نگاهی به کتاب سرباز مکتب/ شخصیتی با نام‌های مختلف در بین دوستان و دشمنان
مردم فلسطین او را «شهید قدس»، مردم لبنان او را «شهید مقاومت»، مردم عراق و سوریه او را «سالار شهدای مدافعین حرم»، مردم پاکستان او را «بنیان‌گذار جبهه مقاومت»، مردم افغانسـتان او را «قهرمان تایخی» و مردم ایران او را «سردار دل‌ها» می‌نامند.
به گزارش خبرنگار دین تسنیم، کتاب «سرباز مکتب» به بررسی سرگذشت شهید حاج قاسم سلیمانی پرداخته است. نویسندهٔ پاکستانیِ کتاب یعنی سید حسن‌رضا نقوی، برای کسب شناخت نسبت به حاج‌قاسم سلیمانی، پژوهشی را آغاز نموده و ضمن جمع‌آوری مستندات، جست‌وجوگرانه با شخصیت‌های مرتبط با شهید سلیمانی و جبههٔ مقاومت به گفت‌وگو نشسته است.
هرچند موضوع کتاب، بررسی سرگذشت حاج‌قاسم سلیمانی بوده است ولی دغدغه‌های نویسندهٔ مسلمان و غیر ایرانی، ناگزیر او را به سمت کنکاش پیرامون جبههٔ مقاومت کشانیده و شرحی از سابقه و فراز و فرودهای گروه‌های مقاومت و فرماندهانِ آن به نگارش آورده است. گفت‌وگوهای کتاب جزو مزیت‌های این اثر محسوب می‌شود.
حاج قاسم سرباز کدام مکتب بود؟
این کتاب سرباز مکتب نامگذاری شده است، اما منظور از مکتب چه مکتبی است؟ امام‌خمینی نامی است که بزرگ‌ترین انقلاب قرن گذشته را به او می‌شناسند. او که برخلاف همه قدرت‌طلبان و سیاست‌زدگان دنیا، به جای آنکه مردم را به خود دعوت کند، مردم را به خداوند تبارک و تعالی دعوت کرد. او که برای شیعیان جهان قرین و قریب معصومین بود و برای مستضعفین جهان آگاهی‌بخش و بیدارگر. امام عظیم‌الشأنی که چیزی برای خود نخواست، به جز خدا ندید و خود را سرباز اسلام و خدمتگزار مردم می‌دانست. او با ایمان به حق و عمل صالح خود، حیات‌بخش روح انسان‌های بسیاری شد که نسل خود و نسل‌های پس از خود را به صراط مستقیم هدایت کنند. مکتب امام که برگرفته از اسلام ناب محمدی است، ترسیم شد و موفقیت‌های بی‌شماری کسب کرد و با همه فراز و نشیب‌ها طی دهه‌های مختلف در مبارزه حق و باطل در جامعه جهانی، نقش مؤثری ایفا می‌کند.
یکی از مهم‌ترین انسان‌های پرورش‌یافته این مکتب، شهید عزیز ما، قاسم سلیمانی، است. همو که به تأسی از همین مکتب، وصیت کرد چیزی جز سرباز بر مزار وی ننویسند ولی چنان مقام والایی داشت که مطابق سنت‌های الهی جزو شقی‌ترین انسان‌های زمانه، دولت آمریکا و ترامپ قمارباز، نباید دستور ترور او را صادر می‌کردند. شهید سلیمانی مطابق فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، چهره بین‌المللی مقاومت است و ادامه راه او، اقدامی بین‌المللی می‌خواهد. خونخواهی او هر چند انتقام سخت در عرصه نظامی و امنیتی را ضروری می‌سازد اما انتقام اصلی از دشمن او، آگاهی مردم از سیره او، پلیدی قاتلان او و آزادی مردم از طاغوت زمانه است.
شخصیتی با صفات متعدد و مختلف
کتاب سرباز مکتب نوشته سید حسن رضا نقوی درباره شخصیتی است که مردم فلسطین او را «شهید قدس»، مردم لبنان او را «شهید مقاومت»، مردم عراق و سوریه او را «سالار شهدای مدافعین حرم»، مردم پاکستان او را «بنیان‌گذار جبهه مقاومت»، مردم افغانسـتان او را «قهرمان تاریخی» و مردم ایران او را «سردار آسمانی» و «سردار دل‌ها» می‌نامند. امریکایی‌ها ایشان را «فردی که آینده خاورمیانه را شکل می‌دهد و دشـمن شایسـته»، اسرائیلی‌ها ایشان را «فرد هوشمند نظام سیاسی ایران»، انگلیسی‌ها ایشان را «فرد قدرتمند که هیچ چیزی نمی‌تواند او را از پا دربیاورد»، آلمانی‌ها ایشان را «متفکر نظامی و استراتژیست تاپ»، فرانسوی‌ها ایشان را «ژنرال بی‌سایه» روسی‌ها ایشان را با نام «شکارچی شکارچیان» یاد می‌کنند.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«شب، هنگامی که قاسم سلیمانی در دمشق پیش ما رسید، در حالت بسیار دلپذیری بود و روحیه خیلی شادی داشت. او به من گفت رضا هنوز ازدواج نکرده است؟ من نگاهی به او انداختم و بعد باهم شروع به خندیدن کردیم. او به من گفت برایمان اُملت درست می‌کنی؟»
رضا گفت:«برعکس همیشه کمی زیادی شوخی می‌کرد و سرخوش بود و به ویژه در آن اتاقی که بود، اتاق سردی بود و او همیشه بی‌اندازه از سرما بدش می‌آمد؛ ولی با وجود سرما، آن روز کاملاً آرام بود. آمدن او به دمشق آن‌قدر ناگهانی بود که وقت نداشتیم بخاری را راه بیندازیم»
من دارم به طرف قتلگاه می‌روم
روز بعد قاسم سلیمانی از دمشق به لبنان رفت. او روز چهارشنبه به لبنان رفت و در آن روز دو دیدار داشت. نخستین ملاقات، دیدار با خانواده شهید عماد مغنیه بود. در آن دیدار، دختر شهید عماد مغنیه هم حضور داشت.
او دیدار را چنین بیان کرده است: «قاسم سلیمانی از ما تسبیح خواست؛ چون تسبیح خودش را در هواپیما گم کرده بود. ما سبدی که تسبیح‌ها در آن بودند را برای ایشان آوردیم. وی از سبد یک تسبیح تربت امام حسین (ع) برداشت و نفسی بسیار طولانی برای بوییدن بوی خوش تسبیح کشید. ما به ایشان گفتیم شنیده‌ایم که به عراق می‌روید. آنجا اوضاع خوب نیست. فعلاً آنجا نروید. خندید و گفت: «من دارم به طرف قتلگاه می‌روم.»
ابتدا فکر کردیم که مقصود او از قتلگاه، حرم امام حسین (ع) در کربلاست؛ زیرا در بعضی از روایات شیعه از محل شهادت امام حسین (ع) با نام قتلگاه هم یاد کرده‌اند، ولی پس از شهادت قاسم سلیمانی ما متوجه شدیم او می‌دانست چه حادثه‌ای رخ خواهد داد.»
کتاب سرباز مکتب تلاشی است برای آنکه از دیدگاه یک نویسنده غیر ایرانی، چگونگی شکل‌گیری شخصیت قاسم سلیمانی در چارچوب مکتب امام و تلاش و نقش او در جهت پیشبرد این مکتب در مبارزه با ظالمان تشریح شود.
این اثر توسط نشر صاد منتشر شده است.
انتهای پیام/
