آیا «مدل آمریکای لاتین» می‌تواند نسخه‌ی نجات‌بخش اوکراین باشد؟

آیا «مدل آمریکای لاتین» می‌تواند نسخه‌ی نجات‌بخش اوکراین باشد؟

در برابر موج ابراز نگرانی‌ها و تهدیدها پیرامون وقوع یک جنگ هسته‌ای، رئیس‌جمهوری برزیل راهکار پایان بخشیدن به قائله اوکراین را ایجاد بلوک‌های غیرمتخاصم و باز کردن پنجره‌های گفت‌وگو می‌داند.

به گزارش تسنیم، سران 60 کشور اتحادیه اروپا- سلاک (جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب) پس از یک وقفه هشت ساله، هفته گذشته (17 و 18 ژوئیه) در بروکسل گرد هم آمدند و قرار دیدار بعدی خود در سال 2025 به میزبانی کلمبیا را تعیین کردند. در کنار موضوعات مختلفی که در این نشست دو روزه مطرح شد، به موضوع حساس جنگ اوکراین نیز پرداخته شد. موضوع ظریفی که موضع‌گیری اکثریت کشورهای منطقه آمریکای لاتین در حمایت از صلح و دستیابی به راهکار مذاکره و اجتناب از جانبداری، بر حساسیت آن می‌افزاید.

اروپا که از آغاز جنگ اوکراین، در همراه کردن آمریکای لاتین برای محکوم کردن روسیه، ارسال سلاح به اوکراین و تشدید تحریم‌ها علیه مسکو ناکام بوده است، در این نشست دو روزه نیز با نادیده گرفتن درخواست «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهوری اوکراین برای استفاده از تریبون نشست بروکسل برای رساندن صدای کی‌یف به گوش سران آمریکای لاتین، تلاش کرد تا نشست اتحادیه اروپا- سلاک، به عنوان نشست «اروپا علیه روسیه با تمرکز بر آمریکای لاتین» تعبیر نشود.

رویکرد محتاطانه اروپا اما سرانجام بی نتیجه ماند و بیانیه پایانی نشست، امضای همه 60 کشور شرکت‌کننده را به خود ندید. یکی از بندهای این بیانیه در اشاره به «نگرانی عمیق در مورد جنگ جاری در اوکراین» با مخالفت نیکاراگوئه مواجه شد و ساعت‌ها تلاش سران اتحادیه اروپا و سلاک برای متقاعد کردن «دنیس مونکادا» وزیر امور خارجه نیکاراگوئه کارساز نبود و نتیجه اینکه نشست، بدون دستیابی به یک اجماع حقیقی پایان یافت.

در طول 16 ماه گذشته و از آغاز جنگ اوکراین تا کنون، موضع‌گیری‌های مختلفی در قبال جنگ اوکراین انجام شده است و همزمان با جنگ در شکل متعارف آن در خاک این کشور اروپای شرقی، نبرد از طریق لفاظی‌های سران، له و علیه مسکو و کی‌یف ادامه دارد.

در میانه اظهارنظرهای متعدد، حمایت از راهکار مذاکره و ایجاد پیوند صلح از مسیر مسالمت‌آمیز، بارزترین شاخصه موضع‌گیری دولت‌های آمریکای لاتین بوده‌ است. با در نظر گرفتن اینکه تسلیم شدن آمریکای لاتین در برابر فشارهای غرب می‌توانست شرایط ژئوپلیتیکی حاضر را دستخوش تحولات چشمگیر کند، این پرسش مطرح می‌شود که آیا آمریکای لاتین می‌تواند در ادامه، در مسئله بحران اوکراین نقش‌آفرینی فعالی داشته باشد؟ ایفای نقش از سوی آمریکای لاتین که طبق یکی از مهم‌ترین سندهای معرف سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی آن، عنوان منطقه «صلح» را به خود نسبت می‌دهد.

فرهنگ صلحی که با تهاجم ایالات متحده و سیاست هژمونیک مقابله می‌کند. آمریکای لاتین منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای بوده و آرژانتین و برزیل به عنوان دو کشور پیشرفته آن در حوزه توانمندی هسته‌ای از تنها سیستم به رسمیت شناخته شده راستی آزمایی تعهد متقابل به استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای به عنوان بخشی از توافقنامه امضا شده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برخوردارند.

آمریکای لاتین اگر چه دارای نقطه ضعف‌هایی همچون بالاترین نرخ نابرابری و جنایت‌های خشونت‌آمیز در جهان است اما نمی‌توان از صلح نسبی از نظر تعداد جنگ‌های بین دولتی در طول 200 سال گذشته، به عنوان یکی از موفقیت‌های منطقه چشم‌پوشی کرد. بر اساس داده‌های تارنمای آمریکاکوارتلی، برای یافتن آخرین درگیری‌های واقعی در مقیاس بزرگ باید حدود یک قرن یا بیشتر به عقب برگردید؛ مانند جنگ «ائتلاف سه‌گانه» میان پاراگوئه و سه کشور برزیل، اروگوئه و آرژانتین (1864- 1870)، یا نبرد «چاکو» بین بولیوی و پاراگوئه (1932- 1935).

برخلاف تصور عمومی، این صلح نسبی نمی‌تواند نتیجه فقدان تنش‌های بین دولتی باشد. به عنوان نمونه می‌توان به تنش‌های دوره‌ای در دو دهه گذشته بین رهبران چاویستای ونزوئلا و دولت‌های محافظه‌کار کلمبیا اشاره کرد که در مقاطع مختلف منجر به لفاظی‌های تند، اختلال در تجارت فرامرزی و حتی استقرار مختصر نیرو در منطقه مرزی میان دو کشور در سال 2008 شد.

آرژانتین و شیلی نیز در سال 1987 در آستانه آغاز جنگ مرزی بودند. درگیری کوتاه مرزی در سال 1995 بین پرو و ​​اکوادور به بهای جان حدود یکصد نفر تمام شد تا اینکه سرانجام، میانجیگری منطقه‌ای به جنگ پایان داد. در واقع، این واقعیت که این اختلافات به یک جنگ گسترده تر تبدیل نشد، نشان می‌دهد که مکانیسم‌های ارزشمندی وجود دارد که آمریکای لاتین در طول سالیان متمادی ایجاد کرده است.

کشورهای آمریکای لاتین مدت‌هاست که برای ایجاد راهکارهای دیپلماتیک دوجانبه برای کاهش تنش تلاش کرده‌اند. انطباق با مکانیسم‌های اعتمادسازی، گفت‌وگوی منطقه‌ای به عنوان ابزاری برای جلوگیری از تنش‌های کنترل‌نشده، پذیرش میانجیگری اشخاص ثالث و توسل به داوری بین‌المللی.

نکته حائز اهمیت اینکه برخی اصرار دارند تا شیوه موضع‌گیری آمریکای لاتین در قبال جنگ اوکراین را رویکردی «منفعلانه» تعبیر و تفسیر کنند؛ حال آنکه پس از سال‌ها رشد راکد اقتصادی از اواسط دهه 2010 و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مخرب شیوع همه‌گیری کووید-19، آمریکای لاتین نمی‌تواند در برابر تاثیرات چشمگیر ناشی از جنگ اوکراین، گزینه انفعال را انتخاب کند. چنان که «لولا داسیلوا» رئیس‌جمهوری برزیل، بارها صلح در اوکراین را خواستار شده و نگرانی‌های خود در مورد تحولات ناشی از این جنگ را ابراز کرده، راه‌حل پیش‌روی مشکلات بشریت (به ویژه در شرایطی که شبح یک فاجعه هسته‌ای بر جامعه بین‌المللی سایه افکنده و خطر آن، روز به روز در حال افزایش است)، ایجاد بلوک‌های «غیر متخاصم» است.

باید یادآور شد که در برابر موج ابراز نگرانی‌ها و تهدیدها پیرامون وقوع یک جنگ هسته‌ای، رئیس‌جمهوری برزیل در حالی راهکار پایان بخشیدن به قائله اوکراین را ایجاد بلوک‌های غیرمتخاصم و باز کردن پنجره‌های گفت‌وگو می‌داند که خاطره لحظه سرنوشت‌ساز بحران موشکی کوبا در سال 1962 در حافظه تاریخی آمریکای لاتین ثبت شده است؛ چنان چه در آن زمان، نخستین شعله آتش حمله هسته‌ای روشن می‌شد، آمریکای لاتین می توانست به آزمایشگاه جنگ هسته‌ای میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شود.

آمریکای لاتین همچون سایر کشورهای جنوب جهانی، به طور مداوم از تمامیت ارضی و حاکمیت کشورها دفاع کرده و در عین حال استفاده غیرقانونی از زور را رد کرده است. تحلیل بی‌طرفانه کارنامه اخیر اکثر کشورهای آمریکای لاتین در شورای امنیت سازمان ملل متحد و مجمع عمومی آن دقیقاً همین را نشان می‌دهد. از طرفی، مخالفت کشورهای آمریکای لاتین با اعمال تحریم‌ها علیه مسکو را می‌توان به این دلیل دانست که در طول شش دهه تحریم کوبا، این منطقه از نزدیک شاهد ناکارآمدی تحریم‌ها بوده است. در این راستا، کشورهای آمریکای لاتین شاید بیش از هر گوشه دیگری از جهان و کاملا بر خلاف نگاه غربی، به این درک رسیده‌اند که تحریم‌ها، انگیزه موثری برای توقف جنگ نیست.

بنابراین با در نظر گرفتن تجربه آمریکای لاتین در مسائل جنگ و صلح، شایسته است که این منطقه مورد توجه قرار گیرد. اروپا و آمریکا  این فرصت را داشتند تا پس از پایان جنگ سرد، نظام جهانی را شکل دهند اما اکنون در میانه مهم‌ترین تغییر قدرت در قرن‌های اخیر با منابع متعدد تنش و رقابت میان دو نماینده اصلی شرق و غرب- چین و آمریکا- قرار داریم و نظمی متکثرتر، چندبعدی و پیچیده‌تر در حال ظهور است و در این چارچوب،تحربه مناطقی از جمله آمریکای لاتین نباید نادیده گرفته شود.

الهه طهماسبی، کارشناس مسائل آمریکای لاتین

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان