سردار غلامپور: در تاریخ شفاهی خود ۲۰۰ مرتبه از آقا محسن نام بردم

سردار غلامپور: در تاریخ شفاهی خود 200 مرتبه از آقا محسن نام بردم

فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس مطرح کرد: واقعیت این است که هشت سال جنگ ما پر از حوادث و اتفاقات زیادی بوده است اما بعضی از اتفاقات و حوادث فراتر از حادثه و اتفاق نشان داده شده و به‌نوعی می‌توان گفت که یک نقطه عطفی در عملیات ها بوده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس» با سرلشکر پاسدار دکتر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، سردار علی فضلی، سردار احمد غلامپور، سردار حسین علایی، حجت‌الاسلام‌والمسلمین داوود محقق مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار اسماعیل کوثری، سردار مزینانی، سردار نصرالله فتحیان و سردار علیمحمد نائینی، حاج صادق آهنگران و خانواده شهید والامقام احمد سیاف زاده مسئول واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس، پژوهشگران و راویان، امروز سه‌شنبه در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در آثار خود به تمام ابعاد جنگ می‌پردازد

سردار احمد غلامپور در این مراسم با اشاره به این‌که تاریخ شفاهی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس از زمان مرحوم دکتر حسین اردستانی رئیس فقید این مرکز شروع شده است، گفت: تشکر می‌کنم از سردار دکتر نائینی که انصافاً از زمانی که به این مرکز آمده‌اند به همراه نیروهایشان تحول بزرگ و اساسی را در این مرکز ایجاد کردند و دارند به تمام ابعاد جنگ که تاریخ شفاهی بخشی از آن است می‌پردازند. انصافاً کار بسیار بزرگی است.

در تاریخ شفاهی خود 200 مرتبه از آقا محسن نام بردم

وی با اشاره به این‌که در کتاب تاریخ شفاهی خود که 800 صفحه است، تقریباً 200 مرتبه از آقای محسن رضایی نام برده است، در خصوص چرایی آن اظهار کرد: این سؤال برای عزیزان شاید شبهه به وجود بیاید که چرا از آقا محسن در این تاریخ شفاهی نام برده شده است! واقعیت این است که هشت سال جنگ ما پر از حوادث و اتفاقات زیادی بوده است اما بعضی از اتفاقات و حوادث فراتر از حادثه و اتفاق نشان داده شده است و به‌نوعی می‌توان گفت که یک نقطه عطفی بوده که شرایط یک عملیات یا جنگ را تحت تأثیر خودش قرار داده است.

فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس به برخی از مصادیق این حوادث اشاره و عنوان کرد: وقتی در بیان تاریخ شفاهی‌ام به مقطع عملیات طریق‌القدس رسیدم نمی‌توانستم به تحول بزرگی که در حوزه مدیریت فرماندهی جنگ و در حوزه ساختار و سازمان جنگ و حتی در حوزه طرح‌ریزی جنگ که آقای محسن رضایی در آن نقش اساسی داشت یاد و اشاره نکنم.

وی افزود: همچنین در مقطعی که مربوط به عملیات فتح‌المبین بود نمی‌توانستم از هوشمندی فرماندهی که اصرار بر شناسایی منطقه ذلیجان و تنگ رقابیه دارد و اینکه حتماً در آنجا معبری ایجاد شود تا بتوانیم یگان زرهی را از آنجا عبور دهیم، یاد نکنم که اتفاقاً بعد متوجه می‌شویم که همین معبر و همین عبور زرهی است که گره ما را در فتح‌المبین باز می‌کند.

سردار غلامپور به نقش سردار محسن رضایی در عملیات بیت‌المقدس اشاره کرد و گفت: زمانی که در بیان تاریخ شفاهی‌ام به عملیات بیت‌المقدس رسیدم، نمی‌توانستم به آن جلسه‌ای که در آن حضور داشتیم و در مورد طرح مانور بحث می‌کردیم و آقای محسن انگشت خود روی جاده اهواز- خرمشهر گذاشت به نام ایستگاه حسینیه و گفتند اینجا قلب منطقه است و اگر پای ما در اینجا برسد لشکر 5 و 6 جلوی شهر اهواز مضمحل می‌شود و اتفاقاً همین مسئله هم پیش آمد، اشاره نکنم.

وی اظهار کرد: در عملیات خیبر تصمیم شگفت‌انگیز این فرمانده که منطقه باتلاقی هور را انتخاب می‌کند باعث شد و این فرآیند را طوری جلو ببریم که تبدیل به یک عملیات شود و ما را از بن‌بست جنگ خارج کند.

فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس از مخالفت فرماندهان با فرماندهی جنگ در عملیات والفجر 8 گفت و بیان کرد: همه از وضعیت اروند واقعاً به‌شدت نگران هستند اما با اصرار فرماندهی کل و دست گذاشتن بر روی منطقه عملیاتی، عملیات والفجر 8 پیروزمندانه انجام می‌شود.

وی تأکید کرد: باید عنوان کنم که آقا محسن در مقاطع مختلف جنگ و عملیات‌ها متحول کننده و گره‌گشا بود و نقش بسیاری در مدیریت هوشمندانه جنگ بر عهده داشت. در بسیاری از مقاطع اصرار ایشان عامل پیروزی در عملیات‌های مهم ما بود. او در مقطع درگیری عملیات کربلای 4 و اصرار بر کربلای 5 نقش بسزایی داشت. هر جا که فرایند جنگ تغییر کرده و متحول شده جای پای آقا محسن را می‌بینیم.

در عملیات خیبر، سفیر ایران در عراق شدم

سردار غلامپور به روایت خاطره‌ای از عملیات خیبر پرداخت و گفت: در عملیات خیبر، شدت آتش دشمن در جزایر شدید بود و شیمیایی هم می‌زد. آقا محسن تماس گرفتند و گفتند آنجا چه خبر است؟ گفتم آقا محسن فقط این را به شما بگویم که دشمن به حدی که روی سر ما آتش و بمباران می‌ریزد ما که هیچ، خودش هم خسته شده است! شکم یک هواپیمایی بزرگ را پر از نبشی و آت و اشغال می‌کند و روی سر ما می‌ریزد. روز چهارم و پنجم عملیات خودم را به قرارگاه رساندم تا وارد سنگر شدم تا چشمش به من افتاد لبخندی زد و به شهید محلاتی بدون مقدمه گفت که ایشان سفیر ما در عراق‌ هستند!

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران