چرا «نقد ادبی» در ایران چندان علمی نیست؟

چرا «نقد ادبی» در ایران چندان علمی نیست؟

هرچند در سال‌های اخیر اقبال به «نقد ادبی» در میان محافل دانشگاهی و ادبی زیاد شده است، اما به نظر می‌رسد که گاه نقد ادبی با تحلیل و معرفی کتاب اشتباه گرفته می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقد ادبی در سال‌های گذشته اقبال مناسبی در میان محافل دانشگاهی و ادبی داشته است. بی‌راه نیست اگر بگوییم هر هفته جلسات متعددی با عنوان نقد، برای آثار متعدد برگزار می‌شود. در این میان، نقدهای عالمانه که آینه‌وار به بررسی آثار پرداخته و براساس ضوابط و معیارهای ادبی، به بررسی آثار بپردازد، شاید به انگشتان یک دست هم نرسد. در حالی که توجه محافل دانشگاهی به ویژه در میان دانشجویان رشته ادبیات فارسی به این سمت بیش از پیش شده، شمار پایان‌نامه‌ها با این مضمون افزایش یافته و محافل ادبی نیز به این امر اهتمام بیشتری دارند، اما به نظر می‌رسد که تعداد قابل توجهی از این آثار هنوز میان مفهوم «نقد»، «تحلیل» و «مرور و معرفی» نتوانسته‌اند تمایز قائل شوند؛ از این جهت گاه نقدها به سمت ذوق و سلیقه پیش رفته و بیان‌کننده ویژگی‌های آثار نیست.

حسین پاینده،‌ استاد دانشگاه علامه طباطبایی، از جمله پژوهشگرانی است که در سال‌های گذشته تلاش کرده تا با مطالعه و تحقیق در نظریه‌های ادبی و بررسی آثار ایرانی بر این قاعده، روش نقد صحیح ادبی را به علاقه‌مندان آموزش دهد. کتاب «نظریه و نقد ادبی»، جدیدترین اثر او در این حوزه است که در جلد نخست خود به نقدهای فرمالیسم، روانکاوی، ساختارگرایی، روایت‌شناسی، نقد اسطوره‌ای- کهن‌الگویی، تاریخ‌گرایی نوین و نقد لاکانی پرداخته است.

این اثر که به تازگی از سوی انتشارات سمت روانه بازار کتاب شده، تلاش دارد تا در وهله نخست چهارچوب «تحلیل»، «مرور و معرفی» و «نقد» را معرفی و مشخص کند و در ادامه، ضمن ارائه اصول نقد با نگاه‌های متفاوت، نمونه‌ای از بررسی آثار براساس نظریه‌های نقد ارائه می‌کند؛ روشی که او پیش‌تر در «گشودن رمان» نیز ارائه کرده و مورد اقبال علاقه‌مندان به خوانش عمیق‌تر از آثار ادبی قرار گرفته است.

در بخشی از این کتاب در معرفی «نقد ادبی» و وجه تمایز آن با «تحلیل» و «مرور و معرفی» آمده است: از منظری عام می‌توان گفت که نقد ادبی عبارت است از تبیین و تقریر معانی متکثر متون با استفاده از مفاهیم و روش‌شناسی‌های برآمده از نظریه‌های نقادانه. در این تعریف سه کلیدواژه وجود دارند که لازم است اندکی بر آنها تأمل کنیم: «متن»، «مفهوم» و «روش‌شناسی». نخست درباره متون باید گفت که منظور از متن، ابژه نقد است که می‌تواند نوشته‌ای مکتوب و جز آن باشد. در گذشته، مراد از متن صرفاً آثار نوشته شده و منتشر شده ادبی بود و لذا شعر، نمایشنامه مکتوب، داستان کوتاه و رمان از مهمترین انواع متون ادبی تلقی می‌شدند. اما امروزه متن به مفهومی به مراتب شامل‌شونده‌تر از گذشته به کار می‌رود، چندان که فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی، تصویر، تابلوی نقاشی، آگهی تجاری و امثال آن را نیز شامل می‌شود. بدین ترتیب باید گفت دایره شمول نقد ادبی بسیار بیش از گذشته بسط یافته است.

دو دیگر اینکه نقد کنشی نظام‌مند است و صبغه‌ای من‌عندی یا برآمده از پسندها یا سنجه‌های فردی ندارد. لذا وقتی صحبت از نقد ادبی می‌کنیم، لزوماً به کاربرد مفاهیم و روش‌شناسی‌هایی اشاره می‌کنیم که ریشه در نظریه‌های نقادانه دارند. منتقد ادبی بر پایه نظریه‌های نقادانه به بررسی متون ادبی می‌پردازد، حال آنکه نویسنده مقاله «مرور و معرفی» می‌تواند تا حدود زیادی بر اساس پسندها یا ذوق زیبایی‌شناسانه فردی‌اش درباره آثار ادبی و هنری جدید اظهار نظر کند. ...

انتشارات سمت «نظریه و نقد ادبی» را در دو جلد و در شمارگان دو هزار نسخه منتشر کرده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران