل نیست و ناوگان پهپادی حزب‌الله را نیز باید به این مورد اضافه کنیم.

اما اگر بنا به هر دلیلی تقابل نظامی گسترده‌ای میان ارتش رژیم صهیونیستی و حزب‌الله رخ دهد، ارتش فروپاشیده اسرائیل خود را در میان یک محیط پیچیده و محاصره شده توسط موشک‌ها وپهپادهای حزب‌الله و از همه مهمتر نیروهای نخبه این حزب می‌بیند که پیشتر در سال 2006 قدرت خود را به اشغالگران ثابت کردند.

ممکن است برخی تصور کنند که دشمن صهیونیستی دارای امکاناتی است که به او امکان می‌دهد مناسب ترین و مؤثرترین روش مقابله با خطر جبهه شمالی را انتخاب کند و دامنه گزینه‌های آن برای مقابله با این خطر گسترده تر باشد. طرفداران این فرضیه به حمایت‌های نامحدود آمریکا از رژیم صهیونیستی و ارتش این رژیم اشاره می‌کنند.

اما واقعیت آن است که اسرائیل ثابت کرده به ویژه در سال‌های اخیر دیگر در انتخاب گزینه‌ها مقابل دشمنانش موفق نیست و اکثر تیرهایی که پرتاب می‌کند به بیراهه می‌رود و دیگر خبری از برتری نظامی اسرائیل در منطقه نیست. از سوی دیگر دشمنان این رژیم در منطقه نیز قدرتمندتر و با تجربه‌تر شده‌اند و اکنون از قابلیت‌های نظامی مدرن و تجربه‌ی رزمی بالایی برخوردارند که به آنها امکان می‌دهد در بسیاری از رویارویی‌ها اشغالگران را آزار و آنها را شکست دهند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان