مستغاثی: اسکار به دنبال مطرح کردن سینمای آمریکا و فرهنگ و ایدئولوژی آن است+فیلم

مستغاثی: اسکار به دنبال مطرح کردن سینمای آمریکا و فرهنگ و ایدئولوژی آن است+فیلم

برنامه تلویزیونی نقد سینما شب گذشته در نخستین قسمت هفتگی خود به بررسی پرونده اسکار ۹۱ پرداخت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، برنامه تلویزیونی نقد سینما شب گذشته در نخستین قسمت هفتگی خود به نقد فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» با حضور آرش خوشخو و میلاد دخانچی  و بررسی پرونده اسکار 91 با حضور سعید مستغاثی و امیر قادری به بررسی پرونده اسکار 91 پرداخت.

بهروز افخمی: روایت جمشید مشایخی از مرگ تختی بی اعتبار و مثل فیلم هندی سنگام است/ برداران تازه لیبرال شده ما هم از اسطوره‌شکنی خوشحال شده‌اند

افخمی در ابتدا گفت:‌ من صلاحیت بیشتری درباره اظهار نظر مرگ تختی دارم تا جمشید مشایخی و باید بگویم که صحبت های ایشان بی اعتبار است و اگر فرض را بر این بگیریم که تختی خودکشی کرده که قطعا این طور نیست و همه اشارات درباره اظهاراتی که درباره مرگ تختی است در فیلمی که من سالها پیش ساختم وجود دارد را اکثرا دیده اند و اگر فرض را حتی بر خودکشی تختی بگیریم، هیچ کس تاکنون فرض آقای مشایخی درباره علت مرگ تختی را مطرح نکرده است و این اظهارات اصلا با عقل جور در نمیاد و مشایخی جزو یکی از اون میلیون ها نفر است که به خودش اجازه داده روایت خلاف انصاف را مطرح کند.

وی ادامه داد: انداختن علت مرگ تختی به زنی که حالا دیگر در دنیا نیست و دستش کوتاه است و نمی تواند از خودش دفاع کند، خوب نیست و بیشتر شبیه فیلم های هندی سنگام است و یا افسانه خودکشی را جایگزین روایت قبلی می کند، روایتی که قبل از انقلاب شایع بود که تختی به وسیله ساواک یا دستگاه حکومتی کشته شده است و حالا که یک عده می خواهند افسانه خودکشی را جایگزین کنند و روایت دوم که بر خودکشی تختی اصرار دارد را نمی توان منکر شد اما نکته جالب اینکه برادران لیبرال شده ما خیلی خوشحال شدند که اسطوره شکنی در حال رخ دادن است.

افخمی افزود:‌ نقش نیروهای امنیتی و ساواک در جامعه ورزشی ایران و کشتی گیرانی که با ساواک ارتباط داشتند و کشتی گیرانی که به دستگاه امنیتی وابستگی داشتند و کلا مافیای دو رو بر تختی که او را از همه چیز محروم کرده بود و فقط به خاطر حسادت و رقابتی که داشتند، سعی بر خارج کردن تختی از میدان بودند و حتی مستمری که بابت قهرمانی می گرفت را قطع کردند و کاری کردند که چیزی حدود یک میلیارد تومان به پول امروز بدهکار بود و مجبور شد خانه اش را پس دهد و همسرش را مجبور کند تا با خواهرش زندگی کند و اینها همه از سوی سازمان ورزش آن موقع بود به طوری که حتی زمانی تختی حریف تمرینی هم نداشت و اینها باعث شد تا تختی آینده ای برای خود نبیند و اینها را آقای مشایخی نمی داند یا نمی خواهد بگوید و این به نفع مشایخی نیست که با کسانی در بیافتد که امروز حضور دارند و احتمالات معقول تری برای مرگ تختی وجود دارد که مشایخی لوس ترین آن ها را مطرح کرده است.

بخش دیگر برنامه به بحث و بررسی فیلم آشغالهای دوست داشتنی نیز در نقد سینمای این هفته اختصاص داشت.

میلاد دخانچی در باره این فیلم گفت: «ما در زمان جشنواره سینمای_انفعال را مطرح کردیم و وقتش است واژه جدیدی را جعل کنیم. ما ادعا کردیم سینما دارد فضای موجود را ترویج می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم از مفهوم «پیشرو» استفاده کنیم و بپرسیم این فیلم پیشرو هست یا ارتجاعی و واپس‌گراست و ما را در وضعیت موجود نگاه می‌دارد. فیلم از منظر زیبایی‌شناختی فیلم مهمی نیست و به فیلم تبدیل نمی‌شود. چیزی که فیلم نقد می‌کند یک وضعیت تاریخی است. فیلم می‌گوید ما در موقعیتی با هم بودیم و این همگرایی به دلایلی از بین رفت و این زخم‌ها ایجاد شد.»

 

 

 «فیلم در وهله اول درباره یک وضعیت اجتماعی و مجموعه‌ای از اشیا است. شخصیت مادر که به گفته خود فیلم مام میهن است؛ شخصیتی منفعل و غیرسیاسی و بدون جهت‌گیری. پدر و پسری را داریم که آینه همدیگر هستند و دمدمی‌مزاج. دو شخصیت ایدئولوژیک داریم که یکی رزمنده است و یکی کمونیست و هر دو به شدت فاشیست و ارتجاعی هستند. فیلمساز هر لحظه در هر میزانسی که به اشیا و وضعیت نوستالژیک نزدیک می‌شود، موسیقی را وارد می‌کند. فیلمساز می‌گوید جامعه دوست‌داشتنی نیست، این تاریخ و این آشغال‌های دوست‌داشتنی نوستالژیک است که می‌تواند ما را آرام کند. این نوستالژی سازنده نیست و فیلم نه‌تنها ضدمردم، بلکه علیه تاریخ است. فیلم به شدت طرفدار وضع موجود است و آن را بازسازی می‌کند.»

«ما یک جامعه متننوع و متکثر هستیم. نباید اجازه دهیم برخی از این سلیقه‌های سیاسی و فرهنگی از گفتمان رسمی خارج شوند. فیلم نمی‌تواند وحدت و گفت‌وگوی فرهنگی را فراهم کند. تنها چیزی که از نظر فیلمساز ما را کنار هم می‌آورد آشغال‌های دوست داشتنی است، انگار ما هیچ چیز دیگری جز این اشیا نداریم و این آدرس غلط دادن است.»

️ آرش خوشخو دیگر منتقد سینما درباره این فیلم افزود :
 «من طرفدار فیلم نیستم اما از اینکه فیلم بعد از 6 سال توقیف، بالاخره اکران شد، خوشحال شدم. اینکه این فیلم توقیف بوده است کاملا منطقی به نظر می‌رسد و اکران آن نشان دهنده روحیه دموکراتیک در جامعه ماست. دیدگاه منتقدانه فیلم نسبت به کل نظام کاملا واضح است. اصلا اینطور نیست که فیلمی که منتقد نظام است حتما رادیکال هم باشد. با آقای دخانچی موافقم که این فیلم، فیلم انفعال است. یک نوع همگرایی غیر ممکن در فیلم تعریف می‌شود.»

«ما نسبت به ویدئو نوستالوژی نداریم، بلکه ویدئو نشانه‌ای از یک رویکرد فرهنگی بود. ویدئو یادآور سختگیری‌های دهه 60 و 70 است که می‌خواهد بگوید این آدم‌ها در آن دوره این‌طور زندگی کردند. این رویکرد مقابل نظام است و فیلم انقدر قدرت ندارد که بخواهد تاریخ را بکوبد. ما در این فیلم شکاف‌هایی را بین آدم‌ها می‌بینیم و مادری که در فیلم ترسیم کرده، واقعا تصنعی است. و دائم می‌خواهد شما را به این سمت ببرد که این شخصیت‌ها با هم خوب هستند.»

 

 

بخش دیگر میز بحث و بررسی اسکار 91 بود که با حضور سعید مستغاثی و امیر قادری برگزار شد.

در آغاز این بخش، سعید مستغاثی؛ پژوهشگر و منتقد سینما با اشاره به لزوم شناخت اسکار گفت: اسکار را باید با ویژگی‌های خودش شناخت. این جشن با یک بیانیه که دنبال مطرح کردن سینمای آمریکا و فرهنگ و ایدئولوژی آن است، آغاز می‌شود پس چرا ما این بیانیه را نادیده می‌گیریم؟ مانیفستی که می‌گوید اسکار ، صنعت و فرهنگ امریکا را تقویت می‌کند و هنر در درجه اول اهمیت قرار نمی‌گیرد. هر سال کنار این اهداف یک تم غالب هم دارند.

وی ضمن تصریح افول سینما گفت: چه چیزی رای‌ها و گرایش‌های موجود را در ذهن اعضای آکادمی و مخاطبان می‌سازد؟ رسانه‌ها؛ این نظام رسانه‌ای ذهن مخاطبان را‌ برای انتخاب فیلم مورد نظر آکادمی هدایت می‌کند. در سال‌های اخیر هم هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده و اسکار مثل همیشه بر اساس اصول خودش کار می‌کند. افولی که دیده می‌شود، افول سینماست و نه افول اسکار.

در ادامه این بحث، امیر قادری منتقد سینما با اشاره وفاداری اسکار به اصول پیشین خود گفت: چیزی که من با آن مخالفم فجریزه شدن سال‌های اخیر اسکار است. با اینکه فیلم‌هایی که من دوست نداشتم جایزه نبرده اما باز هم فیلم برنده از اصول اسکار رد نشده است. اسکار بعد از «بچه رزماری» و با هالیوود جدید در سال 1968، عقب می‌افتد. اما وقتی خودش را با تحولات هالیوود همسو می‌کند، به فیلم‌هایی جایزه می‌دهد که بهترین هستند. با جایزه به «راکی» و «ارتباط فرانسوی» نشان می‌دهد که به جریان‌های مختلف سیاسی اهمیت می‌دهد.

وی ادامه داد: اسکار در سال‌های اخیر به فیلم‌های خوبی جایزه نداده است، اما سرمایه‌داری خودش را اصلاح می‌کند و این وضعیت را درست خواهد کرد. مشکل من این است که خاستگاه این روند مشخص نیست. اسکار حتی اگر ضد ترامپ کار می‌کند، این موضعش را اعلام نمی‌کند. در آمریکای امروز فضا به سمتی رفته است که فیلمساز مجبور است به سمت فضای غالب سوق پیدا کند. در نتیجه تعداد تماشاگران پایین می‌آید و ترامپ اظهار نظر می‌کند و هالیوود مجبور می‌شود برای بالا بردن مخاطب به سمت فضای فکری فیلمساز برود. این اتفاق در دوره‌های مختلف تکرار شده است و این بار هم شاهد وقوع آن هستیم.

برنامه تلویزیونی نقد سینما با اجرای بهروز افخمی، هر هفته جمعه‌ها از ساعت 22 به صورت زنده از شبکه 5 سیما پخش می‌شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران