امشب شب اربعین و من ایرانم / غمگینم و دلتنگ ابا عبدالله

امشب شب اربعین و من ایرانم / غمگینم و دلتنگ ابا عبدالله

کاظم رستمی از شاعران مطرح کشورمان چند رباعی درباره جاماندگان از اربعین و یک غزل تقدیم به حضرت زینب سروده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کاظم رستمی از شاعران مطرح کشورمان چند رباعی و یک غزل درباره اربعین حسینی سروده است. این اشعار که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:

چند رباعی برای دل عاشقان و جاماندگان اربعین...

1- جز پای نگاهت دل من بند نشد

آن کیست که در کوی تو دربند نشد

آقا نرسیدم اربعین کرب و بلا...

می‌خواستم اما به خداوند نشد...

2-بر سینه زدم سنگ ابا عبدالله

دارد دلم آهنگ ابا عبدالله

امشب شب اربعین و من ایرانم

غمگینم و دلتنگ ابا عبدالله...

3-بی حسّ و خراب و خسته و خواب آلود

هم باخته سرمایه و هم مایه و سود

می‌میرم ازین خماری‌ ای ساقی عشق

گر چای عراقی نخورم زود به زود...

4-هر سال پس از شلوغی و خسته‌ی راه

در نیمه شبی شهر نجف با دم آه

می‌آمدم و اگر چه بیرون ز حرم...

در طوف تو زنده می‌شدم حضرت ماه...

5-چون ماهی در تلظّی و مرده... دلم

با وهمِ سرابی به عطش برده دلم

دریای بزرگ اربعین آمد و رفت...

بیچاره‌ی افتاده‌ی پا خورده... دلم

6-از حیرت و غم که گفتی آقا: چه کنم

قنداقه خون زیر عبا را چه کنم

عالم به فدای غربتت حضرت عشق

با غصّه اربعین خدایا چه کنم...

7-در خواب بیایی و دلم شاد کنی

تفتیده بیابان من آباد کنی...

ای ساقی عطشان عزیزان خدا

ای کاش مرا از خودم آزاد کنی...

غزلی نذر خاک پای حضرت کعبة الرزایا و صابرالبلایا زینب کبری سلام الله علیها

با زخم دل گذشتند از شوره زار وحشی

خورشید و خاندانش از شام تار وحشی

برد از جهان نگاهش با عطر سرخ آهش

زنگ سقیفه یعنی ابر و غبار وحشی

آری غبار ظلمت، ظلمت به روی ظلمت

امواج کور تاریک، توفان سوار وحشی

در ظهر این سفر بود آنجا که ماند تنها

تنها میان یک دشت کفتار هار وحشی

باران نماز می‌خواند آنها کمان کشیدند

دوزخ تنوره می‌زد از آن تبار وحشی

شیطان صلای خون داد کفتارها دریدند

خورشید سر نگون شد... آه از گدار وحشی

در عصر با طلوعی خونین دوباره برخاست

ناگاه با نمازی از نیزه زار وحشی

صبح از ازل عیان شد شب تا ابد ترک خورد

نور نبی شکست آن تیره حصار وحشی*

چون حق همیشه جاریست هیجای خون خورشید

ما مست قرن غفلت در این قمار وحشی

غفلت قطار این قرن، بر روی ریل جان‌ها

ما را ز خویش می‌برد این بی قرار وحشی

باید به توبه برگشت تاریخ این ستم را

از سلطه سقیفه، غداره دار وحشی

در اربعین این راه، زینب علم گرفته

تا راهبر بماند در شام تار وحشی

باید که او ببیند در راه توبه ما را

در راه کربلا از این شوره زار وحشی...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران