برای حفظ جان طبیعت ایران "درخت کاج" غرس نکنیم!


برای حفظ جان طبیعت ایران "درخت کاج" غرس نکنیم!

متاسفانه درخت "کاج" تقریباً در تمامی نقاط ایران کاشته می‌شود؛ این گیاه بومی ایران نیست اما از اجزای اصلی پروژه‌های احداث کمربند سبز در تهران و سایر شهرهای ایران محسوب می‌شود که خاک اطراف خود را برای رشد گیاهان دیگر، سمی و نامناسب می‌کنند!

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، کاج و سرو نقره‌ای یکی از محبوب‌ترین گیاهان برای روز درخت‌کاری هستند و احتمالاً طی هفته منابع طبیعی که از  15 اسفند شروع شده چند هزار اصله از این گیاه در مناطق مختلف کشور کاشته خواهد شد. بنابراین بد نیست اندکی با ویژگی‌های این درختان و اثرات آن‌ها روی محیط زیست و تنوع گیاهی و جانوری کشور آشناتر شویم.

سرو نقره‌ای چطور به ایران آمد و چرا ماندگار شد

این گیاه که نام علمی‌اش Cupressus arizonica است، بومی جنوب غربی آمریکای شمالی، آریزونا، جنوب غربی نیومکزیکو، جنوب کالیفرنیا، کوهستان‌های غرب تگزاس و مکزیک است. سرو نقره‌ای جزء گروهی از گیاهان بازدانه به‌نام مخروطیان یا مخروط‌داران یا در اصطلاح گیاهان سوزنی‌برگ است؛ در حالت وحشی، این گیاه اغلب در جمعیت‌های کوچک و تنک و دور از هم رشد می‌کند.

این گیاه برای نخستین بار در دوره پهلوی به ایران آمد، آن هم به‌خاطر علاقه شخصی محمدرضا پهلوی به این درخت؛ با ورود این درخت به ایران، مدت زیادی طول نکشید که سرو نقره‌ای به درخت محبوب روزهای درخت‌کاری تبدیل شد. سرو نقره‌ای و دیگر سوزنی‌برگان به‌خاطر مقاومتشان در برابر سرما، خشکی، آفات، گیاهان دیگر و رشد سریعشان مورد توجه قرار گرفتند، به‌علاوه به‌خاطر تمرکز اغلب ماده تولیدی این درختان در تنه‌هایشان، شرکت‌های چوب‌بری نیز به آن‌ها به‌چشم محبوب‌ترین رستنی‌های زمین نگاه می‌کنند؛ خود آمریکایی‌ها نیز در کشورهای دیگر جهان، فرهنگ کاشتن درختان بومی خود را گسترش دادند. ایران و برزیل دو نمونه از قربانیان تجارت آمریکایی‌ها بر سر کاشت درختان مخروطی بودند. در سال‌های اخیر نیز سرو نقره‌ای یکی از محبوب‌ترین درختان در روزهای درخت‌کاری بوده است.

سروهای شعرهای حافظ و سعدی چه بودند؟

از 7300 گونه گیاهان شناخته‌شده بومی ایران، تنها شش گونه گیاه مخروط‌دار بومی در ایران وجود دارد: زربین یا سروناز (Cupressus sempervirens) چهار گونه اُرس (Juniperus spp.) و سرخدار (Taxus baccata). زربین یا سروناز گیاهی است که با آب و هوای مدیترانه‌ای سازگار است و از دیرباز در ایران کاشته می‌شده است؛ اُرس از گیاهان کوهستانی است که اغلب در مناطق مرتفع البرز و کوه‌های خراسان و کپه‌داغ و به‌طور پراکنده در زاگرس دیده می‌شود. سرخدار نیز از گیاهان در حال انقراض ایران است که رویشگاه طبیعی آن جنگل‌های اطراف گرگان است؛ یک جمعیت سرخدار نیز در پارک ملی گلستان وجود دارد. این‌ها همه مخروطی‌های بومی ایران هستند.

مخروطی‌های وارداتی و مهاجم

کاج تقریباً در تمامی نقاط ایران کاشته می‌شود؛ این گیاه بومی ایران نیست اما متأسفانه از اجزای اصلی پروژه‌های احداث کمربند سبز در تهران و سایر شهرهای ایران محسوب می‌شود؛ این گونه احتمالاً از قفقاز به ایران آورده شده است. تمامی گونه‌های سوزنی‌برگ دیگری که در ایران کاشته می‌شوند نیز منشأ خارجی دارند مانند سرو نقره‌ای که درباره آن توضیح دادیم.

مخروطیان مهاجمی که طی پنجاه سال اخیر از خارج وارد کرده‌ایم، خاک اطراف خود را برای رشد گیاهان دیگر، سمی و نامناسب می‌کنند. آن‌ها مانع رشد دانه‌های گیاهان دیگر نیز می‌شوند. اگر به سروها و کاج‌های کاشته‌شده در باغ‌ها و بوستان‌های شهری دقت کنید، حتماً متوجه خاک تنک یا برهنه اطراف این درختان می‌شوید. تصور کنید در جایی مثل پارک ملی که دارای تنوع زیستی چشم‌گیری است، چند گونه گیاه مجبورند بمیرند تا یک اصله سرو نقره‌ای آمریکایی یا کاج قفقازی بتواند رشد کند، به‌علاوه، این گیاهان به‌همراه خود آفت‌ها و انگل‌های غیربومی و جدید را نیز به‌همراه می‌آورند.

آفت‌هایی که به‌خاطر میلیون‌ها سال همزیستی با این گیاهان مهاجم، اثر مخرب و کشنده‌ای روی آن‌ها ندارند اما در بدو ورودشان به کشور ما، بی‌رحمانه به جان گیاهان بومی ما می‌افتند و گیاهان ما هم به‌دلیل تازه‌وارد بودن این مهاجمین کوچک، مقاومت بسیار کمی در برابر آن‌ها از خود نشان می‌دهند. این گیاهان و گونه‌های همراهشان، نهایتاً باعث کاهش چشم‌گیر تنوع زیستی در کشور ما می‌شوند ــ کما این‌که تا کنون نیز شده‌اند.

تنوع زیستی چه اهمیتی دارد؟

در هر مترمربع از مناطق طبیعی ایران، از جنگل‌های هیرکانی شمال بگیرید تا درخت‌زارهای تنک و نیمه‌جنگلی سرخه‌حصار و حتی بیابان‌های ما، تنوعی رنگارنگ از گیاهان مختلف به‌صورت طبیعی وجود دارد. سرشت این تنوع ارزشمند است. این ارزش هم از نظر اقتصادی، هم از نظر زیستی، هم از نظر زیست‌بومی و هم ذاتاً ــ به‌عنوان تنوع موجودات زنده ــ برای ما مهم است؛ تنوع زیستی، فقط شامل ببر و پلنگ و شیر و یوز نمی‌شود. حشرات، خزندگان، پستانداران ریز و درشت و پرندگان رنگارنگ، همه و همه جزئی از تنوع جانوری هستند و از درختان بزرگ و کوچک تا گیاهان خرد و علفی زیر پای ما، همگی جزئی از تنوع گیاهی هستند. همان قدر که زیبایی پاندا و خیزران برای ما دوست‌داشتنی است و فقدان احتمالی آن‌ها ناراحت‌کننده، همه جانوران و گیاهان، حتی کوچک‌ترین حشرات و ناچیزترین گل‌ها، برای کسی که سازوکار طبیعت را بشناسد، ارزشمند و مهم هستند. در صورتی که تنوع زیستی کاهش پیدا کند، خطرات بزرگی همه ما را تهدید می‌کند.

یک نمونه‌اش، سست شدن خاک‌ها و جاری شدن سیلاب‌های خطرناک، بر اثر از بین رفتن گیاهان علفی کوچک سطح خاک است. یک نمونه دیگرش سست شدن شن‌ها و پیشروی بیابان‌ها و ماسه‌های بادی به‌سمت شهرهاست. سیل‌های گلستان و ذرات معلق غرب و جنوب کشور، حاصل از میان رفتن تنوع زیستی هستند. وقتی صحبت از اثرات و خطرات تهدید تنوع زیستی می‌شود، چیزی که مهم است، خود «تنوع» است، نه ماهیت موجوداتی که قرار است منقرض شوند. از نظر سود و زیان زیستی، تفاوتی میان انقراض ببر مازندران و یک پرنده کوچک مثل سِسْک وجود ندارد، چون اهمیت موجودات زنده در طبیعت، ربطی به جذابیت‌های بصری آن‌ها برای ما ندارد.

برخی از مضرات سوزنی‌برگ‌های غیربومی مانند کاج

1. عدم تطابق با زیست‌بوم ایرانی که درختان برگ‌ریز دارد؛ گیاهان درختی ایران، به‌جز چند نمونه سوزنی‌برگ که در شرایط و مناطق محدودی زندگی می‌کنند، همگی برگ‌ریز هستند و گیاهان غیردرختی، قارچ‌ها، میکروارگانیسم‌ها و جانوران بومی ایران نیز خودشان را مدت‌هاست که با چنین درختانی وفق داده‌اند.

در ابتدای بهار که درختان برگ‌ریز هنوز برگ ندارند، نور خورشید بیشتر به خاک می‌رسد، دمای خاک، گیاهان علفی و میکروارگانیسم‌ها به‌سرعت افزایش می‌یابد، خاک غنی می‌شود و در مدت کوتاهی زیست‌بوم کوچکی پای درختان بهاری تشکیل می‌شود که بقای جنگل را تضمین می‌کند اما پای درختان سوزنی‌برگ، همیشه تاریک و سایه است و میکروارگانیسم‌ها و گیاهان کوچک، به‌خصوص افزایش‌دهندگان نیترات خاک، فرصت رشد بهاری پیدا نمی‌کنند.

2. برهم خوردن تعادل نیترات؛ این گیاهان تعادل نیترات خاک را به‌شدت به‌هم می‌زنند؛ خود سوزنی‌برگ‌ها نیاز چندانی به نیترات ندارند، در حالی که اغلب گیاهان دیگر نیاز به فعالیت میکروارگانیسم‌های نیترات‌ساز دارند. پای درختان سوزنی‌برگ نیترات کافی تولید نمی‌شود و البته خاک شروع به اسیدی شدن می‌کند.

3. برهم خوردن تعادل آب؛ درختان سوزنی‌برگ مخصوص مناطق کم‌آب و خشک هستند، این گیاهان نه‌تنها برای زنده ماندن در مناطق خشک تطابق یافته‌اند، بلکه آب‌وهوا را حتی خشک‌تر هم می‌کنند. میزان آبی که این درختان از زمین جذب می‌کنند، به‌اندازه درختان پهن‌برگ است، در حالی که میزان آبی که به‌صورت تعریق به هوا پس می‌دهند، بسیار کمتر است.

به‌علاوه آن‌ها مانع رسیدن حدود یک‌پنجم آب باران به زمین می‌شوند. در حقیقت گیاهان مخروطی، در شرایط خشک بهتر رشد می‌کنند بنابراین شرایط رقابت را به‌نفع خود تغییر می‌دهند تا پس از خشک شدن اقلیم گیاهان دیگر نتوانند رشد کنند و بمیرند؛ در کشورهای اروپایی که منابع آب از ایران وضعیت بسیار بهتری دارند، برای پیش‌گیری از خشک شدن اقلیم، درختان مخروطی با درختان پهن‌برگ جایگزین می‌شوند. این خشکی اقلیم همان وضعیتی است که در حالت پیش‌رفته در صحرای آریزونا (موطن اصلی سرو نقره‌ای) هم دیده می‌شود.

4. برهم خوردن تعادل هوموس؛ درختان پهن‌برگ هر سال با خزان کردن، مقدار زیادی مواد غذایی به خاک محل زندگی خود بازمی‌گردانند که با تجزیه شدن به کودی مناسب و مفید برای بقای جنگل تبدیل می‌شود اما سوزنی‌برگ‌ها نه‌تنها خزان نمی‌کنند بلکه وجود رزین، تربانتین و دیگر متابولیت‌ها، مانع تجزیه مواد اندک پس‌مانده از مخروطیان می‌شود، مواد گیاهی تجزیه‌نشده می‌مانند، اسیدی می‌شوند و گیاهان بومی ما (که اغلب قلیایی‌پسند هستند) منقرض می‌شوند.

5. از میان رفتن تنوع جانوری؛ سوزنی‌برگ‌ها برای گرده‌افشانی نیاز به حشرات ندارند بنابراین غذایی هم برای حشرات گرده‌افشان تولید نمی‌کنند در حالی که گیاهان پهن‌برگ به حشرات وابسته هستند و به همین دلیل غذای مورد علاقه حشرات را هم تهیه می‌کنند؛ وقتی در یک ناحیه درختان سوزنی‌برگ به‌جای گیاهان پهن‌برگ رشد می‌کنند، حشرات گرده‌افشان مثل زنبورها و پروانه‌ها نیز منقرض می‌شوند.

مورد عجیب نیوزیلند!

دولت نیوزیلند، میلیون‌ها دلار صرف مبارزه با مخروطیان خودرو در این کشور کرده است؛ درختان مخروطی مهاجمی که در وضعیتی مانند ایران و برزیل، سال‌ها پیش به نیوزیلند برده شده‌اند، تنوع زیستی و طبیعت بکر این کشور را به‌شدت تهدید می‌کنند.

تنها در جزیره جنوبی نیوزیلند، 210.000 هکتار از زمین‌های عمومی مورد تهاجم این گیاهان قرار گرفته است و هیچ کس به‌خاطر رشد درختانی که گیاهان دیگر را نابود می‌کنند، در این سرزمین خوشحال نیست؛ طبق گزارش سازمان حفاظت از محیط زیست نیوزیلند، این مخروطیان تهدیدی برای تنوع زیستی بکر و آسیب‌پذیر این کشور و بهره‌وری کشت‌زارها و مراتع این سرزمین هستند؛ دولت نیوزیلند نه‌تنها بابت از بین رفتن شدید تنوع زیستی کشورش نگران است بلکه کاهش بهره‌وری در کشت‌زارها و مراتع را نیز از چشم این گیاهان محبوب چوب‌برها می‌بیند؛ در نیوزیلند 10 گونه گیاه مخروطی مهاجم وجود دارد که هشت گونه از آن‌ها کاج هستند (.Pinus spp) و دو گونه نیز صنوبر اروپایی (Larix decidua) و صنوبر داگلاس (.Pseudotsuga sp).

برخی گیاهان مهاجم دیگری که به ایران وارد کرده‌ایم

به‌جز کاج (Pinus eldarica) و سرو نقره‌ای (Cupressus arizonica) که گیاهانی سوزنی‌برگ یا مخروطی هستند، اقاقیا (Robinia pseudoacacia)، آتریپلکس (Atriplex canescens)، کهور پاکستانی آمریکایی (Prosopis juliflora) و اوکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis) هم از سرزمین‌هایی دیگر آمده‌اند که نه آب‌وهوای آن‌ها با ما یکی است و نه رشد آن‌ها به حال تنوع زیستی ما مفید است مثلاً اوکالیپتوس نیز یک گرمسیری است. از همه بدتر اینکه این کاشت‌های غیراصولی و مخرب، اغلب در مناطق حفاظت‌شده که سرشار از گونه‌های ارزشمند هستند و به‌قیمت جان گیاهان و جانوران منحصربه‌فرد این مناطق، انجام می‌شود.

درخت اوکالیپتوس خاک اطراف خود را سمی می‌کند، آب‌های زیرزمینی را به‌سرعت بالا می‌کشد و سه برابر وزنش آب جذب می‌کند و این‌طوری مانع رشد گیاهان دیگر می‌شود.

با توجه به آن‌چه ذکر شد، فقط می‌توانیم امیدوار باشیم امسال در روز درخت‌کاری و هفته منابع طبیعی، درختان مهاجم کمتری با دستان خودمان به محیط زیست شکننده و آسیب‌دیده و زخمی کشور تحمیل کنیم و در سال‌های بعد، اندک‌اندک رسم درخت‌کاری را به درختان و گیاهان بومی کشورمان محدود کنیم.

همچنین، حجت‌الاسلام علی ارجمند عین‌الدین، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان البرز درباره کاشت درخت مهاجم کاج و مضرات آن برای طبیعت کشورمان با بیان اینکه یکی از سیاست‌گذاریهای غلط در کشور ما، کاشت بی‌رویه درخت «کاج» بوده است، اظهار کرد: درخت کاج یکی از آفرینش‌های الهی بوده و ممکن است برای مناطقی توصیه شود و فوایدی نیز داشته باشد اما این درخت برای سرزمین ما توصیه نمی‌شود از نظر فرهنگی درخت کاج نماد آیین مسیحیان است.

مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان البرز تصریح کرد: به لحاظ فرهنگی، درخت کاج مربوط به دین مسیحیت است و در جشن کریسمس که یکی از اعیاد مسیحیان است مورد استفاده قرار می‌گیرد، اگر می‌بینید بر روی پرچم لبنان نیز آرم درخت کاج دیده می‌شود دلیل آن این است که در لبنان تقسیم قدرت سه، دو و یک است؛ یعنی اینکه رئیس‌جمهور حتما باید مسیحی، نخست وزیر از اهل سنت و رئیس مجلس شیعه باشد؛ کسانی که آرم درخت کاج را روی پرچم کشور لبنان قرار داده‌اند تلویحا می خواستند اعلام کنند که لبنان یک کشور مسیحی است.

وی ادامه داد: بنابراین به لحاظ فرهنگی کاج به ما تعلقی ندارد؛ درختی که بیشتر با فرهنگ اسلام مطابقت دارد درخت زیتون است که به گفته قرآن «لاشرقی و لاغربی» است؛ این همان شعار نه شرقی و نه غربی است که قرآن در مورد درخت زیتون بیان داشته و مردم ایران در قبل و بعد از انقلاب تکرار می‌کردند از نظر پزشکی نیز فواید زیادی برای آن ذکر شده است.

حجت‌الاسلام ارجمند افزود: از نظر اکوسیستم نیز تا به حال مشاهده نشده که در جنگل درخت کاج، زنبور عسل نیز وجود داشته باشد یعنی زنبور عسل اطراف این درخت نمی‌چرخد و پرندگان نیز معمولا روی آن آشیانه نمی‌سازند.

کاج؛ درختی سرد همراه با انرژی منفی زیاد

این عضو هیئت رئیسه انجمن ارگانیک کشور با بیان اینکه درخت کاج، درخت سردی است و انرژی منفی زیادی دارد، گفت: در برخی از کشورها مانند ژاپن، جنگل کاج وجود دارد و این جنگل‌ دومین جایی در دنیا است که بالاترین آمار خودکشی در آن ثبت شده است؛ مساحت جنگل کاج ژاپن 35 هکتار است که تابلوهایی به زبان‌های مختلف نوشته شده است با این مضمون که «اگر قصد خودکشی دارید دست نگهدارید، قبل از خودکشی با پلیس هماهنگ کنید و از ما مشاوره بگیرید»؛ بخشی از این خودکشی‌ها به ماهیت درختان کاج برمی‌گردد.

وی متذکر شد: بنا به این دلایل، هیچ‌گاه گیاهی زیر درخت کاج رُشد نمی‌کند چرا که به گفته محققیق این درخت، باران‌های اسیدی دارد.

حجت‌الاسلام ارجمند به سینا‌نیوز گفت: برخی مدیران تصور می‌کنند که سبز بودن چهار فصل درخت کاج، یک حُسن محسوب می‌شود اما به اعتقاد ما، گردش طبیعت و چهار فصل زیباست یعنی اینکه باید در بهار شکوفه، در تابستان میوه، در پاییز خزان و در زمستان به خواب رفتن درختان یک نمایشگاه زیبای الهی است؛ پس این گردش و تنوع رنگ زیبا است.

مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان البرز افزود: در برخی از کشورها از تنوع رنگ درختان در فصول مختلف برای تقویت صنعت گردشگری استفاده می‌کنند مثلا از زیبایی شکوفه‌های گیلاس برای جذب توریست استفاده می‌شود؛ بنابراین این که بگوییم درختی در چهار فصل سبز است قطعا از لحاظ زیبایی‌شناسی سخن سنجیده‌ای نیست؛ رنگ سبز درخت کاج، مانند بید مجنون و درختان میوه، سبز جذابی نیست.

پارک چیتگر تهران یکی از بی‌خاصیت‌ترین پارک‌های ایران

وی ادامه یادآور شد: پارک چیتگر تهران یکی از بی‌خاصیت‌ترین پارک‌های ایران است که کمتر خانواده‌ای حاضر به گردش و تفریح در آنجاست؛ به‌دلیل اینکه کسی برای درخت کاج زحمتی نمی‌کشد، این درختان هیچ تحرکی را هم ایجاد نمی‌کنند و جزو درختان غیرمثمر به شمار می‌آیند اما درختان میوه باعث تحرک، تلاش و پُرشدن اوقات فراغت و برطرف شدن برخی از نارسایی‌های بدن می‌شود.

درخت کاج نماد حضرت مسیح(ع) نیست

این عضو هیئت رئیسه انجمن ارگانیک کشور با بیان اینکه چه شد در کشور ما درخت کاج کریسمس مُد شد و جای درختان میوه را گرفت،گفت: امروزه با اینکه درخت کاج به عنوان نماد مسیحیت مطرح است اما در واقع ربطی نیز به حضرت مسیح (ع) ندارد زیرا نماد حضرت مسیح (ع) هم خرماست و زمانی‌ که حضرت مریم (س) فرزند خود را به دنیا آوردند طبق فرموده قرآن، به وی گفته شد درخت نخل خشک شده را تکان بده تا خرمای تازه برایت بریزد یعنی درختی که در کنار حضرت مریم (س) بود، درخت خرما بود نه کاج.

وی تصریح کرد: حدود 200 سال است که آلمانی‌ها درخت کاج را نماد سَبکی در زندگی خود قرار دادند و مردم دنیا نیز از آن تبعیت کردند و در کشورهای اسلامی نیز توسعه پیدا کرد اما مدیران کشور اسلامی ایران نباید با ترویج درخت کاج به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و اکوسیستم موافقت کنند.

چوب درخت کاج شیره‌دار است و در صنعت هم کاربرد ندارد

حجت‌الاسلام ارجمند با اشاره به اینکه چوب درخت کاج به دلیل شیره‌دار بودن، در صنعت هم کاربرد زیادی ندارد، گفت: این درخت یکی از آفریده‌های خداست و شکی در این نیست اما در جایی که این همه تنوع درختان مثمره وجود دارد آیا باید درخت کاج گزینه اول باشد؟! چرا شهرداری و منابع طبیعی اصرار به کاشت کاج دارند.

این مقام مسئول یادآور شد: اگر دلیل شهرداری برای کاشت درخت کاج، سرسبزی است که به بی‌خاصیت بودن رنگ سبز آن اشاره شد و اگر مصرف آب کمتر است که باید متذکر شوم درختانی داریم که به مراتب کمتر از کاج، آب مصرف می‌کنند و در عین حال مثمر نیز هستند مانند درخت زیتون که چهار فصل است و تمام اجزای آن قابل استفاده بوده و آب هم کم مصرف می‌کند.

وی با انتقاد از صرف هزینه‌های بیت‌المال توسط دولت برای کاشت درختی که هیچ اولیتی از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ندارد، مدیران را به نهضت احیای درختان میوه در پارکها، منابع طبیعی و همه مکانهای عام‌المنفعه دعوت کرد و گفت: مدیران توجه کنند که هیچ آیه و روایتی شما را به کاشت درختان غیرمثمره دعوت نکرده و هر چه فضیلت برای کاشت درخت عنوان شده منظور از آیات و روایات، درختان مثمره بوده است.

جابر سعادتی صدر

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon