«نیسان آبی۲»؛ خالی‌تر و بی‌محتواتر از قبلی/ هیچ ردپایی از خانواده نیست

«نیسان آبی2»؛ خالی‌تر و بی‌محتواتر از قبلی/ هیچ ردپایی از خانواده نیست

نمایش‌خانگی فضای طنز را جدّی گرفته و با قالب‌های مختلف به سراغش می‌رود اما بی‌محتواتر از گذشته این اتفاق را رقم زده‌است.

خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: «نیسان آبی» در فصل اول با منوچهر هادی شکست خورد و این روزها مسعود اطیابی این بار را بر دوش می‌کشد. هادی یکی از مشکلاتش در کارگردانی عدم پایبندی به یک خط مشخص داستانی است و همین اتفاق را بارها در جریان سریال «دل»، «عاشقانه» و «گیسو» شاهدش بودیم و این روزها می‌توان این سردرگمی را در فصل دوم به کارگردانی اطیابی با تجربه هم دید.

مسعود اطیابی با «هتل» این روزها به دنبال تسخیر گیشه است و معمولاً در فضای سینما توانسته به اتفاقات خوبی دست پیدا کند. اما در فضای سریال‌سازی خیلی خوب عمل نکرده همان‌طور که در «کامیون» نوروزی هم این اتفاق افتاد.

مجموعه طنزی که درباره پیشکسوت فوتبالی که مدتی روی کامیون باربری کار می‌کند و پس از آشنایی با سه دانشجو که صاحبخانه به‌دلیل مشکلاتی اثاثیه‌شان را به خیابان ریخته است، درگیر ماجراهایی می‌شود؛ آنجا هم سریالِ اطیابی از متن آشفته و سوژه‌های ناپخته و کاراکترسازی‌های سطحی، بازی‌های ضعیف و کارگردانی سردستی برخوردار بود و دوباره در «نیسان آبی2» هم گرفتار این مشکلات است.

پیش از این در میان کاراکترها یک محبت و اتفاقات خوبی وجود داشت و با فضای نوستالژی پیش می‌رفت و اینجا خبری از اتفاقات خوب نیست؛ سریال با طلاق شروع کرد و با فضای خیانت و شوخی‌های جنسی پیش می‌رود بتواند به این واسطه‌ها قدری مخاطب خود را حفظ کند.

اغلب در سریال‌های جدید فیلیمو این اتفاق افتاده؛ دیگر نمی‌تواند با عناصری همچون فیلمنامه و محتوا مخاطب را نگه دارد یا مثلِ «زخم‌کاری» که جواد عزتی را ابزار می‌کند و اینجا هم فصل قبلی که با استفاده از جمشید هاشم‌پور بازیگر تکرارنشدنی سینمای ایران مخاطب را با خودش همراه کند و از این ابزار استفاده کرد.

حالا که دیگر خبری از او نیست به واسطه حضور بیژن بنفشه‌خواه و لب‌خوانی موسیقی‌های قبل انقلاب و نوستالژی یا همان شوخی‌های جنسی که به آن اشاره شد مخاطب را جلبِ خود کند وگرنه پوشالی‌تر از همیشه پیش می‌رود.

«نیسان آبی» یکی از نمونه‌های خاصی است که با اهرم تبلیغات فراوان در پلت‌فرم فیلیمو توزیع شد. این سریال ایده مرکزی و مشی علاقه‌مندی‌های شخصیت‌اصلی‌اش را وامدار فیلم «گیج‌گاه» عادل تبریزی است.

بخشی از مناسبات فرهنگی توام با نوستالژی دهه هفتاد و روایت‌های عاشقانه در این دهه بخشی از ایده مرکزی فیلم عادل تبریزی محسوب می‌شود که بازنمود مشابه آن را در سریال منوچهر هادی می‌توان به وضوح ملاحظه کرد.

«نیسان‌آبی» چون فاقد هویت روایی یکپارچه است از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و حتی شبیه کمدی آیتمی نیست.

پراکندگی داستانی، در سریالی که ادعای کمدی بودن را دارد، تبدیل به ارائه حجم وسیعی از شوخی‌هایی می‌شود که طعم کمیک، کمدی و حتی طنز را ندارد و بازیگران که بیش از آنکه بازیگر باشند کاریکاتورهایی  هستند که شخصیت قابل ارائه‌ای ندارند.

نمونه قابل ذکری که کپی اطوارهای دست چندم علی صادقی را تکرار می‌کند، ایمان صفا بازیگر این سریال است که زننده‌ترین تقلیدها را در غیاب علی صادقی، از این بازیگر ارائه می‌دهد.

شاید الان این نکته مطرح شود که برخی از سریال‌های دنباله‌دار صداوسیما هم ضعیف بوده‌اند اما مخاطب برای تماشای آن پول پرداخت نمی‌کند. اما در فضای شبکه نمایش‌خانگی مخاطب هم وقت خود را می‌گذارد و هم پولش را.

تماشای یک سریال نازل مثل «نیسان آبی» برای هر خانواده ایرانی بیش از 500 هزار تومان هزینه دارد و دست‌اندرکاران صدور مجوز ساخت و انتشار برای سریال‌ها درجه‌بندی قائل شوند تا به این میزان بتوانند درآمدزایی داشته باشند.

مخاطبان هم از طرفی بدانند کدام سریال چه درجه‌ای دارد و از چه مشخصاتی برخوردارند به همان میزان پول پرداخت کنند و مخاطب آن سریال باشند. یعنی در واقع فریبِ ستاره‌ای را نخورند که برایشان محبوبیت دارد و در این سریال به ایفای نقش می‌پردازد؛ در واقع به این واسطه تماشاگر این سریال بشوند.

با این اتفاق هم جلوی رفتار سرمایه‌گذاران برای ابزار کردن چهره‌های محبوب و مورد علاقه مردم در سریال‌ها و فیلم‌هایشان که به این واسطه مخاطب جذب کنند، گرفته می‌شود و هم سازندگان سریال‌ها برای اینکه از درجه بالایی برخوردار شوند تلاش می‌کنند سریالِ بهتری ارائه بدهند.

در مجموع فصل دوم سریال «نیسان آبی» به اندازه قبل با تیپ‌های از پیش شناخته شده برخورد طنزپردازانه‌ای ندارد. موقعیت داستانی براساس قتل دختری شکل گرفته که در فصل اول، کاراکتری در حاشیه محسوب می‌شد و ادامه حل این معما قرار است کشش داستانی را ایجاد کند اما موقعیت‌های طنز مانند شوخی با موسیقی در فضای دهه شصت، روابط میان زری سازگار (بهناز جعفری) و رضا خرسند (مهران غفوریان) و برخی دیگر از آنها به تکرار افتاده‌اند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران