پاسخ به شبهه‌ تاریخی تقابل علامه طباطبایی با انقلاب در یک کتاب

پاسخ به شبهه‌ تاریخی تقابل علامه طباطبایی با انقلاب در یک کتاب

درباره سیره علمی و اخلاقی و فقهی علامه، کتاب‌های زیادی منتشر شده است؛ اما از بررسی دیدگاه‌های سیاسی ایشان و شناختِ نسبت علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی غفلت شده و همین غفلت، موجب شده تا مغرضان به فکر تحریف تاریخ بیفتند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، 24 آبان ماه 1360، آیت‌الله سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه در پی یک دوره بیماری، دعوت حق را لبیک گفت. درگذشت ایشان چنان سنگین بود که امام خمینی رحلت علامه را «ضایعه‌ای برای حوزه‌های علمیه و مسلمین» خواندند.

درباره سیره علمی و اخلاقی و فقهی علامه، کتاب‌های زیادی منتشر شده است؛ اما از بررسی دیدگاه‌های سیاسی ایشان و شناختِ نسبت علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی غفلت شده و همین غفلت، موجب شده تا مغرضان به فکر تحریف تاریخ بیفتند. «ماجرای علامه و انقلاب: تقابل یا حمایت؟» عنوان کتابی است که توسط رضا اکبری آهنگر و وحید خضاب نوشته شده و توسط انتشارات شهید کاظمی در 214 صفحه منتشر شده است. این کتاب به پژوهش تاریخی-تبیینی در خصوص نسبت علامه طباطبایی و انقلاب اختصاص دارد. محور این کتاب، پاسخ به شبهاتی است که از سوی چند تن از محققین معاصر در خصوص این موضوع مطرح شده است.

یکی از راه‌های تضعیف مشی انقلابی از سوی مخالفان این است که بزرگان دین، فرهنگ، سیاست و کشور را به هر نحوی در مقابل جریان انقلاب و بزرگان آن قرار دهند. وقتی این اتفاق بیفتد از باب روانی، بر طرف مقابل اثرگذاری شدیدی دارد و او را نسبت به اصل انقلاب و متعلقات آن مردّد و شکّاک می‌کند با این حساب که اگر انقلاب و روش آن صحیح است چرا فلان عالم، فلان مرجع تقلید و... با آن مخالفند.

در چند سال اخیر قولی به علامه طباطبایی نسبت داده شده که ایشان فرموده‌اند اولین شهید انقلاب، اسلام است. عده‌ای با استناد به چنین سخنی معتقدند که این شخصیت برجسته اسلامی مخالفت شدیدی با جریان انقلابی داشته است. محسن کدیور و سیدحسین نصر از جمله کسانی‌اند که این سخن را به شکل فراگیری تکرار کردند و عده زیادی بی‌هیچ پرسش از منبع آن، سخن را پذیرفته و باور کردند. متأسفانه امروزه خیلی از افراد با اثرپذیری از چنین سخنانی علامه طباطبایی را در طیف علمای ضدنظام قرار دادند و او را به نحوی مصادره کردند.

اما حقیقت چیست؟ آیا علامه طباطبایی با جریان انقلاب مخالف بود؟ آیا این فیلسوف و مفسر قرآن تعلقی به جریان نهضت اسلامی نداشت؟

محسن کدیور ادعاهایی را در موردعلامه طباطباییو نسبت ایشان با امام و انقلاب مطرح کرده که محل تأمل است، ادعای او این است که علامه با انقلاب همراه نبوده و با شخصیت‌های انقلاب از جملهامام خمینی (ره)وشهید مطهریزاویه داشته است. کدیور در سال 1397، 4 مقاله به صورتسلسله‌وار در این باره منتشر کرد و اخیراً هم تمامی ادعاهای خود را در چند یادداشت، یک سخنرانی و همچنین در گفت‌وگویی با سیدحسین نصر تکرار کرد.

استناد به مرحوم حکیمی

یکی از بیت‌الغزل‌هایی که کدیور برای مخالفت علامه با انقلاب دست و پا می‌کند، انتساب سخنی است مبنی بر این که مرحوم علامه گفته است: «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است.» خوب است در این‌باره منابع مورد استناد کدیور را بررسی کنیم تا به عدم حقّانیت آن پی ببریم. کدیور برای اینکه وجهه‌ای برای ادعای خود در مورد علامه دست و پا کند. بهمرحوم حکیمیاستناد می‌کند. مرحوم حکیمی در کتاب «عقلانیت جعفری» این نقل قول را از علامه بیان می‌کند که «اولین شهید در این انقلاب، اسلام است.» حکیمی از این رهگذر می‌خواهد این نتیجه را بگیرد که اساتید مکتب تفکیک انقلابی بوده اما فلاسفه با انقلاب زاویه داشته‌اند! به عبارتی این حرف مرحوم حکیمی بیش از آن که درباب سیاست و انقلاب باشد، نوعی تصفیه‌حساب علمی است که همواره بین موافقان و مخالفان فلسفه وجود داشته است.

استناد به یک نقل قول نمی‌تواند نشان دهنده منظومه فکری یک متفکر باشد. فارغ از این بحث اما آنچه در این مجال اهمیت دارد این است که کدیور برای توجیه استنادش به حکیمی، می‌گوید رهبری نظام از حکیمی تجلیل کرده است. او می‌خواهد با بیان این حرف، وجاهتی برای ادعای خود بسازد.

باید گفت تجلیل از یک عالم به معنی قبول داشتن همه حرف‌های او نیست. حال آنکه کلاً مشی علمای بزرگوار از جمله امام و رهبری بر ارج نهادن به تلاش‌های علمای دیگر با سلایق علمی یا حتی سیاسی متفاوت است. مشی سیاسی رهبری مشخص است و تجلیل ایشان از مجاهدات علمی مرحوم حکیمی به معنی پذیرفتن نظام فکری او نیست.

 

مهمل‌بافی‌های سیدحسین نصر

کدیور در آخرین تلاشش، جلسه‌ای باسیدحسین نصردرباره علامه طباطبایی برگزار می‌کند و نصر در این گفت‌وگو ادعا می‌کند که خودش این جمله ادعایی کدیور یعنی «اولین شهید انقلاب، اسلام است.» را از زبان علامه شنیده است. این درحالی است که نصر در دی 1357 از ایران به آمریکا رفته و تاکنون هیچ حضوری در ایران نداشته است لذا این امر ادعای نصر در مورد زاویه علامه با انقلاب و دوری گزیدن ایشان از سیاست را خدشه‌دار می‌کند.

اگر علامه با انقلاب مخالف بود چرا شاگردانش را از مبارزه منع نکرد؟

فارغ از این استدلال‌ها، بارها خانوادهمرحوم علامه نسبت به این انتساب کذب واکنش داده و آن رادروغ دانستند. نجمه‌سادات طباطبایی دختر علامه و همسر شهید قدوسی چند سال پیش در گفت‌وگویی با مرکز اسناد انقلاب در مورد شبهه مخالفت علامه با جریان نهضت اسلامی گفته بود: «حاج آقا (علامه) از فعالیت‌های آقای قدوسی کاملاً مطلع بودند و کارهای ایشان را قبول داشتند. اصلاً این طور نبود که ایشان را از این قبیل فعالیت‌ها و مبارزات منع کنند. می‌دانستند در کشور چه خبر است و با شناختی که نسبت به حکومت شاه داشتند، سفارش می‌کردند که آقای قدوسی بیشتر مراقب باشند.» او همچنین گفته است: «یکبار یک نفر گفت: علامه با انقلاب مخالف بود. به او گفتم: اغلب شاگردان علامه در انقلاب فعال بودند؛ آقای بهشتی، آقای مطهری، آقای جوادی آملی و دیگران. اگر علامه با انقلاب مخالف بود چرا شاگردانش را از مبارزه منع نکرد؟»

آیا علامه طباطبایی گفته بود: تنها شهید این انقلاب، اسلام است؟ گفت: این حرف کاملاً دروغ و ساختگی است. یکبار یک نفر گفت: علامه با انقلاب مخالف بود. به او گفتم: اغلب شاگردان علامه در انقلاب فعال بودند؛ آقای بهشتی، آقای مطهری، آقای جوادی آملی و دیگران. اگر علامه با انقلاب مخالف بود چرا شاگردانش را از مبارزه منع نکرد؟

 

در کتاب «ماجرای علامه و انقلاب: تقابل یا حمایت؟» این نکته مهم بررسی شده است که بعضی از این محققین مانندغلامحسین دینانی در صدد القای شبهه نبوده‌اند و برداشت ناصواب از برخی خاطرات آنان، موجب پیدایش شبهه شده است. برخی‌ها مانند مرحوم حکیمی تنها به نقل شایعه‌ای بسنده کرده‌اند و همین شایعه بسترساز ایجاد شبهه در خوانندگان شده است.

برخی‌ها مانند سید حسین نصر و آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد خاطراتی مستقیم یا غیرمستقیم از علامه نقل کرده‌اند و این خاطرات، شبهاتی را در ذهن خواننده رقم زده است و در کنار همه آنان، محسن کدیور با دسته‌بندی این خاطرات و شایعات، و دسته‌بندی برخی موارد مبهمِ موجود در دیگر کتب تاریخی، صورت‌بندی جامعی از موضوع عرضه کرده است.

کدیور طی چندین مطلب مکتوب و شفاهی صورت‌بندی جامعی از تمامی شبهات موجود درباره نسبت علامه و انقلاب ارائه کرده و روایت خود را در اختیار خواننده قرار داده است. طبق این روایت، امام خمینی (ره) و مرحوم علامه طباطبایی از دوران میان‌سالی با یکدیگر اختلاف و رقابت داشته‌اند و در سال‌های بعد این اختلافات به حوزه سیاسی نیز منتقل شده و در نتیجه، نه امام و انقلابیون با علامه بر سر مهر بوده‌اند و نه علامه نسبت به شخص امام و مبارزات سیاسی روحانیت دیدگاه خوبی داشته است.


طبق آنچه کدیور ارائه می‌نماید، این بی‌مهری متقابل در سال‌های پیش از انقلاب نمودهای مختلفی یافته و در سال‌های پس از پیروزی انقلاب نیز ضمن تشدید، به صورت‌های مختلفی خود را نشان داده که بارزترین و موجزترین شکل آن، جمله منسوب به علامه طباطبائی است که «این انقلاب یک شهید داشت و آن هم اسلام بود.»

نگاهی به زندگی و فعالیت‌های علامه طباطبائی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و نوع رابطه خاص حضرت امام با ایشان، بی‌اعتباری ایرادات کدیور را نشان می‌دهند. پیش از بررسی فعالیت‌های مرحوم علامه قبل از انقلاب باید به این نکته اساسی توجه داشت که ارزیابی صحیح و منصافانه از هر عالم یا شخصیت سیاسی- فرهنگی صرفاً براساس شرایط زمانی و مکانی که در آن قرار دارد و نیز نوع رسالتی که آن شخصیت برای خود تعریف کرده، قابل تحقق است. با این نگاه علامه طباطبائی از عالمانِ دینی برجسته‌ای است که نقش بی‌بدیلی در ترویج تفسیر و فلسفه در حوزه‌های علمیه شیعه داشته است. تولید آثار فاخر علمی و تربیت شاگردان اندیشمند مهم‌ترین دستاورد عینی علامه در عمر پربرکتش بوده است. نگاهی به حیات ایشان نشان می‌دهد که مرحوم علامه در کنار این دو امر خطیر به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز توجه داشته است. تألیف کتاب راجع به حکومت اسلامی به فارسی و عربی بیانگر دغدغه‌مند بودن ایشان در خصوص مباحث تئوریک اسلام سیاسی است. در عرصه میدانی نیز وی با حمایت صریح و روشن از آرمان فلسطین و امضای برخی اعلامیه‌های جریان‌ساز در جریان انقلاب مواضع خود  را در حمایت از انقلاب نشان داده است.

 

مهم‌ترین وظیفه، دفاع از مرزهای ایدئولوژیک

علامه با توجه به جایگاه علمی که داشتند در جریان مبارزه دفاع از مرزهای ایدئولوژیک را مهم‌ترین تکلیف خود دانسته و مبارزه فرهنگی را مقدم بر حضور سیاسی و میدانی می‌دانسته است. این رویکرد به معنای نفی مبارزه سیاسی از سوی ایشان نبود، بلکه به معنای تولید محتوا و پشتوانه علمی و فرهنگی برای استمرار مبارزه سیاسی بوده است. توجه علامه به مبارزه فرهنگی و تولید آثار فاخر شیعی هنگامی آشکارتر می‌شود که بدانیم در دوره پهلوی علاوه بر فرهنگِ غربی که حاکمیت مروج آن بود، سایر اندیشه‌های آن روز مانند دیدگاههای ماتریالیتسی، گروه‌های التقاطی چپ، لیبرالیسم و حتی اندیشه‌های کسانی مانند احمد کسروی، مبانی اعتقادی اسلامی را به چالش کشیده بودند. به همین دلیل به موازات گروه‌ها و جریان‌های دینی‌ای که فعالیت سیاسی را در اولویت قرار داده بودند، افرادی مانند علامه طباطبائی، علامه جعفری و... در عرصه‌های علمی از کیان شیعی دفاع می‌کردند. با توجه به آنچه که گفته شد باید مبارزه روحانیت با رژیم پهلوی را در دو جبهه دانست؛ نخست عرصه سیاسی که بسیاری از علما و روحانیون در آن فعال بوده و توانستند حرکت امام را به‌تدریج تبدیل به یک انقلاب سیاسی کنند. این طیف از روحانیون با حضور میدانی نقش فعالی در مبارزه داشته و برای تحقق آن مجبور به تحملِ حبس و تبعید و شکنجه و حتی شهادت نیز شدند. جبهه دیگر جبهه فرهنگی بود که با تولید محتوا، حرکت جبهه اول را تقویت می‌کرد. علامه طباطبائی را باید از طیف علمای گروه دوم دانست.

به تعبیر مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی: «حرکت انقلاب که در حوزه علمیه قم به راه افتاد و به پیروزی انقلاب اسلامی منتهی شد، دو رکن و دو مبدأ سیاسی ـ فرهنگی داشت: یکی از این دو، شخصیت و آموزش‌های حضرت امام بود و دیگری مرحوم علامه طباطبائی که یکی صبغه سیاسی و دیگری صبغه فرهنگی داشت و هر دو مکمل یکدیگر بودند.»

نویسندگان کتاب با نُه نفر از نزدیکان و شاگردان علامه گفت‌وگو کردند که خروجی آن علاقه علامه به امام و انقلاب را نشان می‌دهد. افرادی چون سرکار خانم منصوه روزبه همسر علامه، آیات گرامی هادی دوست‌محمدی، محمدباقرتحریری، محمد یزدی، کاظم ضرابی، حسن ممدوحی، قدرت‌الله نجفی قمشه‌ای، حسن منفرد و محمود روزبه.

علاوه‌برآن، خاطرات دختر علامه نجمه‌سادات طباطبایی (همسر شهید قدوسی)، محمدحسین قدوسی (نوه علامه و فرزند شهید قدوسی)، نفیسه قدوسی (نوه علامه و دختر شهید قدوسی) و سیاسیات علامه، چهار پیوست مهمی است که در کتاب وجود دارد.

پیوست چهارم بخش مهمی از کتاب است که سه فصل مجزا را در بر دارد. تشکیل حکومت اسلامی در آراء علامه، علامه طباطبایی در سالیان اوج مبارزه و بررسی برخی نظرات و شبهات عناوین این فصل‌هاست.

کتاب «ماجرای علامه و انقلاب: تقابل یا حمایت؟» را انتشارات شهید کاظمی منتشر کرده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران